کتاب الحجّ

کتاب الحجّ

1- (س) هرگاه شخص قبل از میقات به صیغه نذر محرم شد ورود به جده اسباب حرکت به مدینه طیّبه فراهم آمد، آیا می توان محلّ شود و حرکت به مدینه کند و بعد از آن از میقات دیگر محرم شده، وارد مکه شود یا خیر؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، به انصراف نیّت از ابقاء احرام محل نمیشود و از احرام خارج نخواهد شد و با بودن احرام شرعاً لازم نیست به تجدید احرام.

2- (س) هرگاه به خیال این که برود به مدینه و محلّ شد، بعد از محلّ شدن نتوانست مدینه برود یا از راه مدینه - به واسطه منع - برگشت آمد به جده، می توان از جده محرم شود یا خیر؟ و به این واسطه اخلالی در حج او وارد می آید یا خیر؟

(ج)- در فرض مزبور، احرام اولی باقی است و هرگاه شرعاً پیش او ثابت است محاذی بودن جده با میقات گاه، تجدید نیّت رجاءً خوب است و اخلال در عملش نیست، و هرگاه محرمات احرام را جهلاً مرتکب شده باشد و کذلک سهواً و نسیاناً در غیر صید، کفاره هم ندارد.

1- (س) آیا اجازه می فرمائید محرم شدن از جدّه را یا خیر؟ در صورت صحت احرام از جدّه، آیا از جدّه هم باید تجدید شود یا خیر؟

(ج)- محاذات جدّه را با میقات اگر میداند، احرام از محادات جایز است، تجدید نیّت در جدّه با احتمال محاذات، رجاءً ضرر ندارد.

2- (س) هرگاه شخص در عمره تمتّع تقصیر کرد یعنی سر پوشید، باید گوسفندی را - که برای تقصیر معیّن شده - در مکه کشته شود یا در منی؟ چنان چه به خیال این که در مکه یا در منی اگر گوسفند مذکور را ذبح کند، گوشتش فاسد می شود یا از بین می رود ذبح نکرد، می تواند در بلد خود یا در جای دیگر ذبح کرد یا خیر؟

(ج)- ذبح گوسفند تقصیر در عمره تمتّع، در مکه احوط است و در منی هم جایز است و اگر ذبح نکرد در این دو مکان، در ولایت خود یا جای دیگر، رجاءً انشاءالله ضرر ندارد.

3- (س) هرگاه شخص - به واسطه گرمی هوا - سر خود را پوشید، بعد باز کرد، بعد پوشید تا زمان محلّ همان پوشیدن اوّل تقصیر است و بر آن تجدید تقصیری نیست یا آن که هر پوشیدنی تقصیری است؟

(ج)- با تکرّر سر پوشیدن برای شخص مختار، احتیاط لازم تکرّر کفّاره است.

4- (س) هرگاه شخص در غراب - به واسطه آن که محل وضویش نجس است - تیمم کرد و مدتی نماز خواند، آیا اعاده لازم است یا خیر؟ و حکم این تیمم حکم تیمم بدل از غسل است یا خیر؟

(ج)- در صورت مفروضه تیممش صحیح است، قضاء نماز لازم نیست و اگر تیممش بدل از غسل باشد، بعد از نقض او به حدث اصغر، یک تیمّم عمّا فی الذمه برای نمازش کافی است، مادامی که عذر اولی باقی باشد، والله العالم، حرره الاحقر عبدالکریم الحائری.

1- (س) در غراب شخص نجس شد، چند روز باید غذا بخورد؟ آیا به قدر قوت لایموت باید بخورد یا زیادترهم ممکن است؟ و هرگاه خوف دارد اگر به قدر قوت لایموت بخورد، باعث مرض و ناخوشی می شود؛ در این صورت زیاده از قوت لایموت ممکن است بخورد یا خیر؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، در صورتیکه حفظ نفس او از تلف یا حدوث مرض، توقف داشته باشد به اکل و شرب مزبور، عیب ندارد.

2- (س) درخصوص مشرّف شدن به مکه معظمه فی هذه السّنه برای کسانی که در سنوات ماضیه مستطیع بوده اند و خصوص کسانی که سنه ی اول استطاعت آن باشد، بعد از استماع اخبارات - که به سمع مبارک رسیده - تجویز می فرمائید یا نه؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، باید ملاحظه حال خودش بنماید، اگر ما بین خودش و خدای خود اطمینان به امنیت طریق و عدم مانع از برای او حاصل است، باید برود، والله العالم.

(س) هرگاه چند نفر حاجی مثلاً در منی چند گوسفند خریده باشند مشاعاً؛ و کذا یک نفر چند گوسفند خریده باشد برای قربانی و تقصیراتی که در نظر داشته، و مشاعاً - قبل از انفراد و تعییّن - گوسفندها را کشته باشند، آیا کافی و مجزی است از همه آن اشخاص و همه امور یا نه؟

(ج)- در فرض اول هرگاه در وقت ذبح به رضاء شرکاء، هر گوسفندی به عنوان شخص معینی کشته شود، ظاهراً اشکالی ندارد و والّا خالی از اشکال نیست؛ و اما فرض دویم، در صورتیکه گوسفندها مال یک شخص است چنانچه مفروض است در سئوال، عدم تعیین موجبات آن ضرر ندارد ظاهراً، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

2- (س) اجیر از برای حج در صورت اطلاق اجاره و پس از احصار و حدوث مانع، منفسخ می شود عقد یا نه؟

(ج)- ولو عقد مطلق باشد برحسب متعارف، منصرف به همان سال است که در صورت حدوث مانع، منفسخ میشود، والله العالم.

3- (س) در وجوب حج، استطاعت شرط است؛ آیا استطاعت بعد از برگشتن از حج هم شرط است؟ به این معنی که شخص بعد از برگشتن از حج، شرط است که در عسر و حرج نیفتد یا نه؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، در صورت خوف وقوع در حرج به حسب عادت، وجوب ندارد.

4- (س) حجه الاسلاما! زیدی استطاعت بر حج دارد و لکن قوّه بدنی ندارد که طی طریق و اعمال مخصوصه به جا آورد، آیا می تواند نائب بگیرد؟ بر فرض نیابت، بعد قوه بدنی هم حاصل شد، آیا از ذمّه اش ساقط شده است یا خیر؟ آن چه حکم است مرقوم بدارید.

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، در فرض سئوال چنانچه مأیوس باشد، میتواند نائب بگیرد و بعد چنانچه قوه پیدا کرد و استطاعت مالی هم داشت، احتیاطاً خودش برود، والله العالم.

1- (س) این که می فرمائید که هرگاه پدر شخص واجب شده باشد حج بر او، و ترک کرده باشد تا از دنیا بیرون برود، و بر ورثه او واجب است که از جهت او به جا بیاورند، اگر در حال حیات پدر شخصی بدون عذر شرعی نرفته باشد تا این که از استطاعت افتاده باشد، آیا در این صورت هم بر ورثه واجب است حج به نیابت او بکنند یا نه؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، هرگاه آن شخص هیچ ترکه نداشته باشد که صرف در حج ولو از میقات، بر ورثه اش واجب نیست، لکن چنانچه بتواند ورثه ذمه او را تفریغ کنند، خیلی به موقع و محبوب عندالله است، و اگر ترکه داشته باشد، لازم است حجّ از ترکه بر ورثه از میقات، و این حکم در صورتی است که در ترک حجّ معذور شرعی نباشد؛ اگر معذور شرعی بوده است، چیزی لازم نیست، والله العالم، مهر عبدالکریم بن محمد جعفر.

2- (س) با پول مشتبه به حرام یا پولی که حقوق واجبه آن را نداده باشند، با همان وجه حج واجب شده باشد، آن حج صحیح است یا خیر؟

(ج)- در موضوع اموال مشتبه به حرام و اموالیکه وجوه واجبه تأدیه نشده، چنانچه آن شخص قطع نظر از این وجوه استطاعت داشته، حجّ او صحیح است و اگر لباس احرام او از عین این وجوه خریده شده باشد، - به نظر احقر - صحّت مشکل است، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

1- (س) حاجی در حال احرام تقصیر نمود، بایستی یک گوسفند قربانی کند؛ در خود مکه ننمود، پس از خروج از مکّه معظّمه، گوسفند قربانی نمود؛ اشکالی برای حج دارد یا صحیح است؟

(ج)- در موضوع فدیه که تقصیر نموده، حج او صحیح است و احوط این است که سال بعد کسی را نائب قراردهد که در مکه قربانی نماید، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

2- (س) یکی از سه عقبه های رمی جمره را حاجی ننموده باشد یا عمداً یا سهواً، آیا حج صحیح است یا خیر باطل است؟

(ج)- در موضوع رمی جمره - که ترک نموده - حج صحیح است، چه عمداً باشد و چه سهواً، و احوط این است که کسی را نائب قرار دهد که سال بعد رمی را به جا آورد، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

3- (س) بسمه تعالی، قبله الانا! چه می فرمائید در این مسئله شرعیه؟ استنابه و اجیر نمودن شخص حاج برای صلوه طواف خود کس دیگر را جایز است یا نه؟ مستدعی است به مدرک مسئله اشاره فرمائید؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، استنابه اختیاراً جایز نیست و دلیل بر آن ظهور و میل در وجوب عمل بالمباشره و عدم دلیل جواز استنابه، و اما هرگاه فراموش کرد، حتی آنکه از مکه خارج شد، اگر سهوی است ممکن است مراجعت میکند و صلوه طواف به جا میآورد در مقام، و اگر دور شده است یا در بلاد خودش رسیده، مقتضای اخبار کثیره این است که در همان محل بخواند، و هرگاه با خودش استنابه هم نماید، احتیاط حسن است.

1- (س) جماعت در صلوه طواف مشروع است یا نه؟ و در صورت جواز، فرق بین طواف واجب و مندوب هست یا نه؟ متمنّی است دلیل مسئله را بیان فرمائید.

(ج)- جماعت در صلوه طواف هر چند طواف واجب بر صلوه آن هم از جمله فرائض است، لکن جهت اشکال در جماعت آن، این است که ادّله جماعت متیقّن آن - برحسب انصراف - فرائض یومیّه است و اینکه بعضی از صلوه دیگر جماعت در آن جائز است به واسطه نصّ خاص است، مثل صلوه کسوفین، پس احوط از برای کسی که قرائتش صحیح نیست، این است که به جماعت به جا آورد و بعد خودش فرادی ثانیاً اعاده نماید(1).

2- (س) اگر شخص سعی بین صفا و مروه را یک سعی حساب نماید، عملش صحیح است یا نه؟ فرق بین عالم به مسئله و جاهل به آن است یا نه؟

(ج)- اگر جاهل به مسئله باشد، عملش صحیح است؛ و دلیل آن دو روایت است که هر دو ملاک حجّیت در آنها موجود و مورد فتوای علمای اعلام، یکی راویه جمیل بن دراج و دیگری هشام بن سالم است، رجوع نمائید؛ و امّا عمداً با علم به مسئله آن هم شبهه در بطلان عمل نیست، علی الظاهر به جهت بعضی اخبار صحیحه داله بر این که حال طواف و سعی حال صلوه است که به واسطه زیادی عمدیّه باطل میشود، بلی آن دو روایت که سابقاً ذکر شد، حال جهل به حکم را خارج میکند، والله العالم.

1- [1] . ابتدا جواب از سئوال مغشوش است.

 

1- (س) مُحرم آیا می تواند به جهت سرما خود را به لحاف بپیچاند یا نه؟

(ج)- پیچیدن لحاف به خود به عنوان لباس جایز نیست، ولی در وقت خواب روی خود انداختن ظاهراً اشکالی ندارد، والله العالم.

2- (س) شخصی عادت دارد بر این که وقت خواب باید سر و پایش مستور باشد، پس پوشیدن لباس به مقتضای عادت نمی تواند سر برهنه و پا برهنه بخوابد، لحاف را به سر و پا می کشد، آیا باید فدیه بدهد یا نه؟ و باید برای هر شب فدیه بدهد یا نه؟ و در صورتی که اجیر باشد و قدرت فدیه دادن نباشد، چه بکند؟

(ج)- انداختن لحاف روی پا - ظاهراً - اشکالی ندارد، ولو پوشانیدن اختیاراً جایز نیست، ولو به لحاف و فدیه هم دارد علی الاحوط، و احوط تعدد فدیه است و در فرض عدم قدرت بر فدیه، اطعام ده مسکین است احتیاطاً، با عجز از آن، سه روز روزه است احتیاطاً، والله العالم.

3- (س) مورد فدیه را معین فرمائید که به چه کسی باید داده شود؟ آیا خود فدیه دهنده می تواند از گوشت او بخورد یا نه؟

(ج)- به فقیر باید داده شود و خودش نخورد علی الاحوط، والله العالم.

4- (س) شخص محرم که می فرمائید تظلیل نکند، وقت عبور از بازار که سقف است یا از سایه دیوار عبور می کند، تظلیل محسوب است یا نه؟ و اتومبیل از آن معبر کذائی عبور می دهد، محرم چه بکند؟

(ج)- اگر در منزل باشد و جهت حاجت بازار برود، انشاءالله اشکالی ندارد، و اگر در طریق باشد و طریق منحصر باشد یا متعدد باشد و ناچار به عبور باشد نیزاشکالی ندارد، و اگر قادر بر عبور طریق غیرمسقّف باشد، عبور از مسقّف جایز نیست.

1- (س) کفش های متعارف را محرم می تواند بپوشد یا نه، باید روی پا را نگیرد؟ بیّنوا.

(ج)- کفش های متعارف بر محرم جایز نیست، بلکه باید مخیط نباشد و روی پا را هم مستور نکند و احوط عدم ستر بعض است مگر به مقدار بند نعلین.

2- (س) حاج می تواند - عالماً و عامداً - قربانی را روز یازدهم ذبح نماید؟ و تقصیر را نیز در یازدهم نماید یا نه تلک عشره کامله؟ بیّنوا توجروا.

(ج)- احوط عدم تأخیر است اختیاراً، والله العالم.

3- (س) اولاً آن که شخصی است چندین سال است که استطاعت مالی و تخلیه سرب از برای او حاصل، بلکه صحت بدن موجود، لکن می گوید که از مال خود بر من محقق و معلوم است که با مال می توانم به مکه معظمه مشرف شوم بدون زحمت، لکن در اتومبیل وکشتی اگر سوار شوم، حال مرگ از برای من دست می دهد و از مسافرت شش فرسخی تجربه نموده ام که نزدیک به هلاکت رسیده ام، و چون طی طریق منحصر به این دو مرکب شده است، هرگز عازم حج نخواهم شد. و مقلدالتقلید الاقام روحی فداه می باشد و متمنّی است از آن وجود مقدس که تکلیف او را معین نمایند که آیا بر این تقدیرکه عسر و حرج است، وجوب حجّ از او مرفوع، و عدم استطاعت در حقش صادق است و یا آن که بایستی نایب بگیرد؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، در مفروض سئوال معلوم نیست تکلیف رفتن به مکه معظمه داشته باشد و چنانچه مأیوس باشد از خود، باید نایب بفرستد.

1- (س) در مناسک حج از کُتب فقه، مطابق رأی شریف را اگر بیان فرمائید، لطفی خاص خواهد شد، والسلام علیکم وعلی من حضر لدیکم و رحمه لله و برکاته.

(ج)- و اما راجع به مناسک حج، چون مناسک مرحوم شیخ - طاب ثراه - موافق با احتیاط است، با رعایت حواشی مرحوم حاج میرزا حسن شیرازی - اعلی الله مقامه الشریف - عمل شود، انشاءالله تعالی مجزی است، والله العالم.

2- (س) در خصوص شخص حاجی که در طریق بیروت یا سوئیس بر مرکب سوار شود از برای جدّه، و این راه به قول قبیطان مرکب می گوید محاذی می شود با جحفه که میقات گاه اهل شام است از طریق بَرّ، آیا می تواند از اینجا تجاوز بکند و برود در جده محرم شود یا خیر؟

(ج)- بسم الله و له الحمد، محل اشکال است و چنانچه - به واسطه نذر - بر خود واجب نماید که قدری قبل از رسیدن به آن محل - که قبیطان معین مینماید - محرم شود و به آن محل که رسید و همچنین به جده که رسید، لباس احرام را برداشته، مجدداً ببندد و تجدید نیّت نموده و تلبیه را بگوید، احوط است.

3- (س) درخصوص شخص محرم، سوار اتومبیل سرپوشیده شده و در بین راه هم مکرر سواره و پیاده می شود و سقف اتومبیل را ممکن نیست بردارد، مجبوراست سوار شود، در این صورت تکلیفش چیست؟

(ج)- بعضی از اقسامش ممکن میشود که سر او را بخوابانند یا پارچه سر او را بردارند، در هر صورت کفاره استظلال یک گوسفند است و احوط از برای هر روزی یک کفاره بدهد، بلی اگر دو احرام تظلیل نماید، دو کفاره لازم است.

1- (س) شخصی فوت شده و وصیت به حج نموده و مستطیع هم بوده و مالیّه او هم حالیه وفا به حج بلدی می نماید، لکن موصی در حین وصیّت، تعیین بلدی و میقاتی ننموده؛ حالیه آیا وصی می تواند حج میقاتی استیجار نماید یا آن که باید حج بلدی استیجار شود؟ بیان فرمائید.

(ج)- وصیت ظهور در حج بلدی دارد، ولی مازاد از مقدار حج میقاتی، باید از ثلث مجزی شود، والله العالم.

2- (س) حضرت آیه الله مد ظله! چه می فرمائید درخصوص این مسئله: زید مالک قدر استطاعت حج گردید، لکن هفت و هشت ماه هنوز به موقع حرکت حجاح مانده و امسال هم اول سنه استطاعتش می باشد، آیا می تواند وجه قدر استطاعت را منتقل به کسی کرده، خود را تا نزدیکی زمان حرکت حجاح از استطاعت خارج کند یا نه؟ و اگر انتقال داد تا مضی زمان حج و دارا بودن این آدم تمامی شرائط را، غیر از استطاعت شرعیه که خود از دست خود بیرون کرده، حج برذمه او استقرار می یابد یا نه؟

(ج)- در مفروض سئوال به نظر حقیر معلوم نیست بتواند خود را از استطاعت خارج نماید، والله العالم.

3- (س) ضعیفه هرگاه بی محرم نمی تواند سفر کند و محرم نسبی ندارد، آیا تحصیل سبب باید بنماید یا نه؟

(ج)- بلی لازم است، مثل سایر لوازمات سفر. ظم - طبا و ع.

1- (س) نشستن در اتومبیل و طیّاره مسقف در صورت تعدد، یک کفاره واجب است یا این که به تعدد دفعات مکرر می شود کفاره؟

(ج)- ظاهراً یک کفاره از برای تمام کافی است، هر چند متعدد شده باشد پیاده و سوار شدن، از جهت منزل و غیر آن.

2- (س) نظر کردن در غیر آئینه - از چیزهای صیقلی که صورت در آن پیدا شود - از برای محرم چه صورت دارد؟

(ج)- عیب ندارد نظر کردن، در صورتیکه معدّ از برای زینت نباشد.

3- (س) گرهی که در ریش های لباس احرام است، چه صورت دارد؟

(ج)- با غفلت و عدم التفات به این که ریش های لباس گره دارد، کفاره ندارد قطعاً، و با التفات علی الظاهر، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

4- (س) چه می فرمائید مرد حاجی محرم، در حال خواب یا بیداری واجب است پاها را هم مثل سر نپوشاند یا نه، مثل پاها عیب ندارد؟ و دیگر زن حاجیه محرمه گاهی می شود نقاب او به صورت می رسد که بایست کفاره بدهد؛ آیا هر دفعه که نقاب به صورتش می رسد، یک کفاره دارد یا یک کفاره کفایت می کند؟ و دیگر زن محرمه در حال احرام بایست پاها را بپوشاند یا جوراب بپوشد ضرر ندارد؟ جواب هریک را مرقوم و مزین فرمائید.

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، ظاهراً پوشانیدن پا جهت مرد و زن به غیر از لبس عیب ندارد، از قبیل مثل لحاف و جامه بلند؛ و راجع کفاره ستر صورت به جهت زن احوط تعدد است، والله العالم.

1- (س) بسم اللّه، و له الحمد، حجه الاسلاما ادام الله ظلّکم! شخصی مثلاً در اوائل ذی قعده محرماً به احرام عمره تمتع وارد مکّه معظّمه می شود، بعد از آن می خواهد عمره مفرده به جا آورد مکرراً، اصالهً یا نیابهً، در رساله عملیه مسطور است؛ و هم چنین در مناسک که احوط فاصله داشتن بین دو عمره است، اولا این احتیاط مطلق است یا احتیاط استحبابی است؟ وآیا احتیاط فاصله بین عمره تمتع و عمره مفرده است یا بین دو عمره مفرده هم احتیاط فاصله است؟ استدعا دارم جواب مرقوم فرمائید.

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، احتیاط فصل بین دو عمره مفرده است و احتیاط در مناسک را ترک ننماید، والله العالم.

2- (س) زیدی مستطیع بوده و مکّه مشرف نشده است و فعلاً فقیر شده است آیا همچه [چنین] کسی می تواند به نیابت غیر، مکه مشرّف شود یا خیر؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، هرگاه به هیچ وجه قدرت ندارد که برای خود حج کند، اگرچه به گدائی و نحو آن باشد، میتواند نائب بشود، و الّا نمیتواند، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

(س) شخصی وصیت نموده که ده تومان از مال من حج میقاتی بدهید، مبلغ مذکور از برای حج مزبور کفایت نمی کند و وصیّ هم مرحوم شده است، تکلیف این وجه را بیان فرمائید در صورتی که مال موصی باقی باشد، می شود برداشت و ضم آن نمود تا کفایت نماید، یا خیر؟ یا این که دیگران می توانند از مال خودشان ضم نمایند و در ثواب آن شریک باشند یا خیر؟ در صورتی که هیچ یک از صور مذکوره ممکن نشود، می شود به سادات و فقراء داد؟ یا در موارد بریّه دیگر صرف نمود یا خیر؟ بیان فرمائید.

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، هرگاه معلوم باشد که حج بر او واجب بوده، باید بقیه را از مال خودش یعنی ترکه میت ضمیمه نمایند و حج او را بدهند؛ و در صورت عدم معلومیّت، وراث از خودشان - هرگاه بخواهند - متبرع شوند کار بسیار خوبی است و دیگری هم بخواهد تبّرع نماید، - به اذن وراث - آن هم کار خیری است و چنانچه هیچ کدام نشود، مبلغ مزبور را احتیاطاً به اذن ورّاث در وجوه خیریّه صرف نمایند، بیاشکال است انشاءالله.

2- (س) حضرت حجه الاسلاما! در باب حرمت تظلیل محرم، در کشتی و قمره کشتی و اتومبیل، حکم منزل دارد یا نه؟

(ج)- ظاهراً کشتی و اتومبیل حکم منزل ندارد و حکم تظلیل بر او جاری است.

3- (س) در سطح کشتی - که آفتاب است - احرام بسته، بعد می خواهد وارد قمره یا طبقه تحتانی شود، جائز است یا نه؟

(ج)- از جواب سابق معلوم شد بدون اضطرار جائز نیست و در حال اضطرار جائز است ولی فدیه دارد.

4- (س) در کشتی - یا در قمره یا در طبقه تحتانی یا جای مسقّف - احرام بسته، بعد از برای آب یا وضو یا قضای حاجت، در سطح کشتی که آفتاب است تردد می نماید، باز به جای مسقف وارد می شود مثل بیت الخلا و یا راه رو باز در مراجعت در مقابل آفتاب برمی گردد و وارد می شود، جائز است یا نه؟ در صورت ثانی با تعدد، فدیه متعدد می شود یا نه؟

(ج)- گذشت که کشتی حکم منزل ندارد و فرق بین اماکن آن نیست، و ظاهراً به تعدد تظلیل، فدیه متعدد نمیشود، بلی اگر سبب اضطرار متعدد شود مثل آن که سبب اول رفع شود سبب دیگری یا همان ثانیاً عارض شود، احوط تعدد است هر چند اقوی عدم وجوب است.

1- (س) در کشتی از محاذات میقات احرام ببندد و به قصد عمره که برود به جدّه و از جدّه به مکه، قصدش این است که بعد از ورود به جدهّ، رفیق مناسب و وقت مقتضی باشد، قبل از اتمام عمره و ورود به مکه برود به مدینه، آیا این قصد مضرّ است یا نه؟

(ج)- هرگاه قصدش این است که هرگاه رفیق مناسب پیدا شود، محرماً برود به مدینه و محرماً بیاید به مکه، و آن جا محلّ شود، بعد از به جا آوردن موجبات احلال، ضرر ندارد و اگر قصدش این است که رفیق پیدا شود محلّ شود، جواز آن معلوم نیست.

2- (س) زید در کشتی محاذات میقات احرام بسته، با شخصی عزم مکّه معظّمه دارد؛ در بین راه قصد رفتن به مدینه منوره می کند، بعد به محاذی یلملم یا به میقات گاه می رسد؛ بفرمائید می تواند با آن عزم از آنجا تجاوز نموده، برود به مدینه، از مسجد شجره محرم شود یا خیر؟ و کسی که نائب وصیت باشد، فرق دارد یا خیر؟

(ج)- در مفروض سئوال احوط این است که از میقات یا محاذات، بدون احرام عبور ننماید و چنانچه عبور کرده، ظاهراً اشکالی ندارد که از مسجد شجره محرم شود، والله العالم.

1- (س) این اقل الحاج علی اکبر طهرانی بواسطه کثرت میل به زیارت بیت الله الحرام زاده ام شرفا و تعظیما و زیارت حضرت خیر الانام و ائمه اطهار صلوات الله علیهم اجمعین و شوقی که دارم مترصد گرفتن یک نیابتی بر می آیم بعضی موارد اتفاق می افتد که حج بلدی فراهم می شود ولی چون میت و حج دهندگان از وجوه دولتیان و اشراف و اعیان واقع می شود و اموال آنها مشکوک است حقیر اشکال می کنم و همچنین خود را فقیر شرعی می دانم چون بسیار معیلم و سرمایه هم ندارم و امر معاش هم از تحریر محاسبه تجارتی می گذرانم آن هم به نصفه مؤنه از مواجبی که می دهند و دائماً مقروض هستم با این وضعیات اگر از ناحیه آن وجود مقدس این طور اجازه داده شود که وجه قیمت حج را از باب مظالم عباد قبول کنم و بعد بر خود لازم کنم که به جهت صاحب حج قربه الی الله حج بلدی بعمل آورم رفع اشکال آن وجه نسبت به این عمل شده باشد و تصرف آن وجه مباح شود و عمل هم مشروع واقع شود هرگاه با این ترتیب اشکالی با رأی مبارک ندارد تمنا می نمایم اجازه بفرمایید که در موقع خود به مقصود نائل و فائض شوم زیاده ادام الله افاضاتکم و ادام الله عمرکم و متع الله المسلمین بطول بقائکم.

(ج)- بسم الله تعالی نظر به اینکه تمام آنچه در دست ارباب دیوان است معلوم به الغصبیه نیست بلکه محتمل است تمام آن محکوم به اباحه باشد و به وسائل تصحیح، تصحیح کرده باشند محتاج به این تخیلات نیست و بر فرض غصبیت به این حیله که فرض شده است ممکن است تثبیت نمود و الله العالم.(1)

1- [1] . نسخه خطی «گ»، ص 146.

Share