دیباچه

یا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیكُمْ لِباساً یوارِی سَوْآتِكُمْ وَ رِیشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَیرٌ ذلِكَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یذَّكَّرُونَ یا بَنِی آدَمَ لا یفْتِنَنَّكُمُ الشَّیطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَیكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ ینْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیرِیهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ یراكُمْ هُوَ وَ قَبِیلُهُ مِنْ حَیثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذِینَ لا یؤْمِنُونَ[1]
ای فرزند آدم، برای شما لباسی فرو فرستادیم كه اندام شما را می پوشاند و مایه ی زینت شماست و لباس تقوا بهترین است. این از آیات خداست؛ باشد كه متذكر شده، پند گیرند. ای فرزندان آدم، مبادا شیطان شما را فریب دهد، چنان كه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون كرد. پوشش از تن آنان بركند و قبایح آنان را در نظرشان پدیدار نمود؛ همانا كه شیطان و بستگانش شما را می بینند، در صورتی كه شما آنها را نمی بینید. ما شیطان را دوست دار آنان كه ایمان نمی آورند، قرار دادیم.
پیشینه ی حجاب و پوشش انسان به اندازه ی تاریخ آفرینش اوست. پوشش و لباس هر انسانی پرچم كشور وجود اوست. پرچمی كه او بر در خانه ی وجودش نصب كرده است و با آن اعلام می دارد كه از كدام فرهنگ تبعیت می كند؛ هم چنان كه هر ملتی با وفاداری و احترام به پرچم خود، اعتقاد خود را به هویت ملی خویش ابراز می كند؛ هر انسانی كه به یك سلسله ارزش ها و بینش ها معتقد و دل بسته است، لباس متناسب با آن ارزش ها و بینش ها را از تن به در نخواهد كرد.[2] حجاب و پوشش بارزترین نشانه ی فرهنگی و نماد ملی است كه به سرعت تحت تأثیر سایر پدیده های فرهنگی قرار می گیرد.
هر نوع دگرگونی در ساختار فرهنگی و اجتماعی، با تغییر در پوشش مردم مشخص می گردد؛ چنان كه استیلای فرهنگی و سلطه پذیری نیز، در اولین مرحله، از طریق تغییر در پوشش مردم چهره می نماید.
چون استعمار و استكبار نتوانست انقلاب اسلامی ایران را از راه نظامی مهار نماید، اكنون با تغییر تاكتیك و روش، تلاش می كند از طریق فرهنگی، آن را دچار استحاله و تغییر هویت نماید. یكی از روش های استكبار برای نفوذ فرهنگی، تشكیك و القای شبهه در مبانی دینی مردم است كه طی چند سال اخیر شتاب بیش تری گرفته است.[3]
به اعتقاد ما چون دشمن به فرهنگ ما هجوم آورده است، باید به جهاد فرهنگی با آن برخیزیم؛ و جهاد فرهنگی، سربازانِ جان بركفِ جبهه ی فرهنگ و اندیشه ی دینی را به حضور در خط مقدم این جهاد مقدس فرا می خواند؛ از این رو، نگارنده با توجه به توانایی خود تلاش نموده تا در این جهاد فرهنگی شركت نماید.
چون طرح نوشتار حاضر به صورت پاسخ گویی به پرسش ها و شبهات است؛ لذا مناسب است نخست به تفاوت «پرسش» و «شبهه» اشاره  گردد.
تفاوت ماهوی و اصلی پرسش و شبهه این است كه معمولاً پرسش به قصد یافتن حق و حقیقت و با نیت صادقانه صورت می گیرد، ولی تشكیك و شبهه به قصد گم كردن حق و حقیقت و با نیت غیر صادقانه صورت می گیرد؛ از این رو عقل  و نقل، پرسش از افراد صاحب نظر و شایسته را می ستاید و به آن توصیه می كند؛ چنان كه قرآن مجید می فرماید:
فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛[4] اگر نمی دانید از اهل ذكر (علما و دانشمندان) سؤال كنید.
هم چنین پیامبر اكرم(ص) در روایتی فرموده اند:
العلم خزائن و مفاتیحه السؤال فاسئلوا رحمكم الله فأنه یوجر اربعة السائل و المتكلم و المستمع و المحب لهم؛[5] علم گنجینه هایی است و پرسش، كلیدهای آن؛ پس بپرسید آنچه را نمی دانید، تا مشمول رحمت خدا قرار گیرید. همانا چهار گروه در ضمن یك پرسش اجر و ثواب دارند: پرسش كننده، پاسخ دهنده، شنونده و دوست دار آن ها.
در مقابل پرسش گری به جا و شایسته، كه به آن توصیه شده است، عقل و نقل، آلوده شدن به شبهات و وقوع در آن ها را امری مذموم و ناپسند می دانند؛ همان گونه كه انسان از آلودگی جسمی دوری می جوید، باید از شبهات آلوده كننده ی روح و روان نیز اجتناب نماید:
ایاك و الوقوع فی الشبهات؛[6] بر حذر باش از قرار گرفتن در شبهه ها.
نه تنها انسان از وقوع در شبهه منع شده است، بلكه پس از وقوع در شبهات و آلودگی ذهن و دین، انسان به شبهه زدایی و پاك سازی مكلف شده است:
نزّهوا ادیانكم عن الشبهات وصونوا انفسكم عن مواقف الریب الموبقات[7]؛ دین خود را از شبهه ها پاك و خالص كنید و خودتان را از مكان های شبهه خیز و هلاك كننده حفظ كنید.
ارسله بالدین المشهور... ازاحةً للشبهات؛[8] امیرمؤمنان امام علی(ع) یكی از اهداف و رسالت های دینی پیامبر اكرم(ص) را از بین بردن شبهات ذكر كرده است.
در حدیثی درباره ی وجه تسمیه و علّت نام گذاری شبهه آمده است:
انمّا سمّیت الشبهةُ شبهةً لانّها تُشبّهُ الحق؛[9] شبهه را به این علت شبهه می گویند كه حق نیست، ولی به حق شباهت دارد.
شبهه باطلی حق نماست كه تناسبات جزئی و مقطعی در آن رعایت شده است؛ به گونه ای كه جلوه ی تناسبات فرعی، چشم افراد دارای آگاهی اندك را خیره نموده، باعث می شود آن را حق بدانند؛ ولی به دلیل عدم رعایت تناسبات اصلی و محوری در حوزه ی باطل قرار دارد. میزان تأثیر شبهه به مقدار هماهنگی درونی و بیرونی آن بستگی دارد؛ هر چه شبهه به مرز حق نزدیك تر باشد، شمار بیش تری را گرفتار می كند و باعث اشتباه دیگران و در دام افتادن آنان می گردد.[10]
در سال های اخیر، روند شبهات درباره ی حجاب شدت یافته است. برای تصدیق این مدعا كافی است به مقالات مطبوعاتی و نمایه های آن مراجعه گردد. مطرح كردن شبهات فراوان در زمینه ی حجاب برتر به همراه عوامل دیگر؛ مانند ضعف اعتقاد و عدم شناخت كافی از حجاب اسلامی و ضرورت آن و... موجب افت روند استفاده از مصادیق حجاب برتر در جامعه شده است، كه نتیجه ی اتخاذ روش تخریبی بعضی مطبوعات، رواج پوشش های نامناسب، مانند لباس های نازك، كوتاه و رنگین در بین دختران و زنان جوان در مقابل نامحرمان است؛ چون یكی از عوامل مهم سلامت روحی و روانی جامعه ی اسلامی، روی آوردن بانوان به مصادیق حجاب برتر است؛ لذا سعی نگارنده، پاسخ گویی به شبهات مهم درباره ی حجاب برتر است. سنگ بنای تمام مطالب طرح شده در نوشتار حاضر، این است كه پوشش انسان، خصوصاً بانوان، دارای حداقل و حداكثر است؛ و از مجموع آموزه های اسلامی به روشنی استفاده می شود كه اسلام مشوق و طرف دار حجاب و پوشش حداكثر برای زنان و دختران در مقابل نامحرمان است.
ادعای فوق با استناد به آیات و روایات، و حجاب و پوشش بیش تر و برتر فاطمه ی زهرا(س) به راحتی اثبات می شود. قرآن كریم می فرماید:
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِی لا یرْجُونَ نِكاحاً فَلَیسَ عَلَیهِنَّ جُناحٌ أَنْ یضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَةٍ وَ أَنْ یسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛[11] و زنان سال خورده كه از ولادت و عادت باز نشسته اند و امید ازدواج و نكاح ندارند بر آنان باكی نیست، اگر اظهار تجملات و زینت خود نكنند كه جامه های رویی خود نزد نامحرمان از تن برگیرند و اگر باز هم عفّت و تقوای بیش تر گزینند، بر آنان بهتر است.
در آیه ی فوق خداوند نخست به زنان سالمند اجازه داده است در مقابل نامحرم، بعضی لباس های رویی و بیرونی ـ كه در روایت معتبر به جلباب (چادر) تفسیر شده است ـ[12] را از خود برگیرند؛ ولی در آخر آیه می  فرماید: حتی اگر زنان پیر نیز در مقابل نامحرم، چادر خویش را بر زمین نگذارند و عفت ورزند، برای آنان بهتر است؛ بنابراین، از آیه ی مذكور به روشنی مطلوبیت حجاب و پوشش بیش تر، حتی برای زنان سالمند استفاده می شود، تا چه رسد به زنان و دختران جوان، كه احتمال تعرض افراد لاابالی و فاسد نسبت به آنان بیش تر است، و به طریق اولی مطلوبیت حجاب و پوشش بیش تر برای آنان اثبات می گردد.
علاوه بر این، در روایتی از پیامبر اكرم(ص) نقل شده است:
یا ایها الناس اتخذوا السراویلات فأنها من استر ثیابكم و حصّنوا بها نسائكم اذا خرجن؛[13] ای مردم از شلوارها برای پوشش استفاده كنید؛ زیرا از پوشاننده ترین لباس ها هستند و زنان خود را هنگامی كه از منزل خارج می شوند از طریق استفاده از شلوار حفظ كنید.
در روایت فوق عبارت «استرثیابكم و حصنّوا بها نسائكم اذا خرجن» به خوبی دلالت بر مطلوبیت پوشش كامل زنان در خارج از منزل می نماید.
علاوه بر این، امیرمؤمنان امام علی(ع) در روایتی، حجاب و پوشش كامل زنان را باعث حفظ عفت و پاكی آنان  دانسته اند:
«ان شدة الحجاب ابقی علیهن».[14]
هم چنین قرآن كریم، استفاده از شكل های حجاب دارای پوشش بهتر و بیش تر، مثل خمار[15] (مقنعه) و جلباب[16] (چادر) را توصیه نموده است. فاطمه ی زهرا(س) نیز هنگام خروج از منزل و رفتن به مسجد، برای دفاع از فدك، از همین حجاب های قرآنی استفاده كرده اند.[17]
آنچه ذكر شد، شواهد و قراین مستحكم و روشنی است كه مطلوبیت حجاب و پوشش اكثر و بیش تر را برای بانوان و دختران جوان اثبات می نماید.[18] با توجه به برخورداری حجاب و پوشش از مقدار حداقلی و حداكثری و مطلوبیت حجاب و پوشش اكثری، خصوصاً برای زنان و دختران جوان آشكار خواهد شد كه دفاع از پوشش هایی، مانند لباس ضخیم، بلند و دارای رنگ سنگین، مقنعه، چادر مشكی و غیره در نوشته ی حاضر، به این دلیل است كه این گونه لباس ها و حجاب ها، مصادیق و نمونه های حجاب و پوشش بیش تر و بهتر برای بانوان و دختران جوان در مقابل نامحرم به شمار می آیند.
همان خداوندی كه برای مصون ماندن جسم از ورود میكروب ها در اعضای بدن انسان، حجاب ها و حفاظ های طبیعی، مانند پوست بدن، پلك چشم، و... قرار داده است، به عنوان طبیب روحانی، برای جلوگیری از آلودگی روح و روان انسان به گناه، و حفظ پاكی آن، حجاب ها و حفاظ هایی را به شكل دستورهای الهی و انجام واجبات و ترك محرمات قرار داده است.
در روایتی از پیامبر اكرم(ص) نقل شده است:
یا عبادالله انتم كالمرضی و رب العالمین كالطبیب فصلاح المرضی فیما یعلم الطبیب و یداوی به لا فیما یشتهیه المریض و یقترحه الا فسلِّمو لله امره تكونوا من الفائزین؛[19] ای بندگان خدا، شما همانند انسان های بیمار، و پروردگار جهان همانند طبیب است، پس خیر و صلاح انسان های مریض در گوش دادن به علم و تدبیر طبیب است، نه پیروی از تمایلات و هواهای نفسانی و آنچه پیشنهاد می كند؛ متوجه و تسلیم دستور خدا باشید تا از رستگاران قرار گیرید.
تسلیم شدن در مقابل دستورهای خداوند به وجود آورنده ی حفاظ و لباس تقواست كه بهترین لباس و پوشش درونی است:
وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَیرٌ[20]
و بدون تردید، لزوم حجاب و پوشش، یكی از مهم ترین واجبات الهی برای زنان و تأمین كننده ی عفت و تقوای آنان است. تقوا در فرهنگ اسلامی یك حجاب و مانع درونی و باطنی در مقابل گناه است كه آثار آن در رفتار ظاهری و بیرونی تجلی می یابد. تقوا والاترین ارزش اسلامی و ملاك سنجش ارزش انسان ها نسبت به یكدیگر است:
إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ[21]
چون تقوا دارای درجات و مراتب مختلف است، قرآن انسان ها را به كسب مراتب و درجات بالاتر آن تشویق نموده است:
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ.[22]
اگر تقوا را دارای سه درجه ی «حداقل»، «حد وسط» و «حداكثر» بدانیم، از دو واژه ی «اكرم» و «اتقی» در آیه ی فوق، كه افعل تفضیل اند، به روشنی استفاده می شود كه در فرهنگ اسلامی، تحصیل حداكثر تقوا مطلوب است؛ بنابراین، نمی توان به حد متوسط تقوا راضی شد و افراط و زیاده روی در آن را مذموم دانست؛ زیرا برای رشد و تعالی، كه به وسیله ی تقوا حاصل می گردد و هدف خلقت انسان است، نمی توان حد و مرزی را تعیین نمود؛ در نتیجه حجاب و پوشش زنان نیز از جمله اموری است كه حداكثر آن مطلوب و راجح است؛ زیرا حجاب و پوشش نقش مهمی در ایجاد عفاف و تقوا دارد.
پس از توضیحات فوق كه به منزله ی شالوده و سنگ بنای فصل های نوشته حاضر می باشد شایسته است توضیح مختصری درباره ی ویژگی های این اثر ارائه گردد.
ویژگی های نوشتار حاضر
1. برای پاسخ گویی به شبهات، از روش پرسش و پاسخ كه در قرآن نیز فراوان به كار رفته،[23] استفاده شده است.
2. تاكنون درباره ی پاسخ گویی به شبهات و سؤالات حجاب، كتاب های بسیار خوبی، مانند كتاب ارزشمند مسئله ی حجاب استاد مطهری، نگاشته شده است؛ ولی چون گذشت زمان باعث می شود كه درباره ی مسائل مختلف و از جمله مبانی دینی حجاب، پرسش ها و شبهات جدیدی مطرح گردد؛ از این رو، در این اثر پرسش ها و شبهات جدید حجاب مورد توجه قرار گرفته است. برای دست یابی به پرسش ها و شبهات نو، علاوه بر مراجعه به روزنامه ها و مجلات، كه معمولاً منعكس كننده ی شبهات جدید و روزمره هستند، به كتاب هایی كه به نحوی پاسخ شبهات حجاب را مطرح كرده اند نیز مراجعه شده است، تا از ذكر مطالب تكراری پیش گیری شود.
3. علاوه بر شبهه ها، بعضاً پرسش های مهم و متناسب نیز مطرح و پاسخ گفته شده است؛ البته با توجه به تفاوت ماهوی ذكر شده برای پرسش و شبهه، موارد آن دو به گونه ای متمایز شده اند.
4. احتمالات مختلف هر پرسش و شبهه، تا حد مقدور، كالبد شكافی شده و پاسخ هر یك از آنها بیان گشته است، تا اولاً در ذهن مخاطب ابهامی نسبت به پرسش و شبهه ی طرح شده باقی نماند؛ و ثانیاً باعث افزایش دقت علمی و موشكافی مخاطبان و افزایش توان پاسخ گویی آنها در مواجهه با پرسش ها و شبهه های دیگر گردد.
5. تمام شبهات، با ذكر مشخصات و سند و مدرك طرح شده است، تا برای افرادی كه به دنبال كشف حقیقت اند، ولی تردید دارند كه بعضی از مطبوعات در هجوم فرهنگی غرب، پایگاه دشمن قرار گرفته اند نیز آشكار گردد كه چگونه امروز عده ای از طریق فرهنگی و با سلاح قلم و ابزار مطبوعات، مقاله و كتاب، قلب و ذهن پاك جوانان این مرز و بوم را با روش تبلیغات القایی منفی مورد هدف قرار می دهند و تلاش می كنند تا از طریق غذای روحی و فكری مسموم، مبانی فكری و عقیدتی آنها را متزلزل نمایند.
6. علاوه بر استفاده از تحلیل های عقلی، از ادله ی نقلی و آیات و روایات نیز فراوان استفاده شده است، تا هم كارآمدی و لزوم هماهنگی عقل و نقل در پاسخ گویی به شبهه ها، به طور عملی برای مخاطبان ترسیم شود، و هم جوانان عزیز از معارف نشأت گرفته از دو چشمه ی جوشان قرآن و حدیث، به طور گسترده سیراب شوند.
7. به دلیل ارتباط مباحث حجاب و پوشش با مباحث روان شناسی رنگ ها و روان شناسی لباس و تفاوت های روان شناختی زن و مرد، سعی شده با استفاده از برخی منابع مربوط، نادرستی عمل بعضی از مطبوعات شبهه افكن كه قصد دارند با دادن آب و رنگ علمی به بعضی از شبهات، حجاب برتر را مخدوش كنند روشن گردد.
8. چون بخش زیادی از شبهات حجاب در سال های اخیر، مربوط به مصادیق حجاب برتر، مثل مقنعه، چادر و مخصوصاً چادر مشكی بوده است، از این رو طبیعی است كه قسمت فراوانی از مطالب این كتاب، به ویژه فصل های دوّم، سوم و پنجم در دفاع از مصادیق حجاب برتر، مثل مقنعه، چادر و چادر مشكی و اثبات مطلوبیت و برتری این گونه حجاب ها با ادله ی عقلی و نقلی فراوان باشد.
9. یكی از یافته های پژوهشی جدید این اثر، بحث از هم گرایی و مشابهت های بسیار نزدیك چادر مشكی با جلباب قرآنی است. نگارنده در ضمن تحقیق و پژوهش درباره ی جلباب قرآنی، به قراین و شواهد متعددی دست یافته است كه حاكی از شباهت های بسیار نزدیك چادر مشكی و جلباب قرآنی است.
10. سطح مطالب كتاب به گونه ای است كه دانش آموزان دختر مقاطع راهنمایی و دبیرستان می توانند از آن استفاده كنند.
در پایان یادآور می شوم؛ چنانچه این نوشتار تأثیر مطلوبی در مخاطبان داشته باشد به بركت همراهی آن با كلمات نورانی قرآن و احادیث اهل بیت(ع) است و اگر تأثیر نامطلوبی داشته باشد به خاطر ضعف علمی نگارنده است؛ چون طبیعی است كه آثار علمی افراد عادی غیر معصوم، كم و بیش دارای اشكالات و نواقصی است؛ بنابراین، از خوانندگان ارجمند تقاضا دارم ما را از لطف خود محروم ننمایند و اشكالات و نواقص این اثر را متذكر شوند، تا در چاپ های بعدی مورد توجه و استفاده قرار گیرد.
حسین مهدی زاده
دی ماه1381
-----------------------------------------------------------------
[1] . سوره ی اعراف (7)، آیه ی 26 ـ 27.
[2] . غلامعلی حداد عادل، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص 40.
[3] . برای آگاهی از افزایش حجم كمی و كیفی شبهات در چند سال اخیر ر.ك: آزادی یا توطئه، (نگاهی به كارنامه ی مطبوعات شبهه افكن).
[4] . سوره ی نحل(16)، آیه ی 43.
[5] . محمدی ری شهری، میزان الحكمه، ج 4، ص 330. واژه سؤال.
[6] . آمدی، غرر الحكم و درر الكلم، ص 72، ح 1082.
[7] . همان، ص 73، ح 1085.
[8] . نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ی دوم، ص 46.
[9] . آمدی، همان، ص 72، ح 1083.
[10] . علی اكبر نصرتی، سحر شبهه، ماه نامه ی اطلاع رسانی مبلغان، شماره ی 3، مهر ماه 1377، ضمیمه ی بصائر، ویژه ی خبرگان سوم، ص 149.
[11] . سوره ی توبه (9)، آیه ی 60.
[12] . عن ابی عبد الله علیه السلام قال: القواعد من النساء لیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن. قال: تضع الجلباب وحده. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 14، ابواب مقدمات نكاح، باب 110، حكم القواعد من النساء، ص 147، حدیث 3. درباره ی مفهوم جلباب و هم گرایی و شباهت بسیار نزدیك آن با چادر در فصل دوم به طور استدلالی بحث خواهد شد.
[13]. محمدی ری شهری، میزان الحكمه، ج 2، ص 259، واژه ی حجاب.
[14] . نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، نامه ی 31.
[15] . سوره ی نور (24)، آیه ی 31. (وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیوبِهِنَّ).
[16] . سوره ی احزاب (33)، آیه ی 59. (یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ).
[17] . طبرسی، الاحتجاج، ج1، ص97 - 98. (لاثت خمارها علی رأسها واشتملت بجلبابها).
[18] . علاوه بر ادله ی مذكور، در لابلای اثر حاضر با شواهد و قراین زیادی كه اثبات كننده ی مطلوبیت حجاب و پوشش بیش تر برای بانوان در مقابل نامحرم است آشنا خواهید شد.
[19]. محمدتقی فلسفی، جوان از نظر عقل و احساسات، ج1، ص 313، به نقل از مجموعه ی ورّام، ج2، ص 117.
[20] . سوره ی اعراف (7)، آیه ی 26.
[21] . سوره ی حجرات (49)، آیه ی 13.
[22] . سوره ی آل عمران (3)، آیه ی 102.
[23] . در قرآن كریم، علاوه بر موارد فراوانی كه به طور ضمنی، از روش پرسش و پاسخ استفاده شده، در پانزده مورد نیز به طور صریح از روش پرسش و پاسخ استفاده گردیده است. در این موارد، عبارت «یسئلونك» حاكی از پرسش دیگران از پیامبر اكرم(ص) و كلمه ی «قل» مبین پاسخ آن پرسش هاست؛ مثل «یسئلونك عن الروح قل الروح من امر ربی»: سوره ی اسراء (17)، آیه ی 85.

Share