پیشنهاد ها

1. پیش نهاد می شود در كتاب های درسی دختران دوره های ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان، به طور سلسله وار مباحث مختلف حجاب و پوشش به ترتیب دوره های تحصیلی و با رعایت سطح بندی مباحث از ساده به پیچیده به شكل صحیح و زیبا طرح شود، تا دختران جامعه از همان خردسالی به عنوان مادران آینده، با مسائل مختلف حجاب، اعم از فلسفه و فواید حجاب، آثار فردی و اجتماعی آن، پیامدهای بدحجابی و بی حجابی و غیره آشنا شوند و نسبت به حجاب، اعتقاد راسخ پیدا نمایند، اگر دختران جامعه از همان سنین كودكی اعتقاد راسخ و عمیقی نسبت به حقانیت حجاب و مسائل آن، به عنوان یك حجاب درونی، پیدا نمایند یقیناً در مرحله ی حجاب بیرونی نیز بر اساس همان اعتقاد درونی عمل خواهند كرد. از آن جا كه یكی از سوره های قرآنی كه بسیاری از مسائل حجاب و پوشش در آن مطرح شده، سوره ی نور است؛ مناسب است كه در مدارس دخترانه، زمینه ی آشنایی عمیق و تفصیلی دختران با معارف قرآنی این سوره درباره ی حجاب و پوشش، به طور صحیح و دقیق و كارشناسی شده فراهم گردد.
2. پیش نهاد می گردد از برخی محصولات فرهنگی، مثل مجله ها به صورت ویژه نامه های هر چند وقت یكبار برای تبیین علمی و جذاب مسائل حجاب برای دختران استفاده شود؛ به عنوان مثال شماره ی ششم مجله ی  «حدیث زندگی» ویژه ی جوانان كه توسط موسسه ی فرهنگی دارالحدیث چاپ می گردد، ویژه ی عفاف و حجاب است كه مطالعه آن را به خواهران و بانوان توصیه می كنیم.
3. در مراكز آموزش عالی و دانشگاه ها كه مقدار آگاهی و توانایی فهم دختران بیش تر است، جلسات پرسش و پاسخ درباره ی بعضی مسائل و شبهات جدید حجاب با حضور كارشناسان آگاه و مسلط دینی و اسلامی، با حضور زنان و خواهران مؤمن فرهیخته و دانشمند تشكیل گردد.
4. یكی از مراكز فرهنگی مهم كه نقش قابل توجهی در گسترش حجاب كامل دارد، سیمای جمهوری اسلامی است؛ زیرا تمام فیلم ها و برنامه های آن نقش الگودهی بسیار مهمی برای مردم دارد؛ بنابراین، جا دارد مسئولان سیمای جمهوری اسلامی به الگوپذیری مردم، خصوصاً  زنان و دختران، از حجاب و پوشش هنرمندان و مجریان تلویزیون، توجّه و دقت جدی نمایند.
4. مراكز فرهنگی و رسانه های جمعی، مثل مطبوعات با نگارش آثار و مقالات علمی و استدلالی به تبیین مسائل مهم و اساسی حجاب برتر بپردازند؛ زیرا همان گونه كه از لابلای اثر حاضر روشن گشت، حجاب حداكثری و بیش تر بانوان یكی از احكامی است كه دین اسلام، بانوان را به آن ترغیب و تشویق نموده است. نكته ی فوق به منزله ی یك ملاك و معیار برای ارزیابی فعالیت های مطبوعاتی در ارتباط با ترویج فرهنگ حجاب و پوشش در جامعه اسلامی است؛ به این معنا كه اگر نتیجه ی فعالیت های مطبوعاتی در راستای تقویت و تحكیم منطقی حجاب و پوشش بیش تر و برتر باشد، می توان گفت مطبوعات جامعه ی اسلامی، در این مورد به وظیفه ی  اسلامی خود عمل نموده اند؛ ولی اگر فعالیت های مطبوعاتی آنان منجر به تضعیف و تخریب مصادیق حجاب برتر باشد در حقیقت به رسالت مطبوعاتی خود عمل نكرده اند.
6. خانواده ها، خصوصاً مادران كه مسئولیت سنگین تری در تربیت دختران و ارتباط بیش تری با آنها دارند، خود در مواجهه با نامحرم از حجاب كامل، مثل چادر استفاده نمایند، تا از این طریق فرزندان دختر نیز از همان كودكی با حجاب اسلامی آشنا شوند و با تمرین كردن نسبت به آن انس بگیرند. البته در كنار تمرین و عادت دادن آنان، لازم است مادران ابعاد مختلف حجاب و پوشش و فواید آن را برای دختران تبیین و آنها را به رعایت پوشش كامل اسلامی تشویق، و در انتخاب دوستان آنها توجه نمایند كه به مسائل شرعی و از جمله رعایت حجاب مقید باشند.
7. به دلیل تأثیرپذیری دانش آموزان و دانش جویان از مدیران و معلمان و اساتید، رعایت حجاب كامل از سوی كادر آموزشی مراكز آموزش و پرورش و دانشگاه تأثیر رفتاری و عملی فراوانی روی مخاطبان دارد. برای استمرار و تقویت حجاب كامل در بین كادر آموزشی، مسئولان مراكز مذكور باید با تصمیم گیری قاطع و منطقی اوّلاً، لزوم استفاده از حجاب كامل اسلامی را قانونمند كنند؛ ثانیاً، افرادی كه حجاب كامل را رعایت می كنند به شكل های مختلف مورد تشویق قرار گیرند؛ ثالثاً، پس از تبیین منطقی حكم حجاب با افراد متخلف، به طور قاطع و جدی و قانونی برخورد نمایند.
8. اگر برخی مراكز فرهنگی از شعارنویسی روی دیوارها برای ترویج فرهنگ حجاب كمك می گیرند، در این زمینه باید از شعارهای جذاب و مثبت استفاده كنند، مثل: حجاب سلاح زن است در مقابل نگاه های آلوده؛ حجاب پند است، نه بند.
افراد آشنا به مسائل و كارهای فرهنگی، به خوبی می دانند كه استفاده از شعارهای منفی و دارای دافعه، نه تنها اثر مثبت ندارد، بلكه بر عكس باعث لجاجت و مقاومت در افراد بی حجاب می گردد.
9. یكی از روش های تبلیغ منفی بر ضد حجاب، خصوصاً در شكل چادر این است كه معمولاً افراد باحجاب و چادری را افرادی بی سواد و بدون فرهنگ معرفی می كنند و در مقابل، زنان بی حجاب را افراد با فرهنگ به حساب می آورند.
با توجه به این كه ادعای فوق توسط بعضی افراد، خصوصاً رسانه های خارجی و غربی مطرح می گردد، به منظور اثبات نادرستی این ادعا دو پیشنهاد ارائه می گردد:
الف) الگوهای برجسته ی زنان محجبه و چادری در زمینه های مختلف به وسیله رسانه ها، مثل صدا و سیما و مطبوعات و ... از طریق بیان جلوه های زندگانی، و موفقیت های آنها در كسب مدارج علمی و فرهنگی معرفی گردند. یكی از مطبوعاتی كه تا حدودی در این زمینه موفق بوده است، مجله ی «پیام زن» است. در شماره های مختلف این مجله مصاحبه هایی با زنان متدین و محجبه كه دارای موفقیت های علمی و فرهنگی بوده اند انجام شده است، كه مطالعه ی  آنها به دختران و بانوان توصیه می گردد.
ب) شركت فعال زنان محجبه و دارای مدارك علمی و فرهنگی سطح بالا در كنفرانس های خارجی و بین المللی، در خنثی نمودن تبلیغات سوء رسانه های خارجی و غربی بر ضد زنان محجبه، نقش بسیار مؤثری دارد. یكی از نمونه های بارز آن، شركت گسترده و عالمانه ی زنان محجبه در اجلاس پكن بود كه نقش بسیار مؤثری را در تصحیح افكار جهانیان درباره ی زنان محجبه ایرانی داشته است.[1]
10. همان گونه كه حكومت های لائیك و ضد دین، مثل حكومت رضاخان در ایران و حكومت آتاتورك در تركیه، با طرح كشف حجاب، به طور برنامه ریزی شده به مقابله با آن برخاستند؛ و رژیم طاغوتی شاه نیز به دلیل ماهیت ضد دینی برای مقابله با دین و مقوله های دینی، مثل حجاب، دارای طرح و برنامه ی مشخص بود؛[2] لازم است حكومت های دینی، از جمله جمهوری اسلامی نیز برای مقابله با بی حجابی و بدحجابی، كه از مظاهر هجوم فرهنگی غرب است، دارای طرح روشن و مشخص و دقیق و كارشناسانه باشد؛ از این رو، پیش نهاد می شود شورایی از كارشناسان مسائل شرعی و جامعه شناختی و روان شناختی حجاب، با نظارت و حمایت شورای عالی انقلاب فرهنگی تشكیل شود و طرحی جامع برای مبارزه ی سنجیده و كارشناسی شده با مقوله ی بدحجابی و راه های گسترش حجاب برتر تهیه نمایند. در تهیه ی طرح مذكور لازم است از تجربه های زنان محجبه و فرهیخته ی حوزوی و دانشگاهی نیز استفاده شود.
11. به زنان و دختران متدین و عفیف پیش نهاد می شود به طور مستمر مطالعات و تحقیقات خود را درباره ی فلسفه، فواید و مسائل حجاب افزایش دهند. این كار دو فایده ی مهم دارد:
الف) اعتقاد و ایمان آنها به حقانیت احكام متعالی و نورانی اسلام، افزایش می یابد و در نتیجه التزام عملی آنها به رعایت حجاب برتر بیش تر می شود.[3]
ب) از طریق فوق بهتر می توانند به تبلیغ و ترویج صحیح و منطقی حجاب برتر اقدام نمایند و حتی در مواقع لازم، از طریق جهاد فرهنگی به پاسخ گویی شبهات مخالفان حجاب نیز اقدام نمایند.[4]
12. متأسفانه برخی مطبوعات، با روش سلبی، یعنی از طریق تخریب حجاب برتر، مثل چادر، به طور غیر مستقیم به ترویج حجاب و پوشش مورد علاقه ی خود می پردازند و چون این روش، روش صحیح و معقولی نیست، به این گونه مطبوعات توصیه می شود به جای پیش گرفتن روش تخریبی و سلبی، با ابزار منطق و دلیل به ترویج حجاب مورد نظر خود بپردازند. به نمونه هایی از روش تخریبی و القائات منفی برخی مطبوعات برضّد چادر مشكی و حجاب برتر توجه كنید:
الف) مصاحبه ی عمومی كوچه و بازاری درباره ی مسائل تخصصی.
یكی از مجلات در یك مصاحبه ی عمومی با مردم كوچه و بازار، با طرح این پرسش كه «خانم چرا سیاه می پوشید؟»[5] با القای غیر مستقیم افكار انحرافی، سعی در تخریب حجاب تیره و چادر مشكی نموده است. اساساً تردیدی نیست این گونه مصاحبه های كوچه و بازاری كه معمولاً نظرهای علمی و كارشناسی در آنها مطرح نمی شود، در مورد مسائل تخصصی، مانند مسئله ی پوشش و لباس، ارزش و اعتبار علمی ندارد.
ب) استفاده ی ابزاری از جوانان. یكی از روزنامه  ها نیز در عملی مشابه مصاحبه ی مذكور، در یك نشست، به همراه بعضی دختران و پسران، بدون حضور كارشناسان و بدون استناد به نظرهای كارشناسی، به چاپ نظرهای آنها درباره ی لباس پرداخته است.[6] واضح است كه چنین روشی  نیز از نظر علمی و كارشناسی فاقد ارزش و اعتبار است و بیش تر به استفاده ی ابزاری از جوانان شباهت دارد.
ج) استفاده ی ابزاری از ادبیات. روزنامه ای در یك قطعه ی ادبی، با القای غیر مستقیم، به نكوهش بعضی از مصادیق پوشش مشكی در سطح جامعه پرداخته است.[7]روشن است كه درباره ی مسائل مهم و نیازمند كارشناسی، مثل مسئله ی لباس، نمی توان از نوشته های ادبی استفاده نظری و علمی نمود، بلكه باید با برگزاری نشست های علمی و كارشناسی، كارآمدی یا ناكارآمدی یك نوع حجاب و لباس را مشخص نمود.
با توجه به روش های غیر عقلایی یاد شده، به این گونه مطبوعات توصیه می شود برای فرهنگ سازی صحیح و عمیق از روش‏های عقلایی استفاده نمایند.
13. همان گونه كه در ضمن نوشته ی حاضر آشكار شد، علت بسیاری از اظهار نظرهای نادرست و غیر دقیق در زمینه ی ابعاد دینی حجاب، این است كه افرادی بدون آشنایی با احكام دینی و بدون مطالعه و تحقیق درباره ی مسائل حجاب دینی و اسلامی، به خود اجازه ی اظهارنظر می دهند. واقعاً جای تعجب است كه در عصر پیشرفت علم، بعضی از مطبوعات از مواجهه ی كارشناسانه با مقوله ی حجاب و پوشش گریزانند و با سوء استفاده از آزادی، به روش های غیر علمی و غیر منطقی روی می آورند؛ به رسانه ها و مطبوعاتی كه در صدد طرح مسائل دینی و مذهبی هستند پیش نهاد می شود با ایجاد ارتباط صمیمی با حوزه ی علمیه ی قم و مراكز پژوهشی آن، زمینه ی همكاری نزدیك در طرح مسائل دینی به طور علمی و كارشناسانه را فراهم نمایند. شایسته ی ذكر است اكنون با تأسیس مركز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه، زیر نظر شورای عالی حوزه ی علمیه قم، زمینه ی همكاری  های نزدیك بین فرهیختگان حوزوی و اصحاب رسانه ها و مطبوعات به خوبی فراهم شده است.
14. مشكل دیگر ـ كه در ضمن اثر حاضر موارد متعددی از آن مطرح گردید ـ این است كه اظهار نظرها در زمینه ی حجاب در عرصه ی برخی مطبوعات، بعضاً بدون ذكر سند و مدرك و دلیل صورت می گیرد؛ مثلا ً فردی ادعا می كند كه چادر در زمان قاجار جا افتاده است و ریشه ی دینی و مذهبی ندارد،[8] ولی هیچ سند و مدركی برای ادعای خود نقل نمی كند. روشن است كه این گونه اظهار نظرهای بدون سند و مدرك فاقد ارزش علمی  است؛ از این رو به مطبوعات توصیه می گردد در بیان ادعاها و اظهار نظرها، علاوه بر استفاده از نظرهای علمی و كارشناسانه، ابتدا از وجود اسناد و مدارك معتبر و كافی برای بیان یك مدعا مطمئن شوند و سپس به چاپ آن اقدام نمایند.
15. افرادی كه خود یا یكی از اقوام و دوستانشان به كشورهایی كه مروّج فرهنگ برهنگی اند، مانند كشورهای اروپایی و غربی، مسافرت نموده اند، به خوبی می دانند كه رابطه ی مستقیمی بین كاهش مقدار پوشش افراد، خصوصاً زنان، و افزایش جرایم و مفاسد جنسی وجود دارد. یك بانوی تازه مسلمان امریكایی می گوید:
در زمستان كه مردم مجبورند به جهت سردی هوا خود را پوشانیده و پوشش بیش تری داشته باشند، به طور طبیعی و كاملاً محسوسی در امریكا تجاوز به عنف نسبت به زن كم تر می شود، لكن در تابستان كه زنان، علاوه بر گرمای هوا، به پیروی از مدهای جلف و فاسد كننده، خود نیز دنبال بهانه ای هستند تا هر چه ممكن است لباس خود را سبك نموده و به بهانه ی گرما، اعضای حساس بدن خود را در معرض دید مردها قرار دهند، تجاوز به عنف نسبت به زنان حتی پیرزنان نیز افزایش می یابد و تا آن جا پیش می رود كه در این فصل راهبه ها نیز مورد حمله ی مردان جنایتكار قرار می گیرند.[9]
به محققین و پژوهشگران توصیه می شود به طور تطبیقی و مقایسه ای درباره ی مقدار جرایم و مفاسد جنسی در كشورهای اسلامی، كه اكثراً مقید به رعایت پوشش در اجتماع هستند، با كشورهایی كه برهنگی در آنها رواج دارد، همانند بسیاری از كشورهای اروپایی و غربی، تحقیقاتی انجام دهند تا برای افرادی كه درباره ی مطلب یاد شده تردید دارند، به طور علمی آشكار گردد كه واقعاً بین افزایش پوشش و كاهش جرایم جنسی و بالعكس، رابطه ی معناداری وجود دارد.
16. در ضمن اثر حاضر آشكار شد كه استفاده از چادر مشكی دارای ریشه های قرآنی و روایی است؛ از این رو به اهل  قلم و مطبوعات توصیه می شود در مواجهه با سنت و سیره های موجود در بین مسلمین، مثل سیره و سنت استفاده ی زنان مسلمان از چادر مشكی، كه دارای ریشه ی قرآنی و اسلامی است با احتیاط و دقت مواجه شوند و این گونه نباشد كه به راحتی به نقض سیره و سنّت اسلامی اقدام كنند. امیرمؤمنان علی(ع) می فرمایند:
لا تنقض سنة صالحة عمل بها صدور هذِهِ الامة و اجتمعت بها الالفة و صلحت علیها الرعیة و لا تُحدثنَّ سنة تضرّ بشیءٍ من ماضی تلك السنن فیكون الاجر لمن سنَّها و الوزر علیك بما نقضت منها؛[10] آداب پسندیده ای را كه بزرگان این امت به آن عمل كردند و ملت اسلام با آن پیوند خورده و رعیت با آن اصلاح شدند برهم مزن، و آدابی كه به سنت های خوب گذشته زیان وارد می كند پدید نیاور، كه پاداش برای آورنده ی سنّت و كیفر آن برای تو باشد كه آنها را درهم شكستی.
17. در نوشته ی حاضر به طور مستند اثبات گردید كه متأسفانه برخی مطبوعات و افراد از آزادی كه به بركت جانفشانی صدها هزار شهید گلگون كفن به دست آمده است به نحو شایسته و صحیح در راه تبیین و نشر حقایق استفاده نمی كنند، بلكه برعكس، در راه ترویج اباطیل و شبهه ها و سست كردن ارزش های الهی جامعه اسلامی، همانند حجاب، از آزادی سوء استفاده می كنند. به نظر می رسد یكی از علل این سوء استفاده، عدم تبیین صحیح و علمی محدوده ی  آزادی بیان و قلم است كه باعث گردیده عده ای تصور كنند به بهانه آزادی، مجاز به تبلیغ و ترویج هر فكر و عملی به هر شكل و قیمتی ولو با شیوه های غیر علمی، مثل ادعاهای بدون دلیل و ترویج دروغ و تهمت می باشند. ثمره ی چنین تصور نادرستی به هر حال این واقعیت تلخ عینی را منجر گردیده است كه عده ای با نشر اكاذیب در مورد مبانی حجاب اسلامی، زمینه ی تشویش اذهان عمومی، به خصوص بانوان و دختران جوان در زمینه ی حجاب و پوشش اسلامی را فراهم كرده اند. حال پرسش اساسی این است كه مسئولیت تشویش، سرگردانی و در نتیجه سستی آشكار نسبت به رعایت حجاب كه در برخی از بانوان و دختران در اثر انتشار شبهه ها در زمینه ی حجاب اسلامی مشاهده می گردد به عهده كیست؟ به نظر می رسد، مسئولیت تشویش و سستی یاد شده، بیش از همه بر دوش افرادی است كه به جای تبیین دقیق و عمیق مفهوم و معنای آزادی قلم و بیان و حد و مرزهای آن در یك جامعه اسلامی،[11] پیوسته فریاد به خطر افتادن آزادی سر داده و می دهند. به این گونه افراد و به افرادی كه با سوءاستفاده از آزادی، شبهه هایی را در زمینه ی ارزش های اسلامی، مانند حجاب، با ابزار قلم و بیان در جامعه منتشر نموده و می نمایند، توصیه می شود درباره ی حد و مرز آزادی و تفاوت آزادی در جامعه ی اسلامی و جامعه ی غربی به مطالعه و پژوهش عمیق بپردازند.

-------------------------------------------------------
[1] . برای آگاهی از موفقیت های زنان ایرانی در اجلاس مذكور ر.ك: «همراه با زنان در سفرنامه ی پكن»، مجله ی پیام زن، ش 45ـ57.
[2] . به عنوان نمونه، در مجله ی پیام زن، شماره ی 50، ص 18، طرح رژیم شاه در برخورد با حجاب و چادر چاپ شده است.
[3] . یكی از مصادیق برجسته و جالب در مورد تأثیر آگاهی زنان مسلمان در التزام آنها به حجاب، حادثه ی شگفت انگیز محجبه شدن چند تن از زنان هنرپیشه ی مصری است كه در یك اقدام غیر منتظره حجاب و پوشش اسلامی را انتخاب نمودند. متأسفانه این حادثه ی مهم در اثر بایكوت خبری رسانه ها در مطبوعات جهان، خصوصاً رسانه های غربی، انعكاس نیافت. مجموع مصاحبه های آنان را در شماره های 11 و 12 و 13 مجله ی پیام زن می توانید مطالعه نمایید.
[4] . برای آشنایی با جهاد فرهنگی بعضی از زنان فرهیخته با مقوله ی كشف حجاب، به عنوان نمونه ر.ك: زینب بیگم شیرازی، «جوابیه ی ضاله طالبین رفع حجاب»، پیام زن، ش 112، ص 26.
[5] . مجله ی زنان، سال سوم، بهمن و اسفند 73، شماره 22، خانم چرا سیاه می‏پوشید؟ به كوشش لیلی پورزن.
[6] . گیو نمازی، هم اندیشی جوانان درباره لباس پوشیدن، روزنامه ی نوروز 18 / 4 / 80 ، ص 8.

[7] . مانا دشت گُلی، «نكند پدر مرا نشناسد» روزنامه ی نوروز، 24 شهریور 1380، ص 8.
[8] . پاسخ این ادعا در فصل دوم این اثر آمده است.
[9]. اردوباری، آیین بهزیستی اسلام، ج 3، ص 219.
[10]. نهج البلاغه، ترجمه ی محمد دشتی، نامه ی 53، ص 572.
[11] . برای آگاهی بیش تر در زمینه ی  محدوده ی آزادی قلم و بیان از دیدگاه اسلام و تفاوت دیدگاه اسلام و غرب در باب آزادی ر. ك: به آثار ذیل از سردار بزرگ جهاد فرهنگی بر ضد شبهه افكنان در عصر حاضر علامه استاد محمد تقی مصباح یزدی، دین و آزادی، و نظریه حقوقی اسلام، ص 303 ـ 400، و نیز نظریه سیاسی اسلام، ج 1، ص 63 ـ 97 و 213 ـ 224.

Share