مفهوم شناسي ابتلا

« ابتلا» از ريشه «بلو» معمولاً به معناي اختبار و امتحان بيان شده است.[1] اما معجم مقاييس اللغة دو ريشه با دو معنا براي آن ذکر کرده:

يکم: « بلو» به معناي فرسودگي و دگرگوني؛

دوم: « بلي» به معناي اختبار و امتحان.[2]

نويسنده ي التحقيق في کلمات القرآن الکريم اصل آن را واحد دانسته و مفهوم آن را اين گونه تعريف مي کند: « ايجاد دگرگوني براي به دست آوردن نتيجه مورد نظر.»[3] سپس توضيح مي دهد که امتحان، اختبار، ابتلا، تجربه، تبيين، اعلام و تعريف؛ همگي معاني مجازي يا از لوازم اين اصل و آثار گوناگون آن، بنابر اختلاف موارد، هستند. و در همه آنها اين اصل يعني « تحويل و تحصيل نتيجه» مورد توجه است. معمولاً واژه « ابتلا» بر وزن « افتعال» در معناي ثلاثي مجرد به کار مي رود.

با ملاحظه کاربرد واژه ابتلا معلوم مي شود که تعريف التحقيق دقيق تر است. زيرا براي تحول و رشد انسان در مراحل نباتي و حيواني نيز اين واژه ابتلا و مشتقات آن به کار رفته است:« خَلَقنا الاِنسانَ مِن نُطفَةٍ اَمشاج نَبتَليه.»(انسان را از نطفه اي آميخته آفريديم و دگرگون کرديم.)[4] انسان ها در دگرگوني ها و تغييرات آزموده مي شوند و آنچه در درون پنهان دارند براي خودشان و ديگران آشکار مي گردد. در اصطلاح قرآني ابتلا عبارت است از دگرگوني و تحول شرايط بندگان به اراده خداي تعالي، و نتيجه مورد نظر، کشف استعداد عبوديت و تقويت و ارتقاي عبد در مسير بندگي است. در اين روند است که جوهره پنهان مردم آشکار و نيکوکاران شناخته و پليدي بدسيرتان فاش مي شود . مفهوم ابتلا در اصطلاح عرفاني نيز همين است. چنان که صاحب اللمع مي نويسد: «بلا عبارت از ظهور امتحان حق نسبت به بنده خود است، به واسطه مبتلا کردن آن به ابتلائات از تعذيب و رنج و مشقت.»[5] «مراد از بلا امتحان دوستان (خدا) به انواع بلاهاست، که هر چند بلا بر بنده قوت پيدا کند، قربت زياده شود و بلا لباس اوليا است.»[6]

ابتلا با چند مفهوم هم رديف و نزديک است. نخستين مفهوم مترادف آن، که در قرآن کريم هم ذکر شده، فتنه است که معناي دقيق آن عبارت است از آنچه موجب اختلال و اضطراب امور است. مفهوم دوم، اختبار يعني به دست آوردن آگاهي کامل است و سومين مفهوم، امتحان به معناي رنج و تلاش در عمل تا بدست آمدن نتيجه است.[7]

مفاهيم ديگري نيز به عنوان مصاديق ابتلا و فتنه درمتون ديني آمده که قابل توجه اند، نظيرِ مصيبت، ضراء، بأساء، فقر، مرض، غم، حزن و غير اينها.

در خصوص مصيبت بايد توجه داشت که از اصابه در اصل براي تير اندازي گرفته شده است و به معناي برخورد واقعه خير يا شر به کار مي رود.[8] ضراء متضاد نعمت و گشايش به معناي تنگي و سختي است.[9] و بَأساء از بُؤس به معناي شدت و ناخوشايندي به کار مي رود.[10]

در مقابل مفهوم ابتلا و افتنان يا امتحان، مفهوم ترک يا رها کردن قرار دارد. زيرا در قرآن مي خوانيم: «اَحَسِبَ النّاسُ اَن يترَکُوا اَن يقوُلوا آمَنّا وَ هُم لايفتَنُون» (ايا مردم گمان کرده اند که رها مي شوند، با اينکه بگويند ايمان  آورديم، آزموده نمي شوند.)[11]

از مجموع اين مباحث به دست مي ايد که در اين دنيا انسان ها به ويژه مؤمنان به حال خود رها نشده و به انواع امتحانات و آزمون هاي الهي مبتلا مي شوند و اين روشي است که خداوند براي پرورش انسان ها در کار آورده، تا استعداد فطري شان شکوفا گردد.

-------------------------------------------------------

[1] ابن منظور ، لسان العرب المحيط، المجلد الاول، بيروت دار الجميل، و دار لسان العرب 1408، ص 264، همچنين الشيخ فخرالدين الطريحي، مجمع البحرين، الجزء الاول، مکتب نشر الثقافة الاسلامية، 7631، الطبعة الثانية، ص 247 .

[2] ابي الحسين احمد بن فارس بن زکريا ، معجم مقاييس اللغة ، المجلد الاول، ناشر : مکتب الاعلام الاسلامي، 4041، ص 292 .

[3] حسن المصطفوي ، التحقيق في کلمات القرآن الکريم ، المجلد الاول ، موسسه الطباعة و النشر، وزارة الثقافة و الارشاد الاسلامي، الطبعة الاولي، 6141، ص 335 .

[4] سوره دهر آيه2

[5] لمع، ص 353، به نقل از سيد جعفر سجادي ، ص 436 .

[6] لمع، ص 503 به نقل از پيشين .

[7] التحقيق، ج 9، ص 23 .

[8] الراغب الاصفهاني، المفردات في  الفاظ القرآن، الطبعة الاولي، 2141 بيروت : دار القلم، ص 495 .

[9] همان، ص 504 .

[10] همان، ص 153.

[11] سوره عنکبوت آيه2

Share