شرايط ابتلا

خداوند حکيم براي ابتلا و آزمودن مردم معيارهايي دارد و با ملاحظه شرايط هر کس او را مبتلا مي سازد و مي آزمايد.[1] اکنون با توجه به آموزه هاي کلام الله برخي از اين شرايط را برمي شماريم:

1- درجه ايمان : خداوند مؤمنان را به حسب ايمانشان مي آزمايد و به ابتلائات دچار مي سازد . امام صادق (عليه السلام) فرمودند:«اِنَّماالمُومِنُ بِمَنزِلَةِ کَفَّةِ الميزانِ کُلَّما زِيدَ فِي ايمانِه زِيدَ في بَلائهِ»[2] (مؤمن مانند کفه ترازوست که هر چه ايمانش افزايش يابد [براي حفظ تعادل] بلا و گرفتاريش بيشتر مي شود.)

در حديث ديگري از امام باقر (عليه السلام) مي خوانيم : « اِنَّما يبتَلي المُومِنُ فِي الدُّنيا عَلي قَدر دينِه ، اَو قال عَلي حَسَب دِينِه»[3] (همانا مومن به اندازه دينش يا بنابر دينش گرفتار و آزموده مي شود.)

بر همين اساس معلوم مي شود که چرا فرموده اند انبيا بيش از همه مبتلا مي شوند و پس از آنها جانشينان و پيروانشان و سپس به ترتيب کساني که نزد خدا مقامي ارجمندتر دارند . چنان که در فرمايش امام صادق (عليه السلام) مي بينيم: « اِنَّ اَشدَّ النّاسِ بَلاءً الانبياءُ ، ثُمَّ الذَّينَ يلونَهم ثُمَّ الامثلَ فاَلامثلَ.»[4]

2 - عمل: ايمان اعتقادي است که به عمل مي انجامد.[5] به همين علت، يکي ديگر از معيارها و شرايط ابتلا، اعمال نيک مؤمنان است . و هر مؤمني که نيکوکارتر باشد، بيشتر دچار گرفتاري مي شود.

امام صادق (عليه السلام) فرمودند: از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) سؤال شد در دنيا چه کساني سخت تر گرفتار مي شوند . فرمود: پيامبران و سپس جانشينان آنان به ترتيب و بعد مؤمن به اندازه ايمان و کارهاي نيکش. پس هر کس ايمان صحيح و اعمال نيکو داشته باشد شديدتر مبتلا مي شود و آنکه ايمان سست تر و اعمال ضعيف تر داشته باشد کمتر آزموده مي گردد.[6]

3 - محبت بندگان به خدا: يکي ديگر از شاخص هاي ايمان محبت الهي است: « وَالَّذينَ آمَنوا اَشد حُباً للهِ.» (کساني که ايمان آوردند محبت بسياري به خدا دارند.)[7] پس خداوند آنان را به آزمون هاي دشواري مي آزمايد و عرصه هايي را که ديگران تاب ايستادگي و ياراي مقاومت ندارند، به آنها مي سپارد: «يا ايها الَذينَ آمَنوا مَن يرتَدَّ مِنکُم عَن دينِه فَسَوفَ يأتي اللهَ بِقَومٍ يحِبُّهم وَ يحِبَُّونَه ... يجاهِدونَ فِي سَبيل اللهِ وَ لا يخافونَ لومةُ لائمٍ» (اي کساني که ايمان آورديد، اگر کسي از شما از دينش روي گرداند پس خداوند گروهي را مي آورد که دوستشان دارد و آنان هم دوستدار او هستند ... در راه خدا جهاد مي کنند و از سرزنش ملامت کنندگان نمي هراسند.)[8]

خداوند بنابر مقدار محبت بندگان، آنان را به رزم و رنج مي آزمايد. از اين رو امام باقر (عليه السلام) فرمودند: « ... يبتَلي المَرؤُ عَلي قَدرِ حُبِّه»[9] اين شرط يک پيوست دارد و آن حب اهل بيت است که « مَن احبَّکم فَقد اَحَبّ الله»[10] بر همين اساس امام باقر (عليه السلام) به کسي که به ايشان ابراز محبت کرد، فرمود: پس لباسي براي بلا بر تن کن. به خدا قسم بلا به سوي ما و شيعيان ما از سيل به سرزمين کم ارتفاع شتابان تر است.[11]

4 - محبت الهي به بندگان: از ايه 54 سوره مائده دو معيار براي ابتلائات و گرفتاري هاي مؤمنان بر مي ايد؛ يکي حب الهي مؤمنان « يحِبّونَه » و ديگر محبت خداوند نسبت به آنها «يحِبُّهُم». يعني هر چه خداوند بنده اي را بيشتر دوست داشته باشد، او را بيشتر به رنج هاي دنيا مبتلا مي سازد تا گنج و گوهر عبوديتش ناب تر و گرانبها تر شود. زيرا امام صادق (عليه السلام) فرمودند : «اِنَّ عَظيمَ الاَجرِ لَمَع عظيمِ البَلاء و ما اَحَبََّ اللهُ قَوماً اِلاّ إبتلاهُم.»[12] (همانا پاداش بزرگ و ارجمند با رنج و زحمت بيشتر است و خداوند گروهي را دوست ندارد، مگر اينکه آنان را به بلا گرفتار سازد.) آن امام عزيز به سدير فرمود: به راستي هنگامي که خداوند بنده اي را دوست بدارد او را غرق بلا مي کند و همانا ما و شما شيعيان، اي سدير، با بلا شب را به صبح و روز را به شب مي رسانيم.)[13]

اما درباره اينکه خداوند چه کساني را دوست دارد قرآن کريم ويژگي هايي را بيان فرموده است :

ان الله يحبُّ المُحسِنين (سوره بقره، آيه 195) و (سوره آل عمران آيه 431 و 148) و (سوره مائده آيه 13 و 93 )

ان الله يحبَُّ التَّوابين و يحبُّ المُتطهِّرين (سوره بقره آيه222)

انَّ اللهَ يحبّ المُتَّقين (سوره آل عمران آيه 67 ) (سوره توبه آيه 4 و 7 )واللهُ يحِب الصّابِرين (سوره آل عمران آيه 146)

انَّ اللهُ يحبُّ المُتوکِلين (سوره آل عمران آيه 156 )

انَّ اللهُ يحبُّ المُقسِطين (سوره مائده آيه42) و (سوره حجرات آيه 9) و (سوره ممتحنه آيه 8 )

و اللهُ يحبُّ المُطهَّرين (سوره توبه آيه 108 )

انَّ اللهُ يحبُّ الذَّينَ يقاتِلونَ في سَبيله صَفَّا کانَّهم بُنيانٌ مَرصوصٌ (سوره صف آيه 4 )

با نگاهي به ايات بالا معلوم مي شود که احسان، توبه، طهارت، تقوا، قسط، توکل، جهاد و صبر که همگي شاخص هاي عملي ايمان اند ، معيار محبت خداوند به بندگان شمرده شده است. بنابراين مي توان گفت که چهارمين معيار يا شرط در شدت ابتلا مؤمن به همان معيار دوم که اعمال نيکو بود، باز مي گردد.

5- اخلاص: آخرين معياري که مي توان در اينجا برشمرد اخلاص است. به ويژه در ابتلاي مؤمنان به جهل و دشمني کافران، قرآن کريم مي فرمايد : « فَادعوه مُخلِصينَ لَه الدّينَ الحَمدُ للهِ رَبِّ العالمينَ قُل اِنّي نُهيتُ اَن اَعبُدَ الذّينَ تَدعونَ مِن دونِ اللهِ ... » (پس او را خالصانه بخوانيد. همه ستايش ها براي او است. بگو با تاکيد که من از بندگي هر کس غير خداوند يکتا که مي خوانيد، باز داشته شده ام.)[14]

« فَادعوا الله مُخلِصينَ لهُ الدّينَ وَ لَو کَره الکافِرون » پس با اخلاص خداي يگانه را بخوانيد، اگر چه کافران نپسندند.[15] از اين آيات بر مي ايد که در آزمون مواجهه با کافران معيار اخلاص تعيين کننده است.

ابي بصير از امام صادق (عليه السلام) روايت کرده است که « انَّ للهِ عَزّ َو جلَّ عِباداً في الاَرضِ مِن خالِص عِبادِه ما ينزِلُ مِن السَّماءِ تُحفَة الي الاَرض الاّ صَرَّفَها عَنهُم اِلي غَيرِ هِم وَ لا بَليةً الاّ صَرَّفها اِلَيهِم.»[16] (همانا خداي عز و جل بندگاني دارد از بندگان خالصش که عطيه اي از آسمان به زمين نمي ايد، مگر اينکه از آنان برگردانده مي شود و بلايي نازل نمي شود مگر اينکه به سوي آنان مي رود.)

در تبيين موارد گفته شده و اينکه چرا اينها شرايط ابتلاي بندگان است، مي توان گفت که اين پنج عامل، تعيين کننده توانايي هاي مؤمن اند که هر چه اين معيارها بالاتر باشد، مؤمن آمادگي بيشتري براي تحمل بلاها دارد و مي تواند ايمان خود را حفظ کند و از مسير حق خارج نشود، بلکه درگير و دار حادثه ها و ابتلاها عبوديتش شکوفاتر و بارورتر گردد. بنابراين در گرفتاري نبايد از سلک عبوديت خارج شد و در توانايي هاي خود براي گذر از اين گردنه هاي آزمون، ترديد روا داشت.

---------------------------------------------------------

[1] وَ مِنَ النّاسِ مَن يعبُد الله عَلي حَرفٍ فإن اَصابَه خَيرٌ اطمَاَنَّ بِه وَ إن اَصابَتهُ فِتنةٌ انقَلب عَلي وَجهِه خسِرَ الدُنيا وَ الاخِرةَ (سوره حج آيه 11)

[2] محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج 67 ، کتابفروشي اسلاميه، چاپ سوم، 4731، ص 210، حديث 13.

[3] همان، حديث 12 .

[4] کافي ،ج 2، ص 252، حديث 1 .

[5] الميزان في تفسير القرآن، ج 15، ص 8 .

[6] « سُئِلَ رَسول الله (ص) مَن اَشَدَّ النّاسِ بَلاءً في الدُّنيا . فَقالَ النَبيون ثُمّ الامَثلُ فَالامثلُ وَ يبتلي المُومنُ بَعد عَلي قَدرِ ايمانِه وَ حُسنِ اَعمالِه فَمَن صَحَّ ايمانُه و حَسُنَ عَمَله اِشتَدَّ بَلاؤُه وَ مَن سَخُفَ ايمانُه وَ ضَعُفَ عَمَلُه قَلَّ بَلاؤه .»: کافي، ج 2، ص 252 ،حديث 2 .

[7] سوره بقره آيه 165

[8] سوره مائده آيه 45

[9] بحار الانوار، ج 67، ص 236 .

[10] زيارت جامعه کبيره .

[11] « فَاتَّخذَ لِلبَلا جِلباباً فَواللهَ اِنَّه لاسرَعَ الَينا وَ اِلي شِيعَتنا مِن السِّيل في الوادي.» : ميزان الحکمه، ج 2، باب المحبة، حديث 3216 .

[12] کافي، ج 2، ص 252، حديث 3 .

[13] « اِنَ الله اذا اَحَبَّ عَبداً غَتََّهُ بِالبَلاءِ غَتََّا وَ انَّا وَ اياکُم يا سَدير لَنُصبِح بِه وَ نُمسِي.» همان ص 253، حديث 6.

[14] سوره غافر آيه 56 و 66

[15] سوره غافر آيه14

[16] کافي، ج 2، ص 253، حديث 5 .

Share