جزء اول، دیباچه
نهج البلاغة، کتابى که سیّد شریف ابو الحسن محمّد رضىّ (رضوان اللّه تعالى علیه) از سخنان إمام الموحّدین، باب مدینة العلم علىّ ابن ابى طالب (علیه السّلام) گرد آورده بهترین اثر و نشانۀ دین مقدّس اسلام و مذهب شریف جعفرى است، دریاى بى پایانى است، محتوى مسائل علمى، ادبى، دینى، اجتماعى، اخلاقى و سیاسى که بهتر و بلیغتر از آن سخنان بعد از قرآن کریم و بیانات حضرت رسول (صلّى اللّه علیه و آله) در دنیا گویندهاى نگفته است، و آن راهنماى گمراهان و چارۀ بیچارگان و پناه دهنده و دستگیر درماندگان است، پس کسى را که خواهان سعادت همیشگى و گریزان از ذلّت و بد بختى است لازم است که این کتاب را سر مشق قرار داده از سخنان آن پند گرفته به دستوراتش رفتار نماید، زیرا مفاسد و تباهکارىهاى دنیا اصلاح نمىشود مگر روزى که تعلیمات امیر المؤمنین علىّ (علیه السّلام) در میان جمیع طبقات مردم عملى گردد، و این سخن به گزاف گفته نشده، چون روى دو پایه برهان (عقل و علم) استوار است، چنانکه از مطالعۀ این کتاب همگان خواهند دریافت.
هر چند علم و دانش در میان افراد بشر پیشرفت نماید، فضل و بزرگوارى امام علىّ (علیه السّلام) بیشتر هویدا مىگردد، و روزى بیاید که مردم دنیا در مقابل آن حضرت اظهار خضوع و فروتنى نموده براى رهائى از بدبختى چارهاى نیابند مگر آنکه به گفتار و کردار آن بزرگوار عمل نمایند.
از سالهاى دراز (بخصوص در این سالیان که جنگ هولناک عالم را فرا گرفته و مردم بسیارى را تباه ساخت) این کتاب مقدّس مورد مطالعۀ این بنده بوده، روز بروز شوقم به خواندن و اندیشۀ در آن زیادتر مىشد، گویا چیزى نمىدیدم مگر کتاب نهج البلاغه و سخنى نمىشنیدم مگر فرمایشهاى امیر المؤمنین علىّ (علیه السّلام) و هرگاه با فضلا و دانشمندان ملاقاتى پیش مىآمد قبل از شروع بهر سخن، در باب عظمت و بزرگى نهج البلاغه سخن گفته بآنان یاد آورى مىنمودم که سیّد شریف رضى (رحمه اللّه) یکى از شاهکارهاى تألیف را در این کتاب بکار برده، زیرا با اینکه امیر المؤمنین (علیه السّلام) را کلام غیر فصیح و غیر بلیغ نیست در میان کلماتش نیکوترین سخنان را انتخاب نموده، اَلْأَفْصَحُ فالأَفْصَح و الأَبْلَغُ فالأَبْلَغُ را اثبات و این نکته را کاملا رعایت کرده است، و گاهى در بعضى از مجالس دینى و مذهبى پارهاى از کلمات این کتاب را خوانده و معنى آنرا بیان مىکردم، شنوندگان به شگفت آمده مىگفتند اگر علماء و رجال دینى ترجمۀ فرمایشهاى امام علىّ (علیه السّلام) را در کتاب نهج البلاغه بطوریکه در خور فهم هر فارسى زبان باشد نوشته بودند، همه از آن بهرهمند مىشدند، و لیکن افسوس که از ترجمه و شرحهایى که در دسترس است چنانکه باید استفاده نمىشود، بنا بر این بر نگارنده واجب شد که دست از هر کار بردارم (حتّى از ترجمه و تفسیر قرآن کریم که از مدّتى به نوشتن آن مشغول بوده براى اتمام آن سعى و کوشش بسیار داشتم) و این کتاب جلیل را به زبان فارسى سلیس و روان ترجمه نموده و کلمات و جملاتى که محتاج بشرح باشد میان دو خطّ قوسى به اجمال و اختصار بیان نمایم تا ترجمه و شرح با هم فرق داشته همه از آن بهره مند گردند، و چون یقین دارم این خدمت از بهترین خدمتهایى است که در این عصر انجام شده و هر با انصافى از آن قدر دانى خواهد نمود، لذا به پاس سالها عمرى که پدر و مادر و برادر عزیزم (رحمهم اللّه) براى تربیت من بنده صرف کردند، زحمتى که براى نوشتن این کتاب کشیدهام به روان پاکشان تقدیم داشته و براى یاد بود آنان مختصرى از تاریخ حیات و زندگانى هر یک را پیش از شروع به نوشتن دیباچه نوشتم، و براى اتمام و انتشار این کتاب شریف از خداوند متعال کمک و یارى مىطلبم، وَ لا حَوْلَ وَ «لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ» العَلِیِّ العَظِیم.