جايگزينى شعارهاى انحرافى

در مسئله نهضت زنان نيز همين روش به كار برده شد. ديدند زنان دارند بحث احقاق حقوق و احياء حق زن را سر مى دهند، واقعا هم حق زنان، از همه جهت لگدمال شده بود به خصوص كه موضوع عدم رعايت حقوق زنان در غرب داراى پيشينه ى تاريخى است به طورى كه مثلًا تازه در سال 1918 پارلمان فرانسه حق رأى به زنان مى دهد و اين در حالى است كه آمريكا و ديگر نظام هاى سرمايه دارى از طريق بيگارى كشيدن از زنان پايه خود را محكم كرده اند. اگر از قبل، بحثِ حق رأى زنان مطرح بود نظام صنعتى نمى توانست پايه هاى خود را محكم كند، حالا كه از يك طرف پايه هاى نظام سرمايه دارى محكم شده و از طرف ديگر جامعه زنان به خود آمده اند و در حال بيدارى هستند، قبل از آن كه حركتى همه جانبه انجام گيرد و كار از دست نظام حاكم در رود، فرهنگ سرمايه دارى پيش قدم مى شود و با جايگزينى شعارهاى دلخواهش جريان را به نفع خود مصادره مى كند و چنانچه عرض كردم اين هنرِ هميشگى نظام سرمايه دارى غرب است و راز ماندگارى آن نيز در همين روش است. مى خواهم نتيجه بگيرم كه ابتدا جريان مثبت احقاق حق زنان در غرب مطرح شد، ولى بعداً يك جريان منفى در دل آن نهضت با همان شعارِ احقاق حق زنان جلو آمد و جاى آن را گرفت و از اين به بعد به اسم آزادى زنان، ميدان بى بند و بارى جنسى را براى زنان فراهم كردند و شعارها افتاد دست زنان معترضى كه مى گفتند مثلًا: چرا مردان مى توانند رفيقه داشته باشند ولى زنان نمى توانند علاوه بر شوهرانشان، رفيق هاى ديگرى هم داشته باشند! و از اين طريق فرهنگ سرمايه دارى توانست شعار احقاق حقوق زنان را از دست انقلابى هاى اصلى بربايد، و لذا با طرح شعارهاى انحرافى، انسان هاى متعهد نيز كنار كشيدند.

به اسم «احياء حقوق زنان» فرهنگ خطرناك شهوت زدگى نهادينه شد، به طورى كه امروزه شعار آزادى زنان مساوى با آزادى زنان در بى بند و بارى است. البته امروزه هنوز هم زنانى در دنيا هستند كه در رابطه با احياء حقوق زنان فعاليت مى كنند ولى در حال حاضر فرهنگِ جهت دادن به شعار احقاق حقوق زنان با طرح شعارهاى انحرافى در دست سرمايه داران است. در دنيا بزرگ ترين سمينارها را به اسم احقاق حقوق زن برگزار مى كنند و شعارهاى ارزش مندى هم سر مى دهند ولى بعد كه سر حساب مى شوى مى بينى كل جريان از ابتدا تا انتها و حتى در صدور قطع نامه، توسط جريان سرمايه دارى اداره مى شود و با شعارهاى جايگزين، روح موضوع ذبح مى گردد.

پس از روشن شدن موضوع فوق حال سؤال اين است كه ما در رابطه با موضوعِ احياء حقوق زنان چه بايد بكنيم؟

بنده نمى خواهم بحث مفصلى در موضوع جايگاه زن داشته باشم ولى اين را بدانيد كه در حال حاضر مسئله زن مسئله اى است كه اگر ما و به خصوص خود زنان به صحنه نيايند و در شرايط جديد با موضوع درست برخورد نكنند، به اسم احقاق حقوق زن، قربانى مى شوند و آسيب زيادى متوجه آن ها خواهد شد. من در حدّ ظرفيت اين بحث طرح موضوع مى كنم تا عمق مسئله شناخته شود و روشن شود خطر از كجا ما را تهديد مى كند تا بهتر بتوان راه حل ها را بررسى كرد. ابتدا بايد روشن شود از طريق نهضتِ به اصطلاح احقاق حقوق زنان، و بر اساس شعارهايى كه داده مى شود شديداً خانواده هاى ما مورد تهديد قرار مى گيرند. و اين در حالى است كه بقاى اسلام در جامعه ى اسلامى به حفظ خانواده است، به آن روشى كه اسلام مطرح كرده و لذا اگر خانواده هاى ما به روش هاى غربى روى آوردند حتماً اسلام از نظام اجتماعى ما رخت برمى بندد، زيرا كه اسلام در يك جامعه با خانواده ى اسلامى مى آيد و با خانواده حفظ مى شود.

Share