تصویر باطن انسانی از نگاه آسمان/ بخش سوم

استاد محمد شجاعی؛
تولی و تبری

رفتار مؤمن مطابق با رنگ خداست

مؤمن کسی است که علاقه و کارهایش را با میل خدا تنظیم می کند. دشمنان خدا و فرهنگ شان را هم دوست ندارد.
امام صادق (علیه السلام) از قول نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: حضرت از اصحابش پرسید: «أیُّ عُرَى الإِیمانِ أوثَقُ؟ فَقالوا: اللّه ُو رَسولُهُ أعلَمُ وقالَ بَعضُهُم: الصَّلاةُ وقالَ بَعضُهُم: الزَّکاةُ وقالَ بَعضُهُم: الصِّیامُ، وقالَ بَعضُهُم: الحَجُّ وَالعُمرَةُ وقالَ بَعضُهُم: الجِهادُ فَقالَ رَسولُ اللّه ِصلى الله علیه و آله: لِکُلِّ ما قُلتُم فَضلٌ ولَیسَ بِهِ ولکِن أوثَقُ عُرَى الإِیمانِ الحُبُّ فِی اللّه ِ وَالبُغضُ فِی اللّه ِ وتَوالی أولِیاءِ اللّه ِ وَالتَّبَرّی مِن أعداءِ اللّه= کدامیک از پیوندهاى ایمانی مستحکم تر است؟ ایشان گفتند: خداوند و پیامبرش بهتر مى دانند. برخى گفتند: نماز، برخى دیگر گفتند: زکات و برخى دیگر روزه و برخى دیگر حج و عمره و دیگران جهاد را محکمترین پیوند ایمان پنداشتند. سپس پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله به ایشان فرمودند: یک یک آنچه گفتید خوب بود؛ ولى منظور من نیست. مستحکم ترین پیوند ایمان، دوستى کردن براى خدا و کینه ورزى براى خدا و پیروى و دنباله روى از اولیاء خدا و تبرّى و دورى جستن از دشمنان خداوند عزّوجلّ مى باشد.»
محکمترین حلقه ی ایمان از نظر نبی اکرم (صلی الله وعلیه و آله وسلم) «حب فی الله» و «بغض فی الله» است. «حب فی الله» و «بغض فی الله» به این معناست که شغل ها و مکان ها و کارهایی را دوست داشته باشید که بوی خدا بدهند و شما را از الله دور نکنند.
مؤمن، کسی  است که پول و کار را با خدا دوست دارد، اما اگر پول و محیط کار و....برای خدا نباشد، از همه آنها به راحتی می گذرد. مؤمن تلاش می کند تا لقمه ی حلالی به دست آورد. اما از سوی دیگر، برخی افراد ادعای ایمان دارند، اما وقتی پیشنهاد شغلی یا مکانی به آنها می شود که با اهداف الهی سازگاری ندارد، باطن شان معلوم می شود.امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «فِی تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ= در تغییر روزگار، جوهره ی انسان ها نشان داده می شود». یا «و الایام توذه لک سرائر الکامنَ= گذر زمان، آن باطن های مخفی افراد را به شما ها نشان می دهد».
حب و بغض در راه خدا یعنی همه محبت های پنجگانه تان (شان جمادی، گیاهی، حیوانی، انسانی و فوق انسانی) را با خدا تنظیم کنید. یعنی انسان از شهوت های خودش آزاد شود. در روایت داریم که «اَلمُؤمِنُ یَأکُلُ بِشَهوَةِ أَهلِهِ، اَلمُنافِقُ یَأکُلُ أَهلُهُ بِشَهوَتِهِ = مؤمن به میل و رغبت خانواده اش غذا مى خورد ولى منافق میل و رغبت خود را به خانواده اش تحمیل مى کند». مؤمن همیشه با میل خانواده اش می خورد. فقط خوردن هم نیست. کلیه ی امور مباحش را با خانواده تنظیم می کند. چون اسیر خودش نیست. این طور نیست که اعضاء خانواده را تابع خودش کند. هرچه خواست بقیه هم باید بخورند.
نمونه ی دیگر دراین خصوص این است که موسی (علیه السلام) وقتی از خداوند سوال کرد که من رضای تو را می خواهم، خداوند فرمود: « إنّ رضائی فی کرهک= رضایت من در کراهت توست». یعنی اموری که مرا راضی می کند، تو را ناراحت می کند.
«حب فی الله» و «بغض فی الله» یعنی این که فرزندت را به رنگ خدا تربیت کنی. نه این که مطابق زمان و هر چه زمانه به ما دستور می دهد؛ یا هر چه مد است. این دیگر تربیت اسلامی نیست.
«حب فی الله» و «بغض فی الله» باعث نجات انسان از تمام جهنم های رقابتی و چشم و هم چشمی ها می شود.
مؤمن کسی را دوست دارد که خدا دوست دارد. علاقه و کارهایش را با رضای خدا انجام می دهد. به خودش سخت می گیرد و به دیگران آسان می گیرد. چشم و همچشمی ندارد. تیزی ندارد.

تولی و تبری از نشانه های ایمان است
در ادامه روایت حضرت می فرمایند: « وتَوالی أولِیاءِ اللّه ِ وَالتَّبَرّی مِن أعداءِ اللّه= و دنباله روى از اولیاء خدا و تبرّى و دورى جستن از دشمنان خداوند». مؤمن ولایت و مودت دوستان خدا را دارد و از دشمنان خدا برائت می جوید. مؤمن دوست داشتنش براساس رنگ خداست.
تولی و تبری دو روی یک سکه هستند. هیچ سکه ی یک رویی اعتبار ندارد. شما به هر میزانی که محبت به «الله، اهل بیت و جهاد» که سه معشوق اصلی مؤمن هستند، دارید؛ باید تنفر و بغض نسبت به چیزهایی که شما را از خدا و اهل بیت و جهاد دور می کند، داشته باشید.
متاسفانه این مسئله تبری از دشمنان، سال هاست در کشور ما بخصوص در خواص و مسئولین کمتر دیده شده است. یعنی افرادی اعم از روحانیون و مبلغین بگیرید تا مسئولین و دولت مردان سیاسی که ادعا دارند فقط حرف های مثبت و خوب بزنید، اما راجع به اسرائیل و آمریکا، زشتی ها، دزدی ها، اختلاس ها، بی عدالتی و فساد و فقر صحبت نکنید. چون خیلی ها دوست ندارند.
قرآن می فرماید: «لَا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ[1]= هرگز مردمی را که ایمان به خدا و روز قیامت آورده اند چنین نخواهی یافت که دوستی با دشمنان خدا و رسول او کنند».
 شما نمی توانید کسی را پیدا کنید که واقعاً ایمان به خدا و قیامت داشته باشد، ولی دشمنان خدا و فرهنگ شان را هم دوست داشته باشد.
 ما هر چقدر به زمان ظهور نزدیک تر شویم، ریزش ها بیشتر می شود، نفاق ها علنی تر می شود. برای همین نبی اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: «لا تَکرِهُوا الفِتنَهَ فِی آخِرالزَّمانِ فَاِنَّها تُبیرُ المُنافِقِین= از فتنه و آزمایش در آخرالزمان نگران نباشید چرا که موجب نابودی منافقان خواهد شد». بنابراین، از فتنه ها ناراحت نشوید .چون فتنه ها منافقین شما را رسوا و نابود می کند.
اگر فتنه ها نباشند، شما چطور می توانید شخصی که سرتا پا غربی است، ولی لباس روحانیت هم دارد و متعلق به جبهه ی فسق و کفر است را بشناسید.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «تَمَنَّوُا الفِتنَةَ ففیها هَلاکُ الجَبابِرَةِ  و طَهارَةُ الأرضِ مِن الفَسَقَةِ= آرزومند فتنه باشید؛ زیرا فتنه موجب نابودى ستمگران و پاک شدن زمین از [لوث وجود] فاسقان است».
فتنه ها باطن یک جامعه را بیرون می ریزد. منافقین را رسوا می کند. پس فتنه بد نیست و نباید از آن ترسید.
آینده از آن حزب اللهی هاست
خداوند می فرماید: «وَلَوْ کَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ  أُولَئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ وَأَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ  وَیُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ= هر چند آن دشمنان، پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشان آنها باشند. این مردم پایدارند که خدا بر دلهاشان (نور) ایمان نگاشته و به روح خود، آنها را مؤید و منصور گردانیده و آن ها را به بهشتی داخل کند که نهرها زیر درختانش جاری است و جاودان در آنجا متنعّمند. خدا از آن ها خشنود و آن ها هم از خدا خشنودند، اینان به حقیقت حزب خدا هستند، الا (ای اهل ایمان) بدانید که حزب خدا رستگاران عالمند».
امکان ندارد کسی که ایمان به خدا و رسول دارد، دشمن دین و خدا باشد؛ حتی اگر پدر یا فرزندش باشد.
امروزه چقدر آقازاده هایی که فساد می کنند، ولی سیاستمداران چشم پوشی می کنند. چون پسر یا دختر یا همسر یا برادر یا هم حزبی هایشان است. اما مؤمن و کسی که حق گراست، خداوند او را با روح خودش یاری می کند و داخل بهشت هایی می کند که در آن جاودان هستند.
حزب اللهی یعنی کسی که حب و بغض هایش براساس خداوند است. نه این که ادای حزب اللهی ها را دربیاورد، ولی در خانه مثل شمر باشد. به خاطر اخلاق بدش و تندی زبانش همسر و فرزند از او می ترسند.
حزب اللهی مثل عسل شیرین است. وقتی به او نزدیک می شوی، آرامش و شادی می گیری. در کنار او احساس خوشحالی و رضایت می کنی. مؤمن این گونه است.
قرآن برای ما نشانه ها و شخصیت حزب اللهی را مشخص می کند. حزب اللهی حقیقی تمام حب و بغض هایش به خاطر خداست. تعلق به هیچ باندی و جناحی و حزبی ندارد. فقط دنبال پیاده شدن احکام ناب اسلام است.
« أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ= الا (ای اهل ایمان) بدانید که حزب خدا رستگاران عالمند». حزب الله رستگار است. همانطور که مقام معظم رهبری مژده اش را هم دادند که فرمودند: آینده از آنِ حزب اللهی ها است. واقعا هم این گونه است. علی رغم این همه بالا و پایین شدن ها آینده از آن حزب اللهی هاست.

تولی و تبری

پی نوشت:
[1] . سوره مجادله/آیه 22.
----------------------------------
منبع: تصویر باطن انسانی از نگاه آسمان، جلسه3، 96/9/26/ منتظران منجی

Share

دیدگاه‌ها

عالی ،ومن الله التوفیق ،التماس دعا