صفحه ای از نور(دانلود متن، ترجمه، صوت)/ صفحه 177(سوره انفال، آیات 1 الی 8) - استاد منشاوی

صفحه ای از نور(دانلود متن، ترجمه، صوت)/ صفحه 177(سوره انفال، آیات 1 الی 8) - استاد منشاوی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان

* يَسَْلُونَكَ عَنِ الْأَنفَالِ قُلِ الْأَنفَالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَ أَصْلِحُواْ ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(1)
(1) از تو درباره انفال مى پرسند (اموال عمومى بسيارى تحت عناوين خاصى كه غنائم جنگى مورد نزول آيه يكى از آنهاست) بگو: انفال از آن خدا و فرستاده اوست (ملكيّت حقيقى از آن خدا و ملكيّت اعتبارى طولى از آن رسول او به عنوان ولايت وى است) پس، از خدا پروا كنيد و روابط ما بين خودتان را اصلاح نماييد (و بر سر انفال نزاع نكنيد) و از خدا و فرستاده اش اطاعت نماييد اگر مؤمنيد.

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبهُُمْ وَ إِذَا تُلِيَتْ عَلَيهِْمْ ءَايَاتُهُ زَادَتهُْمْ إِيمَانًا وَ عَلىَ رَبِّهِمْ يَتَوَكلَُّونَ(2)
(2) مؤمنان تنها كسانى هستند كه چون ياد خدا به ميان آيد دل هايشان مى ترسد، و چون آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان مى افزايد، و همواره بر پروردگارشان توكّل مى كنند.

الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ(3)
(3) همانها كه نماز را برپا مى دارند و از آنچه به آنها روزى داده ايم (از مادى و معنوى) انفاق مى كنند.

أُوْلَئكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لهَُّمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ(4)
(4) آنانند كه حقيقتا مؤمنند، براى آنها در نزد پروردگارشان (در دنيا و آخرت) درجاتى (از قرب الهى و كرامت هاى معنوى) و آمرزش و روزى نيكو و پسنديده اى است.

كَمَا أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِن بَيْتِكَ بِالْحَقّ ِ وَ إِنَّ فَرِيقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكَارِهُونَ(5)
(5) (پاره اى از آنها به جهت محروميّت از غنايم بدر ناخشنودند) همانگونه كه پروردگارت تو را از خانه ات به حق و درستى (به سوى بدر) بيرون آورد در حالى كه پاره اى از مؤمنان كراهت داشتند.

يجَُادِلُونَكَ فىِ الْحَقّ ِ بَعْدَ مَا تَبَينَ َ كَأَنَّمَا يُسَاقُونَ إِلىَ الْمَوْتِ وَ هُمْ يَنظُرُونَ(6)
(6) با تو درباره آن كار حق (اقدام به جنگ بدر) گفتگو و مجادله مى كردند (كه اين جهاد جنگ نابرابر است) پس از آنكه (مصلحت آن و نصرت خدا در آن) روشن شده بود (و طورى وحشت زده بودند كه) گويى به سوى مرگ رانده مى شوند در حالى كه خود مى نگرند!

وَ إِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائفَتَينْ ِ أَنهََّا لَكُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَيرَْ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكمُ ْ وَ يُرِيدُ اللَّهُ أَن يحُِقَّ الْحَقَّ بِكلَِمَاتِهِ وَ يَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ(7)
(7) و (به ياد آريد) هنگامى كه خداوند يكى از آن دو گروه را به شما وعده مى داد كه نصيب شما خواهد شد (كاروان تجّار مكه حامل اموال تجارتى از شام به سوى مكه، و گروه مسلّح از مكه به سوى آن قافله براى حراست آنها)، و شما دوست مى داشتيد كه آن گروه غير مسلح از آن شما باشد، و خداوند مى خواست كه با كلمات خود (با وعده هايى كه از ازل در لوح محفوظ نگاشته) حق را ثابت و استوار سازد و ريشه و دنباله كافران را قطع نمايد (از اين رو شما را با گروه مسلح درگير كرد).

لِيُحِقَّ الحَْقَّ وَ يُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ(8)
(8) تا حق را پابرجا كند و باطل را نابود سازد هر چند گنهكاران كراهت داشته باشند.

Share