در بينش قرآني و فلسفه الهي، هدف از حيات انساني در اين جهان، لذت جويي و کامجويي و خوشگذراني نيست بلکه هدف رسيدن به کمال و قله سعادت جاوداني و استقرار در جوار رحمت و رضوان الهي است:
خداوند متعال در قرآن کريم مي فرمايد: ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ﴾؛ هر کسي چشنده مرگ است و ما شما را [چنانکه سزاوار است] به نوعي خير و شر [که تهيدستي، ثروت، سلامت، بيماري، امنيت و بلاست] آزمايش مي کنيم، و به سوي ما بازگردانده مي شويد.
[1] . سوره انبياء، آيه 35.
از نظر آيت الله جوادي آملي، قرآن وقتي درباره حجاب سخن مي گويد، مي گويد: شبهه اي که در ذهنيت بعضي از افراد هست، اين است که خيال مي کنند حجاب براي زن محدوديت و حصاري است که خانواده و وابستگي به شوهر براي او ايجاد نموده و بنابراين حجاب، نشانه ضعف و محدوديت زن است.
راه حل اين شبهه و تبيين حجاب در بينش قرآن کريم، اين است که زن بايد کاملا درک کند، حجاب او تنها مربوط به خود او نيست تا بگويد من از حق خودم صرف نظر کردم؛ حجاب زن مربوط به مرد نيست تا مرد بگويد من راضيم؛ حجاب زن مربوط به خانواده نيست تا اعضاي خانواده رضايت بدهند؛ حجاب زن، حق الهي است؛ لذا مي بينيد در جهان غرب و کشورهايي که به قانون غربي مبتلا هستند، اگر زن همسرداري آلوده شد و همسرش رضايت داد، قوانين آنها پرونده را مختومه اعلام مي کنند، اما در اسلام اين چنين نيست؛ حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد، نه شوهر و نه ويژه برادر و فرزندانش است؛ همه اينها اگر رضايت بدهند قرآن کريم راضي نخواهد بود، چون حرمت زن و حيثيت زن به عنوان حق الله مطرح است و خداي سبحان، زن را با سرمايه عاطفه آفريد که معلم رقت باشد و پيام عاطفه بياورد. اگر جامعه اي اين درس رقت و عاطفه را ترک نمودند و به دنبال غريزه و شهوت رفتند، به همان فسادي مبتلا مي شوند که در غرب ظهور کرده است.
يکي از نعمتهايي که خداوند در قرآن کريم به آن اشاره فرموده، نعمت زبان است: «أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَينَينِ، وَ لِسانًا وَ شَفَتَينِ؛ آيا براي او دو چشم قرار نداديم؟ و يک زبان و دو لب؟»
اين نعمت با آنکه حجم کوچکي نسبت به ساير اعضاي بدن دارد، اما کارايي بسيار زيادي دارد و لذا مي تواند وسيله سعادت و يا شقاوت انسان باشد.
جهاد در زبان عربي به معناي مشقت و رنج است. در اصطلاح قرآني به معناي بذل جان و مال و توان خويش در راه خدا و اقامه شعاير ديني و اعتلاي اسلام به کار رفته است. بنابراين با جنگ و خشونت و درگيري که در زبان عربي با واژه حرب به کار رفته است، تفاوت ماهوي دارد.
جهاد نفس داراي دو مفهوم است.