دهکده جهانی در مسیر تکامل و تمدن نوین اسلامی

نویسنده: سیدحسن موسوی
دهکده جهانی در مسیر تکامل و تمدن نوین اسلامی , موسوی
اما تمدن اصیلی که تکیه گاه ما باشد، چه میگوید؟! مگر غیر از این است که در بین آنچه «خواهد آمد»ها، ما نیز چشم به راه هستیم و منتظر آمدنی که غرب و تمدن غرب از آن واهمه دارند؟!

دهکده جهانی در مسیر تکامل و تمدن نوین اسلامی

دهکده جهانی در مسیر تکامل و تمدن نوین اسلامی ، در حقیقت چشم اندازی است به آیندۀ این کره خاکی در مسیر تکامل. و آنچه موضوع بحث ماست سخن از هراسی ناسنجیده و پیرو آن اقدامی ناپخته است و دهکده‌‌ای که به سمت تمدن نوین اسلامی در حال حرکت است...

⮜ هراس ناسنجیده گاهی اقدام ناپخته را در پی دارد...

شهید آوینی رحمهالله در مقالهای با عنوان «انفجار اطلاعات»[1] از حصارهایی حرف میزند که عاقبت فرو خواهند ریخت و از مسلمانانی که در زمانه بارش اطلاعات از آسمان هستند؛ دعوت میکنند که گرفتار حصارها نشوید (و یا بهعبارت دقیق ایشان، دزدان از آسمان فرو میآیند) و نیز به نقل از نیچه میگوید که: «خانههایتان را در دامنههای کوه آتشفشان بنا کنید» یعنی از پیشرفت و علم و تکنولوژی جدید نترسید و قبل از اینکه مخالفین شما و دینتان با آن ابزارها سوار بر جامعه شوند، شما به استقبالش بروید و بدانید که «حصارهای اطلاعاتی قابل اعتماد نیستند.» و مثل خانه عنکبوت سست هستند[2] و عاقبت فرو خواهند ریخت و مثال انقلاب اسلامی خودمان را میزند که ماها برای دهکده جهانی «شهروندِ مطیع» تلقی نمیشویم اسمش را غرب هرچه میخواهد بگذارد، باکی نیست؛ مهم این برانگیختگیهاست که علیرغم هزینههای هنگفت دشمنان اسلام، توانست در داخل مرزهای «سپهر اطلاعاتی» غرب، روی داده و در یک جزیره ثبات پیدا کرده و پیروز هم بشود.

لذا هر آنچه لازم است بیاید، بالاخره میآید و این حصار گاهی پیلهای است که ما تنها به دور خودمان میکشیم، ولی بدون آنکه بیاندیشیم آیا این پیله، پیله مرگ است و یا فرصتی برای پروانه شدن. (این بحث نیاز به گفتگوی بیشتر دارد که منظورم از پیله مرگ و یا فرصت پروانه شدن چیست و چگونه تعبیر میشود... حیات با آگاهی و یا عدم آگاهی؛ مسئله این است. لذا لحظۀ مرگ ما زمانی است که اندیشه نورزیم و دچار روزمرگیها شویم و این روزمرگی تنها در زندگی عادی ما رخ نمیدهد، بلکه گاهی در تحصیل علم اعم از حوزه و دانشگاه و اعم از مادی و معنوی، گاهی کارهای فرهنگی و جهادی، حتی گاهی در سیر و سلوک و... رخ میدهد، خلاصه کلام اینکه جوهره پیله ما را اندیشهورزی تعبیر و تفسیر و حتی تبیین میکند، پیله آگاهی حیات طیبه و فرصت پروانه شدن است و پیله عدم آگاهی پیله مرگ)

دهکده جهانی در مسیر تکامل و تمدن نوین اسلامی , حصارهای اطلاعاتی قابل اعتماد نیستند

⮜ ما در زمان، ولی همره زمانه سیر میکنیم...

همواره در کشور ما علیالخصوص بعد از انقلاب اسلامی در برابر خیلی چیزها برخی از بهاصطلاح بزرگان ما، مهندس و معمار حصارهای بیاساس منتهی به مرگآگاهی بودند و با هراس ناسنجیده دست به اقدام ناپخته زدهاند و این هم در ابتدای امر غالباً آزاردهنده بوده و است. البته با در نظر گرفتن زوایه دید اشخاص که در آن تفاوتهای بینشی و حتی چینشی دخیل بوده و نقش ایفا میکنند.

اکنون وقت آن است که بدانیم ما در زمانیم ولی چرا همره زمانه سیر میکنیم؟! چرا یک تکنولوژی ما را بهجای چالش مثبت دچار چالشهای متوهّم میکند و چرا نمیدانیم که «سپهر اطلاعاتی» غرب و شرق اگرچه بهعنوان نقشه و تهدیدی برای ما طراحی شده ولی میتواند فرصتی برای پرواز و خوشرقصی آرمانهای ما هم باشد، مگر نه این بود که شیطان، حضرت یوسف علیهالسلام را برای عزیز مصر شدن به چاه نیافکند ولی آنچه میخواست بشود، عاقبت همان شد؟!

امروز نیز شیطان بزرگ و جنودش سعی در این دارد که ما را به چاه غفلت و روزمرگی و به چاه رذالتها بیافکند و این یک واقعیت است ولی پایان مسیر به سمت تمدن نوین اسلامی در حال حرکت است و این هم حقیقت ماجراست...

هرگز نباید فراموش کنیم که خورشید آخرالزمان از غرب طلوع خواهد کرد[3] و دهکده جهانی را شاهد آفتاب عالمتاب و پیرو حجّت پروردگار خواهد نمود و آن زمان حصارهای اطلاعاتی آنچنان فروخواهند ریخت که صدای آوار آن خفتگان و شبخاموشان در شرق را نیز بیدار خواهد کرد.

قبول دارم که هر چیزی سیاست و کیاست خود را میطلبد و اگر ما قرار است در این زمانه، حاکمیت جهانی و نوین اسلامی را شاهد باشیم، چرا به استقبال آتشفشانها نمیرویم؟! و چرا سلاح کشنده و ترسناک دشمن را که همواره آنرا مخوف و عجیب میبینیم؛ بدان نمیاندیشیم که این سلاح اگر در دست دشمن باشد، کشنده است و در دستان ما میتواند عامل دفاع و بازدارنده در قبال تهدیدها باشد؟! (از باب مثال و نمونه عرض میکنم: مگر اینترنت ملی کی و کجا و با دستان چه کسانی قرار است تحقق پیدا کند؟!)

آنچه دهکده جهانی را به سمت خوف عجیب مجهولات سوق می‌دهد، همین حصارهای بدون اندیشه راهبردی است؛ غافل از اینکه تمدنی که بدان تکیه کرده‌ایم آن‌قدر عظیم و روح‌نواز است که هم گذشته را تسخیر کرده و هم آینده را مسخر خواهد کرد و ما در خانۀ اکنون خود با «فعل تکلیفی» بیگانه گشته‌ایم و همین مسئله باعث می‌شود تصمیماتی اتخاذ کنیم که به منتهی‌إلیه مقصود حکیمانه نرسد و باز روز از نو و روزی از نو...

اما تمدن اصیلی که تکیهگاه ما باشد، چه میگوید؟! مگر غیر از این است که در بین آنچه «خواهد آمد»ها، ما نیز چشم به راه هستیم و منتظر آمدنی که غرب و تمدن غرب از آن واهمه دارند؟! مگر هر آنچه لازم است بیاید همین حصارهای ناشی از اقدامات ناپخته و هراس ناسنجیده میتواند جلودار آن باشد؟!... (فرقی نمیکند بانی و مهندسش چه کسی باشد، غرب، شرق و یا برخی از بزرگان و متولیان فرهنگی ما و...) (اینجا نیز نیاز به گفتگوی بیشتریست)

در دهکده جهانی ممکن است حاکمیت فضای مجازی در حال رقم خوردن باشد ولی حصارهای توّهم را بشکنیم و با حقیقت، سراغ واقعیات جامعه برویم و از میان آمدنی‌ها، مطلوب خود را سوار بر حاکمیت این دهکده نمائیم تا ببینیم «محاسن کلام»[4] چگونه معجونی است که می‌تواند آینده مخوف سازمان‌یافته را تبدیل به گلستان آرمانی کرده و دو دستی تقدیم «تمدن نوین اسلامی» نماید؟!

شاید اینجا هم اگر باز بدون سوار شدن بر مرکب اندیشه و با دستپاچگی اقدام کرده و حرکت نمائیم دچار شکست هنجارها و... میشویم لذا قبل از هر اقدام ممکن با چشمانداز روشن نسبت به آینده معلوم و تعریف شده[5] (فارغ از هر چیز) در مسیر حرکت و اقدام خود، بین مجهولات و معلومات خود بهطور کامل گشتوگذار نمائیم تا آنچه را که مطلوب است، حاصل شود. إنشاءالله

 

منابع:

  1. قرآن کریم
  2. آوینی، مرتضی، رستاخیز جان، سال انتشار شمسی: 1399، تعداد صفحه : 200.
  3. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
  4. شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة - قم، چاپ: اول، 1409 ق.

⮜⮜⮜ از همین نویسنده: «بیشتر بخوانید»

پی نوشت:

[1] کتاب رستاخیز جان، صفحه 117. (بخوانید)

[2] «إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ...»[سوره عنکبوت، آیه 41]؛ بی‌تردید سست‌ترین خانه‌ها خانه عنکبوت است...

[3] «إِنَّ الَّذِي يُصَلِّي خَلْفَهُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ هُوَ الثَّانِيَ عَشَرَ مِنَ الْعِتْرَةِ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ‏ مَغْرِبِهَا يَظْهَرُ عِنْدَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ يُطَهِّرُ الْأَرْضَ وَ يَضَعُ مِيزَانَ الْعَدْلِ فَلَا يَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً.»[بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏52، ص: 195]؛ (آن‌کس که حضرت مسیح پشت سر او نماز گزارد دوازدهمین نفر از خاندان پیامبر اکرم (صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و نهمین نفر از فرزندان حسین‌بن‌على (علیهما السلام) است، و او است خورشیدى که از غروب‌گاه خود طلوع خواهد کرد!).

[4] «عَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا، قُلْتُ: كَيْفَ يُحْيِي أَمْرَكُمْ؟ قَالَ: يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا اَلنَّاسَ فَإِنَّ اَلنَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلاَمِنَا لاَتَّبَعُونَا اَلْحَدِيثَ». [وسائل الشيعة، ج‏27، ص: 92]؛ امام رضا علیه‌السلام فرمودند: «خداوند، رحمت کند آن بنده‌ای را که امر ما را زنده کند!». گفتم: چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود: «علوم ما را فراگیرد و به مردم بیاموزد، که اگر مردمْ زیبایی‌های گفتار ما را می‌دانستند، از ما پیروی می‌کردند».

[5] «إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»[سوره اعراف، آیه 128]؛ زمین از آن خداست، و آن‌را به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار می‌کند؛ و سرانجام (نیک) برای پرهیزکاران و اهل تقوا است!

Share

دیدگاه‌ها

چقدر به این گونه تفکرات بکر نیازمندیم
شاید رئالیسم زیادی ما را از آرمانهای اصلی دور کرده

یک مسلمان انقلابی تحولگرا باید به دل حادثه بزند.پلشتی های جوامع افسار گسیخته را بزداید.این عهدیست بین او وخدای عالمیان.من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله...اگر تاریخ مبارزات حق و باطل را مرور کنیم هرچند جبهه حق از عده و عده ظاهری کمی برخوردار بودند ولی پیروزی سرنوشت محتوم حق بوده.یدالله فوق ایدیهم....ان تنصرالله ینصرکم ویثبت اقدامکم....والعاقبه للمتقین.

لحظه ی مرگ ما زمانی است که اندیشه نورزیم و دچار روزمرگی ها شویم...

به نظر حقیر باید کنش داشته باشیم و اقدامی سریع و قاطع و جامع انجام بدهیم إن شاءاللّه

سلام منظور از حصار اطلاعاتی چیه

سلام
حصار اطلاعاتی یعنی در دام اطلاعاتی که بیگانگان برای ما چیده اند بیافتیم و داده های فکری ما را دشمنان ما و دشمنان اسلام بدهند
رسانه بزرگترین حربه اطلاعاتی دشمنان و غربیا روی فکر جوامع اسلامی و بلکه کل دنیا بود با این همه تکیه غرب به این حصار اطلاعاتی بود که انقلاب اسلامی روی داد و خیلی چیزها را اثبات کرد که این حصارهای اطلاعاتی قابل اتکا و اعتماد نیستند