اشعار ویژه میلاد حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام - بخش چهارم

اشعار مناسبتی؛
امام رضا علیه السلام

شعر ولادت امام رضا علیه السلام

شاعر:خوشدل‏
منبع: حدیقه الذاکرین،یدالله بهتاش

مژدگان آيت رضا آمد

آمر و ناهي قضا آمد

شاه شاهان علي بن موسي‏

حجت هشتمين رضا آمد

کنيت و نام و شهر ياري وي‏

راست مانند مرتضي آمد

مان نجمه دميد از رخ او

مه و خورشيد را صفا آمد

الله الله که نور شمس شموس‏

روشني بخش ما سوا آمد

دامن نجمه مطلع الانوار

زان رخ ايزدي نما آمد

او بود مظهر ولا و مولا

روح آئين مصطفي آمد

بي‏ولاي علي و آل علي‏

هر عمل باطل و هبا آمد

شاهد من حديث سلسله است‏

کز آن من شرطها آمد

ياري از فيض مقدمش به جهان‏

صد جهان رحمت و صفا آمد

شيعه خاص و کامل الايمان‏

زائرش از سر وفا آمد

آري از فيض سبز پرچم او

سرخي روي ماسوا آمد

خود بدان سان که مدح و منقبتش‏

بهترين ذکر اوليا آمد

حرمش بهر ملک و ملت ما

دافع فتنه و بلا آمد

ما همه در پناه او باشيم‏

کو نگهبان ملک ما آمد

گل سرخ محمدي رخ اوست

که فرح بخش و جانفزا آمد 

gol.jpg

شعر در منقبت امام رضا علیه السلام

شاعر: علی آهی

منبع: چهل داستان و چهل حديث از امام رضا عليه السلام، عبدالله صالحي نجف آبادي

در  فضاى  عالم  امكان  عجب  غوغاستى

كز  زمين  تا  آسمان  بزم  طرب  برپاستى

هر  كجا  پا  مى  نهى  ،  باشد  گلستان  از  سرور

نغمه  هاى  بلبلان  تا  گنبد  خضراستى

نجمى  از  نجمه  ،  درخشان  گشت  كز  نو  رخش

مهر  و  ماه  آسمان  را  روشنى  افزاستى

از  زمين  تا  آسمان  بنگر  صفوف  قدسيان

تهنيت  گو  بر  نبىّ  سلطان  اَو  اَدنى  ستى

حلم  او  چون  مجتبى  و  در  شجاعت  چون  حسين  (ع  )

وز  عبادت  حضرت  سجّاد(ع  )  را  همتاستى

يادگار  حضرت  باقر  (ع  )  بود  او  از  علوم

صادق  آسا  صادق  الوعد،  آن  شه  والاستى

كاظم  الغيط  است  مانند  پدر  موسى  و  نيز

در  لب  جان  بخش  آن  شه  ،  معجز  عيسى  ستى

ماءمن  بيچارگان  و  ياور  درماندگان

وز  عنايت  شيعيان  را  ناجى  فرداستى

gol.jpg

شعر جامی درباره ولادت امام رضا علیه السلام

منبع: مدایح رضوی در شعر فارسی،احمد احمدی بیرجندی،سید علی نقوی زاده

سلام علي آل طه و ياسين‏

سلام علي آل خير النبيين 

سلام علي روضة حل فيها

امام يباهي به الملک و الدين

امام به حق شاه مطلق که آمد

حريم درش قبله‏ گاه سلاطين‏

شه کاخ عرفان، گل شاخ احسان‏

در درج [صندوقچه جواهر]  امکان مه برج تمکين‏

علي بن موسي الرضا کز خدايش‏

رضا شد لقب چون رضا بودش آيين‏

ز فضل و شرف بيني او را جهاني‏

اگر نبودت تيره چشم جهان‏بين‏

پي عطر روبند حوران جنت‏

غبار ديارش به گيسوي مشکين‏

اگر خواهي آري به کف دامن او

برو دامن از هر چه جز اوست درچين‏

چو جامي چشد لذت تيغ مهرش‏

چه غم گر مخالف کشد خنجر کين‏

gol.jpg

 یا ضامن آهو

شاعر: مظاهر مصفا

منبع: کتاب یا ضامن آهو

بي ‏نام و نشانيم يا ضامن آهو
بي ‏شوکت و شأنيم يا ضامن آهو
از شان تو گوئيم شوکت ز تو جوئيم
نام از تو ستانيم يا ضامن آهو
حيران شدگانيم خسران زدگانيم
جوياي ضمانيم يا ضامن آهو
دوريم ز رويت بگذار به کويت‏
يک چند بمانيم يا ضامن آهو
داريم هوايت بگذار به پايت‏
اشکي بفشانيم يا ضامن آهو
بگذار به خاکت تن را بفشانيم‏
جان را برهانيم يا ضامن آهو
ما درد کشانيم ما درد کشانيم‏
با درد خوشانيم يا ضامن آهو
آورده به لب جان دل داده به طوفان‏
موج حد ثانيم يا ضامن آهو

gol.jpg

شعر درباره ولادت امام رضا علیه السلام

شاعر: حسین خراسانی

مژده مژده مولد شاهنشه عالم رضاست‏

جشن اندر آسمان‏ها، در زمين شادي بپاست‏

خيز اي دل پرچم شادي بزن بر بام عشق‏

موسم خوشنودي و دلشادي اهل ولاست‏

داد بر موسي بن جعفر حقتعالي گوهري‏

مفتخر از مقدمش اندر دو عالم مصطفي است‏

خانه ‏ي موسي بن جعفر گشت بهتر از بهشت‏

صف کشيده حوريان از فرش تا عرض علاست‏

در مديح زاده‏ ي باب الحوائج بوالحسن‏

من چگويم منقبت آن را که مداحش خداست‏

روز و شب بر خلق خوان نعمتش گسترده است

منبع جواد است و فضل و بخشش بي منتهاست‏

غرق عصيان سر بنه بر آستان شاه طوس‏

زائر کوي رضا از آتش دوزخ رهاست‏

باب حاجات است بر، درماندگان دربار او

تا قيامت باز، اين در بر رخ شاه و گداست

تاج و تخت ظلم از مأمون دون بر باد رفت‏

شاه و سلطان السلاطين حضرت موسي الرضاست‏

پادشاها از کرم بر مسلمين بنما نظر

چشم اميد همه بر اين در و بر اين سراست‏

همچو خدام خديو طوس (تابع) بر شهان‏

فخر از اين منصب شاهانه بنمائي سزاست‏

gol.jpg

شعر میلاد هشتمین آفتاب

شاعر: نصرالله مردانی

ميلاد گل به فصل بهاران خجسته باد

آواز دلنواز هزاران، خجسته باد

در گلشن هميشه گل‏افشان سرمدي‏

رقص نسيم و جوش بهاران خجسته باد

سرزد ز آسمان يقين کوکب رضا

اين مژده بر شکسته حصاران خجسته باد

شد جلوه‏گر ز مشرق جان آفتاب عشق‏

باران نور، در شب ياران خجسته باد

سيراب شد کوير دل از چشمه‏سار نور

بردشت تشنه، ريزش باران خجسته باد

بشکفته بر لبان ظفر، غنچه‏هاي فجر

اي مير عشق، فتح سواران خجسته باد

شب را شکست جاده‏ي شبگير آفتاب‏

نوش نوش خماران خجسته باد

ميلاد مهر هشتم دين، حجت خدا

بر پير پرخروش جماران خجسته باد

gol.jpg

کبوتر حرم

شاعر: مهدي بياتي ريزي 

شاه شوم ، ماه شوم ، زر شوم‏

در حرمت باز کبوتر شوم‏

اي ملک الحاج کجا مي‏روي ؟

پشت به اين قبله چرا مي‏روي ؟

سعي در اين «مروه » صفا مي‏دهد

خاک بهشتت شفا مي‏دهد

سنگ تو بر سينه زد ايران زمين‏

سرمه‏ي خاک تو کشد هند و چين‏

سنگ به پاي تو وفا مي‏کند

راز دل شيعه ادا مي‏کند

تا اثر پاي تو جا مانده است‏

اين دهن بوسه‏ ي وامانده است‏

سنگ سياهي که در اين جاستي‏

سر سويداي نظرهاستي‏

عهد بجز با لب پيمانه نيست‏

جز تو ولي نيست وليعهد چيست ؟

مشرق دل عرصه‏ ي شبديز نيست‏

هر که «علي» نيست ولي نيز نيست‏

دام بچينيد ز دارالسلام‏

صيد حراميست به بيت ‏الحرام‏

gol.jpg

 یا علی بن موسی الرضا ادرکنی

شاعر: محمود والا نژاد

پناهگاه همه بى‏ پناه و جا اينجاست  
مطاف و قبله‏گه هر شه و گدا اينجاست
‏ ز هر كجا كه شوى رانده و فرو مانى 
 به كردگار قسم جاى التجا اينجاست‏
 اگر دواى غم و درد و ناخوشى خواهى  
به آستان رضا سر بنه دوا اينجاست‏
 اگر تمام طبيبان ترا جواب كنند     
  مدار باك و مخور غم ترا شفا اينجاست‏
اگر ندارى و قرضت فزون ز دارائيست
بيا بيا كه همه قرض تو ادا اينجاست‏
 اگر كه چشمه آب حيات مى ‏خواهى     
 مرو به راه غلط چشمه بقا اينجاست‏
 اگر كه بخشش و آمرزش گنه خواهى 
  بيا امام رئوف حضرت رضا اينجاست‏
 اگر زمانه شود پر خطر بلا خيزد
 براى كشور ما دافع بلا اينجاست‏
ولايت است چو حصنى به پيش قهر خدا   
 شه حديث كن سلسله طلا اينجاست‏
به شكل و خُلق بود چون پيمبر خاتم     
عجب مدار كه فرزند مصطفى اينجاست‏
 به زهد و علم بود چون على ولىّ اللّه    
 بيا ولىّ خدا پُور مرتضى اينجاست‏
بغير خاتم پيغمبران كه جدّ وى است     
 بزرگ سرور و مولاى انبياء اينجاست‏
جلال و عزّت و جاه خدا نِگر در او     
چه اوست حجّت و مرآت حق نما اينجاست‏
 امام حاضر و ناظر ضمير ما داند     
 چرا كه عالِمِ بر سِرِّ و الخفا اينجاست‏
خلاصه هر چه صفات خداست در او هست     
 نگويمش كه خدا- ذات كبريا اينجاست‏

gol.jpg

شعر میلاد حضرت رضا علیه السلام

شاعر: خلیل الله خلیلی

 فرخنده كشورى كه تويى شهريار آن
 آسوده مردمى كه تويى غمگسار آن‏
گلزار شرق را نبود تا ابد خزان
اى رحمت خدا چو تويى نوبهار آن‏
رخشنده خاتمى است در انگشت مرتضى
نازد به نام تو گهر آبدار آن‏
بالد به خويش چرخ چو تابد به شهر تو
خورشيد روز و اختر شب زنده‏ دار آن‏
خوشبخت آن كسى كه تپد از ره وفا  
يك دم به ياد تو دل امّيدوار آن‏
راه حرم كجاست كه سرگشتگان شوق  
آورده‏ اند جان به لب از انتظار آن‏
ليلاى عشق را شده عمريست ناقه‏ پى
 كو مير كاروان كه كشاند مهار آن‏
مغلوب فتنه گشته كنون وضع روزگار  
راه نجات بسته شد از هر كنار آن‏
چون كشتى شكسته در امواج حادثات
گه خم شود يمين وى و گه يسار آن‏
يك پرتو اميد نبينم ز هيچ سو    
  در روزهاى تيره و شبهاى تار آن‏
جز مشعل خداى كه اين كشتى خطير
  زين بحر فتنه زاى برد بر كنار آن
در دست دوستان خدا مشعل حق است  
روشن كنند بهر بشر رهگذار ... آن‏
 شادم ز بخت خويش كزين آستان برم
امروز بر جبين ارادت غبار آن‏
تبريك عيد مولد فرزند مصطفى
تا صبح حشر بس بودم افتخار آن‏
همسايگان كوى رضاييم اى خدا
رحمى نما به ما به طفيل جوار آن‏
عرض درود باد به اين مرجع اميد
تا هست چرخ و گردش ليل و نهار آن‏
تا آفتاب بوسه زند صبح بر درش  
تا اختران كنند شبانگه نثار آن‏

 

Share