جایگاه استاد و دانشجو در دانشگاه اسلامی/بخش اول

سیف اله فضل الهی قمشی(عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم)
دانشگاه اسلامی

مقدمه

محیط دانشگاه، محیط روشنفکری است؛ محیط دریچه های باز به سوی اندیشه های جهانی است؛ محیط تبادل فرهنگ و تبادل علم است؛ محیط دربسته یی نیست؛ محیط در بازی است. «مقام معظم رهبری»
دانشگاه، مکانی ویژه، پیچیده و ظریف است. برخوردهای ناآشنا با این نهاد، می تواند آفت زا باشد و پیامدهای منفی برجای نهد. از این رو، هرگونه حضور، برنامه ریزی، ارتباط و تعامل با این مکان آموزشی - فرهنگی، به درک صحیح و عینی از آن نیازمند است. دانشگاه در دو بعد، شاخص روشن زندگی آینده است: از سویی، تحرک و نشاط و مدیریت علمی در آن می توان نمای پویایی و رفاه و توسعه ملی به حساب آید و امیدهایی را به رشد و باروری توان های ذخیره بومی بیافریند. از سوی دیگر، اهتمام به تربیت اخلاقی و دینی و فضای دین پرورانه در آن، می تواند رؤیای جامعه دینی را به بار بنشاند و حرکت به سوی مدینه فاضله اسلامی را شتاب بخشد. دانشگاه، نقطه اساسی هرجامعه و کشوری است. از این رو، بی شک ترویج هرچه بیشتر آموزه های دینی و فرهنگی و گسترش دامنه شمول آن و جذب و تأثیر گذاری هرچه بیشتر بر مخاطبان از مهم ترین دغدغه مجموعه دست اندرکاران و فعالان حوزه فرهنگ و اندیشه، به خصوص مراکز علمی و دانشگاهی است. آنها با برخورداری از محیطی مستقل، آزادگی علمی و ثبات شغلی سعی در تولید دانش، فرهنگ سازی و ارائه خدمات دارند.(1) هدف اصلی آنها، توسعه اطلاعات (شخصت سازی)، توسعه مهارت ها (ایجاد ارزش افزوده)، توسعه شخصیت (دگرگونی) و خلاقیت و تفکر (شکوفایی استعداد) بوده و ابزار اصلی برای تأثیرگذاری بر فرهنگ و شخصیت افراد، فقط اطلاعات و الگوهای رفتاری هستند و به عنوان یک سیستم نرم و فرمان ناپذیر اجتماعی، مدیریت پیچیده و سختی دارند.
از این رو، در موقعیت فعلی به نظر می رسد رسالت اصلی دانشگاه های ما باید با ایجاد ساختارهای پویا و خود اصلاحگر، کارکردهای خود را با محیط اسلامی و ارزشی تطبیق دهند و زمینه را برای تحقق دانشگاه اسلامی فراهم سازند. اسلامی شدن به معنای تحمیل یک حاکمیت، طبقه یا صنف خاص نیست، بلکه عجین ساختن دانش اندوزی با آداب معنوی و ارزشهای دینی و انسانی در جامعه علمی است و به معنای مبارزه با انحرافات جامعه علمی، جلوگیری از تبدیل دانشمندان به عناصری بدون احساس عاطفی و تعهد دینی و دمیدن روح استقلال در جامعه علمی کشور است. باید روح دانشگاه ها اسلامی باشد و آرمان ها، اهداف و خلق و خوی آن اسلامی و ظاهر آن اصلاح شود.(2) یقیناً تحقق این دانشگاه، مستلزم برخورداری از معیارهای مشخص، واقعی و مبتنی بر فرهنگ و آموزه های دینی و اسلامی در تمام زمینه ها، به ویژه در مورد ماهیت وجودی آنها، یعنی دانشجویان و استادان که در این مقال سعی شده به آن پرداخته شود.

ویژگی های استادان در دانشگاه اسلامی

1. الگوی عملی اخلاقی و حرفه ای دانشجو بودن
استادان دانشگاه ها الگوی رفتاری برای همه به ویژه دانشجویان هستند. آنان با راستی در گفتار، امانتداری، وفای به عهد، عمل به گفتار در اعماق ذهنی فراگیران نفوذ می کنند و شخصیت فردی و اجتماعی آنان را شکل می دهند. شاید به جرئت بتوان گفت: اولین و مهم ترین منابع برای پرورش نیروی انسانی سالم و کارآمد در توسعه فرهنگی و علمی دانشگاه ها، اطلاعات (دانش) و اعضای هیأت علمی (استادان) به عنوان ارکان اصلی دانشگاه ها برای تغییر رفتار دانشجویان هستند. در این بین، استادان مهم ترین الگوهای اخلاقی و حرفه ای دانشجویان هستند که اعمال و رفتار و اندیشه های آنان مستقیماً ساختار شخصیت و درنهایت، اجتماع و آینده اجتماع را می سازند. بنابراین، باید مراقب باشند که اعمال و رفتارشان دانشجویان را از مسیر درست به بی راهه نبرند و الگوی تمام عیار یک دانشجوی مسلمان و کمال جو باشند.
2. داشتن صلاحیت و شایستگی های علمی
اصلی ترین ابزار دانشگاه ها، برای تغییر و تبدیل دروندادها به بروندادهای مؤثر، تخصص و توانمندی حرفه ای استادان است. کسی که می خواهد عهده دار این منصب مهم گردد، باید علاوه بر داشتن تسلط کافی بر موضوع درسی و انعطاف پذیری در برابر دانش جدید، و درک فرآیند شایسته بودن و تحول(3) بتواند مراتب صلاحیت و شایستگی خویش را برای احراز چنین مقامی فراهم آورد. باید این شایستگی، در تمام مظهر وجودی او پایدار باشد؛ یعنی سیما، چهره و طرز سخن گفتنش نمایانگر شایستگی او برای احراز مقام تعلیم باشد.
3. از ویژگی های فردی و اجتماعی استادان دانشگاه اسلامی، می توان برخورداری از اعتقاد به خداوند متعال، مؤمن و متعهد به ارزش های اسلامی و اجتماعی، سلامت جسمی، سلامت روانی و فکری، تحصیلات مناسب و تخصصی درباره موضوع مورد تدریس، تجربه مناسب برای جلوگیری از آزمایش و خطا در دانشگاه، قدرت مدیریت در کلاس، داشتن حسن سلوک و رفتار، حسن شهرت فردی و اجتماعی، تعادل در درون گرایی و برون گرایی، انسان دوستی، مسئولیت پذیری، داشتن اعتماد به نفس بسیار بالا، قابل دسترس برای فراگیران، حفاظت از اسرار فراگیران، خلاق، مبتکر و نوآوری، انعطاف پذیری در برابر دانش های جدید، متواضع، درستکار، شوخ طبع، شکیبا و فهیم، مهربان و دارای هوش هیجانی، شجاع و ... را نام برد.
4. مهارت در به کارگیری اصول و فنون تدریس
داشتن مهارت حرفه ای برای انتقال تجارب و تخصص استادان نیازمند آشنایی با مهارت های تدریس نوین و داشتن دانش روانشناختی برای شناخت روحیات دانشجویان است. تحقیقات متعددی بیانگر این است که کلید یادگیری دانشجو روش تدریس استادان دانشگاه ها است. از این رو، استاد باید در تعلیم شاگردان حریص بوده و در آموزش به آنها، اهتمام تام ورزد و برحسب فهم و استعداد هریک از افراد مطالب علمی را ارائه و با نهایت سعی و کوشش و مهربانی و رفاقت آموزش دهد. همچنین درس را با آسان ترین راه و مناسب ترین الفاظ بیان کند.
5. ایجاد اشتیاق به علم و دانش در دانشجویان
داشتن اشتیاق و علاقه به آموختن هرآنچه می خواهید یاد دهید، یک اصل بسیار مهم در یادگیری است. استادان باید دانشجویان خود را به تلاش و فعالیت در کسب علم و دانش تشویق نمایند و آنان را به صورت مستمر به یاد گرفتن مشتاق نمایند. فضائل و مزایای علم را به آنان تذکر دهند و به آنها این نکته را یادآور شوند که دانشمندان، وارثان انبیا و پیامبرانند و در پایگاه هایی بلند و درخشان جای دارند، استاد باید از عواملی که او را در تشویق شاگردان به علم و دانش، مدد می کند استفاده نماید.
6. برخورداری از روحیه پذیرش حق و تزکیه علمی
حتی اگر کسی یک استاد مجرب باشد و همواره دانشجویان و سایر اساتید از ایشان تعریف کنند، همیشه وسایلی هست که می تواند با آنها تجربه تدریس خود را رضایت بخش تر کند. به علت وسعت علم و ناقصی فهم انسان گرا از استاد، خطا یا اشتباهی سرزند، بایستی در قبول این اشتباه تأملی نموده و اصرار بر اشتباه ننماید.
7. احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت آتیه دانشجو
وظیفه استاد در تدریس خلاصه نمی شود؛ راهنمایی دانشجویان در مشکلات از وظایف استاد و مدرس می باشد. اساتید دلسوز و مربیان آگاه با ایجاد شبکه باز ارتباطی و نشان دادن بلوغ فکری و با وقوف به نفس و برخورداری از افق دید، استقلال و داشتن راه حل برای مسائل مختلف و مهارت آفرینی، می توانند با درک بحران های روحی و شرایط احساس عاطفی و مشکلات و موانع پیشرفت فراگیران، همچون شمع بسوزند و نور وجودشان فراراه ترقی و تعالی راهیان علم و معنویت گردد.
از دیگر ویژگی های استادان در دانشگاه اسلامی، می توان به راستی در گفتار، عامل به گفتار، یاد دادن در سکوت، استقلال شخصیت، پیروی از حق و عدالت، داشتن تفکر منطقی، آزاد اندیشی، حسن خلق، صادق، جانشین پرور، توسعه دهنده، برخوردار از شهامت در اظهار حق، صبر و بردبار، امر به معروف و ناهی از منکر، اخلاص در عمل، نیت درست و خدایی، نظم طلب، و یادگیرنده و یاد دهنده فعال و پیشرو... و عمیق بودن علایق اشاره کرد.

 

پی نوشت:
1. علی اصغر پورعزت، و حمزه خواستار، و غزاله عطار طاهری، و محمد مهدی فراحی، و عباس نرگسیان، الگوی مطلوب طراحی دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی عالی ایران در عصر جهانی شدن - فصلنامه دانشگاه اسلامی، 1387، سال دوازدهم، ش40، ص10.
2. علی اشرف عیوضی، قطره ای از دریا (سیری در اندیشه های امام خمینی (ره) درباره دانشگاه اسلامی)، فصلنامه دانشگاه اسلامی، 1381، سال ششم، ش14، ص21.
3. سید محمد میرکمالی، رهبری و مدیریت آموزشی، 1382، تهران، یسطرون.

Share