چهارشنبه آخر سال، چهارشنبه سوری یا چهارشنبه سوزی!

پرسش و پاسخ؛
چهارشنبه سوری

سوال:
خواهشمندم در مورد مراسم چهارشنبه سورى تاريخچه و فلسفه آن و همچنين نظر اسلام در مورد چهارشنبه سورى توضيح دهيد. چهارشنبه سورى از کجا آمده و آيا آتش بازى در آن حرام است و آيا درست است که براى انتقام خون سيد الشهدا رسم شد؟
پاسخ:
انسان همواره در خطر خرافات و رسوم نا درست بوده است دين زرتشت نيز همانند بيشتر اديان الهى که يکى پس از ديگرى آمده و نسخ شده اند از تحريف منفعت طلبان و جاهلان بى نصيب نمانده البته اکنون زرتشتيانى هستند که خود را موحد دانسته و آيين خود را از هرگونه آتش پرستى بدور مى دانند و برخى آداب اين آيين در شکل تحريف يافته آن توجه به آتش بوده است که آخرين چهارشنبه سال را با انجام اعمال خرافى خاصى سپرى مى کرده اند که اجمالى از آنها از لغتنامه دهخدا در مدخل واژه چهارشنبه سورى چنين آمده است:

چارشنبه سورى: آخرين چهارشنبه اسفند ماه هر سال شمسى که ايرانيان در شب آن جشن چهارشنبه سورى مي گيرند و آداب و رسوم خاصى را در آن شب برگزار مي کنند آئين چهارشنبه ‏سورى يا شب چهارشنبه آخر سال بر دو قسم است يک قسمت از آن عمومى و مشترک ميان تمام مردم ايران است که حتى بعضى از آنها را در ملل ديگر نژاد آريا مي توان يافت و قسمت ديگر آئين خصوصى است که بعضی بدعت گذاشته اند و از اينجا کم و بيش بشهرهاى ديگر ايران رفته است.

دهخدا اعمالى که در اين روز انجام مى گرفته را چنين برمى شمارد:

1.توپ مرواريد: در ميدان ارک طهران توپ کهن سالى بود که مدت صد سال بر فراز صف ه‏اى جا گرفته بود و چون پيران زمين‏ گير از جاى خود نمى‏ جنبيد...

2.آتش افروختن: زيباترين و شايد قديم ترين آداب چهارشنبه ‏سورى آتش افروختن و جستن از آن و شادى کردن در کنارآتش است...مردم از روى اين اخگرهاى افروخته يکى پس از ديگرى جستن مي کنند و در هر جستنى مي گويند: «زردى من از تو سرخى تو از من» يعنى زردى بيمارى و ناتوانى را از من بستان و سرخى و شادابى و تندرستى را که در خود دارى بمن ببخش» پس از سوخته شدن خاکسترى را که از آتش مي ماند بايد در خاک اندازى جمع کنند و از خانه بيرون برند و در کنار ديوار بريزند و آن کس که ‏بيرون ريخته است در بازگشت در مي زند بايد از درون خانه از او بپرسند: «کيست؟» و او هم جواب دهد «منم» گويند: «از کجا آمده ‏اى؟» جواب دهد که: «از عروسى» بپرسند: «چه آورده ‏اى؟» گويد: «تندرستى».

3.کوزه شکستن: مردم طهران تا چند سال پيش که از سر در نقاره ‏خانه بالا مي رفتند کوزه‏اى آب نديده با خود مي بردند و از آنجا بi زمين مى ‏افکندند و مي شکستند و کسانى که بدانجا دسترس نداشتند از بام خويش کوزه را بi زمين مى ‏افکندند اينکار در بسيارى از نقاط ايران معمول است و عقيده دارند که بلاها و قضاهاى بد را در کوزه متراکم کرده ‏اند و چون بشکنند آن قضا و آن بلا دفع شود...

4.آجيل: در شب چهارشنبه ‏سورى آجيل خوردن از رسوم و آداب مخصوص است و مخصوصاً بايستى آجيل شور و شيرين باشد...

5.فالگوش: کسانى که حاجتى دارند شب چهارشنبه‏ سورى نيت مي کنند و بر سر چهارراهى يا اگر چهارراه نبود بر سر رهگذرى به فالگوش مي ايستند و نخستين عابرى را که گذشت بسخن او توجه مي کنند و هر چه از دهان او برون آمد در استجابت مقصود خود به فال نيک يا به فال بد مي گيرند اگر آن نخستين سخن به اجابت آرزوى صاحب حاجت مطابق باشد آن آرزوى برآورده است و گرنه برآورده نيست. همين فال را ممکن است بر پشت در خانه‏ اى يا در اطاقى گرفت و بايد آهسته بپشت درآمد و بى‏آنکه کسانى که اندرون خانه يا اطاقند بدانند که کسى بر در ايستاده است گوش فراداد و اولين سخنى را که گفته مي شود در اجابت مقصود خود يا ناروا ماندن آن فال گرفت.

6.گره‏ گشايى: کسانى که بخت ايشان گره خورده و عقده‏اى در کارشان روى داده است چاره‏اى جز آن ندارند که شب چهارشنبه ‏سورى گوشه دستمالى يا چارقدى يا گوشه ديگر از جامه خود و يا پارچه ‏اى را گره زنند و بر سر راهى بايستند و از اولين کسى که بر ايشان گذشت خواستار شوند که آن گره را بدست خود بگشايد ممکن است قفلى را بر پارچه يا دستمال و يا گوشه ‏اى از جامه بست و بر سر راه ايستاد و کليد آن را به نخستين کسى که از راه مي گذرد داد که با آن کليد قفل را بگشايد و عقده از کار فروبسته آن درمانده باز کند.

7.دفع چشم ‏زخم و بخت‏ گشايى: براى بخت‏ گشايى در شب چهارشنبه ‏سورى تدابيرى معمول است و از همه شگفت ‏تر آن است که به دبّاغ ‏خانه مي روند و از آب دباغ‏ خانه اندکى برمي دارند و با خود به خانه مى ‏آورند و براى گشوده شدن بخت بر سر مي ريزند.

8.کندر و خوشبو: يکى از آداب چهارشنبه ‏سورى آن است که زنان بر در دکان عطارى مي روند و از او «کندر وشا براى کارگشا» مي خواهند و تا عطار برود بياورد فرار مي کنند اين دکان بايد رو به قبله باشد سپس به دکان ديگرى که رو بقبله باشد ميروند و «خوشبو» مي خواهند که مراد اسفند است و چون عطار پى آن برود باز مي گريزند و سپس به دکان سومى که رو به قبله باشد مي روند و مقدارى کندر و اسفند مي خرند و در خانه براى دفع چشم زخم و حل مشکل خود دود مي کنند.

9.قليا سودن: يکى از وسايل دفع جادو در شب چهارشنبه ‏سورى قليا سودن است اندکى قلياى خشک در هاون برنجين کوچکى مي ريزند و هفت دختر نابالغ دسته مي زنند و با آب مي سايند و بر آن بول مي کنند و آن آب را در چهارگوشه صحن خانه ‏اى که آن را جادو کرده ‏اند مي ريزند و يقين دارند که به همين تدبير جادو باطل مي شود.

10.آش بيمار: در خانه‏اى که بيمارى باشد شب چهارشنبه ‏سورى بايد در شفاى او کوشيد که بيمارى او بسال ديگر نرسد براى اين کار آشى ميپزند که در ميان زنان به اسم «آش بيمار» يا «آش امام زين ‏العابدين» معروف است بايد باديه مسين بدست گرفت و با قاشق به درخانه‏ اى يا به در اطاق همسايه رفت و چنانکه او نداند که اين خواهش از جانب کيست با آن قاشق بر آن ظرف مسين کوبيد و صاحب خانه يا اطاق وجداناً مکلف است که چيزى که بتوان دراش ريخت مانند آرد يا برنج يا غلات و بنشن و پياز و هر چه از اين قبيل در خانه موجود باشد و اگر نيست چند شاهى پول در آن ظرف بريزد. هر چه در ظرف ريخته مي شود بايد در ترکيب‏اش داخل شود و اگر پول در آن ظرف...ريختند با آن پول بايد لوازم‏اش را تدارک ديده و از آن‏اش بيمار را داد و بازمانده آن را به تهى‏دستان رهگذر داد و همين‏اش هر دردى را شفا مى‏ بخشد.

11.فال گرفتن با بولونى: يکى از شيرين ‏ترين آداب چهارشنبه ‏سورى که بيشتر جنبه بازى و تفريح گوارايى دارد فال گرفتن با بولونى است. بولونى کوزه دهان گشاد کوچکى است که در خانه‏ هاى ما فراوان است و در آن ادويه خشک يا ترشى و مربا و غيره مي ريزند زنان و دختران جوان گرد يکديگر جمع مي شوند و کوزه‏اى را مى ‏آورند هر کس هر چه همراه خود دارد و نشانه ‏اى از او بشمار مي رود در آن بولونى مى‏ اندازد و اشعار مختلف در وصف الحال که بتوان بدان تفأل کرد بر قطعه هاى کاغذ مي نويسند و تا کرده در بولونى می اندازند سپس دختر نابالغى را مي خوانند و او دست در بولونى مي کند و پاره‏اى کاغذ را بيرون مى آورد و يکى از حاضران شعرى را که بر آن نوشته است مي خواند سپس همان دختر يکى از آن اشياء را بيرون مى‏آورد و ارائه ميدهد و آن شعر که خوانده شده است فالى است که در حق صاحب آن نشانى زده ‏اند در اصفهان يک سرمه ‏دان و يک آئينه کوچک نيز علاوه بر آن اشياء در بولونى مي اندازند و با ديوان حافظ تفأل مي کنند يعنى هر چيزى که از بولونى بيرون آمد براى صاحب آن فالى از ديوان حافظ مي زنند.

با توجه به آنچه از لغت نامه دهخدا نقل شد بايد گفت: در نظرات بزرگان دين اسلام و آنچه که از کل دين برمى‏آيد اين آداب خرافه محض بوده و حتى بوى شرک مى ‏دهد که کارى را به غير خداوند مستند مى ‏داند از اين رو شهيد مطهرى در باره اين اعمال چنين مى‏ گويد: آتش شب چهارشنبه آخر سال که نمونه‏ اى از آتش‏ پرستى‏ هاى قديم است که نه تنها چيز خوبى نيست بلکه خيلى چيز بدى هم هست همين را مى‏ گويند فقط براى اينکه به قول اينها فرهنگ را (اين فرهنگ، معنايش علم و فلسفه نيست بلکه به معنى سنت است) بايد زنده نگه داشت «آشنايى با قرآن ص 85» در جاى ديگر ايشان مى‏ نويسند: مسلما ايرانيان نيز ناخود آگاه برخى عقايد خويش را با صبغه اسلامى حفظ کردند متأسفانه پاره‏اى خرافات هم اکنون در ميان برخى ايرانيان وجود دارد از قبيل پريدن از روى آتش در چهارشنبه آخر سال و سوگند خوردن به سوى نور چراغ که از بقاياى ما قبل اسلام است «خدمات متقابل ص 24»

مقام معظم رهبرى نيز درباره چهار شنبه سورى مى ‏فرمايند:
اما راجع به چهارشنبه سورى در اين چند روز قبل از سال، تقريباً تمام راديوهاى بيگانه صحبت کردند درست نقطه مقابل آن نظر اسلامى...شما ببينيد در ايّام تحويل، مردم چه مکان هايى اجتماع مى کنند ديشب در اطراف آستان قدس رضوى، با اين که نيمه شب بود، جاى سوزن انداختن نبود تا بست شيخ بهايى و تمام اين اطراف، مردم براى توجّه، روى زمين نشسته بودند يعنى عيد نوروز، همراه با معنويت. يا ديشب- نيمه شب- هزاران انسان علاقه مند، از خواب و خانه و زندگى و محيط خانواده بيرون آمدند و به مرقد امام بزرگوار رفتند. يعنى جنبه معنوى. سخنرانى در بارگاه رضوى (اول فروردین 1378)
بنابراين چهارشنبه سورى از جمله خرافاتى است که در سال هاى اخير با خطرات جانى براى نوجوانان و کودکان نيز همراه شده و ترويج و گرايش به آن اگر در گذشته که با خطرات جانى همراه نبود اکنون که چنين است جزء ناهنجاري هاى اجتماعى و مسلمان از نظر دين مبين اسلام نيز ناپسند است.

 

منبع: مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور، نرم افزار پرسمان

Share