تفاوت مفهوم خدا با وجود خدا

چنانچه ملاحظه فرموديد بايد از طريقي با خدا ارتباط پيدا كرد كه آن خدا، خدايي نباشد كه صرفاً در انديشه ما است، چون اگر خدا آن باشد كه در انديشه ما است، آن مخلوق ماست و نه خالق ما. همان طور که مفهوم آب، عين تري نيست، مفهوم خالق نيز عين وجوددهندگي نيست، بلکه آن مفهوم، مفهومي است که مخلوق ذهن ها است. خداي ذهني يک مفهوم ذهني است و به ذهن ما محدود است و چنين مفهومي نمي تواند بيكرانه باشد. خدا، وجودي مطلق و بي كرانه است. مشكلي كه غرب پيدا كرد عدم تفكيك بين خداي مفهومي با خداي وجودي بود، متوجه نشد خدايي که مي شناسد، مفهوم خدا و محدود به ذهن است، نه خودِ خداي نامحدود. هگل همين مشكل را دارد. مي گويد: «اگر خدا بي كرانه است، پس بقيه موجودات چه جايگاهي دارند؟ اگر بقيه موجودات موجوديت واقعي ندارند كه لازمه اين خداشناسي سوفسطايي گري است، و اگر بقيه موجودات هم در كنار خدا هستند، پس خدا بي كرانه نيست» مشكل هگل همين جا بود كه خداي ذهنيِ دكارت را مي شناخت كه خدايي مفهومي است و اين معنيِ خداي بي كرانه و نامحدود است و نه خداي بيروني که حقيقتي است با تجليات اسماء و صفات. مخلوقات تجليات اسماء الهي اند نه در کنار خدا و لذا جز خدا در صحنه نيست.

خداي غرب يك خداي ساخته ذهن است و غرب صرفاً به همين خداي ذهني نظر دارد كه دكارت مطرح مي كند. او در اثبات خدا مي گويد: «مگر نه اين كه من محدودم و مسلّم موجود محدود به جز محدود فكر نمي كند و نبايد معني مطلق و نامحدود را بفهمد، در حالي كه من معني مطلق را مي فهمم، پس حتماً بايد موجود مطلقي باشد كه معني مطلق را در من ايجاد كرده باشد، و آن خداست». همين طور كه عنايت مي فرماييد خداي دكارت از مفهوم مطلق به دست آمد نه اين كه نظر به خداي خارج داشته باشد و متوجه موضوع لقاءالهي شده باشد و با روش انبياء(علیهم السلام) بتواند با خداي واقعيِ بيرون از ذهن مرتبط شود و از لقاء او بهره بگيرد.

روش امامان شيعه(علیهم السلام) با روش هاي موجودِ خداشناسي فرق مي كند و تا آن فرهنگ را نشناسيم، حتي نمي توانيم به جايگاه امام در هستي معرفت پيدا کنيم و با امام زمانمان ارتباط برقرار نماييم و آن حضرت هم از نظر معرفتي زمينه هدايتي در ما نمي يابند که ما را هدايت كنند. امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در مقام شهود محض هستند،آن وقت اگر ما راه و رسمي داشته باشيم غير از راه و رسم آن امام، زبان ايشان را نمي فهميم. بالأخره بايد تعدادی باشند كه زبان امام زمان را بفهمند تا امام(علیه السلام) از طريق آن ها بقيه را متوجه راه و رسم صحيح كنند، وقتي زمانه به كلي فرهنگ امام(علیه السلام) را نمي شناسد چگونه آن حضرت ظهور كنند؟ عمده، داشتن فرهنگي است كه آن فرهنگ بتواند معني شهود امام معصوم را درك كند وگرنه باز امام را به قتل مي رسانند. زمینه ي قتل امام حسين(علیه السلام) در صدر اسلام از وقتي شروع شد كه جايگاه معرفتي حضرت علي(علیه السلام) را نشناختند، فكر كردند امير المؤمنين(علیه السلام) يك انسان خوبي است كه اگر هم از متن حاكميتِ بر جامعه حذف شود خسارت عمده اي بر جامعه وارد نمي شود و لذا انسان هاي قدسي با انسان هاي غيرقدسي در نظرشان برابر آمد و در اين حال است که امام حسين(علیه السلام) به عنوان يك انسان که مقابل حاكم كشور اسلامي شورش كرده است، بايد كشته شود. در واقع به قتل رساندن حضرت سيد الشهداء(علیه السلام) با فرهنگي شروع شد كه بين خليفه اول و حضرت علي(علیه السلام) فرقي قائل نيست و در مقابلِ غدير، سقيفه را بر پا مي دارد و اين است كه حضرت زينب(سلام الله علیها) در روز عاشورا وقتي در كنار جسد برادرش قرار مي گيرد مي گويد: «بِأَبي مَنْ عَسْكَرُهُ فِي يَوْمِ الْاِثْنَيْنِ نَهْباً»؛[1] پدرم فداي كسي كه لشکرش را روز دوشنبه منهوب و نابود كردند. روز دوشنبه 28 صفر روز رحلت حضرت پيامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و روز سقيفه است. حضرت زينب(سلام الله علیها) در واقع مي گويد: اي سقيفه! تو كشنده اين امام معصوم هستي، چون بين انسان قدسي - كه معرفت او با حضور قلب حاصل مي شود- و بقيه انسان ها فرق نگذاشتي.[2] حال با همان معرفتي كه در سقيفه مطرح است و موجب خانه نشين شدن اهل البيت(علیهم السلام) شد، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را نمي توان  فهميد، و به واقع اين طور نيست كه شيعه توانسته باشد در شرايطي كه فرهنگ اهل البيت(علیهم السلام) گفتمان جهان اسلام نبوده و امامان شيعه در انزوا بوده اند به راحتي در فضا و فرهنگ اهل البيت(علیهم السلام) قرار گرفته باشد، بلكه نهايت تلاش را نموده كه آن فكر و فرهنگ به فراموشي سپرده نشود و شايد بتوان گفت در حال حاضر بحمدلله شرايط بازخواني هر چه بيشتر و رجوع به آن فرهنگ فراهم شده است.

----------------------------------------------

[1] - «بحار الانوار»، ج45 ص59 - «منتهي الآمال»، ص404.

[2] - برای بررسی بيشتر به نوشتار »چه شد که کار به قتل حسين(علیه السلام) کشيده شد« از همين نویسنده مراجعه فرماييد.

Share