حرمت خودکشی، علل و عواقب آن

اکبر اسدعلیزاده؛

یكی از ناهنجاریهای اجتماعی كه در طول تاریخ دامنگیر جامعه بشری، بخصوص جهان غرب بوده، مسئله خودكشی است. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، سالانه بیش از پنج میلیون نفر در جهان اقدام به خودكشی می كنند كه تقریبا پانصد هزار مورد آن منجر به مرگ می شود. هرچند طبق آمار، خودكشی در ایران به مراتب نسبت به سایر كشورهای جهان كمتر است، و در میان 49 كشور، رتبه چهل و سوم را در مورد نرخ خودكشی به خود اختصاص داده است؛ اما متأسفانه در سالهای اخیر این آمار رو به افزایش نهاده است به حدی كه بطور متوسط سالانه 3216 نفر اقدام به این عمل پلید و حرام می كنند كه به طور تقریبی در سال، از هر صد هزار نفر، شش نفر اقدام به خودكشی می كنند، و 62 درصد از كسانی كه دست به چنین كاری می زنند می میرند.(1)
حال این سؤال مطرح است كه:
از نظر اسلام خودكشی چه حكمی دارد؟ و علل و عواقب آن چیست؟
در پاسخ به این پرسش ابتدا لازم است به این نكته اشاره كنیم كه: حیات آدمی اولین و عظیم ترین نعمتی است كه خداوند آن را برای رسیدن به تكامل و صعود به قلّه های رفیع و عالی معنوی به انسان عطا فرموده است. ازاین رو نه تنها دیگران نمی توانند صدمه ای به این نعمت الهی وارد سازند، بلكه خود شخص نیز به هیچ عنوان حق ندارد آن را از بین ببرد و بر وی واجب است پیوسته از جان خویش پاسداری و محافظت كند. مالك اصلی انسان خداوند متعال است و نفس انسانی امانت الهی است؛ از این رو باید از این امانت خوب محافظت كرد و از بین بردن آن خیانت در امانت الهی است.
البته فقط در راه خدا می توان جان خویش را فدا نمود. چون حفظ دین الهی و ارزشهای والای دینی ـ كه همان راه خداوند است ـ از جان انسان بالاتر، ارزشمندتر و مهمتر است. لذا سید و سالار شهیدان و سرور آزادگان حضرت امام حسین علیه السلام و دیگر شهدای راه خدا، جان خویش را تقدیم نمودند.
در حقیقت این خود یكی از راههای رسیدن به كمال، بلكه بهترین و عالی ترین آن است.

حرمت خودكشی در اسلام

خودكشی در فرهنگ اسلامی به معنای عقب نشینی از نیل به غایت كمال و سقوط به وادی حسرت و ناكامی است.
بدین جهت این عمل از نظر اسلام حرام و محكوم است. چنانكه در قرآن كریم می فرماید: «وَلا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إنَّ اللّه َ كانَ بِكُمْ رَحیما، وَمَنْ یفْعَلْ ذلك عُدْوانا وَظُلْما فَسَوْفَ نُصْلیهِ نارا»؛(2) «و خودكشی نكنید! خداوند نسبت به شما مهربان است. و هر كس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد، به زودی او را در آتشی وارد خواهیم كرد.»
كلمه «لاتَقْتُلُوا» صیغه نهی است و دلالت بر وجوب ترك عمل دارد.
روایات متعددی نیز درباره مذمت خودكشی وارد شده است. در این روایات، صاحبان این عمل اهل جهنم قلمداد شده و بهشت برای آنها حرام شمرده شده است. در ذیل به چند نمونه از روایات اشاره می كنیم:
1. أبی ولاّد می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم كه فرمود: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّدا فَهُوَ فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فیها؛ (3) هر كس عمدا خودكشی بكند، همیشه در آتش دوزخ خواهد بود. »
2. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِشَی ءٍ مِنَ الدُّنیا عُذِّبَ بِهِ یوْمَ الْقِیامةِ؛ (4) كسی كه بوسیله چیزی از دنیا خودكشی كند، در روز قیامت بوسیله همان چیز عذاب خواهد شد. »
و در روایت دیگر می فرماید: «الذی یخْنُقُ نَفْسَهُ یخْنُقُها فِی النّارِ، وَالّذی یطْعَنُها فی النار؛ (5) كسی كه خودش را خفه كند، خویشتن را در آتش (دوزخ) خفه كرده است و كسی كه به خودش نیزه زند، در آتش باشد.»
و نیز فرمود: «كان فیمن قبْلَكُمْ رَجُلٌ بِهِ جرحٌ فَجَزَعَ فَأَخَذَ سِكّینا فَخَزَّ بِها یدَهُ فَمارَقَأَ الدَّمُ حَتّی ماتَ، فَقال اللّه ُ: بادَرَنی عَبدی بِنَفْسِهِ؟!... قد حَرَّمتُ عَلَیه الجَنَّةَ؛ (6) میان انسانهای پیش از شما، مردی جراحتی برداشت و از شدّت بی تابی كاردی برداشت و با آن دستش را قطع كرد و از شدّت خونریزی مُرد، پس خداوند فرمود: بنده ام، در گرفتن جان خود بر من پیشی گرفت... هر آینه بهشت را بر او حرام كردم.»
3. امام باقر علیه السلام فرمود: «إنَّ المُؤْمِنَ یبْتَلی بِكُلِّ بَلِیةٍ وَیمُوتُ بِكُلِّ میتَةٍ إلاّ أَنَّهُ لایقْتُلُ نَفْسَهُ؛ (7) مؤمن ممكن است به هر بلائی مبتلا شود و به هر نوع مرگ بمیرد، امّا خودكشی نمی كند.»
4. عمرو بن عبید بصری می گوید: «در یكی از جلسات امام صادق علیه السلام شركت نمودم، پس از ورود و عرض ادب، شروع به خواندن این آیه نمودم كه: «والَّذینَ یجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الاثْمِ»؛ (8) «آنانكه از گناهان كبیره پرهیز می كنند. » بعداز خواندن این آیه لحظه ای سكوت كردم. امام صادق علیه السلام فرمود: عمرو چرا سكوت كردی؟ عرض كردم: ای پسر رسول خدا! گناهان كبیره را برایم مشخص كنید. حضرت فرمود: ای عمرو! بزرگترین گناهان چند قسم است:
الف. شریك قائل شدن برای خداوند؛
ب. ناامیدی از خداوند متعال؛
ج. عاق والدین؛
د. كشتن نفسی كه خداوند آن را حرام كرده است.(9)
در این روایت «نفس» مطلق است؛ هم شامل خودكشی و هم كشتن دیگران می گردد.
از مجموع آیات و روایات گذشته استفاده می شود كه خودكشی از نظر اسلام از گناهان كبیره محسوب می شود، انجام آن حرام می باشد، و مرتكبین آن اهل دوزخ اند. حتی برخی از گروههای اهل سنت مانند حنبلیها كسی را كه خودكشی می كند كافر دانسته و نماز میت را برای او واجب نمی دانند. (10) آنها در این باره به این حدیث استدلال می كنند كه: «إنَّ رَجُلاً قَتَلَ نَفْسَهُ بِمَشاقِصٍ، فَقالَ رَسُول اللّه صلی الله علیه و آله : اَمّا أَنَا فَلا أُصَلِّی عَلَیهِ؛ (11) مردی با نیزه خودكشی كرد و رسول خدا فرمود: من بر این شخص نماز نمی خوانم.»

علل خودكشی

در منابع دینی و تجربی علل و عوامل بسیاری در سطوح مختلف فردی، اجتماعی و خانوادگی، برای خودكشی مطرح شده است، تا آنجا كه نزدیك به 50 علت و انگیزه برای ارتكاب این عمل برشمرده اند. برخی از این علتها عبارت است از: احساس پوچی، اعتیاد، شهوت رانی و عشق بازی، زنا، شرابخواری، قماربازی، بی صبری در برابر مشكلات زندگی و بلاها، غرور، حسادت، خیانت، خشم و غضب و لجاجت، ترس از كیفر، ارتكاب جرم، ندامت و سرزنش وجدان، خیانت همسر یا معشوقه به شوهر، ازدواج اجباری، اختلافهای خانوادگی، بارداری نامشروع، دلتنگیهای خانوادگی، ورشكستگی مالی و روحی، عشق به پول و ثروت (دنیاپرستی و دنیاطلبی) ، فقر مالی، عدم اعتماد به نفس در مبارزه با مشكلات، انتقام جویی، حب مقام، بیماریهای صعب العلاج و غیرقابل تحمل، علیلی و ناتوانی، بیماریهای روانی مانند افسردگی و جنون ادواری، طلاق و شكست در زندگی و عدم موفقیت در تشكیل خانواده، اختلالات روانی و شخصیتی والدین و تأثیر آن بر فرزندان، اعتیاد یكی از والدین یا هر دو، بدآموزیهای وسایل ارتباط جمعی، فقر فرهنگی و معنوی و اخلاقی، یأس و ناامیدی نسبت به آینده، شهر نشینی و اضطرابهای ناشی از آن، افزایش انحرافات اجتماعی، بی عدالتیهای اجتماعی و شكاف طبقاتی، بیزاری از زندگی، مشكلات خانوادگی و....(12)
با دقت نظر می توان تمام این علل را در چهار علت اساسی زیر خلاصه كرد:

1. ضعف ایمان و اعتقاد دینی

علتهایی چون احساس پوچی، یأس و ناامیدی نسبت به آینده و بن بست فكری، بی صبری و امثال اینها، ناشی از ضعف اعتقاد و نداشتن شناخت كافی از خداوند متعال و عدم شناخت جایگاه انسان و فلسفه آفرینش اوست. اگر كسی ایمان عمیق و اعتقاد جازم به خداوند داشته باشد، و بداند كه خدا جهان هستی و بخصوص انسان را كه اشرف مخلوقات این عالم است، هدفمند و غایتمند آفریده، هیچ گاه احساس پوچی و یأس و ناامیدی بر زندگی وی سایه نمی افكند. و اگر به قدرت مطلقه خداوند باور داشته باشد و بداند كه همه چیز در برابر قدرت او ناتوان و هیچ است، در هنگام بروز مشكلات به خدا تكیه می كند، و با توكل به خداوند(13) و دعا به درگاه باری تعالی (14) و با یاد و نام او كه آرامبخش دلهاست(15)، می تواند مشكلات را یكی پس از دیگری پشت سر بگذارد و موجبات آرامش روحی و قوت قلب و عزت نفس را فراهم سازد. باید توجه داشت كه انسان واقعا عاجز از دانستن فلسفه پیش آمدها و ناملایمات زندگی است؛ چرا كه علم انسان در برابر این كارها خیلی ناچیز و كم است.(16) خیلی از كارها به نظر انسان خوب است و از آنها احساس خوشحالی می كند، ولی نمی داند كه آن اعمال به ضرر اوست، یا بالعكس، از برخی چیزها ناراحت و غمگین می شود و احساس بدی نسبت به آنها دارد و آن را شر و بدبختی می داند، در حالی كه ممكن است همانها خیر و صلاحش باشند.(17) طبق بیان امام امیرالمؤمنین علیه السلام خداوند كارها را مطابق مقتضای مصالح جاری می كند، نه بر طبق میل و رضایت انسان.(18)
در واقع نیكیها و بدیهای زندگی و خیر و شرّی كه انسان در زندگی خود با آنها مواجه می شود، امتحان الهی یا كفاره گناهان است.(19) بنابراین لازم است انسان در برابر مصیبتها و مشكلات صبور باشد.(20) در غیر این صورت منجر به كفر، جنون یا خودكشی می گردد.

2. ضعف معنویت و اخلاق دینی

بسیاری از عوامل خودكشی مانند: حسادت، كینه توزی، لجاجت، خشم و غضب، خیانت، غرور، زنا، شرابخواری، قماربازی، حب مقام، انتقام جویی، بارداری نامشروع، ازدواجهای اجباری و امثال اینها ناشی از ضعف معنویت و رعایت نكردن مسائل اخلاقی و دینی است. در فرهنگ اسلامی طبق بیان آیات و روایات تمام اعمال انسان بخصوص گناهان كبیره دارای آثار و پیامدهایی است، و به اصطلاح اثر وضعی دارد، به همین جهت در اسلام از انجام گناه و كارهای خلاف اخلاق به شدت نهی شده است.

3. توجه بیش از حد به خواسته های حیوانی

شهوت رانی افراطی و عشق بازی نامشروع، عشق به مال و ثروت(دنیاطلبی و دنیادوستی) و... خواسته های حیوانی هستند و از عوامل خودكشی می باشند.

4. عوارض طبیعی

مانند جنون و اختلالات روانی، ترس از كیفر، بیماریهای صعب العلاج، نقیصه هایی در ساختمان جمجمه، ضایعات قلبی و كبدی، صرع و... .

آثار و عواقب خودكشی

خودكشی به سان ناهنجاریهای دیگر جامعه، دارای عواقب و پیامدهای سخت فردی و اجتماعی است. كسانی كه خودكشی می كنند، اگر عمل آنها باعث مرگشان شود، هرچند ممكن است ظاهرا از رنج و درد و مشكلات دنیا آزاد شوند، امّا بنا به اعتقادات دینی به عذابهای سخت و دردناك گرفتار می گردند؛ و از زمره كسانی می شوند كه بطور دائم در آتش بسیار سخت جهنم می سوزند. علاوه بر روایات گذشته در بحث حرمت خودكشی، روایات فراوان دیگری نیز درباره آثار شوم این عمل وارد شده است كه در این بخش به برخی از آنها اشاره می كنیم:
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِحَدیدَةٍ فَحَدیدَته فی یده یجاءُ بِها فی بَطْنِه فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فیها مُخَلّدا أبدا، ومَنْ شَرِبَ سَمّا وَقَتَلَ نَفْسَهُ، فَسَمُّهُ فی یدِهِ یتَحَسّاهُ فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فیها أبَدا، وَمَنَ تَرَدّی مِنْ جَبَلٍ، فَقَتَلَ نَفْسَهُ فهو یتردّی فی نار جهنّم خالدا فیها مُخلّدا أبَدا؛ (21) كسی كه بوسیله آهن خودكشی كند پس آهن پاره بدست كه (قسمتی از آن) به شكمش فرو رفته آورده می شود، و وارد آتش جهنم می گردد. ودر آن بطور أبد و همیشگی خواهد سوخت، و كسی كه با خوردن سمّ خودكشی كند، پس سمّ در دست به آتش جهنم انداخته می شود و در آن بطور دائم خواهد سوخت، و كسی كه خود را با پرت كردن از كوه به قتل برساند، پس به آتش جهنم پرت می شود و در آن تا أبد خواهد ماند.»
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در روایت دیگری می فرماید: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِسَمٍّ، عُذِّبَ بِهِ؛(22) كسی كه با خوردن سم خودكشی كند، با همان سمّ معذّب خواهد شد.»
و نیز می فرماید: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِشَی ءٍ أو ذبِحَ، ذَبَحَهُ اللّه ُ بِهِ فی نارِ جَهَنَّمَ؛(23) كسی كه با چیزی یا ذبح خود، خودكشی كند، خداوند بوسیله همان چیز او را در آتش جهنم ذبح خواهد كرد.»
ابوسعید خدری می گوید: ما در جنگها و غزوات به صورت كاروانهای نوزده نفری بیرون می رفتیم و كارها را در میان خود تقسیم می كردیم. یكی در چادر می ماند، یكی برای یارانش كار می كرد؛ غذایشان را درست می نمود و شترانشان را آب می داد. عده ای هم پیش پیامبر صلی الله علیه و آله می رفتند. اتفاقا در كاروان ما مردی بودكه كار سه نفر را انجام می داد؛ هم هیزم جمع می كرد، هم آب می آورد و هم غذا پخت می كرد. این موضوع، به عرض پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله رسید. حضرت فرمودند: «ذلكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ النّارِ؛ او اهل دوزخ است. » ما تعجب كردیم. وقتی كه با دشمن روبرو شدیم و به جنگ پرداختیم، آن مرد مجروح شد، تیری برداشت و خودش را با آن كشت. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «گواهی می دهم كه من رسول خدا و بنده او هستم.»(24)
از این روایت بدست می آید كه یكی از آثار بسیار سنگین و خسارت بار خودكشی، از بین رفتن اعمال نیك انسان است. جهاد در راه خدا، آن هم در ركاب رسول خدا صلی الله علیه و آله، ثواب بی حد و حصری دارد، امّا خودكشی آن مرد باعث شد كه آن همه ثواب محو شود و او اهل دوزخ گردد.
یكی دیگر از پیامدهای خودكشی این است كه باعث سرافكندگی و شرمندگی خانواده ها در جامعه و در میان اقوام می گردد، و چه بسا سبب اختلاف و زد و خورد، طلاق و از هم پاشیده شدن خانواده ها و حتی ممكن است به قتل و خودكشی دیگری منجر شود.
از آثار دیگر خودكشی این است كه این عمل باعث افزایش ناهنجاریها و انحرافات جامعه می شود. هر قدر خودكشی بیشتر شود، نابسامانیهای اجتماعی نیز بیشتر می گردد. خودكشی جوانان باعث از بین رفتن سرمایه های انسانی جامعه است. و خودكشی پدر و مادر سبب افزایش تعداد افراد بی سرپرست در جامعه بوده، در نتیجه موجب بالارفتن نرخ انحرافها و بزهكاریها در جامعه می گردد.

 

پاورقــــــــــــــــــــی :

----------------------------------
1. ر. ك: مجله كتاب زنان، سال پنجم، شماره 19، 1382، ص71.
2. نساء/29 و 30.
3. شیخ أبی یعقوب كلینی، الفروع من الكافی، الطبعة الثالثه، دارالكتب الاسلامیه، تهران، 1367 ه، ج7، ص45، باب من لاتجوز وصیته من البالغین، ح1؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، الطبعة الثانیه، جامعة المدرسین، 1404 ه، ج3، ص571، ح4953.
4. عبداللّه بن بهرام دارمی (م 255 ه) ، سنن الدارمی، الطبعة الاعتدال، دمشق، ج2، ص192، باب التشدید علی من قتل نفسه؛ متقی هندی، كنز العمال، الطبعة الخامسة، مؤسسة الرسول، بیروت، 1405 ه، ج15، ص36، ح 39965.
5. كنز العمال، ج15، ح 39961، ص35.
6. الترغیب و الترهیب، الطبعة الثالثة، داراحیاء التراث، بیروت، 1388 ه، ج3، ص301، ح4. در روایتی نقل شده كه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «وَأنّ مَنْ قَتَلَ نَفْسه بِشَی ءٍ عُذِّبَ فی النّارِ وأَنَّهُ لا یدْخُلُ الجَنّة إلاّ نَفْسُ مُسْلِمَةٍ؛ همانا كسی كه بوسیله چیزی خودش را بكشد، در آتش دوزخ معذب شود و در بهشت كسی جز مسلمان وارد نمی شود. » از فحوای این روایت استفاده می شود كه كسی كه خودكشی می كند مسلمان نیست. صحیح مسلم بشرح النووی (م 676 ه) ، المجلدات 18، الطبعه الثانیه، دارالكتاب العربی، بیروت، 1407 ه، ج2، ص118.
7. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، الطبعه الثانیه، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، 1414 ه، ج29، ص240، باب تحریم قتل الانسان نفسه، ح 3.
8. شوری/37.
9. من لا یحضره الفقیه، ج3، ص373، ح4932.
10. ر. ك: المغنی، عبداللّه بن قدامه، تحقیق جماعة من العلماء (المجلدات ـ 12) ، دارالكتاب العربی، بیروت، ج2، ص418؛ المجموع فی شرح المهذب، محیی الدین بن نووی (المجلدات ـ 20) ، دارالفكر، بیروت، ج5، ص268.
11. أحمد بن شعیب نسائی، سنن النسائی (المجلدات ـ 8) ، الطبعة الاولی، دارالفكر، بیروت، 1348 ه، ج4، 66.
12. ر. ك: مبانی جرم شناسی، مهدی كی نیا، چاپ پنجم، دانشگاه تهران، 1376، ج1، ص440 ـ 450؛ انحراف اجتماعی، انگیزه ها و علل خودكشی، منوچهر محسنی، تهران، نشر مروی، 1366؛ خودكشی، پیدایش، علل و درمان، پیرمورن، برگردان: مازیار سهند، تهران، رسام 1366؛ مراحل اساسی اندیشه در جامعه شناسی، ریمون آرون، برگردان: باقر پرهام، چاپ دوم، 1375، آموزش انقلاب اسلامی، ص365 ـ 373.
13. «مَنْ یتَوَكَّلْ عَلَی اللّه ِ فَهُوَ حَسْبُهُ... » ؛ «هر كس بر خدا توكل كند، او برای وی بس است.»
14. «أدْعوُنی أسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ «مرا بخوانید تا شما را اجابت كنم. » (غافر/60) .
15. «الذین ءامنوُا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللّه ِ أَلا بِذِكْرِاللّه ِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ «همان كسانی كه ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرام می گیرد، آگاه باش كه با یاد خدا دلها آرام می گیرد. » (رعد/28).
16. «وَما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إلاّ قَلیلاً»؛ «از دانش جز اندكی به شما داده نشده است. » (اسراء/85) مفهوم آیه این است كه مبادا با این دانش محدود و ناچیز خود، بخواهید درباره همه چیز و همه ناگواریهای زندگی قضاوت كنید. چون در امور الهی اسراری است كه شما با این علم اندك نمی توانید به فلسفه آن دست یابید.
17. «عسی أن تَكْرَهُوا شَیئا وَهُوَ خَیرٌ لَكُمْ وَعَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیئا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللّه ُ یعْلَمُ وَأنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»؛ «چه بسا از چیزی اكراه داشته باشید در حالی كه خیر شما در آن است یا چیزی را دوست بدارید، در حالی كه بدی شما در آن است و خدا می داند و شما نمی دانید. » (بقره/216) و در آیه دیگر می فرماید: «فَعَسی أَنْ تَكْرَهُوا شَیئا وَیجْعَلَ اللّه ُ فِیه خَیرا كَثیرا»؛ «چه بسا از چیزی كراهت دارید و خداوند در آن نیكی فراوان قرار داده است. » یعنی محدودیت علم شما در بسیاری از موارد مانع تشخیص خیر و شر است، بنابراین نمی توان تنها به ظاهر حوادث نگاه كرد و قضاوت نمود.
18. امام امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «إنّ اللّه َ سُبْحانَهُ یجری الاْءُمورَ عَلی ما یقْتَضیهِ لا عَلی ما تَرْتَضیهِ. » (غرر الحكم و دررالكلم، فصل 9، ح56.)
19. «وَ نَبْلُوَكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیرِ»؛ «و شما را با بدیها و خوبیها آزمایش می كنیم. » (انبیاء/35).
20. «الذین إذا أصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إنّا للّه ِ وإنّا إلَیهِ راجِعُونَ»؛ «كسانی كه هرگاه مصیبتی بر ایشان می رسد، می گویند: ما از آن خداییم و به سوی او باز می گردیم. » (بقره/156).
21. صحیح مسلم، مسلم بن حجاج نیشابوری (م 261 ه) ، دارالفكر، بیروت، ج1، ص72؛ المحلّی، ابن حزم آندلسی (م 456 ه) ، تحقیق أحمد محمدشاكر، دارالفكر، بیروت (المجلدات 11) ، ج11، ص28؛ نیل الاوطار من احادیث سید الاخیار، محمد بن علی بن محمد شوكانی (م 1255 ه)، دارالجیل، بیروت (المجلدات 9) ، ج 7، ص198.
22. المعجم الكبیر، سلیمان بن أحمد بن أیوب طبرانی (م 360 ه) ، تحقیق حمدی عبدالمجید اسلفی، (المجلدات 25) ، الطبعة الثانیة، داراحیاء التراث العربی، القاهرة، ج 2، ص72.
23. المسند، أحمد بن حنبل (م 241 ه) ، دارالصادر، بیروت، (المجلدات 6) ، ج4، ص34.
24. الخرائج والجوارح، قطب الدین راوندی (م 573 ه) ، الطبعة الاولی، مؤسسة الامام المهدی (عج) ، 1409 ه، ج1، ص61، ح104.
---------------------------------
منبع: مبلغان  مهر و آبان 1383، شماره 59.

Share