افزودن دیدگاه جدید

سلام وعرض ادب و احترام خدمت عوامل این برنامه:((به عقیده من به قدری که ذکر،یا شنیدن صوت دعا،مناجات ها،به خصوص سوره های قرآن،حتی یک آیه باشد، قدرتی که در شنیدن صوت زیبای قرآن و معانی آن است، به جرات می توان گفت تأثیر بسیار عمیقی در فطرت انسان به وجود می‌آید،که انسانی مثل من که پس ازچهل سال عمر آن هم به خاطر اتفاقاتی که برای من در زندگی شخصی رخ داد،و با نهایت درماندگی،بيچاره بودن،عاجز،پس از یک سال در تنهایی بودن، بدون زن و دخترم با وجود اینکه،هنوز در تنهایی هستم در محله ای که بیش از 100 خانواده از بستگان درجه یک من هستند، اما الان بیست ماه داخل خانه پس از حادثه تصادف ماشين،و به خاطر جراحات وارده به جسم من،زمین گیر شدم،همه من را رها کردند،شخصی که در طایفه فامیل زبانزد بستگان و اهل محل بودم،اما پس از ١٣ سال زندگی،درست زمانی که نیاز شدید به مراقبت پزشکی و روحی و روانی دارید،همسر من آن چهره خود را نشان داد،در کمال تعجب در اوایل ماه مهر 1400 در شبی مثل الان که دارد باران می آید، رفت، که تا چند کوچه بالاتر منزل مادرزنم،است رفت که تا خانه مادرش که کمک بیاورد،تا من را به بیمارستان برساند، از شدت درد مهره های کمرو پاهام که شکسته بود اما مسئولان محترم مربوطه به چه قیمتی با جان انسان ها بازی می‌کنند،((مخاطبان محترم، ماشینی که 32متر فقط معلق زدم، که به خداوند سوگند،یاد میکنم دو مرتبه صدای تَق تَق کمرم را شنیدم،به پرستاران بیمارستان مربوطه آن روز واقعه میگفتم درد دارم،به فریاد من برسید،اما هيچ توجه ای ندلشتند،و بعد پزشکانی که عضو نهاد پزشکی قانونی هستند، عکس ام، ار،آی، رنگی با دستگاه‌های پیشرفته، شکستگی دو مهره را داخل عکس ندیدن، برای من جای سوال است چطور شد که من را سه پزشک از سه شهر مختلف من را چک کردند، اما شدت جراحات را ندیده اند!(این امر باعث شد زمین ک
گیر بشوم، تا هفته گذشته درد شدید می‌گیرد،نزد فوق تخصص ارتوپدی،از پزشکان شناخته شده ملت هستند،که گفتند زمان تصادف دو مهره شکسته اما استخوان مهره ها خوب جوش نگرفته و مفصل زانو چپ باید با عمل جراحی مفصل تعویض کنند که،یک آزمایش برای من دستور دادند،بگیرم، تا به طور دقیق تشخيص عمل جراحی زانو، لگَن پای چپ، و خود کمر،)((این مطالب را عنوان کردم تا بگویم، در خانه کتاب قرآن بود،برای اولین بار وقتی کتاب را گرفتم،یک احساس واقعی که غیرقابل توصیف است،فقط در زیر سایه قرآن،هنوز نَفَس میکشم،دکتر ها میگفتند تو چطور هنوز زنده هستی،دکتر مات و مبهوت برای من اظهار همدردی کردند،که یکی از صفات یک انسان مسلمان، شیعه،صاحبان دین اسلام هستیم،((اما دیگر از صفات واقعی یک انسان مسلمان، خبری نیست،هرکه در یک مقام مسئول دولتی است، هر کدام خودشان را استغفرالله خود را بنده خدا نه بلکه خود خدا خود را میدانند،:::::انسان ها خیلی دور شدند،نه رحمی، نه عدلی، نه دستگیری،نه برادر با برادر،،،نه خواهر با برادر، نه احترامی، نه محبتی،((آنوقت روز جمعه دعای فرج میخوانند، این وضع که من در راهرو های دولتی، غیردولتی، به خصوص در عدالت، خیلی، خیلی، خیلی، رای صادر می‌کنند، یعنی واقعیت عینی را کتمان میکنند، و شخص مظلوم را که پول و قدرت و پارتی ندارد،قربانی ظالم میکنند،((اگر هر انسانی فقط یکبار عميق قلبی قرآن را بخواند و معانی آنها را درک کُند،از گمراهی به راه راست هدایت میشود،((خدایا فقط خودت، نه بنده های بیخودت))خدایا کمکم کُن،خداوندا به جز تو کسی را ندارم،به فریادم برِس، آمین