راه رسیدن به معارف قرآن

قرآن

اثبات معجزه به معناى نفى علت در پدیده هاى معجزه آسا نیست؛ بلکه به معناى اثبات علیتى است وراى علتهایى که عموم مردم نمى شناسند یعنى علت هاى ماورایى و خارق العاده؛ نه نفى علت، بنابراین اصل علیت به عنوان...

قرآن

در عرف علت را به علت غایى اطلاق مى کنند مى گویند علت این که این کار را انجام دادى چه بود، یعنى انگیزه تو چه بود؟ هدف تو از این کار چه بود؟ و در اصطلاح معقول و فلسفه علت معنایى خیلى وسیع تر از این دارد در خود فلسفه هم علت دو تا اصطلاح دارد و چند...

تلاش پیامبران بر این است که یک مقدارى چشمتان را باز کنید و پشت این پرده را هم ببینید. پشت این دیوار را هم تماشا کنید و فکر نکنید همین است، در همین سطح طبیعت محصور مى شود. فوق اینها عوامل و عوالمى است نیروهایى است که...

نصاب توحيد

تأکید قرآن اینست که رابطه طبیعت با خدا را درک کنید از شناخت طبیعت به شناخت خدا برسید، مى خواهد بر این تأکید کند، بهر حال آیات زیادى داریم که پدیده هاى مختلف طبیعى را ذکر مى کند و مى فرماید خداست که...

خداشناسی

يعنى حقيقت ذات الهى با عقل قابل شناختن نيست نه مفاهيم صفات. اصولاً کار عقل، درک مفهوم است. عقل يعنى آن قوه اى که مفاهيم کلى را درک مى کند. مصداق را يا بايد به تجربه حسى يافت يا با تجربه درونى که به اصطلاح ما همان علم...

تهلیل

ربّ کسى است که مربوب خودش را به دست خودش پرورش مى دهد و به طور مستقل اداره مى کند، اگر چنین چیزى بود ـ این عالم متلاشى مى شد پس چون مى بینیم که این نظام واحد برقرار است و فسادى در این عالم پدید نمى...

تهلیل

البته سردمدار وهابيت معتقد است که شفاعت براى پيامبر اکرم در روز قيامت هست، اما شفاعت ديگران، از جمله ائمه شيعه سلام الله عليهم مخصوصاً اگر گسترش پيدا کند بطورى که شامل امور دنيوى هم بشود اين ها را...

نصاب توحيد

توحید، یعنى یگانه شمردن خدا به عنوان یک اصل اسلامى، یگانه شمردن در امور و شؤون زیادى است 1ـ در وجوب وجود یعنى واجب الوجود بودن منحصر به «الله»؛ است 2 ـ در خالقیت 3 ـ در ربوبیت تکوینى؛ یعنى کارگردانى...

نصاب توحيد

در بينش اسلامى اشياء رو به وحدت مى روند؛ اضداد بايد وحدت پيدا کنند؛ توحيد را اين جورى معنا کرده اند، چنان که ساير اصول را هم معانى از اين قبيل برايش تراشيده بودند که بعضى هايش به قول عربها:...

سلوک الی الله

حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) براى اهل ذكر و كسانى كه زندگيشان را با ياد خدا مى گذرانند و با ياد او مى زيند اوصافى را ذكر مى فرمايد از جمله مى گويد: فَناجهم فى سوهم؛ خدا در باطن و درونشان با آنها...