سید محمد حسین بهجت تبریزی

رفتی و در دل هنوزم حسرت دیدار باقی / شاعر : شهریار

رفتی و در دل هنوزم حسرت دیدار باقی
حسرت عهد و وداعم با دل و دلدار باقی

در دیاری که در او نیست کسی یار کسی / شاعر : شهریار

در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی

اگر بلاکش بیداد را به داد رسی / شاعر : شهریار

اگر بلاکش بیداد را به داد رسی
خدا کند که به سر منزل مراد رسی

دل و جانیکه دربردم من از ترکان قفقازی / شاعر : شهریار

دل و جانیکه دربردم من از ترکان قفقازی

دستی که گاه خنده بآن خال می بری / شاعر : شهریار

دستی که گاه خنده بآن خال می بری
ای شوخ سنگدل دلم از حال می بری

ز دریچه های چشمم نظری به ماه داری / شاعر : شهریار

ز دریچه های چشمم نظری به ماه داری

ای پریچهره که آهنگ کلیسا داری / شاعر : شهریار

ای پریچهره که آهنگ کلیسا داری
سینه مریم و سیمای مسیحا داری

زلف او برده قرار خاطر از من یادگاری / شاعر : شهریار

زلف او برده قرار خاطر از من یادگاری

فریب رهزن دیو و پری تو چون نخوری / شاعر : شهریار

فریب رهزن دیو و پری تو چون نخوری
که راه آدم و حوا زده است دیو و پری

آن کبوتر ز لب بام وفا شد سفری / شاعر : شهریار

آن کبوتر ز لب بام وفا شد سفری
ما هم از کارگه دیده نهان شد چو پری