شعر نو | ضیاءالصالحین

چهارم شخص مجهول / قیصر امین پور

باور نمی کنم که ناگهان به سادگی آب از ساحل سلام دل برکنم / قیصر امین پور

گل های کاغذی نیز با سیم خاردار در چشم ما عزیز نمی مانند / قیصر امین پور

از خوبی تو بود که من بد شدم! / قیصر امین پور

گفت: احوالت چطور است؟ / قیصر امین پور

راستی در میان این همه اگر تو چقدر بایدی! / قیصر امین پور

شنبه / قیصر امین پور

سه شنبه؛ چرا تلخ و بی حوصله؟ / قیصر امین پور

پسینگاه جمعه؛ همان لحظه های هبوط! / قیصر امین پور

صف، انتظار، صف، امضا، شماره / قیصر امین پور

فردا؟ / قیصر امین پور

درد، رنگ و بوی غنچه ی دل است / قیصر امین پور

عاقبت هجوم ناگهان عشق فتح می کند پایتخت درد را / قیصر امین پور

بوسه هایمان پوسید / قیصر امین پور

رفتار من عادی است / قیصر امین پور

نام یک نفر غریبه را در شمار نام هایتان اضافه می کنید؟ / قیصر رامین پور

ما در عصر احتمال به سر می بریم / قیصر امین پور

فصل فصل، گیسوان من سفید می شوند / قیصر امین پور

باید هوای پنجره را داشت / قیصر امین پور

درد، هنوز ادامه دارد / قیصر امین پور

این آسیاب کهنه به نوبت نیست / قیصر امین پور

نان را از هر طرف بخوانی نان است! / قیصر امین پور

بگذار عامیانه بیندیشیم! / قیصر امین پور

جنگل همیشه جنگل خواهد ماند! / قیصر امین پور

در رختخوابم یک مُشت پر دیدم / قیصر امین پور

چیزی از او به جای نمانده است جز راه ناتمام / قیصر امین پور

او سبز بود و گرم که افتاد / قیصر امین پور

بادبان را ناخدا باد است / قیصر امین پور

زندگی را باید از سر سطر نوشت! / قیصر امین پور

از چشم هر شهید یک قطره اشک شوق بگیرید / قیصر امین ور

این ابتدای سبزی او بود / قیصر امین پور

مثل رود بود، پاک و بی ریا / قیصر امین پور

مردی از شرق برخاست / قیصر امین پور

گل به راز زندگی اشاره کرده است / قیصر امین پور

در دل زمین رازی مثل درد می پیچید / قیصر امین پور

زنده ای نبود و زندگی نبود / قیصر امین پور

بازگشت بالا

موضوعات

شبکه‌ها