14 امنیت در زندگی

14 امنیت در زندگی

 

خوبیها و بدیها

انسان موجودی مرکّب از عقل و قلب و نفس و جسم است .

برای هر یک از نواحی وجود انسان خوبیها و بدیهائی وجود دارد ، همه خوبیها از جانب حق ، و تمام بدیها سرچشمه اش خود انسان است .

از جانب وجود مقدسی که در قرآن مجید به اوصافی چون رحیم ، رحمن ، رب ، ودود ، غفور ، کریم ، لطیف ، رؤوف ، باری ، مصوّر ، قدوس ، عزیز ، یاد شده جز خیر و خوبی و رحمت و برکت صادر نمی شود .

جهل و حقد و حسد و کینه و کم ظرفیتی ، و حرص و طمع ، و سستی و تنبلی ، غیر از بدی و شرّ و خسارت و زیان محصولی ندارد .

معرفت و دانش ، بصیرت و بینش ، حداقل به اندازه ای که چرخ زندگی را بگرداند ، و حیات باطنی و ظاهری را غرق نور و روشنائی کند ، و امور زن و فرزند را اداره نماید ، و دیدی صحیح نسبت به هستی و عالم وجود ، به انسان بدهد ، کسبش برای انسان از جهتی واجب عینی و از جهت دیگر واجب کفائی است .

تحصیل مسائل اصولی مانند معرفت به حق ، علم به قیامت ، شناخت نبوت و ولایت ، امری ضروری و واجب عینی است ، کسب مسائل فقهی ، و علوم مادی در حدّ نیاز واجب کفائی است .

علم ودانش ، معرفت وبینش ، لقمه لذیذ ، وخیروخوبی پرقدرتی است که حضرت حق همراه باتوفیق لازم برای رشد وکمال عقل وقوه درک انسان قرار داده است .

عقل که خودخیری ازجانب حق است ، وقتی با خیر دیگرکه توفیقومعرفت است رفاقت کند ، دریائی ازنور در باطنوجود ، بوجودمی آید که این نورانیتوصفا ، قسمتی از امنیت باطن را تأمین می کند ، واین امنیت بطور طبیعی از جانب انسان به زن و بچه سرایت می نماید ، و آنها هم در جنب انسان از نعمت آرامش باطن برخوردار می گردند ، و در نتیجه فضای زندگی به نور آرامش تا حدی منوّر می گردد .

دانش دین به اندازه ای که واجب عینی است ، و دانش فقه یعنی آگاهی به حلال و حرام ، و دانش مادی به مقداری که لازم است ، در درجه اوّل برای سرپرست خانواده ، که اداره امور زندگی به دست اوست ضروری است ، و در مرحله بعد در

سایه مرد خانه که تحقق قسمتی از زمینه های لازم به عهده اوست ، برای زن و فرزند ، تا در مملکت کوچک خانه ملّتی بامعرفت و بابینش و بابصیرت ، و آگاه و بیدار در کنار هم زندگی کنند ، و از شرّ جهل و زیان بی سوادی ، و خسارت نفهمی در امان باشند .

آری معرفت به اندازه سعه وجودیش امنیت ایجاد می کند ، و جهل و بی سوادی زیان و خسارت .

 

جهل و بی سوادی

روایات بسیار مهم اهل بیت ، جهل را مرگ معنوی ، زیانبارتر از لقمه مضر در بدن برای زندگی ، بیماری و رنج ، کشنده و لغزش آور ، و به بارآورنده بدبختی ابدی ، و فاسد کننده معاد ، و ریشه فساد در تمام امور ، و معدن شر ، و دشمن خطرناک انسان ، و علّت کفر وضلالت ، ومانع قبول موعظه ونصیحت ، وموجب افراط وتفریط می دانند .

امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرماید :

<< اَلْجَهْلُ مَوْتٌ . . . ، اَلْجَهْلُ داءٌ وَ عَیاءٌ ، اَلْجَهْلُ یُزِلُّ الْقَدَمَ ، اَلْجَهْلُ یُفْسِدُ الْمَعادَ ، اَلْجَهْلُ اَصْلُ کُلَّ شَرٍّ ، اَلْجَهْلُ مَعْدِنُ الشَّرِّ >>. [353]

از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) نشانه های جاهل را پرسیدند پاسخ داد :

<< اِنْ صَحِبْتَهُ عَنّاکَ ، وَ اِنِ اعْتَزَلْتَهُ شَتَمَکَ ، وَ اِنْ اَعْطاکَ مَنَّ عَلَیْکَ ، وَ اِنْ اَعْطَیْتَهُ کَفَّرَکَ ، وَ اِنْ اَسْرَرْتَ اِلَیْهِ خانَکَ >>. [354]
اگر با او معاشرت کنی ترا به رنج و زحمت اندازد ، اگر از او کناره گیری نمائی ترا سرزنش می کند ، اگر چیزی به تو ببخشد منت می نهد ، و اگر به او ببخشی ناسپاسی می کند ، و اگر اسرارت را نزد او بگذاری خیانت میورزد!!

خود به حساب برخیزید که اگر سرپرست خانواده دچار جهل باشد ، و از مسائل معنوی و اصولی ، و برنامه های مادی و ظاهری خالی باشد ، چه منبعی برای اضطراب و ناامنی ، و آزار و اذیت ، و رنج و عذاب ، در خانه و بیرون خواهد بود ؟

مال و ثروت ، خانه و زندگی ، زن و فرزند ، در کنار جاهل ، با خطر و زیان ، و خسارت و ناامنی روبرو هستند .

اصرار اسلام به کسب معرفت ، و تحصیل بینش و بصیرت در امور معنوی و مادی به اندازه ای که لازم است ، برای ایجاد امنیت در باطن و ظاهر است ، و به خاطر این که زن و فرزند بی گناه انسان ، در کنار انسان از آرامش برخوردار باشند ، و از جانب انسان ضربه و ضررو خسارت و زیان نبینند ، و به دنیا و آخرت آنان لطمه وارد نگردد و هیولای شقاوت چنگ به گلوی آنان نیندازد .

در آثار اسلامی آمده ، مسیح با تمام وجود در حال فرار بود ، آشنائی از او علّت فرار را پرسید ، فرمود از دست جاهل فرار می کنم .

آری با تمام وجود از دست جهل و جاهل به پیروی از نبوت ، و برای تأمین سعادت دنیا و آخرت باید فرار کرد .

جاهل با داشتن کیمیا فقیر ، و آگاه و عالم در کنار فقر ثروتمند است .

گر کیمیا دهندت بی معرفت گدائی                        ور معرفت دهندت بفروش کیمیا را

 

علم و معرفت

به فرموده قرآن مجید دانایان ، با نادانان در هیچ زمینه مساوی نیستند .

<< هل یستوی الّذین یعلمون ، و الّذین لا یعلمون >>. [355]

<< اِذا اَتی عَلَیَّ یَوْمٌ لا اَزْدادُ فیهِ عِلْماً یُقَرِّبُنی اِلَی اللّهِ تَعالی فَلا بُورِکَ لی فی طُلُوعِ الشَّمْسِ ذلِکَ الْیَوْمَ >>. [356]

و به فرموده رسول اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) روزی که بر من برسد ، و دانش و علمی که مرا به مقام قرب حق برساند به من اضافه نشود ، در آن روز دمیدن روز بر من مبارک نیست .

و نیز آن حضرت فرمود :

<< قَلْبٌ لَیْسَ فیهِ شَیْءٌ مِنَ الْحِکْمَهِ کَبَیْت خَرِب ، فَتَعَلَّمُوا وَ عَلِّمُوا وَ تَفَقَّهُوا وَ لا تَمُوتُوا جُهّالاً فَإِنَّ اللّهَ لا یُعْذِرُ عَلَی الْجَهْلِ >>. [357]
قلبی که چیزی از حکمت در آن نیست چون خانه ای خراب است ، یاد بگیرید ، و یاد بدهید ، و بفهمید ، جاهل از دنیا نروید ، همانا خداوند در قیامت جاهل را معذور نمی داند .

امیرالمؤمنین (علیه السلام) در کتاب باعظمت غررالحکم دانش و معرفت را بدین صورت وصف می کند :

علم پیروزی می آورد ، دانش سدّی در برابر آفات و حوادث است ، معرفت بالاترین بی نیازی است ، دانش چراغ عقل ، دلیلی نیکو ، برترین هدایت ، زیبائی آشکار ، بهترین انیس ، شریفترین حسب ، گمشده مؤمن ، راهبر حلم ، بامنفعت ترین گنج ، شریفترین حقیقت است .

رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در یک جمله تمام واقعیاتی که در دنیا و آخرت محصول علم و معرفت است بیان فرموده :

<< اَلْعِلْمُ رَأْسُ الْخَیْرِ کُلِّهِ >>. [358]
دانش و بینش ، بصیرت و معرفت سر تمام خوبیهاست .

علی (علیه السلام) ثروت مادی و معرفت را با هفت فرق اصولی می شناساند .

1 دانش و بینش میراث انبیاء و ثروت و مال میراث فراعنه است ، علم با انفاق کم نمی شود ، مال با خرج شدن رو به نقصان می رود ، ثروت نیاز به نگهبان دارد ، معرفت از انسان نگهبانی می کند ، دانش همراه انسان به آخرت منتقل می گردد ، ثروت در دنیا بجا می ماند ، بدست آوردن مال برای همگان میسّر است ، دانش و معرفت و نورانیت و بصیرت مخصوص مردم مؤمن است ، تمام مردم در امر دین محتاج صاحب علم و بی نیاز از صاحب ثروتند ، دانش عبور از صراط قیامت را تقویت ، و ثروت جلوی انسان را برای حساب پس دادن می گیرد . [359]

کشتی خالی در میان دریا با خطر موج گرفتگی ، شکستن ، گم شدن ، سرنگون شدن روبروست ، کشتی پر و سنگین موج شکن ، راهرو ، مطمئن و همراه با امنیت ، و در مسیر به مقصد رسیدن است .

کشتی خالی مثل انسان جاهل ، و کشتی پر مثل انسان بینا و آگاه و بصیر و بامعرفت است .

باطنی که به نور توحید منوّر است ، قلبی که به حقیقت مطمئن است ، دلی که در گرو قیامت است ، و می داند آن روز ، روز

<< فمن یعمل مثقال ذرّه خیراً یره ، و من یعمل مثقال ذرّه شراً یره >>. [360]

است ، انسانی که خود را در دنیا مسافر می داند ، و آخرت را خانه ابدی برای حیات اخروی ، آدمی که تمام نعمت های حق را امانت به حساب می آورد ، و خود را نسبت به هر نعمتی موظّف و مسئول می داند ، انسانی که زن و فرزند ، خانه و تجارتخانه ، ثروت و مال همه و همه را داده حق می بیند و خلاصه رابطه اش با تمام برنامه ها از طریق معرفت است چگونه رفتار می کند ؟

رفتارش عین حکمت ، کردارش عین نورانیت ، حرکاتش محض حقیقت ، و برخوردش با همه چیز بخصوص با زن و فرزند بر اساس صلاح و سداد و رأفت و رحمت ، و اصالت و کرامت است ، از چنین انسانی در خانه و خانواده و در خارج از خانه ، دریا دریا امنیت و آرامش می ریزد ، و همه در کنار او مطمئن و راحت و باآرامش و همراه با اعتماد زندگی می کنند ، و اسلام مرد خانه ، شوهر زن ، و پدر فرزندان را اینگونه می خواهد .

 

قلب منبع حقایق

در آثار اسلامی تعابیر عجیبی از قلب شده : حرم خدا[361] ، چشمه[362] ، امام[363] ، سلطان[364] ، ظرف[365] ، و اوصافی به قلب نسبت داده شده : سلامت ، مرض ، پاکی ، خباثت ، نرمی ، درشتی ، نورانیت ، کوری ، سرنگونی ، اقبال ، ادبار ، حیات ، مرگ ، گشادگی ، ختم ، طبع ، زیغ ، قسوت ، این تعابیر در قرآن مجید و در کتبی همچون کافی ، شافی ، بحار ، وسائل ، مستدرک ، تحف العقول ، روضه الواعظین ، محجه البیضاء ، آمده است ، و برای هر کدام از این کلمات معنائی ذکر شده .

واقعاً قلب ظرف است و ظرفی عجیب ، اگر در این ظرف ، ایمان به حق و قیامت ، پاکی ، نورانیت ، حیات ، خوف از عذاب ، خشیت ، اخلاص ، رقّت ، رأفت ، رحمت ، محبت ، عشق جای داده شود ، صاحب آن از آرامش و اطمینان و امنیت برخوردار خواهد بود ، و کلّ کسانی که با او در ارتباطند در امنیت و سلامت و راحت خواهند بود ، و اگر این ظرف جایگاه طمع ، بخل ، حرص ، حسد ، کینه ، نفاق ، کفر ، شرک ، قساوت ، بدگمانی ، و امثال این اوصاف شود ، دارنده چنین قلبی موجودی خطرناک مضرّ ، آلوده ، پلید ، ستمکار خواهد بود و احدی در کنار او امنیت نخواهد داشت . باید به جوانانی که هنوز ازدواج نکرده اند گفت : اگر قلب خود را آلوده به این صفات زشت می بینید ، در صدد اصلاح آن برآئید ، سپس ازدواج کنید ، تا دختری که با هزار آرزو از خانه و دیار خود و از آغوش پرمهر مادر و پدر خویش دست برمی دارد و به خانه شما می آید و پس از مدتی هم از شما بچه دار می شود ، تا آخر عمرش در کنار شما احساس امنیت و آرامش کند ، و بتواند بخوبی به شوهرداری ، و بچه داری مشغول باشد ، خانه ناامن ، و انسان مخرب امنیت ، جهنم و عذاب جهنم است ، و وای بر مردی که همسر و فرزندانش از دست او در امان نباشند ، و دائم به تلخی و ناراحتی بگذرانند ، و وای بر زنی که شوهر و فرزندانش از دست او در زحمت و رنج باشند ، و او بدون پروای از حق محیط خانه را تبدیل به محیط وحشت و اضطراب کند ، و وای بر فرزندانی که پدر و مادر از دست آنان راحت نیستند ، و در کنار آنان امنیت ندارند .

امیرالمؤمنین(علیه السلام) عقیده دارد ، اگر انسان قلب را به حق متصل نکند ، و آن راظرف ایمان و عشق و محبت به حق قرار ندهد ، بلاهای عجیبی به سر صاحبش می آورد ، در صورت دلگرمی به ذلت طمع دچار شود ، و اگر به هیجان طمع آلوده گردد بر اثر هجوم حرص هلاک شود ، و اگر به دلسردی گراید ، غصّه او را می کشد ، و اگر مورد غضب قرار بگیرد آتش غیظ شعلهور شود ، و اگر به خوشنودی بنشیند ، خودنگهداری را فراموش می نماید ، و اگر دچار ترس شود ، عمرش به پرهیز هدر رود ، و اگر در امنیت گشایشی یابد ، غرور وجود او را به غارت برد ، و اگر به مصیبتی دچار آید ، از خود بیخود شدن او را رسوا نماید ، و اگر مالی به دست آرد ، غنا و دارائی او را به طغیان آلوده نماید ، و اگر فقر به او حمله کند ، بلا و ناراحتی سرگرمش کند ، و اگر گرسنگی به او فشار آورد ، ضعف وی را زمین گیر کند ، و اگر در سیری افراط کند ، شکم پرستی راه نفس بر او ببندد ، که هر کمی برای چنین انسانی زیانبار و هر اضافه ای برای او فسادآور است . [366]

کلام عجیبی از

رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در رابطه با سلامت و بیماری قلب نقل شده :

<< فِی الاِْنْسانِ مُضْغَهٌ اِذا هی سَلِمَتْ وَ صَحَّتْ سَلِمَ بِها سائِرُ الْجَسَدِ ، فَاِذا سَقِمَتْ سَقِمَ بِها سائِرُ الْجَسَدِ وَ هِیَ الْقَلْبُ >>. [367]
در انسان پاره گوشتی است ، که اگر سالم و صحیح باشد ، بقیه جسم سالم ، و اگر بیمار باشد سایر اعضا و جوارح بیمار است و آن پاره گوشت جز قلب چیزی نیست .

و نیز آن حضرت فرمود :

<< اِنَّ لِلّهَ تَعالی فِی الاَْرْضِ اَوانِیَ اَلا وَ هِیَ الْقُلُوبُ ، فَاَحَبُّها اِلَی اللّهِ اَرَقُّها وَ اَصْفاها وَ اَصْلَبُها ، اَرَقُّها لِلاِْخْوانِ ، وَ اَصْفاها مِنَ الذُّنُوبِ ، وَ اَصْلَبُها فی ذاتِ اللّهِ >>. [368]
برای خداوند در زمین ظرفهائی است ، بدانید که آن ظرفها قلوب است ، محبوبترین آن قلوب ، نرمترین و صافترین و محکم ترین آنهاست ، نرمترین دل نسبت به برادران ایمانی ، صافترین آنها از گناه ، و محکم ترین قلب نسبت به حضرت حق .

از امیرالمؤمنین (علیه السلام) کلام بسیار بسیار مهمی در رابطه با سلامت قلب روایت شده :

<< لا یَسْلَمُ لَکَ قَلْبُکَ حَتّی تُحِبَّ لِلْمُؤْمِنینَ ما تُحِبُّ لِنَفْسِکَ >>. [369]
قلبت برای تو سالم نمی شود ، مگر برای مردم مؤمن دوست داشته باشی آنچه را برای خودت دوست داری .

چه راه عجیبی برای سلامت دل پیشنهاد شده ، چه سخن نورانی و حکیمانه ای از سر حلقه اولیاء و عاشقان نقل شده ؟ !

آری انسان اگر برای دیگران آنچه را برای خود می خواهد بخواهد ، دل به تدریج از تمام رذائل و آلودگیها پاک می شود ، و تبدیل به قلب سلیم می شود .

در این وقت عرصه گاه قلب از ایمان و عشق و رأفت و رحمت و کرامت و اخلاص موج می زند ، و همگان بخصوص زن و بچه در کنار انسان از خیر دنیا و آخرت بهره مند می شوند .

جوانانی که ازدواج نکرده اند اگر در قلب خود عیب و نقص می بینند ، به اصلاح آن قیام کنند ، ورنه پس از ازدواج زن و فرزند را دچار ستم می کنند ، و مردانی که ازدواج کرده اند ، اگر در فضای دل خود تیرگی رذائل را مشاهده می کنند ، به علاج آن برخیزند ، و گرنه زن و فرزند از آنان در امان نخواهند بود ، و این حقیقت را همه بدانند ، که عذاب برزخ دامنگیر آن مردمی است که زن و فرزندشان در جنب آنان به خاطر آلوده بودن به کژ خلقی و سوء عمل ، در راحت و امنیت نبودند .

عقل اگر با دانش تغذیه شود ، و قلب اگر به اخلاق الهی متخلق گردد ، نفس نورانی ، و تمام حرکات جسم عرشی و ملکوتی گشته ، و آدمی تبدیل به منبع خیر و چشمه فضیلت ، و مولّد امنیّت می شود ، در این زمینه به آیه ای از کتاب حق قرآن مجید دقت کنید :

<< الّذین آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الأمن و هم مهتدون >>. [370]
آنان که ایمان آوردند ، و ایمان خود را که حقیقتی قلبی است به ستم نیالودند ، برای آنان ایمنی است ، و هم اینان بسر منزل سعادت هدایت شده اندآری چنانکه در اول بحث گفته شد ، تمام خوبیها از خدا ، و همه زشتی ها از خود انسان است .

با روی آوردن به حق به وسیله انبیاء ، قرآن ، امامان ، عالمان ربانی ، و بکارگیری قوای ظاهری و باطنی ، می توان تمام خوبیها را کسب ، و زشتی ها را از صفحه وجود زدود .

چون خوبیها کسب شد ، وظیفه انسان است خوبیها را تا جائی که قدرت دارد به دیگران بخصوص به زن و فرزند منتقل کند ، که بی تفاوتی در این زمینه گناهی بزرگ و موجب عقاب حق است .

ائمه ما فرموده اند نه با زبان بلکه با اعمال خود برای دیگران سرمشق شوید ، که هرگاه هر کس زیبائیها و جمال باطن را در انسان ببیند ، مشتاق کسب آن می شود .

مرد خانه باید برای همسر و فرزندانش حجت خدا باشد ، مرد خانه باید در خانه اسوه حسنه باشد ، مرد خانه در خانه باید الگوی زیبائیهای معنوی و اخلاقی و عملی برای زن و فرزند باشد ، و مرد خانه اینگونه نمی شود ، مگر اینکه عقل و قلب و نفس و جسم را تا جائی که قدرت دارد از علم و اخلاق و صافی و پاکی و تقوا و درستی و عمل صالح تغذیه کند ، تا خانه اش و اهل او شعبه ای از خانه اهل بیت ، و جلوه ای از اولیاء حق شود .

اینجاست که ضرورت شرکت در مجالس مفید مذهبی ، و رفت و آمد به مساجد ، و همنشینی با فقیه در دین و عالم ربانی حسّ می شود ، که دوری از این واقعیات منشأ تشدید جهل ، و ظهور بیماریهای قلبی ، و انحرافات نفسی و عملی است .

با جلوه وحی در قرآن ، و آثار نبوت انبیاء و امامت امامان در کتابهای پرارزش و محکم ، و با بودن این همه مساجد و مجالس مذهبی ، و در اختیار بودن عالمان ربانی برای پیمودن راه خدا و طریق سلامت ، و رسیدن به کمالات و تحصیل خیر دنیا و آخرت ، برای احدی در پیشگاه خدا ، در دنیا و برزخ و محشر عذر و حجّتی نخواهد بود .

 

عذاب در عرصه گاه قیامت

آتش فردا ، افروخته شده جهل ، و فساد قلب ، و انحرافات عملی است .

این خدای مهربان نیست که عذاب را اجباراً برای هر کس خواسته اراده کند ، این گناه و زشتی و رذائل اخلاقی است که در آخرت به صورت عذاب و آتش ظهور می کند ، و وجود گناهکار را اسیر خود می نماید .

اگر گناه و معصیت ، و انکار و کفر ، و عناد با حق نبود ، از عذاب برزخ و قیامت هم خبری نبود .

در دعای شریف کمیل آمده :

به طور قطع و یقین می دانم اگر حکم تو به عذاب اهل انکار و خلود معاند و دشمن در جهنم نبود ، تمام آتش را سرد و سلامت می نمودی ، و برای احدی در عذاب جا و مقام نبود ، ولی قسم یاد کردی که جهنم را از کافران ، و ناسپاسان پر کنی .

بنابراین مردم هستند که با آلوده شدن به گناه و معصیت ، برای خود عذاب فراهم می کنند ، نه خداوندی که رحمت و عفو و مغفرت و کرم است ، و برای آراسته شدن بندگانش به حسنات که نتیجه اش امنیت دنیا و آخرت است تمام وسائل لازم را فراهم آورده است .

در هر صورت مرد و زن سعی کنند با کمک ایمان و اخلاق و عمل صالح و صفا و وفا ، و راستی و درستی ، و حلم و صبر ، و حوصله و بردباری امنیت قابل قبولی در زندگی دنیا برای خود و فرزندانشان ، و ارحام و اطرافیانشان فراهم کنند ، تا به سبب این امنیت در روز قیامت هم از امنیت و آرامش برخوردار شوند ، که به فرموده رسول حق :

<< الدُّنْیا مَزْرَعَهُ الاْخِرَهِ >>.
دنیا کشتزار آخرت است .

و به فرموده حضرت باقر (علیه السلام)

<< وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقینَ >>. [371]
و هر آینه دنیا نیکو منزلی برای اهل تقوا است .

اهل تقوا از تمام برنامه های دنیا توشه آخرت می سازند ، و با دنیای خود ، آخرت خویش را آباد می کنند ، در دنیا خوش و در آخرت خوشتر هستند .

عبد اللّه ابن یعفور که از شخصیت های کم نظیر اسلامی است می گوید : به حضرت صادق (علیه السلام) عرضه داشتم ما عاشق دنیا هستیم ، حضرت فرمود با دنیا چه می کنید ، گفتم از آن برای ازدواج ، حج ، خرجی زن و بچه ، رسیدگی به برادران مؤمن ، و صدقه دادن استفاده می کنیم ، حضرت فرمود : این از دنیا نیست ، از آخرت است .

ملاحظه کنید اهل ایمان و تقوا ، تجارت و کسب و زراعت و درآمد دارند ، ازدواج می کنند ، خانه و زندگی را به نحو احسن اداره می نمایند ، به مردم رسیدگی می کنند ، به سفرهای زیارتی می روند ، صدقه می پردازند و خلاصه دنیا را در فضائی از سلامت و امنیت و ایمان و اخلاق خوش می گذرانند ، و به دنبال آن از آخرتی خوشتر و بهتر بهره مند می شوند .

ای کاش همه خانه ها دارای امنیت و سلامت بود ، ای کاش ایمان و اخلاق و عمل صالح حاکم بر خانه ها بود ، ای کاش تمام مرد و زن آراسته به حسنات و پیراسته از رذائل بودند ، تا برای احدی مشکل پیش نمی آمد ، و همگان در سایه یکدیگر به سلامت و آرامش زندگی می کردند ، و از مواهب الهی با لذت و خوشی بهره می بردند .

امام ششم (علیه السلام) مؤمن واقعی را در روایتی مهم معرفی می کند ، که در قسمتی از آن روایت فرموده :

<< النّاسُ مِنْهُ راحَهٌ وَ نَفْسُهُ مِنْهُ فی تَعَب >>. [372]
تمام مردم از مؤمن راحت ، و خود مؤمن بخاطر ایجاد این امنیت و راحتی ، در زحمت است .

 

پدران و مادران صالح

زن وشوهری که آراسته به حسنات وپیراسته از سیئات و رذائل هستند ، نسبت به هم منبع آرامش وامنیت ، وبرای فرزندان خود عامل رشد وکمال وآسایش و راحتند .

هیچ گاه نسبت به نیاز فرزندانشان ، بی تفاوت نیستند ، به وقت نیاز به محبت ، نیاز به مخارج مادی ، نیاز به تحصیل و درس ، نیاز به رفت و آمد منطقی ، نیاز به گردش و تفریح ، نیاز به ازدواج ، با کمال محبت و مهر و عاطفه ، و وقار و ادب به پاسخ گوئی برمی خیزند ، و اگر نسبت به برخی از نیازها امکان نداشته باشند ، با اخلاق وحوصله و خوش خلقی و خوشروئی عزیزان خود را قانع می کنند و فرزندان باوقار و باکرامت هم این معنا را از خانواده قبول می نمایند .

فرزندان بااندیشه و درستکار ، اگر احیاناً از جانب پدر و مادر به علّت بی توجهی آنان ، دعوت به خلاف شدند ، با کمال ادب ، و رعایت حرمت آنان ، از قبول دعوت خودداری می کنند ، و خود را در معرض خطا و اشتباه قرار نمی دهند ، چنانچه مادری در عهد رسول حق ، از مسلمان بودن فرزندش ناراضی بود ، و حتی اعتصاب غذا کرد ، ولی وقتی شنید خداوند به اسلام فرزندش راضی ، و برای نارضایتی مادر ارزش قائل نیست ، اعتصاب غذا را شکست ، و نسبت به فرزند سکوت کرد .

پدران و مادران در صورتی که رسول خدا به جنین سقط شده شما توجه می کند ، تا جائی که فرموده به جنین در کنار در بهشت گفته می شود : داخل شو ، می گوید ، نه تا پدر مادرم پیش از من داخل نشوند وارد نمی شوم[373] ، چرا شما از فرزند برومند خود ، این نعمت و احسان حق به نحو شایسته ، در جهات مادی و معنوی جانبداری نکنید ؟ اولاد داری و توجه به او ، و پاسخ به نیازهای انسانی وی تجارتی است که سود آن در دنیا و

آخرت عظیم است .

قال رسول اللّه (صلی الله علیه وآله وسلم) ( من تزوّج للّه و لصله الرحم توّجه اللّه بتاج الملک )

« وسائل چاپ آل البیت ، ج 20 ، ص 51 »

Share