حقوق همسفر در مسافرت

ابوذر کاظمیان
حقوق همسفر در مسافرت

اسلام دینی اجتماعی است؛ حتی عبادات اسلامی روح اجتماعی دارد. مثلا اساس نماز که یک عبادت مهم اسلامی است، جماعت است و نماز فردا در درجه دوم قرار دارد. لذا ضمایر نماز در کلماتی همچون«نعبد» و «نستعین» و «اهدنا» و مانند آن  بصورت جمع ذکر شده است. نماز جمعه از دیگر عبادات اسلامی است که باید بصورت جماعت برگزار گردد و اقامه ی ان بصورت فردا ممکن نیست. حج عبادت دیگر اسلامی است که در مقیاس وسیع تر و با جمعیت چند میلیونی از سراسر جهان انجام می شود.
هنگامی که عبادات اسلامی، اینگونه جنبه ی اجتماعی دارند، مسائل دیگر بطریق اولی باید دارای بعد اجتماعی قوی ای باشد.
لذا یکی دیگر از ابعاد اجتماعی در اسلام را می توان به حق هسفر اشاره کرد که اسلام برای همراه و همسفر انسان در مسافرت نیز، حقوقی را معین می کند.
حق همسفر
الف: احترام و محبت به همسفر
وَ أَمَّا حَقُّ الصَّاحِبِ فَأَنْ تَصْحَبَهُ بِالْفَضْلِ مَا وَجَدْتَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَ إِلَّا فَلَا أَقَلَّ مِنَ الْإِنْصَافِ وَ أَنْ تُکْرِمَهُ کَمَا یُکْرِمُکَ وَ تَحْفَظَهُ کَمَا یَحْفَظُکَ وَ لَا یَسْبِقَکَ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ إِلَى مَکْرُمَةٍ فَإِنْ سَبَقَکَ کَافَأْتَهُ وَ لَا تُقَصِّرَ بِهِ عَمَّا یَسْتَحِقُّ مِنَ الْمَوَدَّةِ تُلْزِمُ نَفْسَک‏ نَصِیحَتَهُ وَ حِیَاطَتَهُ وَ مُعَاضَدَتَهُ عَلَى طَاعَةِ رَبِّهِ وَ مَعُونَتَهُ عَلَى نَفْسِهِ فِیمَا لَا یَهُمُّ بِهِ مِنْ مَعْصِیَةِ رَبِّهِ ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِ رَحْمَةً وَ لَا تَکُونُ عَلَیْهِ عَذَاباً وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ‏. [2] حق همراه (همسفر و رفیق راه) این است که اگر بتوانى در احسان و محبت از او فزونتر باش و گرنه لااقل با او برابر باش، چنان که احترامت کند، احترامش کن، چنان که حفظت کند حفظش کن، اجازه نده در جوانمردى بر تو سبقت گیرد، اگر پیشدستى کرد تلافى کن، از مودتى که شایسته او است کوتاهى منما، به خیرخواهى و محافظتش ملتزم باش، در اطاعت خدا با او همدست باش، در ترک گناه او را کمک کن و (سرانجام) براى او رحمت باش نه عذاب، و لا قوة الا باللَّه».
در این روایت نیز به احسان و محبت و احترام به همسفر، بلکه فزونتر و بهتر از او سفارش شده است و ملتزم شدن به جوانمردی و مودت و خیرخواهی نیز سفارش شده است.
ب: همراهی با همسفر
مفضل بن عمر الجعفی از اصحاب امام ششم و هفتم(علیهماالسلام)، بلکه از بزرگان یاران امام صادق(علیه السلام) محسوب می شده و در نزد آن حضرت جایگاه والایی داشته است، نقل می کند: « عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ الْجُعْفِيِّ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) فَقَالَ‏ لِي‏: مَنْ‏ صَحِبَكَ‏ فَقُلْتُ لَهُ: رَجُلٌ مِنْ إِخْوَانِي. قَالَ: فَمَا فَعَلَ فَقُلْتُ: مُنْذُ دَخَلْتُ لَمْ أَعْرِفْ مَكَانَهُ. فَقَالَ لِي: أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ مَنْ صَحِبَ مُؤْمِناً أَرْبَعِينَ خُطْوَةً، سَأَلَهُ اللَّهُ عَنْهُ يَوْمَ الْقِيَامَة [1] خدمت امام صادق(علیه السلام) رسیدم. حضرت فرمود: چه کسی در این سفر همراه تو بود؟
عرض کردم یکی از برادران شیعه. امام فرمود: همسفرت کجا رفت؟ گفتم: از وقتی که داخل شهر شدم، خبری از او ندارم.
امام فرمود: مگر نمی دانی کسی که[حتی] به مقدار چهل قدم با دبگری همسفر و همراه شود، خداوند در روز قیامت در مورد او سوال می کند؟!.»
بر اساس این روایت می توان به چند نکته پی برد:
الف: طبق این روایت، انسان نسبت به کسانی که با انها زندگی می کند، مسئولیت دارد؛ حتی اگر این ارتباط در تمام عمر نبوده، بلکه به یک سفر محدود باشد. اضافه بر این لازم نیست سفر طولانی باشد، بلکه سفرهای بسیار کوتاه را نیز شامل می شود.
ب: اسلام دین عزلت و گوشه گیری نیست و مکتبهایی که انسان را به عزلت و انزوا فرا می خوانند، انحرافی و با اسلام بیگانه اند.
لذا این سفارش امام را می توان در سیره امام علی(علیه السلام) در برخورد با آن شخص ذمی(مسیحی و یهودی) به وضوح مشاهده می کنیم که حضرت با اینکه مقصد ایشان به سمت کوفه بود ولی چند قدمی همسفر خود را در راه شام همراهی نمودند و حضرت علت این کارشان را دستور پیامبر و سفارش به درقه کردن همسفر با گشاده رویی بیان می دارند.
در نتیجه:
می توان گفت که اسلام علاوه بر اینکه در ابعاد عبادی به اجتماعی بودن، سفارش کرده است، در ابعاد اجتماعی نیز بسیار به رعایت حقوق دیگران و من جمله در مورد همسفر در مسافرت به رعایت، محبت و احسان و احترام و خیرخواهی و همچنین بدرقه کردن با گشاده رویی سفارش کرده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
[1]. طوسى، محمد بن الحسن، الأمالي (للطوسي)، دار الثقافة، قم، چاپ: اول، 1414ق،ص413.
[2]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول، جامعه مدرسين، قم، چاپ: دوم، 1404 / 1363ق، ص266.

Share