ما در كجاى تاریخ ایستادهایم؟
كسىكه به انقلاب جهانى نمىاندیشد، دنبال رنگ و لعاب دادن به وضع موجود است و لذا قرآن را در خدمت اهداف لیبرال دموكراسى قرار مىدهد و مىخواهد از قرآن، فرهنگ غرب را استخراج كند و همین باعث مىشود حتى انقلابیونى كه انقلاب اسلامى كردند، ولى به انقلاب جهانى امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) فكر نمىكنند، خودشان آفت زده شوند.
باور كنید بعضى از همین انقلابیون دیروز، روسیاه شدند؛ تا دیروز اهل جنگ و جبهه و مبارزه بودند، ولى الآن به طور وحشتناكى خراب شده اند. چون نتوانستند ادامه این انقلاب را بفهمند. چون نفهمیدند این انقلاب آمده است كه وضع موجود جهان را نفى كند. اینها مىخواستند ما یك هلند و ژاپن بشویم.
پس عرضم اینجاست كه حالا شما با سه گروه در دنیا روبهرو هستید: یك گروه كه هیچ تعهدى سرشان نمىشود؛ به یك نفر گفتند كه آقا این هندوانه كه مىخورى حرام است، گفته بود من براى خنكى اش مىخورم! یعنى اینكه من اصلًا نمىفهمم حرام و حلال یعنى چه. اینها نه آتشىاند كه جایى را بسوزانند و نه آبى كه جایى را تر كنند، تعدادشان هم خیلى
مبانى معرفتى مهدویت، ص: 110
زیاد است. در انقلاب جهانى امامزمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) اینها تفاله هستند. بحث ما روى دو گروه دیگر است. عدهاى؛ هم معتقد به اسلاماند و هم بهواقع متوجه «توحید نهایى آخرالزمان» اند؛ یك عده هم در این وسط، معتقد متوسطاند كه باید اینها بیدار شوند. در جامعه جهانى امروز، كسانى هستند كه واقعاً آمادهاند، تعهد دارند ولى جهت ندارند. ما باید انقلاب جهانى حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشريف) را در جهان مطرح كنیم و روى آن بایستیم و بحث كنیم تا یك بیدارى عمومى در جهان در این سطح بهوجود بیاید. ما دلیلهاى روایى، فلسفى، عرفانى فوقالعاده منطقى و روشن و امیدبخش براى این مطلب داریم و این معتقدین متوسط مىتوانند براى ظهور حضرت آماده شوند، و اگر ما جایگاه تاریخى خود را در این برهه از زمان درست بشناسیم، به انكشاف آن حقیقت بزرگ كمك كردهایم.
