اصول آموزش نماز به کودکان و نوجوانان/بخش دوم

محمدرضا مطهری
آموزش نمازه به کودکان

3ـ اصل تدريجی بودن آموزش مسائل دينی
آموزش معارف و مسائل ديني، مراتب و درجاتي دارد، كه اصول و مقتضيات آن بايد مراعات شود. اين مراتب و درجات، به دليل تفاوت هاي فردي در رشد استعدادهاي ذهني و روحي، تفاوت در معلومات و تجربيات، و شرايط گوناگون اجتماعي و فرهنگي در متعلمان است[1]. لذا، بايد مطالب و مفاهيم آموزشي و ديني، متناسب با سطح درك و قواي ذهني و رواني متعلمان باشد.
والدين و بزرگسالان نبايد توقع و انتظار داشته باشند، كه كودكشان خيلي سريع اهل عبادت و نماز شود. برنامه عادت دادن او به نماز و آموزش او، بايد بر اصل تدريج مبتني باشد. كودك نبايد يكباره بار سنگيني از وظايف بار ديني را بر دوش خود احساس كند، و خود را به انجام دادن آن موظف بداند.
تکالیف سنگین، زود هنگام و خارج از طاقت و توان کودک، ممکن است صدمه ای جبران ناپذیر بر اعتقادات دینی و مذهبی کودکان وارد آورد.
در تعالیم اسلامی، توصیه های فراوانی در زمینه آموزش تدریجی مسائل دینی آمده است. امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند: وقتی کودک به سن سه سالگی رسید، از او بخواهید که هفت بار عبارت «لا اله الا الله» را بگوید. سپس، او را به حال خود وا گذارید تا به سن سه سال و هفت ماه و ۲۰ روز برسد. در این هنگام، به او آموزش دهید که هفت بار بگوید: «محمد رسول الله». سپس، تا چهار سالگی او را آزاد بگذارید. در آن هنگام، از وی بخواهید که هفت مرتبه عبارت: صلی الله علیه و آله» را تکرار نماید. سپس تا پنج سالگی او را آزاد بگذارید. در این وقت، اگر کودک دست راست و چپ خود را تشخیص داد، او را در برابر قبله قرار دهید و سجده را به او بیاموزید، در سن شش سالگی، رکوع، سجده و دیگر اجزای نماز را به او آموزش دهید. وقتی هفت سال او تمام شد، به او بگویید که دست و صورت خود را بشوید (در مورد وضو نیز بتدریج وضو گرفتن را بیاموزید). سپس، به او بگویید که نماز بخواند. آنگاه کودک را به حال خود وا گذارید تا نه سال او تمام شود… در این هنگام، وضو گرفتن صحیح را به او بیاموزید و او را به نماز خواندن وادارید.[2]
درباره روزه گرفتن نیز وضع به همین ترتیب است. امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرمایند:
«ما اهل بیت هنگامی که کودکانمان به پنج سالگی رسیدند، دستور می دهیم که نماز بخوانند. پس شما کودکان خود را از هفت سالگی به نماز دستور دهید. و در هفت سالگی، ما امر می کنیم تا به اندازه توانایی شان، نصف روز یا بیشتر یا کمتر روزه بگیرند، هنگامی که تشنگی و گرسنگی بر آنان غالب آمد، دستور می دهیم که افطار کنند. این عمل، برای آن است که به روزه گرفتن عادت نمایند، پس، شما کودکان (پسران) خود را در نه سالگی به اندازه توانایی شان به روزه گرفتن امر کنید و چون تشنگی و گرسنگی بر آنان غالب شد، افطار کنند»[3].
تعالیم اسلام به صورت تدریجی به مردم عرضه شده، و قرآن هم تدریجاً بر مردم خوانده شده است. متأسفانه، بعضی از والدین و مربیان قصد دارند در فرصتی کوتاه و خیلی سریع، فراگیران خود را به سر منزل مقصودی که در ذهن خود دارند برسانند؛ بدون اینکه فرصت دست یابی خود بخودی آن را فراهم کنند.
صاحبنظران تعلیم و تربیت در این باره چنین اظهار نظر کرده اند: «اگر پیام تربیتی با سرعت و تعجیل و بدون در نظر گرفتن فرصت درون سازی از جانب کودک صورت گیرد ـ هر چند مظاهر یک انتقال صوری انجام گرفته است ـ ، اثر آن پایدار و ماندنی نخواهد بود».
لذا، بهتر است کودک هر چیزی را اندک ـ ولی آن اندک را خوب ـ یاد بگیرد و هضم و جذب نماید؛ و گرنه، دیگران و خود را با دانش سطحی و قشری خویش گول خواهد زد.
آنچه تاکنون مشخص شده، نشان دهنده آن است که سرعت بیش از اندازه و به دور از توانمندی و جذب ظرفیت طبیعی کودک، فرآیند درون سازی مفاهیم تربیتی را مختل می سازد. در واقع، هماهنگی مشترک بین توانایی و قابلیت تربیت شونده از یک سو و امکانات مناسب تربیتی از سوی دیگر، سرعت متناسبی را می طلبد که تشدید یا تخفیف بیش از حد آن، به اختلال در فرایند تربیت و حتی اختلال در تعادل شخصیت تربیت شونده منجر می گردد.

۴ـ اصل اعتدال و میانه روی در آموزش مسائل دینی
اعتدال و میانه روی، زیر بنای تعالیم اسلام است؛ به طوری که در همه دستورها و مقررات آن، از هر گونه افراط و تفریط جلوگیری شده است.
اصل تعادل، از اصولی است که در قرآن کریم بدان عنایت شده است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «و کذالک جعلناکم امه وسطاً»[4] (و شما را امت میانه و معتدل قرار دادیم).همچنین، در حیات سراسر نورانی پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ و ائمه هدی ـ علیهم السلام ـ، این اصل را در همه اعمال و رفتارشان مشاهده می کنیم. امام علی ـ علیه السلام ـ درباره پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمودند: «سیرته القصد» (سیره اش تعادل و میانه روی بود).
انسان موجودی چند بعدی و چند کانونی است. اسلام نیز که دین جامع و کاملی است، به تمام نیازهای انسان توجه دارد. برای رشد، تعالی و کمال بشر لازم است همه ابعاد انسان به صورت هماهنگ و متعادل رشد و تکامل یابند.
بی توجهی به همه ابعاد وجودی انسان یا توجه بیش از حد به یک بعد و نادیده گرفتن ابعاد دیگر، جامعیت و وحدانیت وجود آدمی را نادیده می گیرد و انسانی یک بعدی و تک ساختی می سازد[5]. اگر انسان را فقط در یک بعد ببینیم و او را در همان بعد تربیت کنیم. در حقیقت موجبات نابودی شخصیت انسانی او را فراهم کرده ایم. متأسفانه، بیشتر انسان ها و بسیاری جوامع، فاقد این اصل در زندگی اند، و در دام افراط یا تفریط غلطیده اند. ریشه ی بسیاری از انحرافات: فردی، اجتماعی، اخلاقی و روانی را می توان در رعایت نکردن اصل تعادل جستجو کرد.
میانه روی در عبادت هم باید مراعات شود. درست است که توصیه ها و تشویق های پیشوایان دین، هر انسان محب پروردگار را به انجام دادن عبادات راغب می گرداند، اما توانایی ها و آمادگی های روحی او نیز شرط است. اگر او با تحمیل عبادت بر خود، لذت عبادت را از خویش سلب کند و خود را در آن امر به تکلف اندازد، نه عبادت او عبادتی سالم محسوب می شود، و نه خود او از عبادتش بهره ی معنوی می برد»[6].
ظرفیت انسان برای عبادت، یک ظرفیت محدود است. لذا باید سعی شود عبادت با نشاط باشد. اگر نشاط از بین برود، عبادت تحمیلی می شود. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمودند:
«ان هذا الدین متین فأوغلوا فیه برفق و لا تکرهوا عباده الله الی عباد الله فتکونوا کالداکب المنبت الذی لاسفراً قطع ولاظهراً ابقی» [7]
دین اسلام، دینی متین، محکم، منطقی و مبتنی بر ملاحظات دقیق روانی و اجتماعی است. لذا، پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ سفارش می کند که با مدارا و متانت حرکت کنید و عبادت خود را مغبوض و منفور نفس خویش قرار ندهید. یعنی، طوری عمل نکنید که نفس شما عبادت را دشمن بدارد، بلکه طوری عمل کنید که نفس، عبادت را دوست بدارد و مجذوب آن شود.
مانند اسب سواری نباشید که در اثر تندی و شتاب زیاد ـ که میزان توانایی مرکوب را در نظر نمی گیرد و فقط تازیانه را می شناسد ـ، نه خود به مقصد می رسد و نه برای مرکب او کمر و توانایی می ماند.
پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ همان طور که با غرق شدن در مسائل مادی و شهوانی مخالف بودند، با رهبانیت و عبادت های صوفیانه نیز مخالفت می کردند. ایشان در برخورد با کسانی که نسبت به مسائل زندگی بی اعتنا شده و به عبادت پرداخته بودند، فرمودند: «بدن شما و زن، فرزند و یاران تان حقوقی بر شما دارند و باید آنها را رعایت کنید».
امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند: در جوانی، سخت مشغول عبادت بودم، پدرم به من فرمودند: فرزندم! (زیاد خود را خسته مساز) کمتر از این مقدار هم می توانی انجام دهی. بدرستی که خداوند اگر بنده ای را دوست داشته باشد، به عبادت اندک او راضی خواهد شد»[8].
فجیع عقیلی گوید: «امام حسن ـ علیه السلام ـ به من فرمودند: هنگامی که پدرم در حال احتضار بودند، شروع به وصیت کردند و فرمودند: در عبادت میانه رو باش، و آن چه را که همیشه می توانی انجام دهی و در توان تو است، انجام ده»[9]. متأسفانه عده ای از والدین، مبلغان و مربیان به دلیل نا آگاهی از مراحل رشد و تحول روانی کودکان و نوجوانان و همچنین بی اطلاعی از شیوه و روش های برخورد ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ در این زمینه، با اتکا به دانسته ها و تجربیات غیر علمی و غلط خویش، اعمالی را مرتکب می شوند، که بعضاً مضر به حال کودکان و نوجوانان است.
علاقه مفرط برخی والدین به مذهبی شدن فرزندانشان و اصرار بیش از حد آنان در این زمینه، بی توجهی به توان، استعداد و نیازهای روحی و روانی کودکانشان و خارج شدن از مرز اعتدال، عواقب ناگوار و نامطلوبی ـ همچون بدبینی به مذهب ـ را در پی خواهد داشت.

 

منبع: محمدرضا مطهري، مجله مسجد، شماره 50، صفحه 21.
-----------------------------------
پی نوشت:

[1] سادات، راهنماي آموزش تعليمات ديني در مدارس، 27.
[2] سادات، راهنمای پدران و مادران، ج ۲، ۱۵۹؛ یکصد و چهارده نکته درباره نماز، ۶۶.
[3] طباطبائی، سنن النبی، ۱۵۷.
[4] بقره / ۱۴۳.
[5] مطهری، مقدمه ای بر مفاهیم و کاربردهای راهنمایی و مشاوره از دیدگاه اسلام، ۶۸ ـ ۶۹.
[6] مظلومی، با تربیت مکتبی آشنا شویم، ۱۴۲.
[7] کلینی، اصول کافی، ج ۲، ۸۶ ـ ۸۷.
[8] کلینی، اصول کافی، ج ۲، ۸۷.
[9] نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱، ۱۳۰؛ مسلم، صحیح، ج ۳، ۱۴۴.

Share