نماهنگ ساعت هشت با صدای سید عبدالهادی وطنی و صابر خراسانی (فیلم، صوت، متن)

نماهنگ ساعت هشت با صدای سید عبدالهادی وطنی و صابر خراسانی (فیلم، صوت، متن)

باصدای: سید عبدالهادی وطنی و صابر خراسانی | تنظیم: مهدی شکارچی | شاعر: امیرحسین الفت | ضبط: استودیو نوریاس

متن آهنگ ساعت هشت

از شدت شوق عاشق دیوانه جان داد
وقتی برایم پرچمت دستی تکان داد

پرواز کفتر‌های تو در شهر مشهد
رنگ و لعاب دیگری بر آسمان داد

از اولش هم لال مادر زاد بودم
این پنجره فولاد تو من را زبان داد

این قصه تقویمه با عقربه‌ها تنظیمه
هرروز که میاد خورشید رو ساعت هشت

تو صحن گوهرشادم بازم یک سلام دادم
این حس منه هرروز رو ساعت هشت
‌
می‌گردم و می‌گردم با عقربه‌ها ساعت‌ها
هرروز یک سفر می‌رم با ثانیه‌ها

وقتی که ازت دورم، وقتی که میشم تنها
هی می‌گذرن از چشم‌هام این خاطره‌ها

من با همه گفتم گدای شاه طوسم
روزی من را این امام مهربان داد

رو کرد حتی کعبه سمت گنبد تو
وقتی موذن زاده در صحن ات اذان داد

پرسیدم از قبله نما از قبله روزی
چرخی زد و ایوان طلایت را نشان داد

از نم نم این اشک‌ها می‌دونی چقدر تنهام
تنها تو تو این دنیا می‌مونی برام

با خاطره‌هام هرروز تو صحن تو راه می‌رم
با بردن اسم تو آروم می‌گیرم

حالا که ازت دورم، دل‌خونم از این تقدیر
حالا تو بزرگی کن دست‌هام بگیر

هرچی تو بگی باشه، هرجا تو بگی می‌رم
دوست‌دارم اینقدر که واست می‌میرم

اینجا اجل هم تحت فرمان تو باشد
بر هر کسی که امر فرمودی زمان داد

بابا خودش هم نان خور این آستان بود
با ما غلط گفتند بابا آب و نان داد
‌
می‌گردم و می‌گردم با عقربه‌ها ساعت‌ها
هرروز یک سفر می‌رم با ثانیه‌ها

وقتی که ازت دورم، وقتی که میشم تنها
هی می‌گذرن از چشم‌هام این خاطره‌ها

مطالب مرتبط و پیشنهادی :ویژه نامه شمس الشموس