1- قالَ الإمامُ أبُو مُحَمَّد الْحَسَنِ الْعَسْكَرى (علیه السلام) : إنَّ اللهَ تَبارَكَ وَ تَعالى بَینَ حُجَّتَهُ مِنْ سائِرِ خَلْقِهِ بِكُلِّ شَىْء، وَ یعْطِیهِ اللُّغاتِ، وَمَعْرِفَةَ الاْنْسابِ وَالاْجالِ وَالْحَوادِثِ، وَلَوْلا ذلِكَ لَمْ یكُنْ بَینَ الْحُجَّةِ وَالْمَحْجُوحِ فَرْقٌ.[1])
حضرت امام حسن عسكری( علیه السلام) فرمود: همانا خداوند متعال، حجّت و خلیفه خود را براى بندگانش الگو و دلیلى روشن قرار داد، همچنین خداوند حجّت خود را ممتاز گرداند و به تمام لغت ها و اصطلاحات قبائل و اقوام آشنا ساخت و أنساب همه را مى شناسد و از نهایت عمر انسان ها و موجودات و نیز جریات و حادثه ها آگاهى كامل دارد و چنانچه این امتیاز وجود نمى داشت، بین حجّت خدا و بین دیگران فرقى نبود.
2- قالَ (علیه السلام) : عَلامَةُ الاْیمانِ خَمْسٌ: التَّخَتُّمُ بِالْیمینِ، وَ صَلاةُ الإحْدى وَ خَمْسینَ، وَالْجَهْرُ بِبِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم، وَ تَعْفیرُ الْجَبین، وَ زِیارَةُ الاْرْبَعینَ.([2])
فرمود: علامت و نشانه ایمان پنج چیز است: انگشتر به دست راست داشتن، خواندن پنجاه و یك ركعت نماز (واجب و مستحبّ)، خواندن «بسم الله الرّحمن الرّحیم» را (در نماز ظهر و عصر) با صداى بلند، پیشانى را ـ در حال سجده ـ روى خاك نهادن، زیارت اربعین امام حسین(علیه السلام) انجام دادن.
3- قالَ (علیه السلام) : لَیسَتِ الْعِبادَةُ كَثْرَةُ الصّیامِ وَالصَّلاةِ، وَ إنَّمَا الْعِبادَةُ كَثْرَةُ التَّفَكُّرِ فی أمْرِ اللهِ.([3])
فرمود: عبادت در زیاد انجام دادن نماز و روزه نیست، بلكه عبادت با تفكّر و اندیشه در قدرت بى منتهاى خداوند در امور مختلف مى باشد.
4- قالَ (علیه السلام) : خَصْلَتانِ لَیسَ فَوْقَهُما شَىْءٌ: الاْیمانُ بِاللهِ، وَنَفْعُ الاْخْوانِ.([4])
فرمود: دو خصلت و حالتى كه والاتر از آن دو چیز نمى باشد عبارتند از: ایمان و اعتقاد به خداوند، نفع رساندن به دوستان و آشنایان.
5- قالَ (علیه السلام) : قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً، مُؤْمِنُهُمْ وَ مُخالِفُهُمْ، أمَّا الْمُؤْمِنُونَ فَیبْسِطُ لَهُمْ وَجْهَهُ، وَ أمَّا الْمُخالِفُونَ فَیكَلِّمُهُمْ بِالْمُداراةِ لاِجْتِذابِهِمْ إلَى الاْیمانِ.([5])
فرمود: با دوست و دشمن خوش گفتار و خوش برخورد باشید، امّا با دوستان مؤمن به عنوان یك وظیفه كه باید همیشه نسبت به یكدیگر با چهره اى شاداب برخورد نمایند، امّا نسبت به مخالفین به جهت مدارا و جذب به اسلام و احكام آن.
6- قالَ (علیه السلام) : اللِّحاقُ بِمَنْ تَرْجُو خَیرٌ مِنَ المُقامِ مَعَ مَنْ لا تَأْمَّنُ شَرَّهُ.([6])
فرمود: تداوم دوستى و معاشرت با كسى كه احتمال دارد سودى برایت داشته باشد، بهتر است از كسى كه محتمل است شرّ ـ جانى، مالى، دینى و... ـ برایت داشته باشد.
7- قالَ (علیه السلام) : إیاكَ وَ الاْذاعَةَ وَ طَلَبَ الرِّئاسَةِ، فَإنَّهُما یدْعُوانِ إلَى الْهَلَكَةِ.([7])
فرمود: مواظب باش از این كه بخواهى شایعه و سخن پراكنى نمائى و یا این كه بخواهى دنبال مقام و ریاست باشى و تشنه آن گردى، چون هر دوى آن ها انسان را هلاك خواهد نمود.
8- قالَ (علیه السلام) : إنَّ مُداراةَ أَعْداءِاللهِ مِنْ أفْضَلِ صَدَقَةِ الْمَرْءِ عَلى نَفْسِهِ و إخْوانِهِ .([8])
فرمود: مدارا و سازش با دشمنان خدا ـ و دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) در حال تقیه ـ بهتر است از هر نوع صدقه اى كه انسان براى خود بپردازد.
9- قالَ (علیه السلام) : حُسْنُ الصُّورَةِ جَمالٌ ظاهِرٌ، وَ حُسْنُ الْعَقْلِ جَمالٌ باطِنٌ.([9])
فرمود: نیكوئى شكل و قیافه، یك نوع زیبائى و جمال در ظاهر انسان پدیدار است و نیكو بودن عقل و درایت، یك نوع زیبائى و جمال درونى انسان مى باشد.
10- قالَ (علیه السلام) : مَنْ وَعَظَ أخاهُ سِرّاً فَقَدْ زانَهُ، وَمَنْ وَعَظَهُ عَلانِیةً فَقَدْ شانَهُ.([10])
فرمود: هركس دوست و برادر خود را محرمانه موعظه كند، او را زینت بخشیده; و چنانچه علنى باشد سبب ننگ و تضعیف او گشته است.
11- قالَ (علیه السلام) : مَنْ لَمْ یتَّقِ وُجُوهَ النّاسِ لَمْ یتَّقِ اللهَ.([11])
فرمود: كسى كه در مقابل مردم بى باك باشد و رعایت مسائل اخلاقى و حقوق مردم را نكند، تقواى الهى را نیز رعایت نمى كند.
12- قالَ (علیه السلام) : ما أقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ.([12])
فرمود: قبیح ترین و زشت ترین حالت و خصلت براى مؤمن آن حالتى است كه داراى آرزوئى باشد كه سبب ذلّت و خوارى او گردد.
13- قالَ (علیه السلام) : خَیرُ إخْوانِكَ مَنْ نَسَبَ ذَنْبَكَ إلَیهِ.([13])
فرمود: بهترین دوست و برادر، آن فردى است كه خطاهاى تو را به عهده گیرد و خود را مقصّر بداند.
14- قالَ (علیه السلام) : ما تَرَكَ الْحَقَّ عَزیزٌ إلاّ ذَلَّ، وَلا أخَذَ بِهِ ذَلیلٌ إلاّ عَزَّ.([14])
فرمود: حقّ و حقیقت را هیچ صاحب مقام و عزیزى ترك و رها نكرد مگر آن كه ذلیل و خوار گردید، همچنین هیچ شخصى حقّ را به اجراء در نیاورد مگر آن كه عزیز و سربلند شده است.
15- قالَ (علیه السلام) : مِنَ الْفَواقِرِ الّتى تَقْصِمُ الظَّهْرَ جارٌ إنْ رأى حَسَنَةً أطْفَأها وَ إنْ رَأى سَیئَةً أفْشاها.([15])
فرمود: یكى از مصائب و ناراحتى هاى كمرشكن، همسایه اى است كه اگر به او احسان و خدمتى شود آن را پنهان و مخفى دارد و اگر ناراحتى و اذیتى متوجّه اش گردد آن را علنى و آشكار سازد.
16- قالَ (علیه السلام) لِشیعَتِهِ: أوُصیكُمْ بِتَقْوَى اللهِ وَالْوَرَعِ فى دینِكُمْ وَالاْجْتِهادِ لِلّهِ، وَ صِدْقِ الْحَدیثِ، وَأداءِ الاْمانَةِ إلى مَنِ ائْتَمَنَكِمْ مِنْ بِرٍّ أوْ فاجِر، وِطُولِ السُّجُودِ، وَحُسْنِ الْجَوارِ.([16])
به شیعیان و دوستان خود فرمود: تقواى الهى را پیشه كنید و در امور دین ورع داشته باشید، در تقرّب به خداوند كوشا باشید و در صحبت ها صداقت نشان دهید، هركس امانتى را نزد شما نهاد آن را سالم تحویلش دهید، سجده هاى خود را در مقابل خداوند طولانى كنید و به همسایگان خوش رفتارى و نیكى نمائید.
17- قالَ (علیه السلام) : مَنْ تَواضَعَ فِى الدُّنْیا لاِخْوانِهِ فَهُوَ عِنْدَ اللهِ مِنْ الصِدّیقینَ، وَمِنْ شیعَةِ علىِّ بْنِ أبى طالِب (علیه السلام)حَقّاً.([17])
فرمود: هركس در دنیا در مقابل دوستان و هم نوعان خود متواضع و فروتنى نماید، در پیشگاه خداوند در زُمره صِدّیقین و از شیعیان امام علىّ (علیه السلام) خواهد بود.
18- قالَ (علیه السلام) : إنَّهُ یكْتَبُ لِحُمَّى الرُّبْعِ عَلى وَرَقَة، وَ یعَلِّقُها عَلَى الْمَحْمُومِ: «یا نارُكُونى بَرْداً»، فَإنَّهُ یبْرَءُ بِإذْنِ اللهِ.([18])
فرمود: كسى كه ناراحتى تب و لرز دارد، این آیه شریفه قرآن در «سوره أنبیاء، آیه 69» را روى كاغذى بنویسید و بر گردن او آویزان نمائید تا با إذن خداوند متعال بهبود یابد.
19- قالَ (علیه السلام) : أكْثِرُوا ذِكْرَ اللهِ وَ ذِكْرَ الْمَوْتِ، وَ تَلاوَةَ الْقُرْآنِ، وَالصَّلاةَ عَلى النَّبىِّ (صلى الله علیه وآله وسلم)، فَإنَّ الصَّلاةَ عَلى رَسُولِ اللهِ عَشْرُ حَسَنات.([19])
فرمود: ذكر و یاد خداوند متعال، مرگ و حالات آن، تلاوت و تدبّر قرآن; و نیز صلوات و درود فرستاد بر حضرت رسول ـ و اهل بیتش (علیهم السلام) ـ را زیاد و به طور مكرّر انجام دهید، همانا پاداش صلوات بر آن ها، ده حسنه و ثواب مى باشد.
20- قالَ (علیه السلام) : إنَّكُمْ فى آجالِ مَنْقُوصَة وَأیام مَعْدُودَة، وَالْمَوْتُ یأتی بَغْتَةً، مَنْ یزْرَعُ شَرّاً یحْصَدُ نِدامَةً.([20])
فرمود: همانا شما انسان ها در یك مدّت و مهلت كوتاهى به سر مى برید كه مدّت زمان آن حساب شده و معین مى باشد و مرگ، ناگهان و بدون اطلاع قبلى وارد مى شود و شخص را مى رباید، پس متوجّه باشید كه هركس هر مقدار در عبادت و بندگى و انجام كارهاى نیك تلاش كند ـ فرداى قیامت ـ غبطه مى خورد كه چرا بیشتر انجام نداده است و كسى كه كار خلاف و گناه انجام دهد پشیمان و سرافكنده خواهد بود.
*******************************
پی نوشتها:
[1] - اصول كافى: ج 1، ص 519، ح 11.
[2] - حدیقة الشّیعة: ج 2، ص 194، وافى: ج 4، ص 177، ح 42.
[3] - مستدرك الوسائل: ج 11، ص 183، ح 12690.
[4] - تحف العقول: ص 489، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 374، ح 26.
[5] - مستدرك الوسائل: ج 12، ص 261، ح 14061.
[6] - مستدرك الوسائل: ج 8، ص 351، ح 5، بحارالأنوار: ج 71، ص 198، ح 34.
[7] - بحارالأنوار: ج 50، ص 296، ضمن ح 70.
[8] - مستدرك الوسائل: ج 12، ص 261،س 15، بحارالأنوار: ج 75، ص 401، ضمن ح 42.
[9] - بحارالأنوار: ج 1، ص 95، ح 27.
[10] - تحف العقول: ص 489 س 20، بحارالأنوار: ج 75، ص 374، ح 33.
[11] - بحارالأنوار: ج 68، ص 336، س 21، ضمن ح 22.
[12] - تحف العقول: ص 498 س 22، بحارالأنوار: ج 75، ص 374، ح 35.
[13] - بحارالانوار: ج 71، ص 188، ح 15.
[14] - تحف العقول: ص 489، س 17، بحارالأنوار: ج 75، ص 374، ح 24.
[15] - بحارالأنوار: ج 75، ص 372، ح 11.
[16] - أعیان الشّیعة: ج 2، ص 41، س 30، بحارالأنوار: ج 75، ص 372، ح 12.
[17] - احتجاج طبرسى: ج 2، ص 517، ح 340، بحارالأنوار: ج 41، ص 55، ح 5.
[18] - طب الائمّه سید شبّر: ص 331، س 8.
[19] - بحارالأنوار: ج 75، ص 372، س 21، ضمن ح 12.
[20] - أعیان الشّیعة: ج 2، ص 42، س 2، بحارالأنوار: ج 75، ص 373، ح 19.