آیا زن امروز همان زن آرمانی اسلام است؟!

 

 

سقوط روابط خانوادگی در عصر حاضر، حاصل تغییر نگرش در نوع زندگی است. رشد بی‌رویه طلاق و از هم گسستن بنیاد خانواده، نشانگر دورشدن بشر از اعتقادات مذهبی است؛ با مطالعه قرآن و احادیث وارده در این زمینه درمی‌یابیم که بسیاری از مشکلات ایجادشده در خانواده‌‏های عصر کنونی، به خاطر عدم آگاهی و عمل نکردن به دستورات الهی است.

 

افول روابط خانوادگی در عصر حاضر، نتیجه تغییر نگرش به نوع زندگی است. شاید بتوان گفت رشد بی‌رویه طلاق و از هم گسستن بنیاد خانواده، نشانگر دور شدن بشر از اعتقادات مذهبی است؛ چراکه با مطالعه قرآن و احادیث وارده در زمینه حفظ بنیاد خانواده و تکریم زن درمی‌یابیم که بسیاری از مشکلات خانواده‌ این عصر عدم آگاهی و یا عمل نکردن به این دستورات است. زیرا اسلام برای کوچک‏ترین نکات حفظ خانواده توصیه‏هایی دارد.

 

مدیریت خانه و اقتصادی را به مرد داده ‎است. و مدیریت امور خانه و روابط اعضای خانه را به زن، شهید مطهری در نحوه‏ی تقسیم فضایل و وظایف زن و مرد این‏گونه مى‎گوید: «اعجاز خلقت را ببینید که دو تمایل در مرد و زن قرار داده‎است، در مرد حس تسلط بر زن وجود دارد و در زن نیز حس تسلط بر مرد وجود دارد، ولى اعجاز خلقت این دو حس تسلط را طورى آفریده‎است که نه تنها تضاد و نزاع با یکدیگر پیدا نمى‏کنند؛ بلکه منجر به وحدت بیشتر نیز مى‏شوند، دستگاه عجیب خلقت که هدفش یگانه‏شدن دو روح است، این تدبیر را به کار برده‎است؛ که در مرد حس تسلط بر زن را از بالاى سر زن قرار دهد و از طریق حاکمیت ظاهرى خانه و خانواده، و در زن حس تسلط بر مرد را از طریق قلب...مرد از راه قهرمانى مى‏خواهد حاکم باشد و زن از طریق جمال و زیبایى زنانه. مرد این حکومت را مى‏پذیرد و عجیب این است که حکومت زن را با کمال میل و رضا مى‏پذیرد و هم‏چنین زن هم با میل و رضا حکومت مرد را مى‏پذیرد. در این‏جاست که دو حس تسلط، یکى در زن و دیگرى در مرد هست، ولى چون از دو راه مختلف مى‏آیند، حس تسلط مرد از بالاى سر زن و حس تسلط زن از قلب مرد سر در مى‏آورد؛ این دو حس تسلط با یکدیگر جنگ نمى‏کنند که هیچ، یکدیگر را هم تأیید مى‏کنند و منجر به وحدت و یگانگى و صفا و صمیمیت کامل میان این دو مى‏شود و این قضیه‏اى است که از نظر روان‏شناسى کوچک‏ترین خدشه و خللى در آن وارد نیست.»

 

توجه به این نکته نشانگر این است؛ که اگر هر یک از زن و مرد در جای خود قرار گیرند و به فطرت خود عمل کنند، نتیجه همان چیزی می‌شود که هر دو طالب آن هستند. مرد با ویژگی‌های مردانه و زن با ویژگی‌های زنانه یکدیگر را مدیریت می‎کنند. و این امر موجب گرم شدن نظام خانواده می‌شود. توجه به این تفاوت‌ها، راز پایدار نگاه داشتن شور و شوق در زندگی زناشویی است.

 

اما آیا زن و مرد در زندگی مشترک خود به این دستورات عمل می‌کنند؟ اکثر زوجین با کمترین آمادگی قبلی وارد عرصه زندگی مشترک می‌شوند. منظور از آمادگی، آموزش صحیح و مناسب برای همسرداری است که معمولاً این آموزش‌ها از سنین کودکی باید شروع شود. به این معنا که وقتی اعتقادات درست مذهبی در فرد نهادینه شود، قطعاً در بزرگسالی او، نتایج آن در رفتار و کردارش دیده خواهد شد. این آموزش‌ها تنها شامل مسایل مذهبی نمی‌شود؛ بلکه نوع تعامل اعضای خانواده و اطرافیان به‌خصوص پدر و مادر، همه و همه در ذهن فرد به‌عنوان الگو شکل می‌گیرد. از این رو ما شاهد این هستیم که دختر و پسر در اکثر مواقع، بعد از ازدواج دچار مشکلات زیادی می‌شوند. آن‏چه ما امروز بیشتر شاهد آن هستیم عدم از خودگذشتگی زوجین در مقابل هم است. کم‌تحملی‌ها و بی‌صبری‌ها در مقابل مشکلات زندگی، در کنار عوامل دیگر، سبب شده ما امروز شاهد آمار بالایی از طلاق‌های توافقی در کشورمان باشیم. در حالی‏که قرآن کریم می‌فرماید: «لاتَنْسَوُا الفَضلَ بَیْنَکُم» (فضیلت‏ها را در زندگی مشترک به فراموشی نسپارید). (بقره، 237)

 

آن‏چه در زندگی سنتی جامعه ایرانی تداول دارد، در مجموع مناسب‎ترین روش تقسیم کار میان زن و مرد است: مرد معاش خانواده را تأمین کند و زن بر هزینه‌ها و مخارج خانواده نظارت می‌کند؛ و به امور خانه می‌پردازد، البته این بدین معنا نیست که زن فعالیت‌های اجتماعی بیرون از خانه نداشته باشد.

 

اما نکته‏ی ظریفی که در این میان وجود دارد که در بعضی از موارد حتی خود زن منکر نیازهای درونی و ذاتی خویش است؛ نیازهایی هم‏چون میل به حمایت از طرف همسر و میل به مادر شدن. در اینجا باید پرسید چرا تفاوت‏های افتخارآفرین و غرورانگیزی که به تناسب رسالت زن و مرد، در آنان به ودیعه گذاشته شده، تا هر یک به نحو احسن به مسوولیت خویش بپردازند، قابل نادیده‌انگاری است؟ گیرم که زن را به بهانه دفاع از تساوی حقوق به مقابله با مردان بخوانیم، آیا می‌توانیم او را به مقابله با خویشتن خود هم وادار کنیم؟ و حتی اگر جنبه‌های ظاهری و بیرونی، هم‏چنین تفاوت‎های فیزیولوژیک از قبیل تفاوت در اندازه، مغز، تفاوت‎های هورمونی و غیره را نادیده بگیریم، آیا از نظر روانی و درونی می‌توان او را با نیازهای ذاتی خود، به ستیزه وادار ساخت؟

 

این‏جاست که به نظر می‌رسد یافتن الگوی مناسبی برای نسل جوان ضرورت دارد. الگویی که با توجه به مسایل روز بتوان از آن بهره جست. رو آوردن زنان در اروپا به اسلام نشانگر این است که الگوهای ناقص غرب و حق تساوی که به غلط برای زن و مرد قایل هستند، جواب نداده است؛ و زن غربی به دنبال آن چیزی است که در فطرت او به ودیعه گذاشته شده است. متأسفانه در جامعه‏ی امروز ما با وجود این‏که در اسلام دستورات و قوانین بسیار خوبی برای زن داریم. بعضی از زنان ما پیرو الگوهای غلط غربی‌اند. با نگاهی به زندگی زنان بزرگ تاریخ اسلام که برجسته‌ترین آن‏ها حضرت زهرا (س) است و الگو گرفتن از آن‏ها می توان به وضعیت کنونی خانواده بهبود داد.  زندگی آن حضرت سراسر صحنه‌های زیبایی بود: از ساده‌زیستی و همکاری و هماهنگی با علی(ع) در همه عرصه‌های دفاع از حق و مجاهدات دینی و الهی. حضرت فاطمه(س) خود را ملزم به تکریم و اطاعت از علی(ع) می‌دانست و علی نیز برای ایشان احترامی آن‏گونه که لایق و درخور اوست قایل بود. در واقع می‌توان گفت یک رابطه متقابل بر زندگی آن‏ها حکم‎فرما بود.

 

حضرت زهرا(س) از حدود تأثیر و نفوذ زن در روحیه شوهر کاملاً مطلع بود. و به این نکته توجه داشت که ترقی و عقب‌ماندگی و سعادت و بدبختی مرد، تا حد زیادی به روحیات و نوع رفتار زن بستگی دارد. و این‏که خانه به‌منزله سنگر و آسایشگاه مرد است که وقتی از مشکلات دنیای خارج خسته شد، به آن پناه ببرد و تجدید نیرو کند و مدیریت این آسایشگاه به عهده زن است. از همین روست که اسلام شوهرداری را در ردیف جهاد قرار داده است.

 

حضرت زهرا(س) از حدود تأثیر و نفوذ زن در روحیه شوهر کاملاً مطلع بود. و به این نکته توجه داشت که ترقی و عقب‌ماندگی و سعادت و بدبختی مرد، تا حد زیادی به روحیات و نوع رفتار زن بستگی دارد. و این‏که خانه به‌منزله سنگر و آسایشگاه مرد است که وقتی از مشکلات دنیای خارج خسته شد، به آن پناه ببرد و تجدید نیرو کند و مدیریت این آسایشگاه به عهده زن است. از همین روست که اسلام شوهرداری را در ردیف جهاد قرار داده است.

 

 

زندگی حضرت علی(ع) و فاطمه(س) یک زندگی عادی نبود. علی(ع) سپهسالار شجاع و نیرومند اسلام و وزیر و مشاور مخصوص پیامبر بود. در آن زمان سپاه اسلام همیشه در حال آماده باش بود؛ در هر سال چندین جنگ واقع می‌شد، که حضرت علی(ع) در تمام یا اکثر آن‏ها شرکت داشت.

 

حضرت زهرا (س)می‌دانست علی(ع) در صورتی در میدان نبرد پیروز می‎گردد، که از جهت اوضاع داخلی فکرش آزاد باشد. و به مهربانی‌های همسرش دلگرم باشد. از همین رو وقتی علی (ع) از میدان جنگ بر می‌گشت ، فاطمه زخم‎های تنش را پانسمان می‌کرد، لباس‎هایش را می‌شست و خبرهای جنگ را از او می‌شنید. علی(ع) می‌فرماید: «وقتی به خانه می‌آمدم و به زهرا نگاه می‌کردم تمام غم و غصه‌هایم برطرف می‌شد.» شناخت دقیق حضرت زهرا (س) از نقش زن در خانواده و هم‏چنین رابطه‏ی متقابل حضرت علی (ع) سبب می‌شد، ایشان برخلاف تمام مشکلات مادی یک چنین زندگی زیبایی را در کنار هم تجربه کنند.

 

آیت‌الله خامنه‌ای درباره اجر زن در برابر سختی‌های زندگی می‌فرمایند: «خانم‏ها اگر از ناحیه همسرشان زحمتی متحمل شوند که آن همسر این زحمت را به‌خاطر کار و تلاش و مجاهدت، بر شما تحمیل می‌کند این زحمت پیش خدای متعال اجر دارد، ولو یک لحظه و یک ساعتش را هیچ‏کس نفهمد. خیلی‌ها از زحمات خانم‌ها آگاهی ندارند. مردم عادت کرده‌اند که خیال کنند زحمت، چیزی است که انسان با بازو و بدن و جسم خود انجام می‌دهد؛ نمی‌دانند زحمات روحی و عاطفی گاهی سنگین‏تر است. آقایان، خیلی زحمت‌های شما را درست ملتفت نیستند؛ اما خدای متعال که «لایخفی علیه خافیه» است _ هیچ چیز از او پوشیده نمی‌ماند _ ناظر کار شماست و شما اجر دارید.»

 

«اگر جامعه اسلامی بتواند زنان را با الگوی اسلامی تربیت کند _ یعنی الگوی زهرایی، الگوی زینبی، زنان بزرگ، زنان با عظمت، زنانی که می‌توانند دنیا و تاریخی را تحت تاثیر خود قرار بدهند _ آن وقت به مقام شامخ حقیقی خود نایل آمده است. اگر زن در جامعه بتواند به علم و معرفت و کمالات معنوی و اخلاقی‌ای که خدای متعال و آیین الهی برای همه انسان‌ها _چه مرد و چه زن_ به طور یکسان در نظر گرفته است برسد، تربیت فرزندان بهتر خواهد شد؛ محیط خانواده گرمتر و باصفاتر خواهد شد؛ جامعه پیشرفت بیشتر خواهد کرد؛ و گره‌های زندگی آسان‌تر باز خواهد شد؛ یعنی زن و مرد خوشبخت خواهند شد. برای این باید تلاش کرد؛ هدف این است. هدف صف‌آرایی زن در مقابل مرد نیست. هدف، رقابت خصمانه زن و مرد نیست.»(1)(*)

Share