شعر گریز – سید حمیدرضا برقعی

انجمن‌ها: 

شعر گریز – سید حمیدرضا برقعی

شعر گریز سروده سید حمیدرضا برقعی از سری اشعار جبهه و جنگ و شهادت مناسب استفاده در مراسمات هفته دفاع مقدس و یادواره شهداء

مطالب مرتبط و پیشنهادی :
چند شعر زیبا درباره جبهه و جنگ، دفاع مقدس، یادواره شهدا
شب است و سكوت است و ماه است و من – عليرضا قزوه
شعر بعد تو … – رضا شیبانی / برای شهید مهدی باکری
هفته دفاع مقدس - ویژه نامه چند رسانه ای آغاز هفته دفاع مقدس
هفته دفاع مقدس - ویژه نامه حدیث حماسه
شعر هوالحی – محسن حسن زاده
شعر کلافه – عباس احمدی

شعر گریز – سید حمیدرضا برقعی

شب آخر هنوز یادم هست
خیمه زد عطر سیب در سنگر
خیمه تاریک شد ، و این یعنی
روضه‌خوان گفت از شب آخر
گفت : این راه و این سیاهی شب
عشق چشمان خویش را بسته است
ما سحر قصد آسمان داریم
از زمین راه کربلا بسته است
خشک می‌شد گلوی او کم‌کم
روضه‌خوان تشنه بود در باران
یک نفر استکان آب آورد
السلام علیک یا عطشان
استکان را بلند کرد ، ولی
عکس یک مشت روی آب افتاد
مشک لرزید و محو شد کم‌کم
اشک سید که توی آب افتاد
نفست گرم روضه‌خوان ! آن شب
دل به دریای آن نگاه زدی
دم گرفتی میان خون خودت
چه گریزی به قتلگاه زدی


سید حمیدرضا برقعی

Share