رفتن به محتوای اصلی

فرزانگان قفقاز [۱۲۹] - برهان بدخشانی لنکرانی (۱۲۶۷. ...- ق)

تاریخ انتشار:
قسمت ۱۲۹ از مجموعه فرزانگان قفقاز، مربوط است به برهان بدخشانی لنکرانی از علمای قفقاز

برهان بدخشانی لنکرانی (۱۲۶۷. ...- ق)

⚫ آیت‌الله شیخ برهان بدخشانی لنکرانی فرزند شیخ عبدالله در سال ۱۲۶۷ ق (۱۸۵۱م) در روستای کلاتان از توابع شهرستان ماساللی منطقه لنکران دیده به جهان گشود. پدرش شیخ عبدالله از روحانیون منطقه و به تقدس و زهد و تقوی مشهور بود و در کنار پرداختن به وظایف يك روحانی به کشاورزی و دامداری اشتغال داشت. مردم منطقه حکایت‌ها از مواظبت و مراقبه‌های ایشان بر زبان دارند. از آن جمله نقل است که شیخ عبدالله هرگاه گاو و گوسفندان خود را به چرا می‌برد در آغاز حرکت بر دهان حیوانات پوزه‌بند می‌بست و در چراگاه خود می‌گشود و در بازگشت نیز چنین می‌نمود تا مبادا احشام او در راه از مزارع و مراتع مردم بخورند یا آسیبی بزنند.

⚫ وی در چنین محیط تربیتی و زیرنظر چنین پدری به فراگیری قرآن کریم و دیگر دروس مکتب‌خانه‌ای و مقدمات علوم اسلامی پرداخت به ارشاد پدر در آغاز سنین جوانی به حوزه علمیه نجف اشرف مهاجرت کرد و سطوح عالی فقه و اصول و حدیث و تفسیر و دیگر علوم را نزد استادان آن حوزه مقدس فراگرفت. متأسفانه گذشت زمان و خفقان موجود، مجال ثبت و ضبط اساتید و دیگر خصوصیات علمی ایشان را نداده است. اما حسب قرائن به احتمالی ایشان در دروس خارج بزرگانی همچون حضرات آیات عظام: سید حسین کوه‌کمری، مولی محمد فاضل ایروانی و شیخ محمدحسن مامقانی حاضر شده است. ایشان در میان عالمان دینی و روحانیون و مردم منطقه به اجتهاد اشتهار داشت و مورد تکریم و تعظیم علما و روحانیون منطقه بود. وی پس از سال ۱۳۰۸ ق (۱۸۹۰م) به زادگاه خویش بازگشت و به انجام وظایف و شئونات دينى يك روحانی عالی‌مقام قیام نمود و بیش از بیست سال مرجع مراجعات دینی و شرعی مردم منطقه گردید. پس از پیروزی انقلاب کمونیستی و استقرار حکومت الحادی و اوج‌گیری خفقان و استبداد بر عالمان دینی و مردم، در حدود سال ۱۳۴۰ ق (۱۹۲۲م) در یکی از روزهای زمستانی مأموران دولتی برای دستگیری او به خانه‌اش هجوم آوردند. وی به نحوی فرار کرد و در یکی از باتلاق‌های منطقه جنگلی ماساللی به‌رغم برف زیاد و سرمای طاقت‌فرسا پنهان شد. پس از ناامیدی مأموران از دستگیری وی و بازگشتشان شیخ از مخفیگاه خود بیرون آمد و به خانه خواهر خود رفت و تغییر لباس داد و از طریق، خواهر خانواده خود را توصیه به صبر و پایداری کرد و به آنان اطلاع داد که به آن‌سوی مرز به شهر اردبیل فرار می‌کند تا خدا چه خواهد. وی در میان هراس دهشت‌بار و با زجر و زحمتی فوق طاقت و پنهانی از طریق جنگل‌های منطقه لِریک لنكران از مرز گذشت و جسم نیمه‌جان خود را به روستای پنجه از توابع اردبیل رساند.

⚫ مرحوم حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج شیخ عبدالله واعظی لنکرانی به نقل از پدر بزرگوار خود آیت‌الله شیخ عبدالحسین واعظی لنکرانی برای نگارنده عادل مولایی نقل کرد؛ وقتی به ما اطلاع رسید که شیخ برهان خود را به روستای پنجه رسانده است بلافاصله به خدمت ایشان رسیدیم و شیخ را در وضعیت اسف‌باری یافتیم که فقط می‌توان می‌گفت جزبه عنایت خدای متعال ممکن نبود زنده بماند. پاهای شیخ از شدت سرما و زخم‌هایی که برداشته بود کبود و مجروح و بی‌حس شده بود و بیم فلج کامل می‌رفت.

⚫ به‌هرحال مدت‌ها طول کشید که ایشان سلامت خود را بازیابد؛ ولی آثار جراحات تا آخر عمر در پاهای ایشان باقی ماند.

⚫ شیخ برهان در روستای مذکور ساکن شد و به طریقی خانواده خود را از محل اقامتش باخبر ساخت. پس از چند ماه یکی از فرزندان شیخ به نام محمود در صدد برآمد مخفیانه از مرز بگذرد و خود را به پدر برساند. وی در راه توسط مزدوران حکومت شوروی دستگیر شد. اما در اولین بازداشتگاه موفق به فرار شد و خود را به پدر رساند. محمود در کنار پدر در روس به زادگاه خود نداشت ازدواج نمود. شیخ برهان نام فامیل بدخشانی‌تای مذکور ماندگار شد و ازآنجاکه دیگر امیدی به بازگشت را بر خود برگزید و تا آخر عمر در آتش حسرت و حرمان دوری از زن و فرزندانش گداخت ایشان در آن روستا و روستاهای هم‌جوار به انجام وظایف دینی و فرهنگی خودپرداخت بارها از سوی عالمان دینی اردبیل برای سکونت در شهر و استفاضه مؤمنین دعوت شد؛ اما وی دعوت را اجابت نکرد و سرانجام از غصه و تنهایی دار فانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت و پیکرش در قبرستان روستای پنجه به خاک سپرده شد. فرزندش پس از فوت پدر به شهر اردبیل نقل‌مکان نمود و در همان شهر بدرود حیات گفت و در قبرستان بهشت فاطمه سلام‌الله‌علیها مدفون گردید. برات بدخشانی نواده شیخ که اکنون ساکن اردبیل است پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ایشان موفق به سفر به زادگاه آباواجدادی خود شده و با اقوام و ارحام خود دیدار نموده‌اند.

 

پی نوشت:
۱. علاوه بر آن مرحوم برادر بزرگ‌تر ایشان حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج شیخ محمود واعظی لنکرانی نیز
جداگانه این واقعه را به نقل از پدر بزرگوارشان برای بنده نقل نمودند. مؤلف
۲. مصاحبه با نوادگان معظم له و روحانیون محل و برات بدخشانی در سال ۱۳۸۶ ش.

منبع: کتاب فرزانگان قفقاز، عادل مولایی، ص ۱۳۲ و ۱۳۳.

پدیدآورنده
موضوع انجمن

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا