12 اخلاق اسلامی در نظام خانواده

12 اخلاق اسلامی در نظام خانواده

 

ارزش اخلاق حسنه

زن و شوهر به خاطر خود و سعادت فرزندانشان ، لازم است یک سلسله مسائل اخلاقی را ، که قرآن مجید و روایات بر آن تأکید فراوان دارند رعایت نمایند .

رعایت اخلاق حسنه ، و خودداری از زشتی های اخلاق کار طاقت فرسائی نیست .

بکارگیری واقعیات اخلاقی ، و پرهیز از پلیدیهای اخلاقی در مدتی اندک ، ریاضت قابل تحمّلی است ، که ره سپردن در این راه الهی را بر انسان آسان ، و پیوند زناشوئی را محکم ، و محبت به یکدیگر را استوارتر ، و درسی عملی برای دیگران بخصوص فرزندان خانواده است .

اجرای حقایق اخلاقی نسبت به یکدیگر ، فضائی از صفا و صمیمیت ، پاکی و سلامت ، راحت و امنیت ، عشق و محبت بوجود می آورد و زندگی را در تمام شئون ، بر زن و شوهر از عسل شیرین تر می کند .

در رابطه با آراسته بودن به حسنات اخلاقی ، و بکارگیری آن ، قرآن مجید در آیات متعددی پیامبر بزرگوار را ستوده :

<< فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظّاً غلیظ القلب لا نفضّوا من حولک . . .>> [265]
جلوه رحمت خداست که بر مردم ، نرمخو و مهربانی ، اگر تندخوی و سخت دل بودی ، مردم از حول محور وجود تو پراکنده می شدند .

<< و انَّک لعلی خلق عظیم >>. [266]
و همانا تو آراسته به خلق عظیم و بزرگی هستی .

رسول حق (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :

<< اَلاِْسْلامُ حُسْنُ الْخُلُقِ >>. [267]
اسلام اخلاق نیک است .

حضرت مجتبی (علیه السلام) فرمود :

<< اِنَّ اَحْسَنَ الْحَسَنِ ، اَلْخُلُقُ الْحَسَنُ >>. [268]
خوبترین خوبیها ، اخلاق نیک است .

رسول الهی (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :

<< حُسْنُ الْخُلُقِ ذَهَبَ بِخَیْرِ الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ >>. [269]
اخلاق نیک خیر دنیا و آخرت را به همراه دارد .

علی (علیه السلام) فرمود :

<< حُسْنُ الْخُلُقِ رَأْسُ کُلِّ بِرٍّ >>. [270]
اخلاق نیک سر همه خوبیهاست .

امام ششم (علیه السلام) فرمود :

<< لا عَیْشَ اَهْنَأُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ >>. [271]
زندگی و عیشی گواراتر از اخلاق نیک نیست .

رسول حق (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :

<< مَنْ حَسُنَ خُلُقُهُ بَلَّغَهُ اللّهُ دَرَجَهَ الصّائِمِ الْقائِمِ >>. [272]
کسی که اخلاقش نیکوست ، خداوند او را به پایه روزه دار ، و قائم به عبادت در تاریکی شب می رساند .

و نیز آن حضرت فرمود :

<< اَوَّلَ مایُوضَعُ فی میزانِ الْعَبْدِ یَوْمَ الْقِیامَهِ حُسْنُ خُلُقِهِ >>. [273]
اول چیزی که در قیامت در ترازوی عبد می گذارند ، اخلاق نیک اوست .

و آن حضرت فرمود :

<< اِنَّ اَحَبَّکُمْ اِلَیَّ وَ اَقْرَبَکُمْ مِنّی یَوْمَ الْقِیامَهِ مَجْلِساً اَحْسَنُکُمْ اَخْلاقاً وَ اَشَدُّکُمْ تَواضُعاً >>. [274]
محبوبترین شما نزد من ، و نزدیکترینتان به من در قیامت ، خوش خلق ترین شما ، و آن کسی است که دارای شدیدترین تواضع باشد .

رسول حق به امیرالمؤمنین فرمود : ترا به شبیه ترینتان به اخلاق خودم خبر دهم ؟ عرضه داشت آری ; فرمود :

<< اَحْسَنُکُمْ خُلُقاً ، اَعْظَمُکُمْ حِلْماً ، وَ اَبَرُّکُمْ بِقَرابَتِهِ ، وَ اَشَدُّکُمْ مِنْ نَفْسِهِ اِنْصافاً >>. [275]
خوش خلق ترین شما ، بردبارترین شما ، نیکوکارترینتان به نزدیکانش ، و شدیدترین شما در انصاف دهی به دیگران از جانب خودش .

مکارم اخلاق و حسن خلق آنچنان باارزش و والاست که رسول باکرامت اسلام آن را علّت بعثت خود اعلام فرموده :

<< اِنَّما بُعِثْتُ لاُِتَمِّمَ مَکارِمَ الاَْخْلاقِ>>. [276]
این است و جز این نیست که مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را کامل کنم .

<< اِنَّما بُعِثْتُ لاُِتَمِّمَ حُسْنَ الاَْخْلاقِ >>. [277]مبعوث شدم تا حسن خلق را کامل نمایم .

مکارم و حسنات اخلاقی شعاع صفات حق ، و حالات انبیاء و امامان معصوم (علیهم السلام) ، و موجب خیر و برکت برای دارنده آن است .

سیئآت اخلاقی ، حالاتی ابلیسی و شیطانی ، و علت تلخی زندگی و به هم خوردن عیش و عشرت ، و باعث ناامنی و تفرقه و جدائی و نفرت مردم از یکدیگر و خرابی دنیا و آخرت است .

من به آنچه رعایتش در خانه از جانب زن و شوهر لازم است ، و موجب استحکام زندگی ، و تداوم صفا و صمیمیت است در حدی که لازم باشد اشاره می کنم ، و از حضرت حق می خواهم که همه ما را به حسنات اخلاقی آراسته ، و از سیئات اخلاقی دور بدارد .

 

محبت و اعلام آن

اصل محبت و علاقه و عشق را ، حضرت حق در قلب زن و شوهر نسبت به یکدیگر قرار داد ، و آن را از نشانه های وجود خود دانست ، و این حقیقت نمایشگر عظمت و بزرگی مسئله محبت زن و مرد ، بخصوص عشق و علاقه مرد به زن است .

و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودَّه و رحمه انَّ فی ذلک لآیات لقوم یتفکّرون . [278]

ازنشانه های وجود خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید ، تا در کنار آنها بیاسائید ، و بین زن و مرد دوستی و مهربانی برقرار کرد ، در این برنامه نشانه هائی برای مردم اندیشمند است .

این محبت و عشق و علاقه در ابتدای ازدواج ، و حتی قبل از عقد ، شکوفا می شود ، و به نهایت می رسد ، بر مرد و زن است ، که این نعمت باطنی ، و این حالت عالی قلبی که موجب خوشی در زندگی و عیش و عشرت ، و صفا و پاکی است ، به توسط جانبداری از هم ، و گذشت و عفو ، و خوش اخلاقی و تعاون ، و توقع به اندازه از یکدیگر ، و حفظ شخصیت و شئون طرفین ، و پرهیز از بگو و مگوهای بی قدر و قیمت حفظ کنند ، و از عللی که باعث ضربه خوردن به عشق و محبت است بپرهیزند ، که حفظ بنای عشق عبادت ، و خراب کردن خانه محبت بدون تردید گناه و معصیت و موجب عقاب الهی در قیامت ، و باعث عذاب در زندگی دنیائی است .

حضرت صادق (علیه السلام) برای کسی که هنر جلب محبت دیگران را نسبت به خود دارد دعا کرده :

<< رَحِمَ اللّهُ عَبْداً اِجْتَرَّ مَوَدَّهَ النّاسِ اِلی نَفْسِهِ . . . >>[279]
خداوند رحمت کند انسانی که دوستی مردم را به جانب خود جلب می کند .

تبدیل محبّت وعشق وعلاقه به کینه ونفرت وبغض ودشمنی در صورتی که ملاک عقلی و شرعی در کار نباشد ، تبدیل نعمت حق به ناسپاسی است ، و حفظ محبت و اعمال و سرایت دادن آن به یکدیگر سبب خوشحالی در دنیاو آخرت است .

امام صادق (علیه السلام) فرمود :

<< وَیْلٌ لِمَنْ یُبَدِّلُ نِعْمَهَ اللّهِ کُفْراً ، طُوبی لِلْمُتَحابّینَ فِی اللّهِ >>. [280]
وای بر کسی که نعمت خدا را به ناسپاسی تبدیل کند ، و خوشبختی و نیکی باد بر آنان که فی اللّه نسبت به یکدیگر محبت می کنند .

امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود :

<< اَفْضَلُ النّاسِ مِنَّهً مَنْ بَدَأَ بِالْمَوَدَّهِ >>. [281]
برترین مردم از نظر احسان و نیکی ، کسی است که به دوستی و محبت نسبت به طرف خود پیشی گیرد .

انسان دستور دارد به همه کسانی که مستحق عشق و دوستی و محبت وعلاقه اند محبت داشته باشد چه رسد به نزدیک ترین افراد خودش که همسر و فرزندان او هستند .

در حدیث قدسی آمده :

<< اَلْخَلْقُ عِیالی فَاَحَبُّهُمْ اِلَیَّ اَلْطَفُهُمْ بِهِمْ وَاَسْعاهُمْ فی حَوائِجِهِمْ >>. [282]
آفریده ها عیال من هستند ، محبوبترین آنها نزد من ، مهربانترین ایشان به آفریده من است ، و آنکه در راه برطرف کردن نیازشان سعی و کوشش بیشتری دارد .

بر اساس مطالب گذشته ، محبت در قلب زن نسبت به مرد ، و عشق در قلب مرد نسبت به زن از نشانه های وجود خدا ، و از نعمت های خاص حضرت حق است ، و بهترین علت برای برپائی عیش سالم و تداوم زندگی ، و ظهور صفا و صمیمیت در صحنه حیات است ، روی این حساب حفظ و ازدیاد آن لازم ، و دوری از علل نابودی آن واجب است .

امام صادق (علیه السلام) فرمود :

<< مِنْ اَخْلاقِ الاَْنْبِیاءِ حُبُّ النِّساءِ >>. [283]
محبت زنان از اخلاق انبیاء خداوند است .

رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :

<< جُعِلَ قُرَّهُ عَیْنی فِی الصَّلاهِ ، وَ لَذَّتی فِی الدُّنْیَا النِّساءُ ، وَ رَیْحانَتی اَلْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ >>. [284]
نور چشمم در نماز ، و لذت و خوشیم در دنیا زنان ، و گل خوشبویم حسن و حسین است .

حضرت صادق (علیه السلام) فرمود : مردم لذّتی در دنیا و آخرت بیش از لذّت از زن نمی برند و این است قول حق .

<< زیّن للنّاس حبّ الشّهوات من النّساء و البنین . . . >>[285]

سپس فرمود :

اهل بهشت به چیزی از بهشت لذیذتر از نکاح لذت نمی برند نه از خوراکی و نه از آشامیدنی . [286]

رسول اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :

<< قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَهِ اِنّی اُحِبُّکِ لا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِها اَبَداً >>. [287]
گفتار مرد به همسرش : همانا من ترا دوست دارم ، هرگز از قلبش محو نمی گردد .

امام صادق (علیه السلام) فرمود :

<< اَلْعَبْدُ کُلَّما ازْدادَ لِلنِّساءِ حُبّاً اِزْدادَ فِی الاْیمانِ فَضْلاً >>. [288]
هر چه محبت همسر در قلب شوهرش زیادتر شود ، ایمانش زیادتر می شود .

البته باید به این حقیقت توجه کرد ، که عشق و محبت به زن جنبه افراط ، به خود نگیرد ، که محبّت در حدّ افراط انسان را از پیمودن راه حق ، و انجام عمل صالح ، و خیرات و مبرّات باز می دارد ، بخصوص اگر زن از طریق عشق مرد به خودش بخواهد بر مرد حکومت کند ، و خواسته های اضافی خود را بر مرد تحمیل نماید .

علاقه و محبت به زن و به هر چیزی باید تابع ایمان انسان به حضرت حق و روز قیامت باشد ، و مانع حرکت انسان به سوی کمالات ، و انجام اعمال صالحه نشود .

اگر محبت به زن بخواهد بستری برای معصیت و گناه ، و اسراف و تبذیر ، یا بخل و امساک ، یا خودداری از انجام فرائض حق گردد ، باید تعدیل شود ، که اینگونه محبت ، آمیخته با حالت شیطانی ، و بدور از رضا و خوشنودی حق است .

 

کم توقعی

هر مرد و زنی از نظر جسمی و روحی دارای قوت و قدرتی مخصوص به خود است ، درک این قدرت و قوت ، بستگی به مدتی معاشرت و برخورد طبیعی و اخلاقی دارد .

زن و شوهر پس از مدتی اندک ، یکدیگر را تا اندازه ای درک می کنند ، و به موقف بدنی و موقعیت روحی همدیگر آشنا می شوند .

زن و شوهر باید به این حقیقت الهیه توجه داشته باشند ، که حضرت حق ، در مسئله بسیار مهم ارائه تکلیف به انسان ، دو واقعیت را منظور فرموده :

آنچه را که مقدور انسان نبوده ، و از تحمل و طاقتش بیرون بوده به انسان تکلیف ننموده ، ثانیاً تکالیف و مسئولیت های شرعی و اخلاقی را با ملاحظه وسع ، که به فرموده محققین مرحله ای کمتر از دایره قدرت است بر دوش انسان قرار داده .

این نیست مگر جلوه رحمت و لطف و عنایت او بر بندگان ، و همه انسانها تا روز قیامت .

در سوره بقره آیه 233 و 286 و انعام آیه 152 و اعراف آیه 42 و مؤمنون آیه 62 به این

حقیقت اشاره فرمود :

<< لاَ تُکَلِّفُ نَفْسٌ اِلاّ وُسْعَها >>.
هیچ کس را تکلیف جز به اندازه وسع نکنند .

<< لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْساً اِلاّ وُسْعَها >>.
خداوند احدی را جز به اندازه سعه وجودیش تکلیف ننماید .

روی این حساب زن و شوهر ، باید در مسئله درخواستها و توقعاتشان از یکدیگر ، این اخلاق کریمانه ، و صفت رحیمیه حضرت حق را سرمشق و الگوی خود قرار دهند .

اوّلاً خارج از قدرت و طاقت چه در امور مادی ، چه در امور معنوی از یکدیگر چیزی نخواهند ، که تحمیل خواسته ، بیرون از حدّ قدرت ، و درخواست کاری غیر قابل تحمل ظلم است ، و ظلم ظلمت روحی ، و موجب عقاب الهی است .

ثانیاً قدرت و توان یکدیگر را در خواسته ها ملاحظه ننمایند ، بلکه توقعات ، و خواسته های خود را به اندازه وسع و طاقت موجود قرار داده ، و تکالیف طبیعی و روزمره را در حدی به یکدیگر ارائه دهند ، و از هم بخواهند ، که به شیرینی ، و با شوق و اشتیاق انجام بگیرد .

اگر بتوانند ، که می توانند از یکدیگر کم توقع باشند ، که کم توقعی اخلاق حق ، و خوی انبیاء و امامان ، و از ویژگیهای اولیاء الهی است .

پُرتوقعی گاهی همان ارائه تکلیف بیش از حد طاقت است ، و بدون شک وقتی خواسته پرتوقع از طرف همسر تحقق پیدا نکند ، موجب کدورت ، و رنجش دل ، و در نهایت کینه و نفرت ، و در نتیجه تلخ شدن زندگی ، و خرابی ساختمان صفا و صمیمیت ، و عشق و محبت است .

پُرتوقعی صفتی ناپسند ، و محصول کبر و غرور ، و یک بیماری روحی و روانی ، و برنامه ای خارج از محدوده انسانیت ، و خصیصه ای زشت است .

کم توقعی محصول وقار و ادب ، و نتیجه معرفت و کرامت ، و میوه شیرین فروتنی و تواضع است .

اگر بخواهید زندگی شیرین تر از عسل گردد ، و هیچ گاه اختلاف مورد توجهی پیش نیاید ، و همسر شما دچار رنجش نگردد ، و تحقیر شخصیت نشود ، و این رنجش و تلخی به اطرافیان سرایت نکند ، در تمام امور زندگی نسبت به یکدیگر کم توقع باشید ، و بدانید کم توقعی چون جلوه رحمت حق در زندگی است ، موجب جلب خوشنودی و رضایت حق نسبت به شما می شود .

در هر صورتی زن و شوهر باید نرمخو ، باصفا ، منبع عشق و محبت ، و نسبت به یکدیگر امور زندگی را آسان بگیرند ، که این آسان گرفتن بابی از ابواب معروف است ، و آنان که اهل معروف ، و پاک و پاکیزه از منکرات روحی و اخلاقی هستند ، مورد توجه حق ، و مستحق اجر و جزای جمیل از جانب پروردگارند .

رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :

<< اَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ الْجَنَّهَ الْمَعْرُوفُ وَ اَهْلُهُ وَ اَوَّلُ مَنْ یَرِدُ عَلَیَّ الْحَوْضَ >>. [289]
معروف و اهلش اول وارد بهشت و اوّل وارد بر من در کنار حوض کوثر هستند .

امام صادق (علیه السلام) فرمود :

<< اِنَّ لِلْجَنَّهِ باباً یُقالُ لَهُ : اَلْمَعْرُوفُ ، لا یَدْخُلُهُ إِلاّ اَهْلُ الْمَعْرُوفِ ، وَ اَهْلُ الْمَعْرُوفِ فِی الدُّنْیاهُمْ اَهْلُ الْمَعْرُوفِ فِی الاْخَرَهِ >>. [290]
برای بهشت دری هست به نام معروف ، از آن در جز اهل معروف وارد نمی شوند ، و اهل معروف در دنیا ، اهل معروف در آخرتند .

رسول خدا فرمود :

<< کُلُّ مَعْرُوف صَدَقَهٌ . . . >>[291]
هر معروفی صدقه است .

قرآن مجید مزد هر معروف و انجام هر حسنه ای را ده برابر اعلام نموده است :

<< مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ اَمْثالِها >>. [292]

کم توقعی نوعی معروف ، حسنه ای از حسنات روحی ، و صدقه ای از صدقات اسلامی ، و دارای ده برابر مزد است ، چرا زن و شوهر در این تجارت پرسود شرکت نکنند ، و تا پایان عمر خود ، از این حقیقت الهیه بهره مند نگردند ، که ممنوع نمودن خویش از عنایت حق و رحمت دوست ظلمی سنگین و گناهی بزرگ و خسارتی غیرقابل جبران است .

 

گذشت و عفو

زن و شوهر ممکن است گاهی نسبت به یکدیگر مرتکب خطا و اشتباه شوند ، زن امکان دارد در مسئله خانه داری ، پخت و پز ، توجه به فرزندان ، رعایت حق شوهر دچار خطا گردد ، مرد نیز ممکن است در رفتار و کردار ، اخلاق و روش ، کارگردانی نسبت به منزل ، قضاوت در حق زن دچار اشتباه شود ، اشتباه و خطائی که از هر دو طرف قابل گذشت و اغماض و عفو است ، که جای گذشت و عفو هم در همین مورد است ، در مواردی که زندگی مسیر طبیعی خودش را طی می کند ، موردی برای عفو وجود ندارد ، بر مرد لازم اخلاقی و شرعی است که از همسر خود در موارد لازم گذشت کند ، بر زن هم لازم اخلاقی و شرعی است که از شوهر خود عفو کند ، در این زمینه کبر و سخت گیری و خودپسندی و بی توجهی به شخصیت طرف ، و روی گردانی از دستورات حق و انبیا و ائمه در مسئله گذشت و عفو امری ناپسند ، و در بعضی از موارد حرام و موجب عقاب الهی است .

عفو و گذشت از موارد احسان ، و آراسته به احسان به فرموده قرآن محبوب خدا است :

و العافین عن النّاس و الله یحبّ المحسنین . [293]

عفو وگذشت به اندازه ای مهم است که قرآن مجید اجر عفوکننده را بر خدا می داند :

فمن عفا و اصلح فاجره علی اللّه . [294]

کسی که گذشت کند و اصلاح نماید ، اجرش بر خداست .

امام صادق (علیه السلام) فرمود :

<< ثَلاثٌ مِنْ مَکارِمِ الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ : تَعْفُوا عَمَّنْ ظَلَمَکَ ، وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَکَ ، وَ تَحْلُمُ اِذا جُهِلَ عَلَیْکَ >>. [295]
سه چیز از مکرمت های دنیا و آخرت است : گذشت از کسی که بر تو ستم کرده ، صله رحم با رحمی که با تو بریده ، بردباری نسبت به آنکه در حق تو به نادانی رفتار کرده .

رسول حق (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :

<< اِنَّ اللّهَ عَفُوٌ یُحِبُّ الْعَفْوَ >>. [296]
همانا خدا گذشت کننده است و گذشت را دوست دارد .

و نیز فرمود :

<< مَنْ اَقالَ مُسْلِماً عَثْرَتَهُ اَقالَ اللّهُ عَثْرَتَهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ >>. [297]
کسی که از لغزش مسلمانی بگذرد ، خداوند در قیامت از لغزش اوخواهد گذشت .

امام صادق (علیه السلام)

فرمود :

<< اِنّا اَهْلُ بَیْت مُرُوَّتُنَا الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَنا >>. [298]
ما اهل بیتی هستیم که جوانمردی ما ، گذشت از کسی است که بر ما ستم روا داشته .

رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :

<< تَجاوَزُوا عَنْ ذُنُوبِ النّاسِ یَدْفَعِ اللّهُ عَنْکُمْ بِذلِکَ عَذابَ النّارِ >>. [299]
از خطاهای مردم گذشت کنید ، خداوند به این خاطر عذاب جهنم را از شما دفع می کند .

امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود :

<< قِلَّهُ الْعَفْوِ اَقْبَحُ الْعُیُوبِ ، وَ التَّسَرُّعُ اِلَی الاِْنْتِقامِ اَعْظَمُ الذُّنُوبِ >>. [300]
کم گذشتی زشت ترین عیب ، و عجله در انتقام از بزرگترین گناهان است .

و آن حضرت فرمود :

<< شَرُّ النّاسِ مَنْ لا یَعْفُو عَنِ الزَّلَّهِ وَ لا یَسْتُرُ الْعَوْرَهَ >>. [301]
بدترین مردم کسی است که از لغزش طرف خود گذشت نکند ، و عیب را نپوشاند .

امام صادق (علیه السلام) می فرماید :

<< عَفْواً مِنْ غَیْرِ عُقُوبَه ، وَ لا تَعْنیف ، وَ لا عَتَب >>. [302]
عفو باید بدون جریمه و خشونت و نکوهش و سرزنش انجام بگیرد .

بر اساس آیات قرآن و روایات : عفو محبوب خدا ، اجر عفوکننده بر خدا ، از مکارم دنیا و آخرت ، موجب نجات از جهنم ، و همرنگی با اهل بیت ، و کم گذشتی نشان بیماری و عیب باطن ، و شرارت نفس انسان است .

چرا زن و مرد در زندگی خود ، به هنگام پیش آمدن خطا از یکدیگر گذشت نکنند ، تا محبوب خدا شده ، از اجر الهی بهره مند گشته ، و منبع مکارم دنیا و آخرت شناخته شوند ، و با امامان معصوم همرنگی نشان داده ، و جزء آنان محسوب

گردند ، این همه محصول یک تجارت الهی و معنوی است که از دست دادنش عاقلانه نیست ، و آراسته شدن به آن کاری سهل و آسان ، و عملی ساده و بی زحمت است .

مرد و زن اگر به وقت خطا عفو و گذشت را شیوه خود کنند ، و این حقیقت عرشی را مدتی کوتاه به تمرین بگذارند ، در آنان قوّت می گیرد ، و پس از اندک زمانی به این صفت ملکوتی آراسته می شوند .

 

تغافل یا خود به فراموشی زدن

از صفات بسیار پسندیده و والا و باارزش ، که آراسته به آن در میان مردم بسیار کم است تغافل می باشد .

دیدن خطا و تقصیر ، مشاهده عیب و نقص ، و خود را به فراموشی زدن ، به شکلی که طرف مقابل یقین کند ، انسان از مسئله به هیچ عنوان مطلع و آگاه نشد ، از عالیترین حالات روحی و پرقیمت ترین صفات انسانی است .

این نهایت مکرمت و بزرگواری و شخصیت است که مرد از زن خود خطائی ببیند ، و زن از شوهر خود اشتباهی ملاحظه کند ، و خود را در کمال جوانمردی و آقائی و کرامت ، عمداً به فراموشی بزند ، و این به فراموشی زدن را در تمام پیش آمدهای آینده حفظ کند .

امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود :

<< اِنَّ الْعاقِلَ نِصْفُهُ اِحْتِمالٌ ، وَ نِصْفُهُ تَغافُلٌ >>. [303]
نیمی از وجود عاقل و خردمند تحمل و صبر و بردباری ، و نیم دیگرش خود به فراموشی زدن است .

و فرمود :

<< اَشْرَفُ اَخْلاقِ الْکَریمِ کَثْرَهُ تَغافُلِهِ عَمّا یَعْلَمُ >>. [304]
شریفترین اخلاق انسان باکرامت ، کثرت تغافل او از چیزی است که می داند .

و نیز آن حضرت فرمود :

<< لا عَقْلَ کَالتَّجاهُلِ ، لا حِلْمَ کَالتَّغافُلِ >>. [305]
تدبیری مانند خود را به بیخبری زدن ، و حلمی همچون خود را به فراموشی زدن نیست .

ذره بینی ، ذره به حساب آوردن ، توقع عصمت همه جانبه داشتن ، بی گذشتی ، به رخ کشیدن خطا ، و به قول معروف متّه در خشخاش گذاشتن همه و همه خلاف اخلاق ، و به قول امیرالمؤمنین (علیه السلام) باعث ناگواری زندگی است . [306]

عفو و گذشت ، و از آن بالاتر تغافل و خود را به فراموشی زدن ، برای زن و شوهر امری لازم و واجب است ، و با این گونه صفات پسندیده ، و اخلاق حمیده عیش و زندگی همراه با لذت و خوشی برقرار ، و اعصاب در آرامش کامل ، و جسم و جان در مصونیت همه جانبه در مقابل هجوم بسیاری از امراض و بیماریهاست .

عفو و گذشت و تجاهل و تغافل میوه شیرین فروخوردن خشم و به فرموده قرآن مجید کظم غیظ ، و دوری از خشم و غضب و فرار از عصبانیت و از کوره در رفتن است .

خشم و غضب و ممارات و لجبازی ، و بگو و مگو کردن طولانی و بیجا ، مورد نفرت حق ، و نشانه ای از شعله های جهنم ، و صفتی ناپسند ، و خوئی ددمنشانه ، و موجبی برای در هم ریختن بنای زندگی و در نهایت علّت طلاق و جدائی ، و غرق شدن در منجلاب بسیاری از معاصی و گناهان ، و آلوده شدن به هر شرّ و شرارت است .

در زشتی بگو مگو کردن ، و لجبازی با یکدیگر در روایت بسیار مهمی آمده : مردی به حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) با لحنی زننده گفت : بیا بنشین تا در مسئله دین با هم مناظره و مجادله کنیم ، حضرت فرمود : ای مرد ، من نسبت به دینم آگاهم ، و هدایت حق برای من ، مانند روز روشن و معلوم است ، تو اگر در این زمینه دچار جهلی برو و جهل خود را علاج کن .

<< مالی وَ لِلْمُماراهِ >>.

مرا چه نسبت با بگو مگو کردن و جدال و جار و جنجال ، که این نیست مگر وسوسه شیطان[307] ، برای انداختن انسان در گناه و معصیت!!

بگو و مگو و جدال و دعوای لفظی اگر برای اثبات حق باشد ، و از مصادیق جدال احسن ، بدون تردید مانعی ندارد ، بلکه زمینه پیشرفت علم و دانش ، و کشف حق و حقیقت است و امری عقلی و علمی و شرعی است ، ولی اگر از باب لجبازی ، و کوبیدن یکدیگر ، و ضربه زدن به شخصیت ، و به هم ریختن آرامش باشد ، بدون شک حرام ، و مرتکب آن عاصی و مستحق عقاب است .

حضرت رضا (علیه السلام) به عبدالعظیم حسنی فرمود :

دوستانم را از طرف من سلام برسان ، و به آنان بگو ، برای شیطان نسبت به وجود خود راهی قرار ندهید ، آنان را به راستی در گفتار ، و اداء امانت ، و رعایت سکوت ، و ترک مجادله و بگو مگو در آنچه که برای آنان سودی ندارد امر کن .

[308]

 

خشم و غضب

روایات و معارف اسلامی ، به دنبال آیات قرآن ، همگان را از خشم و غضب ، و عصبانیت و از کوره در رفتن برحذر می دارند ، و غضب را عاملی نابودکننده ، نشانه سبک مغزی ، علت هلاکت ، و آتشی از سوی شیطان ، و نوعی جنون و دیوانگی می دانند ، و آن را منشأ تمام شرور معرفی می کنند .

امیرالمؤمنین (علیه السلام) در جملاتی حکیمانه به این معانی اشاره دارند :

<< اَلْغَضَبُ شَرٌّ اِنْ اَطْلَقْتَهُ دَمَّرَ >>. [309]
خشم و عصبانیت شرّی است که اگر آن را در وجودت آزاد بگذاری نابودت می کند .

<< اَلْغَضَبُ مَرْکَبُ الطَّیْشِ >>. [310]
خشم ، مرکب سبک مغزان است .

<< اَلْغَضَبُ یُثیرُ کَوامِنَ الْحِقْدِ >>. [311]
خشم و غضب آتش پنهانی های کینه را شعلهور می سازد .

امام صادق (علیه السلام) فرمود :

<< اَلْغَضَبُ مِفْتاحُ کُلَّ شَرٍّ >>. [312]
خشم کلید هر زیانی است .

آری خشمگین دچار هر نوع اشتباه می شود ، به شخصیت طرف مقابل حمله می کند ، به اعصاب و قلبش فشار وارد می آید ، چهره اش سرخ و خونین رنگ می گردد ، می زند ، خراب می کند ، آتش می زند ، طلاق می دهد ، ضربه وارد می نماید ، خسارت به بار می آورد و . . .

رسول حق (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :

<< الْغَضَبُ جَمْرَهٌ مِنَ الشَّیْطانِ >>. [313]
خشم آتشی از شیطان است .

علی (علیه السلام) فرمود :

<< اَلْحِدَّهُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ لاَِنَّ صاحِبَها یَنْدَمُ فَاِنْ لَمْ یَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْکَمٌ >>. [314]
خشم و غضب نوعی از دیوانگی است ، همانا دارنده این حالت ، پشیمان می شود ، اگر نادم نشد دیوانگی او قوی و محکم است .

و آن حضرت فرمود :

<< اَلْغَضَبُ یُفْسِدُ الاَْلْبابَ وَ یُبْعِدُ مِنَ الصَّوابِ >>. [315]
خشم فاسدکننده مغزها و دورکننده انسان از حق و درستی است .

و در حمله شدیدی به این حالت شیطانی فرمود :

<< لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یَمْلِکْ غَضَبَهُ >>. [316]
آنکس که جلودار غضب و خشمش نباشد از ما نیست .

و فرمود :

<< مَنْ غَلَبَ عَلَیْهِ غَضَبُهُ وَ شَهْوَتُهُ فَهُوَ فی حَیِّزِ الْبَهائِمِ >>. [317]
کسی که خشم و شهوت بر او غلبه دارد در جرگه حیوانات است .

حضرت باقر (علیه السلام) در رابطه با فروخوردن خشم ، و خودداری از عصبانیت فرمود:

<< مَنْ کَظَمَ غَیْظاً وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلی اِمْضائِهِ حَشَا اللّهُ قَلْبَهُ اَمْناً وَ ایماناً یَوْمَ الْقِیامَهِ >>. [318]
کسی که خشم خود را فرو خورد ، در صورتی که قدرت خرج کردن آن را دارد ، خداوند در قیامت قلبش را از آرامش و ایمان پر می کند .

علی (علیه السلام) فرمود :

<< مَنْ کَفَّ غَضَبَهُ سَتَرَ اللّهُ عَوْرَتَهُ >>. [319]
کسی که غضب خود را نگاهدارد ، خداوند عیب او را می پوشاند .

به حارث همدانی یار وفادارش نوشت :

<< وَ اکْظِمِ الْغَیْظَ ، وَ تَجاوَزْ عِنْدَ الْمَقْدِرَهِ ، وَ احْلُمْ عِنْدَ الْغَضَبِ ، وَ اصْفَحْ مَعَ الدَّوْلَهِ ، تَکُنْ لَکَ الْعاقِبَهُ >>. [320]
غیظ و غضب را فروخور ، به وقت قدرت گذشت کن ، به هنگام خشم بردبار باش ، با داشتن توان و نیرو بر خطاکار بپوشان ، تا برای تو عاقبت بخیری میّسر گردد .

در روایات زیادی در کتاب شریف کافی ، وسائل ، بحار الانوار آمده که مزد فروخوردن خشم نسبت به همگان ، ایمن شدن از غضب حق در قیامت ، و اتصال به رحمت حق در محشر است .

از حضرت مسیح علت غضب را پرسیدند فرمود :

<< اَلْکِبْرُ ، وَ التَّجَبُّرُ ، وَ مَحْقَرَهُ النّاسِ >>.
علت و ریشه و شروع غضب از سه چیز است : کبر و خود بزرگ بینی ، خودخواهی ، بی ارزش دانستن مردم .

در سفارشات رسول حق به امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمده :

<< لاَتَغْضَبْ ، فَاِذا غَضِبْتَ فَاقْعُدْ ، وَ تَفَکَّرْ فی قُدْرَهِ الرَّبِّ عَلَی الْعِبادِ وَ حِلْمِهِ عَنْهُمْ ، وَ اِذا قیلَ لَکَ اِتَّقِ اللّهَ فَانْبُذْ غَضَبَکَ وَ راجِعْ حِلْمَکَ >>.
غضب مکن ، چون غضب کردی بنشین ، و در قدرت و تسلط حق نسبت به بندگان و بردباری آن وجود مقدس در برابر آنان فکر کن ، و چون در حال غضب داشتنت به تو گفتند : از خدا پروا کن غضب را دور انداز ، و به حلم و بردباری و عادی شدن حال برگرد .

 

فخر فروشی

از زشتی های اخلاق فخرفروشی به دیگران است ، فخر فروشی در فرهنگ اسلام به عنوان گناه و معصیت شناخته شده ، و آلوده به این حالت شیطانی مستوجب عقاب الهی است ، مگر اینکه توبه کند و به ادب و وقار و خضوع و فروتنی بازگردد .

زن و شوهری که نسبت به یکدیگر تعهد شرعی و اخلاقی دارند ، و با دیدن یکدیگر قبل از ازدواج مورد پسند هم واقع شدند ، و با وضعی که از نظر خانواده و مال و جمال و قوم و قبیله هر یک داشتند و مورد قبول واقع شدند ، و اکنون با یکدیگر زندگی می کنند ، اگر موردی پیش آمد باید از به رخ کشیدن خانواده ، و حسب و نسب و مال و ثروت و جوانی و زیبائی و علم و دانش ، نسبت به یکدیگر سخت بپرهیزند ، که فخرفروشی ایجاد آزار روحی و سوز درون می کند ، و گاهی شرمندگی ، و زمینه خشم و نفرت ، و کینه و دشمنی و نشان دادن عکس العمل در طرف مقابل ببار می آورد ، و چه بسا که به جنگ و دعوا ، و کشمکش و نزاع و تفرقه و طلاق منجر شود ، در این صورت بار سنگین این همه تبعات زشت فخرفروشی به گردن فخرفروش است .

امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود :

<< لا حُمْقَ اَعْظَمُ مِنَ الْفَخْرِ >>. [321]
حماقتی بزرگ تر از فخرفروشی به دیگران نیست .

و در کلامی حکیمانه فرمود :

<< ضَعْ فَخْرَکَ ، وَ احْطُطْ کِبْرَکَ ، وَ اذْکُرْ قَبْرَکَ >>. [322]
فخرفروشی را بگذار ، و کبر را ترک کن ، و بیاد قبرت باش .

آنقدر فخرفروشی زشت و ناباب است که حضرت سجاد در دعای نوزدهم صحیفه به پیشگاه حق عرضه می دارد :

<< وَاعْصِمْنی مِنَ الْفَخْرِ >> .
از اینکه نسبت به دیگران به وضع خود افتخار کنم مرا حفظ کن .

علی (علیه السلام) فرمود :

<< ما لاِبْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرَ ، اَوَّلُهُ نُطْفَهٌ ، وَ آخِرُهُ جیفَهٌ ، لا یَرْزُقُ نَفْسَهُ ، وَ لا یَدْفَعُ حَتْفَهُ >>. [323]
فرزند آدم را به فخر فروشی چه ، ابتدای او نطفه و پایانش مرداری بدبو است ، روزی او در اختیار دیگری است ، و قدرت دفع مرگ خویش را ندارد .

کتاب خدا در آیات متعددی متذکر این معناست ، که حضرت حق مردم متکبر و فخرفروش را دوست ندارد .

<< اِنَّ الله لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتال فَخُور >>. [324]

در هر صورت زن و شوهر باید نسبت به یکدیگر از افتخار به خانواده ، جمال ، مال و منال ، اندوخته و ثروت ، علم و دانش ، بپرهیزند که همه اینها از بین رفتنی است ، و این اخلاق ابلیسی مایه درد سر و زحمت و رنجش خاطر ، و موجب از بین رفتن عشق و علاقه ، و باعث دعوا و نزاع ، و افتادن از نظر رحمت حضرت حق است .

 

رفتار

حرکات زن و شوهر نسبت به یکدیگر باید محصول ادب و وقار ، دوستی و رفاقت ، تعاون و همکاری ، عشق و علاقه ، و تواضع و فروتنی باشد .

کردار زن و شوهر نسبت به هم باید بر اساس احترام متقابل ، و ارج نهادن به شخصیت یکدیگر باشد .

مرد باید بداند زن از نظر خلقت و آفرینش ظریف ، لطیف ، کانون مهر و عاطفه ، و منبع عشق و علاقه و حیا و شرم است ، در رفتار با او لازم است تمام این خصوصیات را لحاظ کند .

زن باید بداند مرد از نظر خلقت موجودی است قوی ، مقاوم ، و دارای حالات و احوالاتی سنگین تر از زن ، وخلاصه ساختمانی که قوام زندگی متکی بهوجوداوست .

الرّجال قوّامون علی النّساء بما فضّل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا من اموالهم . [325]

مردان قوام زندگی زنانند ، به واسطه برتری ، که خدا بعضی را بر بعض دیگر مقرّر داشته و به خاطر آنکه از اموال و ثروت خود برای زندگی خانواده و گذران امور همسر و فرزندان خرج می کنند .

روی این حساب همسران باکرامت ، و زنان بزرگوار ، باید در رفتار خود نسبت به شوهران این معانی را رعایت نمایند ، که تحقق اصل عالی توافق و همزیستی مسالمت آمیز در سایه رعایت این واقعیات از جانب دو طرف امکان پذیر است .

سعی کنیم عمل و کردار و رفتار هر یک نسبت به دیگری مصداق حقیقی عمل صالح و کردار شایسته باشد ، تا هم امور زندگی را بگذرانیم ، و هم از اجر و ثواب اخروی به خاطر عمل صالح و جلب رضایت یکدیگر بهره مند شویم .

 

گفتار

زن و شوهر سخن و کلامشان با یکدیگر باید آمیخته به عشق و محبت و بیان عاطفه و احساس ، و جلوه شعور و عقل ، و وجدان و انصاف باشد .

باید در سخن گفتن با یکدیگر از قول عدل[326] ، قول حسن[327] ، قول لیّن[328] ، قول میسور[329] ، قول احسن[330] ، استفاده نمایند .

سخن وقتی رنگ خدائی داشته باشد ، قضاوت وقتی صحیح باشد ، کلام وقتی نرم و ساده و سهل باشد ، گفتار وقتی ریشه در عدالت و انصاف داشته باشد ، به زندگی ، گرمی ، استحکام ، عشق و سلامت می بخشد .

سخن وقتی سخن حق باشد ، و لحن آن لحنی گرم و همراه با عاطفه و محبت باشد ، مزدش باز شدن چشم بصیرت ، و شنیدن آوای حق است .

رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :

<< لَوْ لا تَکْثیرٌ فی کَلامِکُمْ وَ تَمْریجٌ فی قُلُوبِکُمْ لَسَمِعْتُمْ ما اَسْمَعُ وَ لَرَأَیْتُمْ ما اَری >>. [331]

اگر کثرت کلام شما نبود ، و سرزمین قلب شما چراگاه شیطان قرار نمی گرفت هر آینه می شنیدید آنچه را من می شنوم ، و می دیدید آنچه را من می بینم!

از سخن زیاد و کثرت کلام و اضافه گفتن ، و بیان آنچه که سود دنیائی و آخرتی ندارد بپرهیزید .

رسول حق (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :

<< مِنْ حُسْنِ اِسْلامِ الْمَرْءِ تَرْکُهُ الْکَلامَ فیما لا یَعْنیهِ >>. [332]
از نیکوئی اسلام مرد ، ترک سخن در چیزی است که برای او فایده ندارد .

امیرالمؤمنین(علیه السلام) بر مردی پرگو گذشت به او فرمود: ای مرد پرونده ای را بدست حافظان عمل از سخن اضافی پر می کنی ، که آن پرونده به حق عرضه می شود ، سخن در امور فایده دار بگو ، و از بیان آنچه سودمند نیست بپرهیز .

ابوذر فرمود :

<< اِجْعَلِ الدُّنْیا کَلِمَتَیْنِ : کَلِمَهً فی طَلَبِ الْحَلالِ ، وَ کَلِمَهً لِلاْخِرَهِ وَ الثّالِثَهُ تَضُرُّ وَ لا تَنْفَعُ فَلا تَرِدْها >>. [333]
دنیا را دو کلمه قرار بده ، سخنی در طلب حلال در تمام زمینه ها ، و سخنی در طلب آخرت ، سخن سوم زیانبار و بی منفعت است ، در آن وارد مشو .

رسول حق (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :

<< کُلُّ کَلامِ اِبْنِ آدَمَ عَلَیْهِ لا لَهُ اِلاّ اَمْرٌ بِمَعْرُوف اَوْ نَهْیٌ عَنْ مُنْکَر ، اَوْ ذِکْرُ اللّهِ >>. [334]
تمام سخن فرزند آدم به زیان اوست نه به سودش ، مگر امر به معروف یا نهی از منکر ، یا ذکر خدا .

امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود :

<< مَنْ کَثُرَ کَلامُهُ کَثُرَ خَطاؤُهُ ، وَ مَنْ کَثُرَ خَطاؤُهُ قَلَّ حَیاؤُهُ ، وَمَنْ قَلَّ حَیاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ ، وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلْبُهُ ، وَ مَنْ ماتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النّارَ >> . [335]
کسی که سخن و کلامش زیاد شود ، خطا و اشتباهش فراوان می شود ، و آنکه خطایش زیاد گردد ، حیا و شرمش اندک می گردد ، و آنکه حیاءاش اندک شود ، پارسائی اش کم می شود ، و هر که پارسائی اش و ورعش کم شود دلش می میرد ، و آنکه دلش بمیرد وارد آتش جهنم می شود!!

زن و شوهر در خانه با هم سخن از آهنگ زندگی بگویند ، از مایحتاج خانه و نیاز یکدیگر و فرزندان حرف بزنند ، نسبت به هم اظهار علاقه و محبت کنند ، یکدیگر را به حق و صبر توصیه نمایند ، اسرار یکدیگر را حفظ کرده و حرف خانه را به خانه پدر و مادر و اقوام و دوستان نبرند ، خانه را محل کلام حق ، نماز ، قرآن و پرهیز از دروغ ، غیبت ، و فحش و ناسزا ، و تحقیر یکدیگر قرار دهند ، که از آیات قرآن و روایات استفاده می شود دروغ ، غیبت ، تهمت ، ناسزا و فحش و تمسخر و تحقیر ، انسان را از رحمت خدا دور ، و مستحق عقاب الهی می کند .

مرد از آوردن اهل گناه به خانه ، و تشکیل مجالس خلاف حق در منزل بپرهیزد که ابتدا زیان و ضررش به خود و زن و بچه اش باز می گردد ، آنگاه آخرت او و اهل بیت وی را به باد می دهد .

زن از اسراف در امور حیات ، و مخارج بیهوده ، و خرج اضافی به بار آوردن که گاهی محصول تلخ چشم همچشمی است بپرهیزد ، که هر دینار آن در قیامت حساب دارد .

مرد و زن با روش و اخلاق و گفتار و کردار خود ، وقار و ادب ، و دینداری ، و سلامت نفس را عملاً به فرزندان و اطرافیان خود سرایت دهند ، که ثواب هدایت یک انسان گرچه فرزند خود آدم باشد بمانند هدایت تمام انسانهای آفریده شده است .

(ولیضربن بخمرهنّ علی جیوبهنّولایبدین زینتهنّ . . . )

« نور / 31 »

Share