آخرین پیام

به مناسبت عید سعید غدیر خم؛

چکیده

    اصلی ترين دغدغه ی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) از روزهای نخست رسالتش، تعيين و معرفي جانشينشان بود. از همان روزهاي نخست به شناساندن حضرت علي (علیه السلام) پرداختند و سرانجام 70 روز قبل از رحلتشان اين امر خطير را، طي يك مراسم رسمي براي تمامي جهانيان اعلام كردند.

ولايت و خلافت، بزرگترين لطف خداوند متعال مي باشد كه خطابه ي غدير بيان كننده ي اين دستور الهي است. اين خطابه سند جاودان ولايت اميرمومنان (علیه السلام) است. سندي كه در هجوم انديشه ها و اديان منسوخه و عقايد باطل و پوچ قرن 21 ميلادي، نماد سرفرازي و استحكام عقايد والاي تشيع و چكيده ي رسالت خاتم المرسلين (صلی الله علیه و آله و سلم) مي باشد. شناخت اين خطبه و رويدادهاي پيرامون آن، باعث شناخت هرچه بيشتر نسبت به تمامي اصول اعتقادي اسلام است. توجه به دليل قطعي و مسلم حقانيت جانشيني حضرت علي (علیه السلام) و نيز ويژگي ها و شيوه ي پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در بيان اين خطابه، هر انسان حق جو و آزاده اي را در برابر دستور الهي به تعظيم وا مي دارد. در طول تاريخ جريان غدير با همه وسعت و عمق آن مورد مطالعه قرار گرفته و بحث هاي علمي در سند و متن حديث به دست بزرگاني چون علامه مجلسي و علامه مير حامد حسين هندي و علامه اميني و ديگر بزرگان کاملا انجام گرفته است، لازم است با استفاده از زحمات آنان نگرشي عميق در خطبه مفصل غدير صورت گيرد و محتواي آن با دقت در شرايط خاصي که شخص اول عالم و خاتم پيامبران (صلی الله علیه و آله و سلم) اين سخنراني را به عنوان مهم ترين و آخرين پيام و در حد يک منشور دائمي براي مسلمين ايراد فرموده اند، بررسي شود.  این تحقیق از لحاظ موضوع، دینی و از نظر ماهیت، چون با جمع آوری مطالب از کتب متعدد تدوین شده، توصیفی و کتابخانه ای است و از آنجا که به موضوع خاصی پرداخته، موردی می باشد.

كليدواژه : امامت، پيامبر، جانشين، خاتميت، خطابه، غدير، مولا، ولايت، مسلمانان، منافق.

 

مقدمه :

      غدير يك واقعه نيست؛ يك حادثه نيست، يك جمله ي «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ» نيست. بلكه مجموعه اي از برنامه هايي است كه خاتم المرسلين (صلی الله علیه و آله و سلم) به دستور الهي به اجرا درآوردند. وقايعي سرنوشت ساز است که خطبه غدير شاخص ترين و زنده ترين سند آن است. اين خطبه قانون نامه زيربنايي و آبروي ابدي اسلام است و نتيجه آن «ولايت اميرالمومنين علي (علیه السلام)» است. غدير در يک جمله کوتاه و يا يک سخنراني مفصل از سوي پيامبر عظيم الشان اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) خلاصه نمي شود. آنچه در حاشيه سخنراني غدير اتفاق افتاده بصيرت لازم براي درک حقايق نهفته در اين واقعه عظيم و حتي فهم بعضي عبارات و جملات خطبه غدير را فراهم مي نمايد.
    اگر وقايع اتفاق افتاده در غدير به طور جداگانه بررسي و در نظر گرفته شود بدون توجه به ارتباط آنها با يكديگر واقعيت هايي بر ما مخفي مي ماند که ارتباط مستقيم با عقيده يک مسلمان دارد. جمع آوري و تنظيم اين برهه از تاريخ و درک ارتباط آنهاست که روشن مي كند چرا پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن شرايط خاص - براي اتحاد مسلمين در خط ائمه معصومين (علیهم السلام) اين خطابه مفصل را در مراسمي با شکوه ايراد فرمودند و جانشينان خود تا روز قيامت را به طور رسمي به جهانيان معرفي نمودند.
     غدير عصاره و نتيجه خلقت و چکيده تمام اديان الهي و خلاصه مکتب وحي است. و فقط يک واقعه تاريخي نيست، غدير تعيين خط مشي مسلمين تا آخرين روز دنياست. غدير نه فراموش شدني است نه کهنه شدني!!. غدير اعتقاد ماست.
    غدير صراط است. با ايمان به غدير مي توان از اين صراط گذشت وگرنه لبه شمشيري است که هر منطق و ملحدي را دو نيمه خواهد ساخت. غدير حساس ترين مقطع اسلام است که در آغاز شکوفايي دين خدا را از خطر حتمي دشمنان داخلي و خارجي در بعد فکري و معنوي نجات داد. غدير حافظ گذشته اسلام و ضامن بقاي آينده آن است که سياستگذار آن خداوند تعالي و اعلان کننده اش پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و مجري آن دوازده امام معصوم (علیهم السلام) اند. غدير عيد همه انسانهاست.
    غدير با حقيقت انسان سر و كار دارد و در جهات مختلف وجودي او موثر است و تکليف دنيا و آخرتش را تعيين مي کند. شهيدان غدير در عرصه 1400 ساله آن دنباله روي اولين شهيدان آن فاطمه و محسن (علیهما السلام) و پيروي شهيدان با عظمت غدير در کربلا هستند. عاشورا مولود غدير و حافظ آن است سنگري رو در روي سقيفه.

آخرين پيام

    براي برداشتي عميق از غدير بايد از اوضاع اجتماعي و اعتقادي و اخلاقي زماني که اين ماجراي عظيم در آن به وقوع پيوسته آگاهي داشت، تا معلوم شود آنان که در غدير به نام مسلمان در کنار پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بودند چه کساني و در چه حد سطحي از اعتقاد بودند.

ترکيب جامعه اسلامی در سال حجة الوداع

    ترکيب جامعه مسلمين در سال آخر عمر پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از يک سو شامل مسلمانان مخلصي چون سلمان و ابوذر و مقداد و از يک سو در بر گيرنده مسلماناني بود که تا ديروز عليه اسلام شمشير مي زدند و از سوي ديگر شامل افراد شهرت پرست و دنيا طلبي که هدفي جز مقاصد دنيوي نداشتند، بوده است. تعصبات جاهلي حاکم بر افکار عده اي از مردم و عقده هاي باقي مانده از خون هاي بدر و احد و حنين و خيبر و مطامع دنيوي که ايمان راسخ را از قلوب عده اي ربوده بود و حسدهاي نهفته اي که هر روز آشکارتر مي گشت، همگي جو حاکم بر جامعه مسلمين را در برمي گرفت. مهم تر از همه وجود منافقيني بود كه به ظاهر مسلمان و در باطن گرايش به کفر و الحاد داشتند و آرزوي نهفته در قلبشان ريشه کن کردن اسلام با تمام محتوايش و بازگشت به گذشته بود. ولي به خوبي مي دانستند که اين هدف به آساني قابل دسترسي نيست و حداقل با حضور پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) امکان پذير نخواهد بود. لذا دست به کار برنامه هاي شومي براي بعد از رحلت آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) شدند. در سال هاي آخر عمر پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کم کم منافقين به طور رسمي وارد عمل شدند. آنان براي خود مجالس سري تشکيل مي دادند و بر ضد اسلام و شخص پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) توطئه مي کردند و کارشکني مي نمودند که آيات قرآن بهترين شاهد اين مدعاست. به خصوص اگر ترتيب نزول آيات را بررسي شود، اين نكته جالب توجه هست كه اکثر آيات مربوط به منافقين در سالهاي آخر عمر آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است. منافقين در سال حجه الوداع چند پيمان نامه در بين خود امضا کردند و طي آن نقشه هاي پيچيده و دقيقي را بر ضد آينده اسلام پايه ريزي کردند.

اتمام حجت غدير در بلند مدت

      تنها چيزي كه مي توانست همه نقشه هاي منافقين را يکجا خنثي نمايد و اسلام را در چنين جو اجتماعي بر حقيقت خود حفظ کند، تعيين و اعلان رسمي جانشين پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود. آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) اين حقيقت مهم را از آغاز بعثت خويش در هر فرصت مناسب بيان فرموده بودند و حتي بارها با سند و پشتوانه اجتماعي مطرح کرده بودند. با همه اين اقدامات، خداوند متعال اعلان و نصب و تعيين رسمي و عمومي را براي موقعيتي مهم از نظر زماني و مکاني در نظر گرفته بود که در عظيم ترين اجتماع مردم در تاريخ حيات آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) و در آخرين ماه هاي عمر او بود. آن موقعيت زماني و مکاني براي اعلان رسمي «غدير خم» بود که به طور اساسي منافقين را فلج کرد و نقشه هاي چندين ساله آنها را نقش برآب کرد.
     پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با در نظر گرفتن آينده دين الهي که تا آخرين روز دنيا ادامه دارد و با توجه به دامنه وسيع مسلمين در حد جهاني، جانشين خود را تا روز قيامت – يعني دوازده امام معصوم (علیهم السلام) را در يک خطابه رسمي به جهانيان معرفي فرمودند. بنابراين اگرچه اکثريت اجتماع آن روز مسلمين، کلام پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دلسوز خود را کنار گذاردند و خلافت بلافصل اميرالمومنين (علیه السلام) را قبول نکردند ولي بسياري از افراد نسل هاي بعدي مسلمانان وصي واقعي پيامبرشان را شناختند و اين بالاترين هدف از «غدير» بود.
     اگر چه منافقين به تصميمات خود جامعه عمل پوشاندند ولي همان نور «غدير» است که پس از پانزده قرن، نور ولايت را همچنان در مناطق مختلف دنيا درخشنده و تاب ناک حفظ کرده است. خطبه غدير براي عده محدود و زمان معين بيان نشده است؛ بلکه همان طور که خود پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده بايد حاضران به غايبان، پدران به فرزندان تا روز قيامت اين خبر را برسانند و همه در ابلاغ اين پيام انجام وظيفه کنند.
     وقتي پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حجت را بر مردم تمام کرد، اين مردم اند که راه بهشت يا دوزخ را انتخاب مي کنند و پذيرفتن يا نپذيرفتن آنان امتحان الهي است. امام رضا (علیه السلام) در اين باره مي فرمايد: «و مثل المؤمنين في قبولهم ولاء أمير المؤمنين في يوم غدير خمّ كمثل الملائكة في سجودهم لآدم و مثل من أبي ولاية أمير المؤمنين في يوم الغدير مثل إبليس و في هذ اليوم انزلت هذه الآية «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» و ما بعث اللّه نبيا إلّا و كان يوم بعثه‏»؛ «مثل مومنين در قبول ولايت اميرالمومنين (علیه السلام) در روز غدير خم مثل ملائکه در سجودشان مقابل حضرت آدم (علیه السلام) است، و مثل کساني که در روز غدير از ولايت اميرالمومنين(علیه السلام) سر باز زدند، مثل شيطان است.»

جهات اهميت خطبه غدير

    در طول رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فقط يک حکم است که با مقدمات مفصل و در مکاني خاص و در اجتماعي عظيم به صورت خطابه طولاني بيان شده است. ساير احکام الهي در مسجد پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و يا خانه آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) براي عده اي بيان مي شد و بعد خبر آن به همه مي رسيد. همين مسئله تمايز اين حکم اسلام را با ساير احکام الهي و اهميت آن را نسبت به همه آنها مشخص مي کند.
« لَمْ يُنَادَ بِشَيْ‏ءٍ مَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ يَوْمَ الْغَدِير؛ هيچ حکمي مثل ولايت در روز غدير اعلام نشده است.»

 

1- شرايط جغرافيايي و زماني

    اولين نكته اي كه در بررسي خطابه ي غدير به چشم مي خورد شرايط جغرافيايي بيان اين خطبه بي نظير مي باشد. غدير منطقه اي که قبل از تقاطع جاده ها در جحفه و پيش از تفرق قبايل بوده است. همچنين توقف 3 روزه در بياباني داغ و شرايط زماني حجة الوداع که پس از ايام حج و عظيم ترين اجتماع مسلمانان تا آن روز بود. 
     حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از ايراد خطبه برنامه هايي را به دستور الهي به انجام رساندند؛ تا به اين وسيله اهميت و منزلت حجه الوداع و مراسم غدير براي هميشه در ذهن مردم سراسر تاريخ بماند.
    پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از هجرت سه بار به مکه سفر کرده اند. حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) براي اولين بار به طور رسمي اعلان حج دادند تا همه مردم در حد امکان حاضر شوند، در اين سفر دو مقصد اساسي در نظر بود، بيان دو حکم مهم از قوانين اسلام که هنوز براي مردم به طور کامل و رسمي تبيين نشده بود: يکي حج و ديگري مساله خلافت و ولايت و جانشيني بعد از پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم).
     پس از دستور الهي، پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) منادياني را به مدينه و اطراف آن فرستادند و تصميم اين سفر را به اطلاع همه رساندند تا هر کس بخواهد خود را آماده اين سفر و همراهي آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) نمايد. پس از اعلان عمومي عده بسياري از اطراف مدينه به شهر آمدند تا همراه حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) و مهاجرين و انصار در سفر مکه ملازم رکاب حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) باشند. جمعيت حدود 120 هزار نفر در مراسم حج شرکت کردند که فقط 70000 نفر آنان از مدينه به همراه حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) حرکت کرده بودند.
    کاروان بزرگ پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روز شنبه 25 ماه ذي القعده از مدينه حرکت کردند. اهل بيت معظم پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که فاطمه زهرا (علیها السلام) و فرزندان گرامي ايشان و نيز همسران حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) همگي سوار بر هودجهاي شتران همراه حضرت بودند.
    درايامي که سفر حج اعلام شد، حضرت علي (علیه السلام) با لشکري از طرف پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به «نجران» و سپس «يمن» رفته بودند. هدف از اين سفر دعوت به اسلام و جمع آوري خمس و زکات و جزيه بود و نيز حل اختلافي که بين اهل يمن پيش آمده بود.  پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگام حرکت از مدينه براي ايشان نامه فرستادند و طي آن دستور دادند که آن حضرت (علیه السلام) نيز با لشکر و کساني از اهل يمن که مايل به شرکت در مراسم حج هستند از آنجا به سوي مکه حرکت کنند.
    حضرت علي (علیه السلام) پس از پايان کارهاي محوله در نجران و يمن با لشکر همراه و دوازده هزار نفر از اهل يمن عازم مکه شدند و همزمان با قافله پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روز سه شنبه پنجم ذي الحجة وارد مکه شدند.

2- خطابه هاي قبل از غدير

      پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از غدير، در دو موقعيت حساس براي مردم خطابه ايراد کردند که در واقع زمينه سازي براي خطبه غدير بود. اولين خطابه آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) در مني بود. در اين خطبه ابتدا اشاره به امنيت اجتماعي مسلمين از نظر جان و مال و آبروي مردم نمودند و سپس خون هاي به ناحق ريخته و اموال به ناحق گرفته در جاهليت را رسما مورد عفو قرار دادند تا کينه توزي ها از ميان برداشته شود و جو اجتماع براي تامين امنيت کامل آماده شود. سپس مردم را براي حذر داشتند از اينکه بعد از او اختلاف کنند. در اينجا فرمودند که: « اگر من نباشم علي بن ابي طالب (علیه السلام) در مقابل متخلفين خواهد ايستاد.» سپس حديث ثقلين بر لبان مبارک حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) جاري شد و فرمودند: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَتَمَسَّكُوا بِهِمَا لَا تَضِلُّوا فَإِنَّ اللَّطِيفَ الْخَبِيرَ أَخْبَرَنِي وَ عَهِدَ إِلَيَّ أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْض؛ من دو چيز گرانبها را در ميان شما باقي مي گذارم که اگر به اين دو تمسک کنيد گمراه نمي شويد:کتاب خدا و عترتم يعني اهل بيتم .»
    دومين مورد خطابه حضرت در مسجد «خيف» در مني بود. در آنجا نيز خطابه اي ايراد فرمودند که ضمن آن صريحا از مردم خواستند گفته هاي او را به خاطر بسپارند و به غايبان برسانند. در اين خطبه به داشتن اخلاص عمل و دلسوزي براي امام مسلمين و تفرقه نينداختن، سفارش فرمودند و تساوي همه مسلمانان در برابر حقوق و قوانين الهي را اعلام کردند؛ بعد از آن متعرض مسئله خلافت شدند و حديث ثقلين در لسان حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) جاري شد و بار ديگر زمينه را براي غدير آماده کردند.

3- تحويل ميراث انبياء عليهم السلام به صاحب ولايت

     پس از پايان مراسم حج به دستور الهي پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، يادگارهاي انبيا (علیهم السلام)، صحف آدم (علیه السلام) و نوح (علیه السلام)و ابراهيم (علیه السلام) و تورات و انجيل و عصاي موسي (علیه السلام) و انگشتر سليمان (علیه السلام) و ساير ميراثهاي ارجمندي که فقط در دست حجج الهي است و نزد انبياي گذشته و اوصياي ايشان دست به دست گشته تا آن روز که خاتم انبيا (صلی الله علیه و آله و سلم) حافظ آن بود با تشكيل يك مجلس خصوصي  به آن حضرت (علیه السلام)تحويل دادند.

4- سلام به عنوان «امیرالمومنین»

    پیش از حرکت به سوی غدیر، در مکه جبرئیل لقب «امیرالمومنین» را به عنوان اختصاص آن به علی بن ابی طالب (علیه السلام) از جانب الهی آورد. اگر چه این لقب قبلا نیز برای آن حضرت (علیه السلام) تعیین شده بود. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دستور دادند تا بزرگان اصحاب جمع شوند و طی مراسم خاصی نزد علی(علیه السلام) بروند و به عنوان «امیرالمومنین» بر او سلام کنند و «السلام علیک یا امیرالمومنین» بگویند و به اين وسیله در زمان حیات خود، از آنان اقرار بر امیر بودن علی (علیه السلام)گرفت.

5- اعلان عمومی حضور در غدیر

     با اینکه انتظار می رفت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در این اولین و آخرین سفر حج خود مدتی در مکه بمانند ولی بلافاصله پس از اتمام حج حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) دستور بازگشت دادند. انتخاب منطقه غدیر به امر خاص الهی از چند جهت قابل ملاحظه بود:
1- غدير در راه بازگشت از مکه، کمی قبل از محل افتراق کاروانها و تقاطع مسیرها در جحفه است. 2- در آینده های اسلام که کاروانهای حج در راه رفت و برگشت از این مسیر عبور می کنند با رسیدن به وادی غدیر و نماز در مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تجدید خاطره و بیعتی با این زیر بنای اعتقادی خود می نمایند و یاد آن در دلها احیا می گردد.
3-«غدیر» محلی بسیار مناسب برای برنامه سه روزه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ایراد خطبه برای آن جمعیت انبوه بود.

ورود به منطقه غدیر

    قافله عظیمي از حجاج به حرکت در آمد و جمعیتي که بیش از صد و بیست هزار نفر بودند به همراه حضرت(صلی الله علیه و آله و سلم) سفر پنج روزه را تا غدیر آغاز کردند. حتی پنج هزار نفر از اهل مکه و دوازده هزار نفر از اهل یمن – در جهت مخالف مسیر دیار خود – برای درک مراسم غدیر همراه حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) آمدند. نزدیک ظهر روز دوشنبه هیجدهم ذی الحجة همین که به منطقه «غدیر خم» رسیدند، حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) مسیر حرکت خود را به طرف راست جاده و به سمت غدیر تغییر دادند و فرمودند همه مردم متوقف شوند و آنان که پیش رفته اند بازگردند و آنان که پشت سر هستند توقف کنند تا آهسته آهسته همه جمعیت در محل از پیش تعیین شده جمع گردند. همچنین دستور دادند کسی زیر درختان کهنسالی که در آنجا بود نرود و آن مکان برای برپایی جایگاه سخنرانی خالی بماند. پس از این دستور، همه جمع شدند و برای توقف سه روزه خیمه زدند. اینک صحرا برای اولین بار شاهد تجمع عظیم بشری بود. وجود مقدس پنج نور پاک، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمومنین (علیه السلام) و حضرت زهرا (علیها السلام) و امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) عظمت این اجتماع بزرگ را چندین برابر می کرد. ترکیب مختلف مردان و زنان از اقوام و قبایل و شهرهای مختلف با درجات متفاوتی از ایمان در برابر منبر پیامبرشان زانو زده بودند که این نیز نقطه جالب توجه دیگری از این همایش با شکوه بود.
    شدت گرما در اثر حرارت آفتاب و دائمی زمین به حدی ناراحت کننده بود که مردم و حتی حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) گوشه ای از لباس خود را به سر انداخته و گوشه ای از آن را زیر پای خود قرار داده بودند و عده ای از شدت گرما عبای خود را به پایشان پیچیده بودند.
    از سوی دیگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چهار نفر از اصحاب خاص خود را یعنی مقداد، سلمان، ابوذر و عمار را فرا خواندند و به آنان دستور دادند تا به محل پنج درخت کهنسال – که در یک ردیف کنار هم بودند – بروند و آنجا را آماده کنند. با توجه به کثرت جمعیت، ربیعه را که صداي بلندی داشت انتخاب کردند تا کلام حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم)را برای افرادی که دورتر قرار داشتند تکرار کند تا مطالب را بهتر بشنوند.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمومنین (علیه السلام) بر فراز منبر

    مقارن ظهر، بعد از اقامه ي نماز جماعت انتظار مردم به پایان رسید؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برفراز منبر ایستادند و اميرالمومنين (علیه السلام) را فرا خواندند و به او دستور دادند بالای منبر بیاید و در سمت راستش بایستد. قبل از شروع خطبه، امیرالمومنین (علیه السلام) یک پله پایین تر بر فراز منبر در طرف راست حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) ایستاده بودند و دست پیامبر بر شانه ي ايشان بود.
    سپس حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) منتظر شدند تا مردم کاملا جمع شوند. زنان نیز در قسمتی از مجلس نشسته بودند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را به خوبی می دیدند. پس از آماده شدن مردم، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) سخنرانی تاریخی و آخرین خطابه رسمی خود را برای جهانیان آغاز کردند.
     این شکل خاص از منبر و سخنرانی که دو نفر بر فراز منبر در حالت قیام دیده می شوند و بیش از صد و بیست هزار نفر این منظره بدیع را می نگرند، در طول تاريخ بي نظير و خاص حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و اميرالمومنين (علیه السلام) مي باشد.

 

بخش های خطبه غدیر

     حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در اولین بخش سخن، به حمد و ثنای الهی پرداختند و صفات قدرت و رحمت حق تعالی را ذکر فرمودند و بعد از آن به بندگی خود در مقابل ذات الهی شهادت دادند.
    در بخش دوم سخن را متوجه مطلب اصلی نمودند و تصریح کردند که باید فرمان مهمی را درباره علی بن ابی طالب (علیه السلام) ابلاغ کنم و اگر این پیام را نرسانم رسالت الهی را نرسانده ام و ترس از عذاب او دارم.
    در سومین بخش، امامت دوازده امام بعد از خود را تا آخرین روز دنیا اعلام فرمودند تا همه طمع های یکباره قطع شود؛ از نکات مهم در سخنرانی حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم)، اشاره به عمومیت ولایت آنان بر همه انسانهاست و در طول زمان ها و در همه مکان ها و نفوذ کلماتشان در جمیع امور بود و نیابت تام ائمه (علیهم السلام) را از خدا و رسول و جمیع اختیارات اعلام فرمودند.
    در بخش چهارم خطبه، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حضرت اميرمومنان (علیه السلام) را بلند كرده و فرمودند: «مَن کنتُ مَولاه فهذا علیٌّ مَولاه، اللهّم وال من والاهُ و عادِ مَن عاداه وانصُر مَن نَصَرَه و اخذُل من خذله؛ هر کس من نسبت به او از خودش صاحب اختیارتر بوده ام این علی هم نسبت به او صاحب اختیارتر است. خدایا دوست بدار هر کس علی را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس او را دشمن بدارد و یاری کن هر کس او را یاری کند و خوار کن هر کس او را خوار کند.» سپس بيان کمال دین و تمام نعمت را در ولایت ائمه (علیهم السلام) اعلام فرمودند و بعد از آن خدا و ملائکه و مردم را بر ابلاغ این رسالت شاهد گرفتند.
    در بخش پنجم حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) صریحا فرمودند: «هر کس از ولایت ائمه (عليهم السلام) سرباز زند اعمال نیکش سقوط می کند و در جهنم خواهد بود .» بعد از آن شمه ای از فضایل امیرالمومنین (علیه السلام) را متذکر شدند.
    مرحله ششم از سخنان حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) جنبه غضب الهی را بيان فرمودند. حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) با تلاوت آیات عذاب و لعن از قرآن فرمودند : «منظور از این آیات عده ای اصحاب من هستند که مامور به چشم پوشی از آنان هستم ولی بدانند که خداوند ما را بر معاندین و مخالفین و خائنین و مقصرین حجت قرار داده و چشم پوشی از آنان در دنیا مانع از عذاب آخرت نیست.» سپس به امامان گمراهی که مردم را به جهنم می کشانند اشاره کرده، فرمودند: «من از همه آنان بیزارم» اشاره رمزی هم به «اصحاب صحیفه ملعونه» داشتند و تصریح کردند که بعد از من مقام امامت را غضب می کنند و سپس غاصبین را لعنت کردند.
    در بخش هفتم حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) اثرات ولایت و محبت اهل بیت (عليهم السلام) بيان كرده و فرمودند : «اصحاب صراط مستقیم در سوره حمد شیعیان اهل بیت (عليهم السلام) هستند.» سپس آیاتی از قرآن درباره اهل بهشت تلاوت فرمودند و آنها را به شیعیان و پیروان آل محمد عليهم السلام  معنی کردند.
    در بخش هشتم مطالبی زيربنايي درباره حضرت بقیة الله الاعظم حجة بن الحسن المهدی ارواحنا فداه فرمودند و به اوصاف و شئون خاص حضرتش اشاره کردند و آینده ای پر از عدل و داد به دست امام زمان عجل الله فرجه را به جهانیان مژده داد.
     در بخش نهم فرمودند: «پس از اتمام خطابه شما را به بیعت با خودم و سپس بیعت با علی بن ابی طالب دعوت می کنم. پشتوانه این بیعت آن است که من با خداوند بیعت کرده ام و علی هم با من بیعت نموده است. پس این بیعتی که از شما می گیریم از طرف خداوند و بیعت با حق تعالی است.»
    در دهمین بخش، حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره احکام الهی سخن گفتند که مقصود بیان چند پایه ي مهم عقیدتی بود از جمله اینکه چون بیان همه حلال ها و حرام ها توسط خود حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) امکان ندارد، مردم را به ائمه (عليهم السلام) ارجاع دادند، زیرا علم و عمل آنان حجت است. دیگر اینکه بالاترین امر به معروف و نهی از منکر، تبلیغ پیام غدیر درباره امامان (عليهم السلام) و امر به اطاعت از ایشان و نهی از مخالفشان است.
    در آخرین مرحله خطابه، بیعت زباني و اقرارگرفتن از مردم بر همه ي آنچه كه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده بودند؛ انجام شد و حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «خداوند دستور داده تا قبل از بیعت با دست از زبانهای شما اقرار بگیرم.» سپس مطلبی را که می بایست همه مردم به آن اقرار می کردند تعیین کردند که خلاصه آن اطاعت از دوازده امام (عليهم السلام) و عهد و پیمان بر عدم تغییر و تبدیل و بر رساندن پیام غدیر به نسل های آینده و غائبان از غدیر بود. در ضمن بیعت با دست هم حساب می شد. زیرا حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «بگویید با جان و زبان و دستمان بیعت می کنیم.»
    کلمات نهایی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دعا برای اقرار کنندگان به سخنان و نفرین بر منکرین اوامر آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) بود و با حمد خداوند خطابه حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) پایان یافت. حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم)، عین کلامی را که می بایست مردم تکرار کنند به آنان القا فرمودند و عبارت آن را مشخص کردند تا هر کس به شکل خاصی برای خود اقرار نکند، بلکه همه به مطلب واحدی که حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) از آنان می خواهد التزام دهند و بر سر آن بیعت نمایند. وقتی کلام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پایان یافت همه مردم سخن او را تکرار کردند و بدین وسیله بیعت عمومی گرفته شد.

   چند نكته

از ديگر نكات فابل توجه در اين خطبه:

1- جايگاه وي‍ژه مخاطبان خطبه و حالت خاص آنان، حاجياني (انسانهايي پاک شاهد جانشيني اميرالمومنين (علیه السلام)بودند) پس از اتمام حج و به هنگام بازگشت . 
2-خطاب خداوند که : (يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّك‏)  اي پيامبر ابلاغ کن آنچه از طرف خداوند بر تو نازل شده که اگر ابلاغ نکني رسالت خود را نرسانده اي». در هيچ يک از فرامين الهي چنين مطلبي گفته نشده است.
3-بيم پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دستور قاطع الهي بر اجراي حکم ولايت و امامت براي آينده مسلمين از خصوصيات ابلاغ اين حکم الهي است که در هيچ حکمي چنين نگراني از پيامبر  (صلی الله علیه و آله و سلم) ديده نشده بود. خطاب خداوند متعال نسبت به پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) با بيان اينكه (اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاس‏)  و نيز ضمانت الهي بر محافظت از پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، از شر دشمنان در خصوص اين ابلاغ و رسالت که در هيچ يک از احکام الهي چنين ضمانتي سابقه ندارد.
4-اقرار گرفتن هاي حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) از مردم در غدير، در طول خطبه با خطاب (يا أيها الناس من أولى بكم من أنفسكم).
5-شرايطي که براي بيان اين يک دستور الهي مهيّا شد و اجتماع بزرگ و شيوه خاص بيان و منبر، که فقط در اين ماجرا بوده است.
6-وداع پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با مردم و اعلام نزديك بودن وفات حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم).
7- مساله امامت فقط به صورت يک خبر و پيام و خطابه ابلاغ نشد، بلکه به عنوان حکم و فرمان الهي و بيعت عموم مسلمانان و تعهد آنان اجرا شد.
8- مفاهيم بلند و حساسي که در مقام تبيين ولايت در متن خطبه آمده است.
9-مراسم خاصي که قبل و بعد از خطبه واقع شد، بيعت و عمامه «سحاب» و تهنيت از نمونه هاي آن است و دلالت بر اهميت ويژه اين ماجرا مي نمايد.
10-خطاب خداوند که (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِينا؛ امروز دين شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم). تا آن روز مشابه آن در هيچ موردي نازل نشده بود .
11-توجه خاص ائمه (عليهم السلام) به سخنان پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در غدير و نيز کلام اميرالمومنين (علیه السلام) و حضرت زهرا (علیها السلام) که فرمودند: «روز غدير خم براي هيچ کس عذري باقي نگذاشت.»
12- اهتمام علماء به تفصيل مباحث مربوط به غدير بر تبعيت از ائمه هدي (عليهم السلام) به عنوان ريشه اصيل ولايت و امامت. مجموعه هاي گران قدري چون عبقات الانوار في امامه الائمه الاطهار، الغدير فى الكتاب و السنه و الادب‏، نهج الحق و كشف الصدق، احقاق الحق و ازهاق الباطل و ...
13-سند و شيوه نقل اين حديث از نظر حديثي، تاريخي، کلامي و ادبي و همچنين فراگيري و راهيابي آن به قلوب مردم، در ميان روايات ولايت بي مانند است. محققان تواتر اين حديث را به اثبات رسانده و همه مسلمانان با هر فرقه و مسلکي که دارند به درستي اين حديث اعتراف کرده اند.
14-اهدافي كه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از بيان خطابه غدير مدنظر داشتند: نتيجه گيري از زحمات 23 ساله با تعيين جانشيني که ادامه دهنده اين راه باشد؛ حفظ دائمي اسلام با تعيين جانشيناني که از عهده اين مهم برآيند؛ اقدام رسمي براي تعيين خليفه که از نظر قوانين ملل در هميشه تاريخ سنديت دارد؛ بيان يک دور جامع از برنامه 23 ساله و گذشته و حال مسلمين، ترسيم خط مشي آينده مسلمين تا آخر دنيا؛ اتمام حجت بر مردم که از مقاصد اصلي در ارسال پيامبران است.

ویژگی های خطابه

این خطابه دو ویژگی اساسی مهم دارد :
1- سادگی: مخاطبان غدیر در خطبه نزديك به 120 هزار نفر از مسلمانان بوده اند، از سنین مختلف، پیر و جوان و کودک، مرد و زن و همچنین با سطح فکر و درک متفاوت. پیامبر سخنان خودشان را به گونه ای مطرح فرمودند که هضم و درک آن برای همه این اقشار جامعه آسان بود. مورخان به این نكته اذعان کرده اند که در طول حیات و رسالت پیامبر عظیم الشان اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) یک مراسم با این ویژگی ها و تشکیلات بی سابقه و منحصر به فرد بوده است.
    در تبلیغ ولایت امیرالمومنین (علیه السلام)، پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بهترین تکنولوژی های تبلیغ را انجام دادند که آن را به صورت یک مراسم برجسته و کاملا روشن انجام دادند، تا اتمام حجتی باشد برای همگان . اين مراسم از بی سابقه ترین کارهایی بود که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) انجام دادند. حتی الفاظ بیعت زبانی و چگونگی بیان آن از سوی مردم را خود مشخص فرمودند و در پایان مراسم بیعت با دست انجام شد. حتی بیعت با دست به شیوه خاص برای بانوان حاضر در غدیر نیز انجام شد به این شکل که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دستور دادند دو ظرف پر از آب آماده شد و در وسط آن پرده ای آویختند، بانوان در یک طرف پرده به آب دست می زدند و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمومنین (علیه السلام)در طرف دیگر.
    در طول خطبه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به شکل تئوری عمل کردند، هم به شکل عملی. به این صورت که فرمودند تنها این علی (علیه السلام) که در کنار من ایستاده است و اولاد او (عليهم السلام) حق تفسیر قرآن را دارند و کار عملی شان این بود که صد آیه از آیات قرآن را به علی (علیه السلام) و دوستانش ؛ به علی (علیه السلام) و دشمنانش تفسیر فرمودند.
2- خطبه غدیر طرح و برنامه ریزی است برای آینده اسلام. یکی از ویژگی های اصلی یک رهبر و مدیر موفق آینده نگری و برنامه ریزی برای آینده است. پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ضمن خطابه غدیر، برنامه آینده جهان اسلام را مشخص نمودند. در چهار مورد از « قائم مهدی (علیه السلام)» نام بردند. یک بخش از خطبه مخصوص معرفی ولایت ایشان می باشد. در 18 جمله با کلمات هشداری «ألا» طرح و برنامه های «قائم مهدی (علیه السلام)» را به صورت منظم اعلام فرمودند. همچنین افتخار کردند که «خاتم الائمه (علیه السلام)» از فرزندان ايشان است.
3- جنبه عاطفی خطبه: در طول سخنرانی بعد از حمد و ثنای الهی حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) نهایت تواضع را نسبت به مردم انجام دادند. و همچنین هر جا که امیرالمومنین (علیه السلام)را معرفی می نمودند به این شکل بود که می فرمودند: «این پیام از جانب خداست»؛ یعنی تعیین جانشینی حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) از سوی خدا و امری الهی است و جنبه بشری ندارد.

تفسیر آیات در خطابه غدیر

    از ديگر ويژگي هاي بارز و فابل توجه اين خطابه، اين است كه بيش از 100 آيه از آيات نوراني قرآن كريم به صراحت و بعضي به تفسير در خطبه ي غدير حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) بيان شده كه اين خود بيانگر اهميت فوق العاده ي اين خطبه مي باشد .
     پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) همان گونه که در طول دوران نبوتشان بارها و بارها این نکته را بیان کرده بودند، در خطبه غدیر نیز به دفعات فرمودند: «این قرآن کلام خدای متعال است که مفسر می خواهد و مفسر آن تنها کسی می تواند باشد که علم او از ناحیه خداوند تایید شده باشد و علم کتاب نزد او باشد.»
مسلما اگر برای واجب نمودن تبلیغ ولایت و وصایت امیرالمومنین (علیه السلام) سخنانی واضح تر و روشن تر از این امکان داشت، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به کار می بردند و با آن اتمام حجت می کردند. این صراحت گفتار و تاکید تنها در موضوع ولایت و وصایت امیرمومنان (علیه السلام) و فرزندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از نسل علی (علیه السلام) صورت گرفته است. از جمله آيات 3 ، 55 ، 56 و 67 سوره مائده، 61  توبه ، 12 يس، 29 ق ، 47 نساء، 144 و 177 ، 179آل عمران ، 16-19 مرسلات ، سوره حمد ، 181 ، 38 ، 43 اعراف ، 62 يونس، 82 و 112 انعام، 27 اسراء، 22 مجادله ، 15 حجرات ،41 ، 73 زمر ، 7 ، 8 - 11 ، 12 ملك ، 9 صف ؛ 10 فتح ، 71 احزاب ، 28 زخرف ، 285 ، بقره ، 1 حج  و ....
 

نتيجه گيری

    پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با ايراد خطابه ي غدير، اسلام را تا ابد بيمه نمودند. اين هدف در همه ي جملات حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) كاملا نمايان و مشهود است. عظمت پيام غدير در حدي است كه خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خويش اعلام مي كند اگر اين مساله را بازگو نكني مثل آن است كه رسالت خويش را به انجام نرسانده اي و خود ضامن حفظ پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از شر مردم مي شود.
    توجه به شرايط زماني و مكاني برگزاري مراسم غدير نشان دهنده ي اهميت فوق العاده ي اين پيام خطير است؛ بايد در مكان و زماني ابلاغ مي شد كه مردم دور از هرگونه دغدغه ي روزمره مي بودند. همچنين اقرار گرفتن هاي پيامبر از مردم و بيعت گرفتن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) كه هم به صورت زباني در پايان خطبه و هم به صورت عملي در پايان مراسم از نكاتي است كه بيان گر اهميت اين مساله است. به طوري كه حتي بانوان نيز بيعت مي كنند.
   روز غدير مهم ترين روز تاريخ است. روزي است كه در آن خداوند سبحان نعمت هاي خويش را براي مسلمانان به اتمام رساند و معيار و ميزان براي مسلمانان معرفي شد و اسلام كمال يافت. هر صاحب فكري بايد بينديشد كه اين اعلان چه اعلاني بوده كه دين و رسالت پيامبر به وسيله ي آن كامل شده؟
    غدير خنثي گر تمامي افكار باطل منافقين بود. غدير بيان گر اين مطلب است كه تعيين وليّ و امام فقط از جانب خداوند متعال مي باشد و حتي شخص رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) نيز اين انتخاب را انجام نمي دهد.
    مهم تر از همه اين كه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) همه ي حاضرين را مكلف نمودند كه سخنان حضرت(صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدير را به غائبان و پدران به فرزندان برسانند و به اين ترتيب تا قيامت پيغام غدير نسل به نسل بايد منتقل شود و كوتاهي در اين زمينه، يعني سرپيچي از فرمان پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم).

❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖

منــــــابع و پی نوشتــــهــــــا 

قرآن كريم ، مترجم مهدي الهي قمشه اي ، دانش ، قم ، 1384 ، چاپ اول .

1- ابن اثير ، أسد الغابة فى معرفة الصحابة ، دارالفكر ، بيروت ، 1409/1989.ُّّ
2- ابن جوزي ، المنتظم ، ج 4 ، دارالكتب العلميه ، بيروت ، 1412 ق ، چاپ اول .
3- ابن خلدون‏ ، تاريخ ابن خلدون‏ ، تحقيق خليل شحادة ، دارالفكر ، بيروت ، طبع الثانية ، 1408/1988.
4- ابن عبدالبر ، الاستيعاب ، ج 1، تحقيق علي محمد البجاوي ، دارالجيل ، بيروت ، 1412 ق ، چاپ اول .
5- احمد بن على طبرسى ، ‏ الإحتجاج على أهل اللجاج ، ج 1، 2 ، نشر مرتضى ، مشهد ، 1403 ق ، چاپ اول‏ .
6- انصاري، محمدباقر ، اسرار غدير ، انتشارات تك ، تهران ، 1387 ، چاپ دهم .
7- انصارى زنجانى، اسماعيل ، اسرار آل محمد عليهم السلام‏ ، نشر الهادى ، قم سال ، 1416 ق ، چاپ اول‏.
8- اميني، عبدالحسين، ترجمه الغدير فى الكتاب و السنه و الادب ، ج 1 ، جمعي از مترجمان ، كتابفروشي علميه اسلاميه ، تهران ، چاپ اول .
9- بهاء الدين خرمشاهى- مسعود انصارى ، پيام پيامبر صلی الله علیه و آله ، منفرد ، تهران ، 1376 ش‏ ، چاپ اول‏ .
10- جعفري، يعقوب، خصال- ترجمه جعفرى ، ج 1‏ ، نسيم كوثر ، قم ، 1382 ش‏ ، چاپ اول .
11- ساعدى خراسانى، محمد باقر ، ارشاد-ترجمه ساعدى خراسانى ، اسلاميه‏ ، تهران‏ ، 1380 ش‏ ، چاپ اول‏ .
12- شيخ مفيد ، أمالي المفيد ، كنگره شيخ مفيد ، قم‏ ، 1413 ق ، چاپ اول‏ .
13- شيخ صدوق ، أمالي الصدوق ، اعلمى ، بيروت‏ ، 1400 ق ، چاپ پنجم .
14- شيخ حسن ديلمى‏ ،إرشاد القلوب إلى الصواب‏ ، ج 2 ، ناشر شريف رضى ، قم ، 1412 ق ، چاپ اول‏ .
15- شيخ كليني ، الكافي ، ج 2 ، اسلاميه ، تهران ، 1362 ش ، چاپ دوم .
16- عطاردي، عزيزالله ، مسند الإمام الرضا علیه السلام ، ج 2 ، آستان قدس ، مشهد ، 1406 ق ، چاپ دوم .
17- علامه مجلسي ، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ، ج ، 23 ، 65 ، اسلاميه ، تهران ، مكرر.
18- عطاردي ، عزيزالله ، زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام‏ ، اسلاميه‏ ، تهران ، 1390 ق ، چاپ اول‏ .
19- غفاري مازندراني ، نظام الدين احمد ، احتجاج- ترجمه غفارى مازندراني ، ج 1 ، مرتضوي ، تهران ، چاپ اول .
20- فتال نيشابوري، روضة الواعظين و بصيرة المتعظين‏ ، ج 1 ، انتشارات رضى‏ ، قم‏ ، چاپ اول .
21- فيروز آبادى، سيد مرتضى، فضائل الخمسه من الصحاح السته ، ج 1 ، اسلاميه‏ ، تهران‏ ، 1392 ق‏ ، چاپ دوم‏ .
22- قاضي نورالله شوشتري ، احقاق الحق و ازهاق الباطل ، ج 21 ، مكتبه آيت الله مرعشي ، 1409 ق ، چاپ اول .
23- مسعودي ، التنبيه‏والإشراف/ترجمه ، ابوالقاسم پاينده ، شركت انتشارات علمي و فرهنگي ، تهران ،1365 ش ، چاپ دوم .
24- مصطفوي ،سيد جواد ، اصول كافى- ترجمه مصطفوي ، ج 1 ، كتابفروشي علميه اسلاميه ، تهران ، چاپ اول .
25- ميرحامد حسين، عبقات الانوار فى امامة الائمة الاطها ر ، ج 7 ، كتابخانه ي عمومي امام اميرالمومنين علیه السلام، اصفهان، 1366 ش، چاپ دوم .

❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁

تهیه و فرآوری : آمنه کریمی / بهار 1390

Share