4: شراب و قمار

4: شراب و قمار

 

اشاره

آیه 219 سوره بقره حاوی چهارمین سؤال و جواب قرآنی است. توجّه فرمایید:
«یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا»؛ درباره شراب و قمار از تو سؤال میکنند، بگو: «در آن دو گناه و زیان بزرگی است؛ و منافعی (از نظر مادّی) برای مردم در بر دارد؛ ولی گناه آنها از نفعشان بیشتر است».

 

بیان تدریجی احکام

جامعه عرب جاهلی سخت آلوده شراب و قمار بود. شراب برای آنان بسان آب آشامیدنی معمول و مرسوم بود، بدین جهت به یکباره ممکن نبود آن را از زندگی آنها ریشه کن کرد. لذا قرآن مجید از برنامهای تدریجی استفاده کرد، و در چهار مرحله حکم به تحریم شراب داد. و ما باید در مسائل تربیتی از این روش قرآن استفاده کنیم.
اگر بخواهیم شخصی که دهها سال معتاد به مواد مخدّر یا سیگار است ترک  دهیم، نباید به یک باره از او بخواهیم عادت خویش را ترک گوید که این کار عملًا ممکن نیست، و ضررهایی نیز در پی دارد. بلکه با کم کردن تدریجی مادّه مورد استفادهاش، تدریجاً آن را به صفر برسانیم. به مراحل چهارگانه تحریم شراب توجّه فرمایید:
1- در گام اوّل پس از برشمردن نعمتهای پروردگار میفرماید:
«وَمِنْ ثَمَرَاتِ النَّخِیلِ وَالْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَرِزْقاً حَسَناً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»؛ و از میوههای درختان خرما و انگور، مسکرات (ناپاک) و روزی خوب و پاکیزه میگیرید؛ در این، نشانه روشنی است برای گروهی که میاندیشند».(1)
در این آیه شریفه، «رزق حسن» مقابل «مسکرات» قرار داده شده، و این اوّلین اشاره به ضدّ ارزش بودن شراب است. مردم از این تقابل فهمیدند که شراب رزق حسن نیست، و استفاده از آن شایسته نمیباشد.
2- آیه 43 سوره نساء دومین گام برای بیان تحریم تدریجی شراب است؛ توجّه فرمایید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَاتَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُکَارَی حَتَّی تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ»؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! در حال مستی به نماز (و جماعت در مسجد) نزدیک نشوید، تا بدانید چه میگویید».
این آیه شریفه مشروبات را منافی با نماز میشمرد، و به مسلمانان صدر اسلام اجازه نمیدهد در حال مستی به نماز بایستند. ضمناً به این مطلب اشاره میکند که شرب خمر و مستی با عقل و درایت سازگار نیست.

1- سوره نحل، آیه 67

سومین مطلبی که از آیه شریفه استفاده میشود این که نماز فقط الفاظ نیست، بلکه روح نماز حضور قلب است.(1) و از آنجا که انسان مست حضور قلب ندارد و نمیفهمد که چه میگوید، لذا خداوند دستور میدهد که در حال مستی نماز نخوانید.
3- آیه 219 سوره بقره، یعنی آیه مورد بحث، سومین مرحله تبیین تدریجی حرمت شرب خمر است. طبق آنچه در این آیه شریفه آمده، شراب گناه بزرگی است، هر چند برای عدّهای از مردم در خرید و فروش آن منافع و سودی وجود دارد، ولی هنگامی که سود و زیان آن مقایسه میشود، زیانش بیشتر و بزرگتر از سود آن است. در این آیه با شدّت بیشتری با شراب برخورد شده، و از آن به عنوان گناهی بزرگ یاد شده است.
4- آخرین مرحله تبیین حرمت شرب خمر، که به طور صریح بیان شده، در آیات 90 و 91 سوره مائده آمده است. توجّه فرمایید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ* إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُّنتَهُونَ»؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! شراب و قمار و بتها و ازلام (/ نوعی بختآزمایی پلید و از عمل شیطان است، از آن دوری کنید تا رستگار شوید. شیطان میخواهد بوسیله شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و نماز باز دارد. آیا (با این همه زیان و فساد و با این همه نهی اکید) خودداری خواهید کرد؟!».
در این آیه شریفه ده نوع تأکید برای حرمت شراب به کار رفته است:

1- برای تحصیل حضور قلب راههایی وجود دارد؛ که میتوان به عواملی چون معرفت خدا، دانستن معانینماز، اهمّیّت دادن به نماز، دور کردن عوامل حواسپرتی، پرهیز از گناه و تمرین و ممارست اشاره کرد. شرح این مطلب را در تفسیر نمونه، ج 14، اوایل سوره مؤمنون مطالعه فرمایید.
اوّل: این که آیه شریفه خطاب به مؤمنین است. و معنای آن این است که ایمان و شرب خمر با هم منافات دارد؛ و کسی که شرب خمر کند مؤمن نیست، همان گونه که مؤمن شرب خمر نمیکند.
دوم: شراب را در کنار گناهان روشن و مسلّمی نظیر قمار، بتپرستی و بختآزمایی قرار داده است، و این خود تأکید دیگری بر حرمت شرب خمر است.
در روایتی میخوانیم:
«شارِبُ الْخَمْرِ کَعابِدِ وَثَنٍ ؛ شرابخوار بسان بتپرست است».(1)
سوم: کلمه رجس و پلیدی، که به عنوان توصیف مشروبات الکلی آمده، تأکید دیگری بر حرمت است.
چهارم: این که شرابخوری را از کارهای شیطان معرّفی میکند، نشانگر قبح و زشتی این عمل پلید است.
پنجم: جمله «فَاجْتَنِبُوهُ»، که دستور صریح بر ترک شرب خمر میدهد، تأکید بلکه تصریح دیگری بر حرمت این کار زشت است.
ششم: جمله «لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» که فلاح و رستگاری را در سایه ترک شرب خمر میداند، تأکید ششم موجود در آیه، برای حرمت شرب خمر است.
هفتم: شیطان با شرب خمر قصد دارد بین شما عداوت و کینه ایجاد کند. آیا چیزی که ابزار و سلاح شیطان برای ایجاد عداوت و کینه بین انسانهاست حرام نیست؟ این مطلب تأکید مهمّ دیگری بر حرمت شرب خمر است.
هشتم: جمله «وَیُصَدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ» تأکید دیگری بر مدّعای ماست. چیزی که مایه فراموشی ذکر خداست و انسان را از یاد خدا باز میدارد نمیتواند حلال و مباح باشد.

1- بحارالانوار، ج 47، ص 217 و ج 77، ص 47.

نهم: شراب علاوه بر مفاسد فوق، انسان را از نماز نیز باز میدارد. و این نهمین تأکید موجود در آیه است.
دهم: آخرین جمله «فَهَلْ انْتُمْ مُنْتَهُونَ»؛ آیا خودداری خواهید کرد؟» دهمین تأکید موجود در آیه شریفه برای حرمت شراب است. آیا این همه مفاسدی که در شراب است باعث خودداری شما از آلوده شدن به آن نخواهد شد؟
این آیه شریفه هم فرمان صریح حرمت شرب خمر را بیان کرده است، و هم فلسفه مادّی و معنوی این تحریم را دربر دارد.
نتیجه این که اسلام با استفاده از برنامه بیان تدریجی احکام، حرمت شراب را در چهار مرحله بیان نموده، و در مرحله آخر بطور صریح و روشن آن را تحریم کرده است.

 

شرب خمر در روایات

روایات فراوانی در مذمّت شرابخواری و احکام آن وارد شده، که به یک نمونه آن، که مرحوم شیخ صدوق رحمه الله آن را در کتاب ارزشمند امالی آورده، اشاره میکنیم:
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند ده طائفه را در مورد شراب لعنت کرده است:
1-«الْخَمْرَ» اوّلین ملعون خود شراب است.
2-«وَعاصِرَها» کسی که آب انگور را برای ساختن شراب میفشارد دومین آنهاست.
3-«وَغارِسَها» و کسی که درخت انگور یا خرما را به نیّت تهیّه شراب غرس میکند سومین ملعون است.
4-«وَشارِبَها» و کسی که شراب را مینوشد ملعون چهارم است.
5-«وَساقیها» و کسی که شراب آماده را در جام ریخته و به شرابخوار تعارف میکند نفرین شده دیگر است.
6-«وَبایِعُها» و کسی که شراب را در معرض فروش قرار میدهد، ششمین نفرین شده است.
7-«وَمُشْتَریها» و کسی که شراب را میخرد، ملعون هفتم است.
8-«وَآکِلُ ثَمَنِها» و کسی که از درآمد حاصل از فروش شراب استفاده میکند، نفرین شده هشتم است.
9-«وَحامِلَها» و رانندهای که جعبههای شراب را به مکانهای مختلف حمل میکند نهمین ملعون است.
10-«وَالْمَحْمُولَةُ الَیْهِ»(1)
انبارداری که اینها را تحویل میگیرد و نگه میدارد تا به دست صاحبانش برسد، ملعون آخر است.
در مورد کمتر چیز حرامی این قدر شدّت عمل به خرج داده شده است.
سؤال: در همه جا مقدّمات حرام حرام، و مقدّمات واجب واجب است، و از آنجا که امور فوق مقدّمه کار حرامند، طبیعی است که تحریم شود. بنابراین چیز تازهای نیست.
جواب: بله، ولی شمردن تک تک مقدّمات، و اعلان این که اینها مورد لعن و نفرین خداست، نشانه اهمیّت مسأله است.

 

فلسفه تحریم شراب

سؤال: چرا آیات قرآن و روایات معصومین علیهم السلام این قدر در مذمّت شراب سخن گفته است؟ فلسفه آن چیست؟
جواب: دلایل زیادی برای این مطلب وجود دارد، به یک نمونه آن توجّه کنید:

1- میزان الحکمه، باب 1122، ح 5126.


شراب عقل انسان- که گوهر وجودی اوست- را از انسان میگیرد. بعضی خیال میکنند که شرابخوار فقط موقع مستی عقل خود را از دست میدهد، امّا آمار و ارقام به ما میگوید که شرابخواران تدریجاً دیوانه میشوند و سر از تیمارستان درمیآورند، 85% از دیوانههای موجود در تیمارستانهای آمریکا بر اثر شرب خمر دیوانه شده، و تنها 15% آنها بر اثر علل و عوامل دیگر عقل خود را از دست دادهاند.
در انگلستان در برابر هر 2249 دیوانه الکلی، 53 دیوانه غیرالکلی وجود دارد.
یعنی از هر 40 دیوانه، 39 نفر آنها بر اثر مداومت بر شرب خمر دیوانه شدهاند!(1)
آری شراب مهمترین و سرآمدترین گوهر وجود انسان را زایل کرده، و وی را در ردیف حیوانات قرار میدهد. قابل توجّه این که با تعطیلی عقل مشکلات شرابخوار تمام نمیشود، بلکه ابتدای بدبختی و سیهروزی اوست، و در آن حال ممکن است دست به هر جنایتی بزند. آدمکشی، غصب اموال مردم، سرقت، خیانت به نوامیس دیگران، ترک عبادات و طاعات، و دهها کار حرام دیگر همه در انتظار یک انسان فاقد عقل و شعور است. یکی از شعرای زبردست داستانی را به شعر درآورده که مؤیّد گفتار ماست. توجّه فرمایید:
ابلیس شبی رفت به بالین جوانیآراسته با شکل مهیبی سر و بر را
گفتا که منم مرگ اگر خواهی زنهارباید بگزینی تو یکی زین سه خطر را
یا آن پدر پیر خودت را بکشی زاریا بشکنی از خواهر خود سینه و سر را 

1- تفسیر نمونه، ج 15، ص 74.

یا خود ز میناب بنوشی دو سه ساغرتا آن که بپوشم ز هلاک تو نظر را
لرزید از این بیم جوان بر خود و جاداشتکز مرگ فتد لرزه به تن ضیغم نر را
گفتا نکنم با پدر و خواهرم این کارلکن به می از خویش کنم رفع ضرر را
جامی دو سه می خورد چو شد چیره ز مستیهم خواهر خود را زد و هم کشت پدر را
ای کاش شود خشک بن تاک خداوندزین مایه شر حفظ کند نوع بشر را(1) 

اگر انسان جنایتها، بیماریها، زندانها، تیمارستانها و دیگر جریمههایی را که دنیای امروز برای استفاده از شراب میپردازد را محاسبه کند حقیقتاً آمار تکاندهندهای میشود.
اسلام برای جلوگیری از ابتلای بشر به این نوشیدنی خطرناک، و با اطّلاع از همه مفاسد و عواقب آن، حکم تحریم شراب را صادر کرد.
چند سؤال 
سؤال: اگر به مقدار بسیار کم مصرف شود که مستی نیاورد، مثلًا با قطرهچکان یکی دو قطره روی زبان چکیده شود، آیا باز هم حرام است؟
جواب: در روایات متعدّدی آمده است:

1- به نقل از کتاب« شیطان دشمن دیرینه انسان» ص 190


«مااسْکَرَ کَثیرُهُ فَقَلیلُهُ حَرامٌ ؛ آنچه که مقدار زیادش باعث مستی شود، مقدار کمش هم حرام است».(1)
بنابراین تفاوتی در حرمت شراب بین کم و زیاد آن وجود ندارد. و علّت آن این است که اگر بدین وسیله به افراد ضعیف الایمان چراغ سبز داده شود، حریم این قانون الهی شکسته میشود. چون یک نفر میگوید: «با چند قطره» دیگری «با یک استکان» سوّمی «با یک لیوان» و نفر چهارم مدعی میشود که اگر «یک بطری شراب» هم بخورد مست نمیشود، و دیگر قابل کنترل نخواهد بود. لذا برای این که بتوان کنترل کرد کم و زیاد آن حرام شده است.
سؤال: مشروباتی به نام آبجو در بازار است که گاه هیچ الکل ندارد، و گاه الکل آن بسیار کم است. آیا استفاده از آن جایز است؟
جواب: در صورتی که مست کننده نباشد و الکل ندارد حرام نیست.
سؤال: میدانیم الکل طبّی و صنعتی که قابل شرب نیست نجس و حرام نمیباشد. حال اگر آن را رقیق کنند به گونهای که قابل شرب شود چه حکمی دارد؟
جواب: در این صورت هم نجس و هم حرام است. و متأسّفانه بعضی از سودجویان چنین الکلی را در اختیار عدّهای از جوانان گذاشتند که در نهایت برخی از آنها مردند و تعداد دیگر کور و نابینا شدند!

 

اعجاز حکمی و قانونی

یکی از نشانههای عظمت اسلام قوانین و احکام آن است، که میتوان از آن به اعجاز حکمی و قانونی تعبیر کرد. زیرا این آیین الهی 1400 سال قبل قوانین و احکامی برای بشر به ارمغان آورده، که امروز ارزش آن روشن شده است. مثلًا حضرت رسول صلی الله علیه و آله در مورد ملاک برتری انسان در ابتدای بعثت فرمود:

1- البرهان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 352، ح 4.


«لا فَضْلَ لِعرَبِیٍّ عَلی عَجَمِیٍّ وَلا لِعَجَمیٍّ عَلی عَرَبِیٍّ، وَلا لِاحْمَرَ عَلی اسْوَدَ وَلا لِاسْوَدَ عَلی احْمَرَ الّا بِالتَّقوی ؛ هیچ تفاوتی بین عرب و عجم و سیاه و سفید و سرخ وجود ندارد مگر به تقوا».(1)
این همان چیزی است که بشر امروزه به عنوان جامعه جهانی و تساوی همه قومیّتها به دنبال آن است، و نتوانسته به آن عمل کند. در آمریکا هنوز مشکل سپاهپوستان حل نشده، زیرا هنوز سفیدپوستان آمریکا حاضر نیستند برای سیاهپوستان تمام حقوق شهروندی را بپذیرند. در حالی که اسلام این مشکل را 1400 سال قبل حل کرده، و با صدای بلند گفته است: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِّنْ ذَکَرٍ وَأُنثَی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ»؛ ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک برتری نیست) گرامیترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست، به یقین خداوند دانا و آگاه است».(2)
احکام دیگر نیز همینگونه است. مثلًا در مورد شراب و قمار که موضوع بحث ماست فرمود: «این دو، بلای بزرگی برای جامعه بشری است».
در زمان نزول قرآن و عصر رسول اکرم صلی الله علیه و آله معنای این جمله بخوبی قابل درک نبود، چون شرب خمر معمول و متداول بود، تا جایی که برخی از مردم عصر جاهلیّت آن را به عنوان مهریه زنانشان قرار میدادند!
امّا امروزه ثابت شده که شراب بلای سلامت، جامعه بشری، و معنویّات انسان است.

1- میزان الحکمه، ج 11، ص 4817، باب 4163، ح 22398.

2- سوره حجرات، آیه 13.

 

شراب و سلامت انسان

دانشمندان و پزشکان عصر ما اعتراف میکنند که شراب باعث انواع بیماریهاست، که از جمله میتوان به بیماریهای قلب، عروق و ناراحتیهای اعصاب اشاره کرد. یکی از عوامل سکتههای قلبی و مغزی و سرطان، شرب خمر است.
مشروبات الکلی برای انسان آنقدر آثار منفی دارد که گاه نسل آینده وی را نیز تهدید میکند، به گونهای که اگر زن حاملهای شرابخوار باشد جنین او هم در معرض ابتلا به بیماریهای فوق خواهد بود.

 

شراب و سلامت جامعه

به آمار زیر که در یکی از نشریات معتبر منعکس شده، توجّه کنید:
60% قتلهای عمد، 75% نزاعهای خونین منتهی به ضرب و جرح، 30% جرائم ضدّ اخلاقی (از جمله زنای با محارم) و 20% سرقتها، نتیجه استفاده از مشروبات الکلی است.(1) حال این قتلها، نزاعها، سرقتها تجاوزات ناموسی و مانند آن، چه پیامدهایی از جمله شکایت، دادگاه، زندان، مجازات و مانند آن دارد، بحث مفصّلی میطلبد، که جای آن اینجا نیست. به علاوه صدر آیه شریفه 91 سوره نساء، به همین قسمت از مضرّات شراب اشاره داشت.

 

شراب و فقدان معنویت

مشروبات الکلی علاوه بر ضررهای فراوانی که برای جسم انسان و جامعه دارد، بلای بزرگی برای معنویّت بشر نیز هست.

1- تفسیر نمونه، ج 5، ص 75.
همانگونه که در آیه 91 سوره نساء آمده، ابتلای به این امّالخبائث انسان را از خداوند دور، و از نماز واقعی و حقیقی برکنار میکند.
با توجّه به تمام این مضرّات، که اسلام هزار و چهارصد سال قبل نسبت به آن هشدار داده، و امروزه ثابت و روشن شده، خداوند آن را تحریم کرده است.

 

تحریم قمار

خداوند متعال شراب و قمار و بتپرستی را در آیه شریفه 90 سوره نساء در کنار هم قرار داده است. ما معتقدیم که هیچگاه چند چیز نامتجانس و غیر مربوط در آیات قرآن و روایات معصومین علیهم السلام کنار هم گذاشته نمیشود. بنابراین، این سه کار وجه مشترکی دارند، که به اعتقاد ما «کم عقلی یا بیعقلی» است. آیا شخصی که پول میدهد و چیزی میخورد که عقل خود را از دست بدهد کار عاقلانهای میکند؟! قمار زدن هم نوعی دیوانگی است، کسانی بودند که شبانه با ثروت کلانی به قمار خانه رفته، و صبح در حالی از قمارخانه خارج شدند که تمام زندگیشان را باخته و فقیرترین افراد بودند. آیا این کار دیوانگی نیست؟!
بتپرستی هم دیوانگی است. اگر اشرف مخلوقات، که باید خلیفه و جانشین خداوند در زمین باشد، با دست خود بتی بتراشد و در برابر آن سجده کند، و حتّی فرزند خود را در مقابل آن قربانی نماید، و در موقع فقر و نیاز و احتیاج، بت ساخته شده از خرما را بخورد، آیا چنین انسانی عاقل است؟! بنابراین شرابخواران، قماربازان و بتپرستان همگی در جنون و بیعقلی مشترک هستند، و لذا همانگونه که شرب خمر و بتپرستی حرام است، قماربازی نیز حرام میباشد.

 

علّت تحریم قمار

اسلام میگوید درآمد باید به واسطه یک کار مفید باشد. و کار مفید سه رقم  است: 1- کارهای تولیدی 2- کارهای توزیعی 3- و کارهای خدماتی؛ کشاورزی، دامداری، تولیدات صنعتی و مانند آن کارهای تولیدی هستند.
تجاری که کالاهای تولید شده را از تولیدکنندگان خریده و به دست فروشندگان جزء میرسانند، تا آنها به دست مشتریان برسانند عهدهدار قسم دوم کارهای مفید هستند. زیرا همه مردم نمیتوانند به کارخانههای تولیدی و دامداریها و مزارع کشاورزی مراجعه کرده و نیازهای خود را تهیه کنند، و لذا تجّار و فروشندگان عهدهدار این کار میشوند.
اطبّا، پرستاران، رانندگان، مأموران نظافت و مانند آنها، کارهای خدماتی انجام میدهند. و کار هر سه گروه مفید و سودمند است.
امّا کسی که قمار میزند و در قمار مبالغ هنگفتی را میبرد و طرف مقابل را به خاک سیاه مینشاند، چه کار مفیدی انجام داده است؟! چنین شخصی نه تنها کار مفیدی نکرده، بلکه مرتکب کار شیطانی و زشت شده، و مشمول آیه شریفه 29 سوره نساء است. توجّه فرمایید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَاتَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ»؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموال یکدیگر را در میان خود به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید؛ مگر این که تجارتی با رضایت طرفین شما انجام گیرد».
نتیجه این که قمار کار مفیدی نیست، بلکه اکل مال بالباطل، و لذا حرام است.

 

زیانهای قمار

قماربازان حرفهای در نهایت یا دیوانه گردیده، و یا مبتلا به بیماریهای عصبی میشوند. چون دائماً در حال هیجانند، و فشار آنها بالا و پایین میرود. آنها چه ببرند و چه ببازند فشارشان تغییر میکند و لذا مبتلا به انواع بیماریها میشوند، و سرانجامِ  برخی از آنان خودکشی است. کسی که شب هنگام با ثروتی کلان وارد قمارخانه میشود، و صبح هنگام بدون یک ریال پول خارج میشود، چارهای جز خودکشی نمیبیند.
بعضی از قماربازان نه تنها تمام اموال، بلکه ناموس خویش را در قمار میبازند! در روایتی از امام صادق علیه السلام میخوانیم:
«کانَتْ قُرَیْشُ تُقامِرُ الرَّجُلَ فی اهْلِه وَمالِهِ 
؛ در عصر جاهلیّت بعضی از مردم بر سر مال و نوامیس خود قمار میزدند!».(1)
اسلام در چنان محیط فاسدی حکم تحریم قمار را صادر کرد. آیا این حکم دینی معجزه نیست؟ به آماری در مورد ضررهای مختلف قمار توجّه کنید:
90% از جیببریها، 50% جرائم مختلف، 10% مفاسد اخلاقی، 30% طلاقها، 40% نزاعهای خونین، 5% خودکشیها و انتحارها توسّط آلودگان به قمار صورت میگیرد! و عجیب این که دنیای امروز قمار را به رسمیّت شناخته، و در فرانسه شهری هست به نام شهر قماربازان، که از همه جای دنیا به آنجا رفته، قماربازی میکنند. امّا اسلام تمام انواع قمار را تحریم کرده است؛ حتّی گردوبازی بچّهها که در آن برد و باخت گردو انجام میشود.(2) چون بچّههای گردوباز، نه کار تولیدی انجام میدهند و نه توزیعی و نه خدماتی.

1- بحارالانوار، ج 79، ص 234، ح 11 و 12.

2- میزان الحکمه، ج 8، ص 3485، باب 3419، ح 17103.

 

مسابقات اسبدوانی و تیراندازی

اسلام هر نوع شرطبندی را که در آن برد و باخت مالی باشد حرام کرده است، ولی در دو مورد اجازه برد و باخت مالی داده است. زیرا در آن دو مورد هدف  معقول و منطقی وجود دارد، و لذا کار مفید تلقّی میشود.
یکی مسابقه اسبسواری است، که اسبسواران و مسابقهدهندگان میتوانند شرط بندی کنند و نفر برنده پولی از دیگران بگیرد. فلسفه جواز برد و باخت مالی در مسابقه اسبسواری این است که چنین افرادی برای میدان جنگ و نبرد تربیت شوند و به هنگام حمله و یورش دشمن بتوانند از کشور دفاع کنند.
دیگری مسابقه تیراندازی است، که در چنین مسابقهای نیز تیراندازان میتوانند برد و باخت مالی داشته باشند، زیرا تیراندازی هم از فنون جنگی است و آمادگی جوانان در آن، برای دفاع از اسلام و مسلمین مفید و مؤثّر است.
یک سؤال مهم:

 

شرطبندی با سلاحهای روز

سؤال: آیا در هر عصر و زمانی میتوان سلاحهای روز آن زمان را جایگزین مسابقه تیراندازی با تیر و کمان کرد؟ مثلًا در زمان ما مسابقه با تفنگهای امروزی و دیگر سلاحهای روز برای تیراندازان جایگزین مسابقه با تیر و کمان شود؟
جواب: آری این مطلب صحیح است، چون یقین داریم تیر و کمان خصوصیّتی ندارد، آنچه مهم است آمادگی رزمی تیراندازان است، و این آمادگی در هر عصر و زمانی باید با سلاح همان روز باشد. این مطلب در مورد مسابقه اسبسواری نیز صادق است. بنابراین مسابقه و شرطبندی با وسایل نقلیّه روز که در میدان جنگ و جهاد مورد استفاده قرار میگیرد اشکالی ندارد.

 

شرط بندی تماشاچیان ممنوع

گاه در مسابقات اسبدوانی تماشاچیان با یکدیگر شرطبندی میکنند. مثلًا صد نفر طرفدار اسب شماره یک و صد نفر هم طرفدار اسب شماره دو، هر کدام هزار تومان میدهند و قرار میگذارند هر اسبی اوّل شد پول جمعآوری شده را در میان طرفداران آن اسب که در شرطبندی شرکت کردهاند تقسیم کنند. این شرطبندی حرام است، چون تماشاچیان کار مثبتی انجام نمیدهند.

 

قمارهای نامرئی

در عصر و زمان ما قمارهای مرموزی پیدا شده که در لباس تجارت و معامله و پورسانت و مانند آن صورت میگیرد، و متأسّفانه تاکنون قربانیان زیادی داشته، و کلاه افراد فراوانی را برداشتهاند. بدین شکل که برای خرید فلان کالا مثلًا 000/ 200 تومان به حساب فلان شرکت ریخته میشود، سپس شخص خریدار به جستجوی مشتری میپردازد، چنانچه دو مشتری به شرکت معرّفی کند پورسانتی به او تعلّق میگیرد. دو مشتری جدید هم هر کدام به دنبال دو مشتری دیگر میروند تا از این ناحیه هم پورسانتی به خود آنها تعلّق گیرد و هم به معرّف اوّل، و چهار مشتری جدید هم هر کدام به دنبال دو مشتری دیگر رفته، و این کار به همین شکل ادامه پیدا میکند. و پس از چند ماه وقتی که سرگروه به حساب بانکی خود نگاه میکند متوجّه میشود که مبلغ کلانی به عنوان پورسانت به حسابش ریختهاند، در حالی که نه تولیدی وجود دارد نه تجارتی نه زراعتی نه دامداری و نه هیچ کار مثبت دیگری.
بلکه شرکت مذکور کلاه افرد بسیاری را برداشته، و عمده پول را به جیب خود زده و مبالغی را هم به سرگروهها داده، و افراد ردیف آخر مالباختگان واقعی هستند.
اگر در ردیف آخر صد هزار نفر باشند که هر کدام 000/ 200 تومان پرداخته باشند، مجموعاً 000/ 000/ 000/ 20 تومان پرداختهاند، در حالی که یک ریال نصیبشان نشده است!
مراجع تقلید فتوا به تحریم این کار دادند، و مجلس شورای اسلامی این کار را ممنوع کرد، و قوّه قضائیّه با آن برخورد نمود، و نیروی انتظامی تعدادی از فعّالان آنها را دستگیر و روانه زندان کرد،(1) ولی با توجّه به سود سرشار این قمار جهانی برای شرکت اصلی و سرشاخهها، هنوز هم برخی از آنها فعالیّت میکنند، در حالی که پول حاصل از قمار وارد هر خانهای شود برکت را از آن خانه برده، و آن خانه و اهلش را بدبخت میکند.

1- شرح بیشتر را در کتاب« بازاریابی شبکهای، یا کلاهبرداری مرموز» مطالعه فرمایید

 

Share