دستور العمل اخلاقى

و… بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله ربّ العالمين وصلّى الله على خير خلقه محمّد وآله الطّاهرين
و بعد، بر طالبان نجات و سعادت ابدى مخفى نماناد که اهل نجات دو طايفه مى باشند:
يک طايفه اصحاب يمين و طايفه ديگر مقرّبين اند و اگر طالب سعادت عمل به وظيفه اصحاب يمين که ترک معصيت باشد نمود از آنها خواهد شد.
مقرّبين علاوه بر آنها وظيفه ديگر دارند که غرض بيان آنها نيست.[1]
اوّلاً بايد فهميد که اگر شخص انسانى فهميد حقارت و پستى خود را هم بعد از آن فهميد عظمت و قدرت حضرت ملک الملوک را البته خواهد فهميد که قدم جرأت برداشتن و اقدام به معصيت نمودن در حضور چنين سلطان عظيم الشأن در نهايت قبح و شناعت و بدبختى مى باشد؛ چرا غافل است از قدرت قادرى که اگر اراده نمايد فناى همه موجودات را به محض اراده آن سلطان عظيم الشأن همگى بر باد فنا رفته ملحق به معدومات خواهند شد.
اين که مى بينى معصيت در نظرت سهل شده به جهت اموري است که بعضى از آنها را ذکر مى کنيم:
اوّلاً فکر خود را تماماً متوجّه به دنياي دنىّ کرده اى. از اين جهت بالمرّه از نفع و ضرر اخروى غافل شده اى. نمى دانى چه بسيار بسيار منافع و سعادت ابديّه از تو فوت شد و چقدر ضررهاى بزرگ، بسيار به خود زده اى.
ثانياً عجز و حاجت و فقر خودت را ملتفت نيستى که ذرّه ذرّه بدنت به حفظ کارکنان او که ملائکه باشند بر پاست.
ثالثاً نمى دانى که در هر آنى از آنات درهر جزء از اجزاء بدنت نعَم غير متناهيه مرحمت از او شده و مى شود که به بيان و بنان ممکن نيست حصر چند آنها.[2]
با اين حال چگونه نعمت او را در معصيت او صرف مى کنى؟
رابعاً چگونه غافلى از عقوبات سخت او مگر نمى دانى که ما بين مرگ و قيامت هزار غصّه هست و آسان ترين آنها تلخى جان کندن است. چرا از شدايد قيامت غافلى؟ امان از روزى که از دهشت و وحشت او مقرّبين در خوف و اضطراب مى باشند. چرا نباشند؟ از روزى که زمينش و هوايش آتش و جهنم به اطراف خلايق محيط و ملايک غلاظ و شداد در بگير و ببند. نيکان در وحشت و اضطراب و بدان در شکنجه و عذاب آفتاب در بالاى سر و زمين گرم تر از کوره آهنگر. خطر حساب از يک طرف و دهشت صراط از يک طرف و حال کار هنوز به جهنّم نرسيده از آتش و سلاسل و اغلال او بگويم يا از مار و عقربهايش بيان نمايم.[3]
خلاصه اينها مختصر نويسى است و اين فقراتى که گفته شد از هزار يک بيان نشد. تمام سفارشات اين بينوا به تو اهتمام در ترک معصيت است.[4]
اگر اين خدمت را انجام دادى آخر الأمر تو را به جاهاى بلند خواهد رسانيد.
البتّه، البته در اجتناب از معصيت کوتاهى مکن و اگر خداى نکرده معصيت کردى زود توبه نما و دو رکعت نماز به جا آور و بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفار کن و سر به سجده بگذار و در سجده از حضرت پروردگار عفو بخواه و اميدوارم عفو بفرمايد[5].
معاصى کبيره در بعضى رساله عمليه ثبت شده ياد بگير و ترک نما. و زينهار پيرامون غيبت و دروغ و اذيت مگرد[6].
اقلاّ يک ساعت به صبح مانده بيدار شو و سجده به جا بياور.
و آنچه در منهاج النجاة[7] مرحوم ملا محسن فيض (رضوان الله عليه) مذکور است کافى و شافى است از براى عمل شب و روز تو به همان نحو عمل نما.
وسعى کن که عمل و ذکرت به محض زبان نباشد و با حضور قلب باشد که عمل بى حضور اصلاح قلب نمى کند اگر چه ثواب کمى دارد[8].
البتّه البتّه از غذاى حرام فرارکن. مخور مگر حلال.
غذا را کم بخور يعنى زياده برحاجت بُنيه مخور. نه چندان بخور که ضعفت بياورد و به سبب ضعف از عبادت مانع شود.
هر قدر بتوانى روزه بگير به شرطى که شب جاى روز را پر نکنى.
الحاصل غذا به قدر حاجت بدن ممدوح و زياد و کم هر دو مذموم.
و شروع کن به نماز با قلب پاک از حقد و حسد وغَلّ و غش مسلمانان و لباس و فرش و مکان نمازت بايد مباح باشد.
اگر چه مکان غير محل جَبْهه [پيشانى] نجس بودنش به نجاست غير متعدّيه نماز را باطل نمى کند ولى نبودنش بهتر است.
و بايست به نماز ايستادن بنده در حضور مولاى جليل با گردن کج و قلب خاضع و خاشع[9].
بعد از فريضه صبح هفتاد مرتبه استغفار و صد مرتبه کلمه توحيد ودعاى مصباح مشهور بخوان[10] و تسبيح سيّده نساء[11] را بعد از فريضه ترک مکن.
هر روز هر قدر بتوانى لااقل يک جزء قرآن با احترام و وضوع و خضوع و خشوع بخوان و در بين خواندن حرف مزن مگر به قدر ضرورت.[12]
و در وقت خواب شهادت را بخوان و آية الکرسى و يک مرتبه فاتحه و چهار مرتبه سوره توحيد و پانزده مرتبه سوره قدر و آيه (شهدالله) را بخوان و استغفار هم مناسب است.
و اگر بعضى از اوقات بتوانى سوره مبارکه توحيد را صد مرتبه بخوانى بسيار خوب است.
و از يادمرگ غافل مشو.
و دست بر گونه راست گذاشته به طرف راست با ياد خدا بخواب.
و از وصيت کردن غافل مشو.[13]
و ذکر مبارک (لا اله إلاّ انت سبحانک إنّى کنتُ من الظلمين) را هر قدر بخوانى و در هروقت بسيار خوب است.[14]
اولاً در شب و شب جمعه در هر يک صد مرتبه سوره ي مبارکه قدر را بخوان و دعاى کميل را درهر شب جمعه ترک مکن و مناجات خمسة عشر[15] را. حالِ تو با هر کدام از آنها مناسب باشد لاسيما مناجات مساکين و تائبين و مفتقرين و مريدين و متوسلين و معتصمين را بسيار بخوان و دعاى صحيفه کامله هر کدام در مقام مناسب بسيار خوب است.
و در وقت عصر هفتاد مرتبه استغفار و يک (سبحانه الله العظيم سبحان الله وبحمده[16]) بخوان و استغفارات خاصّه را هم بخوان و سجده طويله[17] را فراموش مکن و قنوت طول دادن بسيار خوب است وهمه اينها با ترک معاصى خوب است.
والسّلام على من اتّبع الهدى

-----------------------------------------------------------------------

[1] در نگاه قرآن و روايات با يک تقسيم انسانها را به سه دسته مى توان دسته بندى کرد: مقرّبين و سابقون، اصحاب ميمنه و اصحاب يمين، اصحاب مشئمه و اصحاب شمال.

[2] وان تعدّوا نعمة الله لاتحصوها إنّ الله لغفور رحيم .

[3] ياد آخرت روز قيامت و تدبّر در مواقف و چگونگى حساب خود مکتب تربيتى است. يکى از روشهاى اصولى تهذيب و انسان سازى قرآن بيان شرح حال انسان در قيامت و روز حساب است. روزى که انسان پدر و مادر نشناسد و مادر و پدر بچه و برادر را وانهند و در غم سرنوشت خويش باشند:

(يوم يفرالمرء من اخيه وامّه وابيه وصاحبته وبنيه. لکل امرى منهم يومئذٍ شأن يغنيه) سوره عبس،آيه34.

[4] معصيت و گناه جان را آلوده کند.آلوده به هوا قدرت اوج ندارد. از عبادات بهره بايسته نمى برد.

[5] (ان الّذين اتقوا اذا مسهم طائف من الشّيطان تذکروا فاذا هم مبصرون).

[6] دروغ و غيبت خوره فطرت آدمى و تباه گر روح الهى اوست (إنّ الکذب خراب الايمان) و (الغيبة جهد العاجز).

[7] منهاج النجات، با اسلوبى مشابه احياء العلوم غزالى و محجّة البيضاء فصل بندى شده است.

[8] ياد خدا گر چه بازبان نيکوست وممکن است سالک را به مرحله بالاتر آن برساند ولى آن ذکرى قلب را اصلاح کند که همراه با توجّه قلب به حقيقت ذکر باشد که (فى الذّکر حياة القلوب).

امام على(عليه السلام) کلامى بلند و دل انگيز در حقيقت و شرايط ذکر دارند:

لا تذکرالله سبحانه ساهيا ولاتنسه لاهيا واذکره ذکراً کاملاً يوافق فيه قلبک لسانک و يطابق اضمارک اعلانک ولن تذکره حقيقة الذّکر حتّى تنسى نفسک فى ذکرک وتفقدها فى امرک (غرر الحکم)

[9] آداب الصلواة، امام خمينى.

[10] دعاى مصباح، معارف بلندى در توحيد و شگفتيهاى آفرينش دارد. خواندن اين دعا با توجّه به معانى آن روح را اوج مى بخشد.

[11] تسبيح حضرت زهرا(سلام الله عليها) از ذکرهايى است بسيار مورد توجّه عارفان سالکان. در گفتار امامان معصوم(ع) نيز به مواظبت و خواندن آن سفارش بسيار شده است و حتّى مصداق آيه شريفه: (اذکروالله ذکر کثيراً) شمرده شده است:

زراره از امام صادق نقل مى کند که آن حضرت فرمود:

(تسبيح فاطمة الزّهرا (عليها السلام) من الذّکر الکثير الّذى قال الله عزّوجل: (اذکروا الله ذکراً کثيراً) اصول کافى ج2،ص286.

[12] اصول الکافى، ج2، کتاب فضل القرآن

[13] رسالة لقاء الله، عارف ربانى آقا ميرزا جواد ملکى تبريزى.

[14] ذکر يونسيّه (لا اله إلاّ انت سبحانک إنّى کنتُ من الظلمين) بسيار مورد توجّه و توصيه عارفان شيعه بوده است. ملاحسينقلى همدانى اين ذکر را مجرّب در تصفيه قلب و رسيدن به حالات ملکوتى شمرده است.

[15] امام سجّاد (عليه السلام) براى نفس سالک پانزده مقام قرار داده است. و براى هر مقامى دعايى و ذکرى. دعايى که هم وضعيّت انسان را در آن مقام روشن مى کند و هم او را به پله بعدى اوج مى دهد.

[16] اين دو تسبيح اگر ازروى عرفان به گستره معنى و حقيقت بلند آنها باشد نفس را کمال بخشد.

[17] نزديک ترين حالت بنده به معبودش سجده است. آنانى که لذّت قرب حق را در سجده مى يابند دل از آن مقام بر نمى دارند و سجده را طولانى مى کنند.

به فرموده امام رضا(عليه السلام): (اقرب ما يکون العبد من الله تعالى وهو ساجد و ذلک قوله تعالى: فاسجد واقترب. (وسائل الشيعه، ج4،ص679)

Share