زیبایی های کربلا / بخش اول

حجت الاسلام و المسلمین عدالت
کربلا(حرم امام حسین علیه السلام)

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین ...
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن ...

------------------------------------------------------
من کیم تا تو بیایی به سر بالینم
چه کنم  راه نجاتی نبود جز اینم
بر من آنقدر توان بخش که در بستر مرگ
خیزم از جا و به پیش قدمت بنشینم
کاش صد بار به هر لحظه بمیرم هر روز
تا گل روی تو را در دم مردن بینم
هرچه تو جود کنی باز به تو محتاجم
عادتم گشته گدائی چه کنم من اینم
هرگز آن قدر ندارم که شوم مسکینت
این شرف بس که به مسکین درت مسکینم
----------------------------------------------------
تشرف:
آقا میرزا هادی بجستانی می گوید: از خادم و اذان گوی مدرسه سامرا پرسیدم این چند سالی که در جوار این ناحیه مقدسه به سر برده ای آیا معجزه ای مشاهده کرده ای؟
گفت بلی پنچ سال قبل شب جمعه ای وارد صحن مطهر شدم در پله های پشت بام همیشه قفل است آنرا باز کردم و از پله ها بالا رفتم تا به فضای پشت بام رسیدم در فلان محل هفت نفر از سادات را دیدم که رو به قبله نشسته اند و بزرگواری که عمامه سیاهی بر سر مبارک داشت مانند امام جماعت جلوی آنها نشسته بود من پشت سر ایشان قرار گرفته بودم از یکی سئوال کردم ایشان کیستند؟
گفت : این بزرگوار حضرت صاحب الزمان علیه السلام است و ما نماز صبح را به ایشان اقتدا می کنیم مشهدی ابوالقاسم گفت من از هیبت نام مبارک آن حضرت یاریا ماندن نداشتم لذا روانه سمت مقابل شدم و بالا رفتم صبح که طالع شد اذان گفتنم و وقتی به زیر آمدم در فضای بام هیچ کس را ندیدم.
عبقری الحسان/78
--------------------------------------
زیبائی های کربلا چیست؟
(ما رأیت إلا جمیــــلا)
من در کربلا جز زیبایی ندیدم،
 ما از کربلا هر چی می بینیم تشنگی و دود و عطش است آنها سختی هایش است اما گاهی توی سختی زیبائی است.
یعنی یک خانمی که توی آشپزخانه زحمت می کشد سخت است اما توی همین سختی برایش لذیذ است.
 درد زایمان سخت است اما همین سختی را زنها آرزو می کنند که بچه دار شوند آنهایی که بچه دار نمی شوند یک وزنه بردار یک وزنه ای را که بلند می کند خیلی سخت است به او فشار می آید اما همین وزنه برداشتن برایش لذیذ است یعنی زیبائی ها در لابلای سختی هاست.
شرکت در کنکور سخت است وزنه برداشتن سخت است زایمان سخت است عمل جراحی سخت است دویدن سخت است بالا رفتن از کوه سخت است منتهی لابلای سختی ها زیبائی است ما می خواهیم زیبائی ها را بگوئیم.
-------------------------------------------------
اخلاص در حرکت و تلاش زیبائی ها:
-1 اخلاص
درباره امام حسین (علیـــه الســـلام) داریم که می گوید:
(دعوت إلی الله) دعوتت بسوی خدا بود (وفیت لله) برای خدا وفا کردی (قمت لله) برای خدا قیام کردی (جاهدت فی سبیل الله) در راه خدا جهاد کردی.
امام حسین (علیـــه الســـلام) موج انداخت برای خدا قیام کرد خدا کار او را بر موج قرار داد امام خمینی نمی خواست که موج ایجاد کند می خواست که به وظیفــه شرعی اش عمل کند منتهی حرکت الهی او ایجاد موج کرد اصل موج به خودی خود ارزشی ندارد ما باید برای خدا قیام کنیم.
گاهی وقتها مثلاً شما توی یک جلسه ای نشسته ای بعد می بینی که در این جلسه دارند حرفهای بدی می زنند جلسه گناه است برای اینکه فکر می کنی خدا از نشستن شما راضی نیست بلند می شوی و می روی منتهی وقتی بلند شدی و رفتی ممکن است جلسه به هم بخورد و موجی هم ایجاد بشود اما شما به قصد موج این کار را نکردی.
حضرت امام می فرمود من رفتم مکه کتاب بخرم از کتابفروشی کتاب را خریدم تا رفتم به او پول بدهم صدای اذان بلند شد پول را نگرفت گفتم پول را بگیر گفت مگر نمی بینی که اذان است وقت اذان معامله ممنوع است گفتم بابا این پول را بگیر گرفتن پول دو ثانیه طول می کشد گفت نه، باشد برای بعد خوب عمل یک کتابفروش در مکه در مغز امام ایجاد موج می کند بعد امام می آید اینرا نقل می کند در زندگی خودش هم چه بسا تحت تاثیر قرار می گیرد گاهی یک حرکت ایجاد موج می کند.
----------------------------------------------------
کسانی که در تاریخ ایجاد موج کرده اند و موج آنها هم ثابت مانده است اینها هیچکدام برای هوی و هوس ایجاد موج  نکردند.
 ابراهیم ایجاد موج کرد تبر برداشت رفت توی بتخانه و بت ها را کوبید آتش افتادن ابراهیم ایجاد موج بود. حضرت ابراهیم مامور می شود که بچه اش را بخواباند چاقو بگذارد تا چاقو را گذاشت خدا گفت نمی خواهم کشته بشود می خواستم دل از بچه بکنی دیدم دل کندی آفرین این حرکت ایجاد موج کرد الان همه حاجی ها که گوسفند می خوابانند به یاد ابرهیم گوسفند می کشند.
ما باید به فکر خدا باشیم آنوقت کار خدایی را خدا به آن برکت می دهد نباید حساب کنیم یک خانه ای بسازم که هر کس می آید یک سوت بکشد این خانه ای ما به قصد جلوه می سازیم این خانه ها فکر می کنیم که به قصد ایجاد موج است در دل افراد فحش می دهند می گویند از کجا آورده؟ می خواهد چه کند؟ چقدر غافل است؟ کی چی، در کنار این کاخ ها چه فقرایی هستند،
-------------------------------------------
 یک موتور سوار چرخ جلویش را بلند می کند به اصطلاح  تک چرخ می زند یا می رود؟ خب این توی دنیای خیال ذهن ها را به خودش متوجه می کند، توی دنیای خیال هر کس او را می بیند می گوید این الان می افتد و خون ریزی مغزی می کند یک خانواده ای را فلج می کند خودش را هم بدبخت می کند یعنی عقلا به او فحش می دهند عقلا کارش را توبیخ می کنند ولی توی دنیای خودش دارد ایجاد موج می کن.
یک خانمی که خودش را آرایش می کند و می آید توی خیابان به نظر خودش همه چشم ها به او هستند  یک جوانی میگفت : آقا من این دخترهایی که توی خیابان آرایش می کنند را نمی خواهم کسی که می خواهد که نگاهش کنند یک افرادی هم به او نگاه می کنند و وقتی به او نگاه کردند معلوم نیست که حالا چه جوری می شود من می خواهم دختری بگیرم که کسی به او نگاه نکرده باشد یا حداقل به او نگاه کرده باشد یا اگر نگاه به او کرده اند به قصد لذت نگاهش نکرده باشند یعنی این دختر به نظر خودش با این لباس آمد ایجاد موج کرد.
اجمالاً رمز اینکه کربلا موج افتاد آن خلوص بود.
----------------------------------------------
2- تشکر از نعمت های الهی
تشکر از خداوند، بعضی از این سرداران و بزرگانی که توی جبهه بودند و الان شیمیایی هستند یا شهید شده اند با آنها که مصاحبه می کردند می گفتند الحمدلله رب العالمین، هر کاری کردند که شکایت کند شکایت نکرد. 
(اللهم إنی احمدک) خدایا من تو را حمد می کنم (علی أن اکرمتنا بالنبوه علمتنا القرآن) به ما کرامت دادی به ما قرآن یاد دادی (فهمتنا فی الدین) دین را به ما فهماندی،
اینها جزو مقتل ابی مخنف است، درست است که ما تکه تکه شدیم بدنمان سوراخ سوراخ شد اما کرامت داریم علم قرآن داریم فهم دین داریم آنکه سوراخ شد پوست بدنم شد اما دین و عزت من سوراخ نشد. 
یک دعا داریم که می گوید
(لا تجعل مصیبتنا فی دیننا) مصیبت من را در دینم قرار نده،
شخصی از یک بزرگواری مشورت کرد یا استخاره کرد برود فلان سفر گفت نرو . اما  رفت و سود خوبی پیدا کرد برگشت گفت آقا شما گفتی نرو اما ما رفتیم و پولدار هم شدیم آقا گفت خوب شما توی این سفر یادت هست که فلان روز نمازت قضا شد؟ گفت بله، گفت کل سود تو به نماز قضایت نمی ارزد گاهی وقتها آدم دروغ می گوید یک چیزی هم گیرش می آید اما چه از دست داد و چه گرفت؟ باید دید که چی دادیم و چی گرفتیم. 
یک کسی هر جا می رسد راحت می خورد انگار مال پدرش است بعد هم می گوید خدا خلق کرده پهلوی خودش فکر می کند که خوشرویی است اما وقتی مردم به او نگاه می کنند می گویند بردار قایم کن الان می آید و می خورد.
گاهی یک بازاری فکر می کند تاریخ را به روزی بزند که به جمعه بیفتد که بانک ها تعطیل بشود یک روز هم یک روز است خوب وقتی دو تا چک اش را به جمعه انداخت می گوید مواظب باش که چک را به چه تاریخی می نویسد تاریخ را تطبیق کن ما گاهی فکر می کنیم که زرنگی است اما اعتبارمان و زرنگی مان سخاوتمان. . . بدن تکه تکه شد علم قرآن فهم دین اینها مهم است.
------------------------------------------
3- صداقت در گفتار و عمل
هماهنگی گفتار و رفتار: فطرت هر انسانی بدش می آید که گفتار و رفتار از هم جدا باشد.
(قلت صادقا قتلت صدیقا)
حسین جان حرف که می زنی راستش را می گویی شهید شدی(صدیقا) یعنی کسی که حرفش و قلبش و مغزش و عملش ظاهرش و باطن اش یکی باشد، بیان صداقت دارد هماهنگی خیلی زیبا است شما کسی را که ظاهر و باطن اش یکی است می گویی من اینرا خیلی دوست دارم این همین است که هست پس و پیش ندارد تاب ندارد هر انسانی از آدم صادق خوشش می آید.
--------------------------------------------------
4- استقلال در عقیده و عمل
 جو ناپذیری: آمدند پهلوی پیغمبر گفتند آقا چی می خواهی؟ پول می خواهی به تو پول می دهیم می خواهی ازدواج کنی، بهترین دخترهای مکه را به تو می دهیم پُست می خواهی؟ می خواهی تو را کلیددار کعبه کنیم فرمود خورشید را یک دست من بدهید و ماه را در دست دیگر دست از هدفم برنمی دارم اینطور نیست که عقربک روح من با پول بالا و پائین برود.
در جلسه ای که آیت الله  العظمی صافی در آن جلسه بودند برای افتتاح آن جلسه سرود جمهوری اسلامی زده شد همه بلند شدند آیت الله صافی گفت حالا بلند شدن به احترام سرود خوب است اما حالا من پیرمرد نمی توانم  . نشست، چون پایش هم درد می کند در همان جلسه یک کسی مقاله خواند توی مقاله اش دو بار اسم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را برد با زحمت خودش را بلند کرد و ایستاد همه نشسته بودند این تنهایی بلند شد این پیرمرد دو بار به سختی بخاطر امام زمان بلند شد گفت من برای امام زمان بلند شوم ثواب دارد  پیرمرد ذره ای جو او را تکان نمی دهد همه نشسته اند این تنهایی بلند شد همه بلند شدند این تنهایی نشست.
------------------------------------------------
 قرآن می فرماید حسین جان!
(لم تأخذک) نگرفت تو را (فی الله) در راه خدا (لومـــة لائم)
یعنی ملامت ملامت کنندگان در تو اثر نکرد.
 از امام شنیدیم که فرمود والله نترسیدم با اینکه جو یک جوی بود که همه می ترسیدند.
 این جو ناپذیری خیلی مهم است نه اینکه خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو سیگار بده بکشیم برویم تریاک بیاوریم این فیلم را ببینیم بابا همه فُکلی شدند ما هم فکلی می شویم بابا مهریه پانصد سکه است ما چی کمتر از پانصد سکه داریم؟ یک کسی آمده بود  می گفت والله من حاضرم دخترم را به چهارده سکه بدهم به فامیل بدهم  حاضرم دخترم را به چهارده سکه بدهم داماد را قبول دارم پسندیده ام اما همه می گویند همه فامیل چند صد سکه می گویند ما چی از او کمتر داریم همینطور موج او را می برد اگر همه هم مهر را بالا بردند شما روی پای خودت بایست اگر همه هم دروغ گفتند شما راست بگو اگر همه حرام خور شدند شما به فکر لقمــﺔ حلال باش این جو ناپذیری یک ارزش است.
------------------------------------------------
چهل و سه تا رادیو به امام جسارت می کرد ذره ای در روح امام اثر نکرد.
یک میگفت در اندونزی داشتم می رفتم وارد یک پاساژی شدم پاساژ هفت هشت طبقه بود  تا وارد شدم دیدم یک خانم اندونزی جلوی ما یک مرتبه نگاه به ساعتش کرد کیف اش را باز کرد یک سجاده انداخت و مشغول نماز شد وسط پاساژ. . . من هر چه فکر کردم از خودم سئوال کردم اگه در ایران  یک مرتبه متوجه شدی نمازت دارد قضا می شود وسط پاساژ حاضری نماز بخوانی  ؟ گفتم نه من وسط پاساژ نماز نمی خوانم من ممکن است بگویم آقا این پشت ها چیزی نیست. . . مثل آنهایی که می خواهند تریاک بکشند قایم می شوند یعنی من شهامت اینکه وسط پاساژ نماز بخوانم را ندارم ماشاءالله این خانم اندونزیایی.
این زیباست که آدم صحنه هایی را ببیند که تنهایی قیام می کند همه پای فیلم می نشینند من بروم کتابخانه همه این حرف را بزنند من نمی زنم همه غیبت کردید من غیبت نمی کنم همه این غذا را خورند من نمی خورم جو ناپذیری یک ارزش است.
--------------------------------------------
5- اعتماد و توکل به خداوند
توکل و اعتماد از چیزهایی که در کربلا جلوه داشت این بود چون امام حسین (علیـــه الســـلام) روز عاشورا فرمود:
(إنی توکلت علی الله ربی و ربکم)
 سیل مشکلات در محاصره اقتصادی آب، در محاصره نظامی هفتاد و دو نفر در محاصره سی هزار نفر، خودش را نباخت توکل کرد. و از ملائکه و طائفه جن و موجودات دیگر درخواست کمک نکرد.
----------------------------------------------
6- قاطعیت:
فرمود: (لا اُجیبهم إلی شیء مما یریدون) من هرگز به خواستــه اینها تن در نمی دهم.
اینها می خواهند من تسلیم بشوم محال است که تسلیم بشوم حسین تسلیم یزید بشود؟ محال است،
(حتی ألقی الله تعالی و أنا مخضب بدمی) تا این ریشم را با خونم رنگ نکنم جواب نخواهم داد.
 یعنی وقتی اینها می خواهند که من سرم بریده بشود و خونم با ریشم قاطی بشود امکان ندارد تسلیم بشوم یعنی سر می دهم تن به ذلت نمی دهم زیر سم اسب می روم زیر بار زور نمی روم.
--------------------------------------------------
7- شهامت:
حسین جان!
(اشهد انک قد بلغت ان الله)
تا جایی که می گوید:
(و لم تخش احداً) از احدی نترسیدی.
 موج می آید اما من تسلیم موج ها نمی شوم خودم را به غیر خدا نمی فروشم فقط اخلاص اینها گوشه هایی از زیبایی کربلا است.

Share