امکان شناخت رذائل و اصلاح آن‎ها بوسیله قرآن

حاج شیخ جعفر ناصری
درک شب قدر

قرآن آن قدر جامع و بزرگ است که انسان باید ارتباط زیادی با آن پیدا کند تا با نور آن آشنا شود. خداوند متعال در قرآن می فرماید:
وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فی کِتابٍ مُبین؛ [۱]
و هیچ تر و خشکى نیست، جز این که در کتاب آشکار [در کتاب علم خدا] ثبت است.

ما ابتدا مأمور به اصلاح رذائل هستیم. اگر زاویه فرعونیت (رذائل) را در خودمان یافتیم و مبارزه کردن با آن زاویه را در خود شروع کردیم، آن وقت است که زاویه موسویّت (فضائل) خودبه خود تجلّی می کند.

بنابر این انسان باید جایگاه خود را در قرآن پیدا کند. انسان باید از چارچوب های خشک خارج شود که این خارج شدن، حاصل نمی شود، مگر با نور ایمان که با یک عمر زحمت به دست می آید.
نقل شده است میرزا وحید از جمله مشاهیر شعرا، وزیر مقتدر پادشاه و صاحب ثروت بود. خداوند به او اولاد بسیاری عطا فرموده بود. میرزا وحید چون قرب به سلطان داشت، همیشه در مورد آیات قرآن بحث و اعتراض مى کرد. روزى در مجمع عام که جمعى از علما و فضلا و طلاب نیز حاضر بودند گفت: خدا در قرآن مى فرماید: «وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فی کِتابٍ مُبین»[۲] و من نیز یکى از رطب و یابس هستم و حال آن که ذکر من مطلقاً در قرآن نشده است. هیچ یک از حضّار در جواب او سخنى نتوانستند بگویند. یکى از طلبه ها گفت: میرزا! چند آیه در خصوص شما نازل شده است، هرگاه اجازه فرمایید، بخوانم؟ گفت: بخوان. گفت:
ذَرْنِی وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِیداً. وَ جَعَلْتُ لَهُ مالًا مَمْدُوداً. وَ بَنِینَ شُهُوداً. وَ مَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِیداً. ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ. کَلَّا إِنَّهُ کانَ لِآیاتِنا عَنِیداً. سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً. إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ. فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ. ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ. ثُمَّ نَظَرَ. ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ. ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَکْبَرَ. فَقالَ إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ. إِنْ هذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ. سَأُصْلِیهِ سَقَرَ. وَ ما أَدْراکَ ما سَقَرُ. لا تُبْقِی وَ لا تَذَرُ. لَوَّاحَهٌ لِلْبَشَرِ. عَلَیْها تِسْعَهَ عَشَرَ؛[۳]
 نقل شده که وقتی میرزا وحید این آیات را شنید، لرزه بر اندامش افتاد، رنگش زرد شد و دچار تب شدیدى شد که بعد از سه روز فوت کرد.[۴]
ما ابتدا مأمور به اصلاح رذائل هستیم. اگر زاویه فرعونیت (رذائل) را در خودمان یافتیم و مبارزه کردن با آن زاویه را در خود شروع کردیم، آن وقت است که زاویه موسویّت (فضائل) خودبه خود تجلّی می کند. مشکل این است که در انسان، فقط زاویه فرعونیت نیست؛ بلکه زوایای دیگری مثل حجریّت نیز هست. انسان باید آن قدر اُنس پیدا کند تا نوری در دل او افتد و تمام رذائل برایش روشن شود. نمونه ای برای حجریّت انسان، این است که چه بسا در حرم حضرت معصومه علیهاالسلام یا یکی از اهل بیت علیهم السلام نشسته باشد و حضرت بقیه الله علیه السلام در حرم حاضر شوند؛ اما انسان اصلا متوجه نشود.
——————————————
پی نوشت:
[۱]. سوره انعام، آیه۵۹.
[۲]. سوره انعام، آیه۵۹.
[۳]. مرا با آن کسى که در خلقتش از کسى کمک نگرفتم واگذار. همان کسى که براى او اموالى عریض و طویل قرار دادم. و فرزندانى که همه برایش مانده اند. و همه وسائل را برایش فراهم و منظم کردم. و او تازه از من طمع دارد که بیشترش دهم. ولى نه، بیشتر که نمى دهم هیچ، بلکه به زودى از هر سو دچار گرفتاریش مى کنم، چون او نسبت به آیات ما عناد ورزید. به زودى او را مجبور مى کنم که از قله زندگى بالا رود (سپس او را به زیر مى افکنم). (وقتى همفکرانش در باره قرآن از او داورى خواستند) فکرى کرد و اندازه اى گرفت. مرگ بر او باد با آن اندازه اى که گرفت. و باز هم مرگ بر او باد با آن اندازه گیریش. آن گاه نظرى کرد. و سپس چهره در هم کشید و رویى ترش نمود. پس پشت کرد و کبر ورزید. و در آخر گفت این قرآن نمى تواند چیزى به جز سحرهاى قدیمى باشد. این نیست مگر سخن بشر. و من به زودى او را به دوزخ در مى آورم. و تو چه مى دانى که دوزخ چیست. نه چیزى باقى مى گذارد و نه فردى را از قلم مى اندازد. سیاه کننده بشره پوست است. و نوزده فرشته بر آن موکل است. (سوره مدثر، آیه ۳۰ـ ۱۱)
[۴]. خزائن، ص۷۴.
----------------------
منبع: بنیاد هاد

Share