وضعیت تولید ملی در ایران

توحید قاسم نژاد؛
حمایت از تولید ملی
مهم ترین عاملی که تا به امروز از آن غافل بوده ایم عدم باور به توسعه کشور در میان مردم، تولیدکنندگان و مسئولین بوده است.

کشور ما با توجه به منابع غنی خدادادی، نیروی کار تحصیل کرده و همچنین قرار گرفتن در منطقه استراتژیک خاورمیانه از فرصت های بسیار خوبی برای تقویت این بخش بهره می برد. وجود معادن مختلف، بهره مندی از منابع نفت و گاز و همچنین بهره مندی از بهترین شرایط آب و هوایی می توانند به عنوان فرصت های بالقوه در جهت ارتقای تولید ملی محسوب شوند. ولی متاسفانه ترکیب تولیدات ما را کالاهای سنتی و همچنین مواد اولیه صنعتی تشکیل می دهند در حالی که در کشورهای صنعتی اولویت تولید با کالاهای واسطه ای و نهایی می باشد. محصولات اولیه با قیمت و ارزش افزوده بسیار پایین از کشور خارج می شوند و پس از انجام اصلاحات جزئی و پشت سر گذاشتن مراحل بعدی تولید با قیمت ها و ارزش افزوده بسیار بالاتر وارد کشور  می شوند.[1]

رفع مشکلات بخش تولید و همچنین رونق این بخش مستلزم توجه ویژه به دو بخش کشاورزی و صنعت است. متاسفانه بخش کشاورزی ما با مشکلات عدیده همراه است به گونه ای که گاه درآمد کشاورزان زحمت کش از هزینه های صرف شده بسیار پایین تر می باشد. وجود فعالیت های سوداگرانه و دلالان دست به نقد از دیگر مشکلات این بخش است. اختلاف قیمت های موجود بین قیمت محصول سرمزرعه و قیمت نهایی در میادین میوه و تره بار و میوه فروشی ها خود گواه این ماجراست. البته مقداری اختلاف قیمت به دلیل هزینه های حمل و نگهداری و هزینه هایی از این دست منطقی به نظر می رسد ولی اختلاف قیمت چندین برابر به فعالیت های سوداگرانه و نامولد موجود در اقتصاد کشور برمیگردد. در بخش صنعت نیز وضعیت به همین منوال است. بسیاری از صنایع تولیدی ما با حداقل ظرفیت مشغول به کار هستند این در حالی است که بیکاری گسترده جوانان و فارغ التحصیلان دانشگاهی ار مهم ترین معضلات اقتصادی کشور به حساب می آید. محصولات  تولیدی ما در این بخش عموماً محصولات و مواد اولیه هستند که با پایین ترین قیمت به کشورهای دیگر صادر می شوند در حالی که با بهره گیری از تکنولوژی های پیشرفته تر در کنار فکر و استعداد نیروی تحصیل کرده می توان وضعیت این بخش را بهبود بخشید.

مردم، تولیدکنندگان و مسئولین هر کدام به نوبه خود در گسترش و توسعه این بخش نقش اساسی دارند. مهم ترین عاملی که تا به امروز از آن غافل بوده ایم عدم باور به توسعه کشور در میان مردم، تولیدکنندگان و مسئولین بوده است. ابتدا باید با گسترش فعالیت های دانش بنیان و بکارگیری روش های علمی کیفیت محصولات تولیدی را تا حد امکان بالا برده و سپس به تشویق مصرف کنندگان به استفاده از کالاهای تولید داخل بپردازیم. علاوه بر این هر یکی از سه گروه نامبرده (مردم، تولیدکنندگان و مسئولین) هر یک به نوبه خود وظایفی دارند که در ذیل به توضیح هر کدام می پردازیم:

مردم به عنوان مصرف کنندگان اصلی با تکیه بر عِرق ملی و با قرار دادن کالاهای تولید داخل در سبدهای خرید خود می توانند حمایت خود را از فعالیت های مولد داخلی اعلام دارند. پرواضح است که کالاهای باکیفیت بالا نیز در میان تولیدات داخلی وجود دارند که مصرف کنندگان می توانند با اضافه کردن این نوع کالاها به فهرست اقلام مصرفی خود گامی مهم در جهت رشد و استیلای تولید ملی بردارند.

تولیدکنندگان نیز در توسعه این بخش نقش مهمی دارند. کالاهای تولیدی بی کیفیت و گاهاً با قیمت بالاتر نسبت به نمونه های مشابه خارجی، میل و رغبتی برای خرید در مصرف کننده ایجاد نمی کند. تولیدکنندگان باید با استفاده از فعالیت های دانش بنیان، بهره گیری از روش های تحقیق و توسعه و بکارگیری روش های علمی مناسب نسبت به تولید محصولات باکیفیت بالا و قابلیت رقابت پذیری با نمونه های مشابه خارجی اهتمام ورزیده و در مورد کیفیت کالای تولیدی خود در مصرف کننده اطمینان خاطر ایجاد کنند؛ در این صورت است که کالاهای تولیدی شان وارد سبد روزانه مصرف کنندگان می شود.

مسئولین و دولت مردان نیز به عنوان حامیان و مشوقان مالی می توانند در گسترش فعالیت های مولد نقش بسزایی ایفا کنند. مسئولین می توانند با توجه به ثروت های عظیم موجود برای توسعه کشور و همچنین برداشتن موانع بیشمار موجود بر سر راه تولیدکنندگان، گامی بلند در جهت توسعه تولیدات ملی بردارند. تبلیغات در جهت حمایت از تولید ملی و ترغیب مردم بدین شکل از طرف دولت کاری مثبت و بسیار مهم می باشد اما برای توسعه این بخش کافی نیست. دولت باید از طریق ممانعت  از ورود کالاهای قاچاق به کشور و حمایت های همه جانبه از تولیدکنندگان، روحیه از دست رفته تولیدکنندگان را به آنان بازگردانده و به گسترش تولیدات باکیفیت ساخت داخل کمک کند.

 

پی نوشت:
[1]. شاکری، عباس (1395). مقدمه ای بر اقتصاد ایران (چاپ اول)، تهران: انتشارات رافع.

Share