فضائل علی(علیه السلام) در آینه شعر عربی

ميرصادق سيدنژاد؛
امام علی علیه السلام
بعد از پیامبر اکرم ﷺ ولی امر و رهبر علی بن ابیطالب علیه السلام است. او فردی است که در همه جا همراه و مصاحب پیامبر ﷺ بود. وصی رسول اکرم ﷺ و همتای او علی است آری او نخستین کسی از مردان است که نماز خواند.

اولین مردی که به پیامبر ﷺ ایمان آورد

به اجماع همه مورّخان اولین مردی که رسالت پیامبر اکرم ﷺ را پذیرفت علی علیه السلام بود. در این زمینه اشعار بسیاری سروده شده است از جمله می توان به شعر ابوالاسود ثلی اشاره کرد که می گوید: علی علیه السلام مایه افتخار شماست و مانند شیر است. آیا او نخستین عبادت کننده پروردگار عالمیان (نبود) در آن هنگام که در مکه خداوند را کسی عبادت نمی کرد؟.[وَ اِنّ عليّا لكم مَفْخرٌ يُماثِله الاسد الاْسودُاما اَنَّهُ اوّلُ العابدينَ بِمكةِ و اللّه‏ لايُعْبَدُ] – [مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 7]
سعید بن قیس همدانی در جنگ صفین در این باره چنین گفته است:
این علی بن ابیطالب علیه السلام پسر عموی محمّد مصطفی ﷺ  است او نخستین کسی است که دعوت پیامبر ﷺ را پذیرفت.[هذا علىٌ وَ ابنُ عمِّ المصطفى اوّلُ مَنْ اَجابَهُ فيما رَوى] – [الغدير، ج 3، ص 232.]

فضایل علی علیه السلام از زبان ابی معیط

بعد از پیامبر اکرم ﷺ ولی امر و رهبر علی بن ابیطالب علیه السلام است. او فردی است که در همه جا همراه و مصاحب پیامبر ﷺ بود. وصی رسول اکرم ﷺ و همتای او علی است آری او نخستین کسی از مردان است که نماز خواند. [شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 13، ص 213.] – [وَ اِنّ ولىَّ الامر بَعْدَ محمدٍ علىٌّ و فى كلّ المواطنِ صاحِبُهُوصىُّ رسولِ اللّه‏ حقّا وِصنوُهُ و اوّل من صلِّى و من لانَ جانبُهُ]

اشعار خواهر عمروبن عبدود درباره علی علیه السلام

عمروبن عبدود خواهری به نام عُمرة که کنیه اش ام کلثوم است داشت. نقل می کنند وقتی به او خبر دادند که برادرت کشته شد، پرسید: چه کسی جرأت کرد که برادر دلاور مرا بکشد؟ گفتند: علی بن ابیطالب.
وقتی این را شنید گفت: پس برادرم به دست حریف کریم و شجاعی کشته شده است. چشمانم خشک شود اگر بر کشته شدن او گریه کنم؛ زیرا برادرم دلاوران زیادی را کشته بود و باید با شمشیر همتای کریمی کشته می شد. ای بنی عامر، هیچ افتخاری بالاتر از این تاکنون نشنیده ام. آن وقت ابیاتی به این مضمون سرود: اگر کشنده عمرو غیر از علی علیه السلام بود باید تا روح در بدن داشتم گریه می کردم. لکن کشنده او دلاوری است که عیبی در او نیست. او را از قدیم بزرگ شهر می خواندند. [مستدرك حاكم، ج 3، ص 36.] – [لو كانَ قاتلُ عَمروٍ غَيرِ قاتِلهِ بَكَيْته ما قات الرّوح فى جَسَدىلكنَّ قاتِلُهُ من لا يُعابُ بِهِ و كان يُدعى قديما بَيَضةُ البَلَدِ]

مطلب پیشنهادی: ویژه نامه کمال الدین و تمام النعمة/(غدیرخم)

اشعار سوده همدانی

روزی سوده همدانی نزد معاویه رفت. به مناسبتی از علی بن ابیطالب علیه السلام سخن به میان آمد. سوده این دو بیت را در وصف علی علیه السلام خواند: خداوند پیکر پاکی که با مرگ او عدل هم دفن شد رحمت کند. خداوند خود قسم خورده است که همتایی برای این مرد نیاورد. او فردی بود که حقّ و ایمان رایک جا داشت.[سفينة البحار، ج 1، ص 671] – [اَنْتَ المُهَيْمنُ وَ المهذّبُ ذوالندى و ابنُ الضراغمِ فِى الطِّراز الاوّلِاللّه‏ خَصَّكَ يا وصىُّ محمّدٍ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وَ حَباكَ فَضْلاً فى اللكتابِ المُنْزَلِو حباك بالزّهراء بِنْتِ محمّد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله حوريةٍ بنتِ النّبى المرسلِصَلّى الإله على جسمٍ تَضمّنَهُ قبرٌ فَاَصْبَحَ فيِهِ الْعَدلُ مَدْفوناقد حالَفَ الْحقُّ لايبغى به بَدَلاً فَصارَ بِالحقّ و الايمانِ مقرونا]

اشعار امام حسن علیه السلام در رثای علی علیه السلام

نقل شده است پس از مراسم دفن علی بن ابیطالب علیه السلام امام حسن مجتبی علیه السلام با این دو بیت از پدر بزرگوارشان یاد کرد:
کجاست پدرم که باب علمِ پیغمبر ﷺ بود؟ کجاست آن کسی که در مواقع خشکسالی ابر رحمت بود؟ کجاست آن مردی که سینه اش در جنگ ها سپر اسلام بود؟ کجاست آن کسی که دعایش به درگاه خدوند مستجاب بود.[مناقب، بن شهر آشوب،، ج 3، ص 131] – [اَيْنَ مَنْ كان لعِلمِ المصطفى فى الناسِ بابا اَيْنَ مَنْ كان اذا ما قَحَطَ النّاسُ سَحابااَيْنَ مَنْ كان اذا نودىَ فى الحربِ أجابا اَيْنَ مَنْ كان دُعاهُ مستجابا و مجابا]

مرثیه صعصعة بن صوحان در سوگ علی علیه السلام

صعصعة بن صوحان، که از یاران وفادار علی علیه السلام بودند، وقتی خبر شهادت علی علیه السلام را شنیدند، این اشعار را سرودند:
آیا قبر به سئوال کنندگان خود پاسخ می دهد که به میهمان خود مفتخر است؟ آیا متوجه است بدنی را که در خود جای داده است معدن دانش است؟ اگر قبر می دانست که چه کسی را در خود جای داده است بر همه کسانی که بعد از این وارد خواهند شد فخر می فروخت. ای مرگ اگر عوض قبول می کردی جانم را به جای او فدا می کردم. روزگار مرا به فراق دوستم مبتلا کرد. تا ابد از روزگار شکایت می کنم و همواره او را سرزنش خواهم کرد. [بحارالانوار، ج 42، ص 242] – [هَل خَبَّرَ القَبْرُ سائليه؛ أم قَرَّ عينا بزائريه أم هل تراه احاط عِلما؛ بالجسد المُستَكِنَّ فيهلو عَلِمَ القبرُ مَنْ يُوارى؛ تاهُ على كلِّ من يليه يا موتُ ماذا اردتَ مِنّى؛ حقّقتَ ما كنت اتّقيهيا موتُ لو تقبلُ افتداءً؛ لكنتُ بالروحِ أفتَديه دَهرٌ رمانى بفقد إلفى؛ اذمُّ دهرى و اشتكيه]

ـ علی علیه السلام رازی سرپوشیده است. او جوهری است که فضایلش از نور قدسی نشأت گرفته است.
- او دارای معجزات بسیار روشنی است که کم ترین آن ها آگاهی او به اسرار نهانی است.
ـ علی علیه السلام وارث علم پیامبر ﷺ و برادر اوست و علاوه بر خویشاوندی در علوّ مقام و منزلت همانند اوست.
ـ اگر دانش او نبود یکتاپرستی از تعرّض گمراهان در امان نمی ماند و همیشه دستخوش تاراج کافران می شد.
ـ اگر او پای خود را به صخره های کوهستان بکوبد، از سنگ های سخت آن آب گوارای فراوانی جاری خواهد ساخت.

اشعار ابوطیب طاهربن عبداللّه شافعی

وقتی خبر ضربت خوردن علی بن ابیطالب علیه السلام منتشر شد، خوارج بسیار خوشحال شدند. فردی از آن ها به نام عمران بن حطّان وقاشی در دو بیت شعر از ابن ملجم تجلیل کرد و گفت: چه ضرتبی بود از مرد پرهیزگاری که جز رسیدن به رضوان الهی از آن قصدی نداشت. وقتی آن را به یاد می آورم تصور می کنم که نزد خداوند کفّه ترازوی عمل او از همه سنگین تر است. وقتی که قاضی ابوطیّب شافعی این سخن ها را شنید در پاسخ او چند بیت به این مضمون سرود: چه ضربت شومی بود از تبه کاری که جز ویران کردن پایه های دین قصدی نداشت. من روزی که او را به یاد می آورم به عمران و حطّان لعن و نفرین می کنم. لعنت های خداوندی بر او باد در نهان و آشکار و شما ای خوارج از سگ های دوزخید و نصّ شریعت به این گواه است.[مروج الذهب، ج 2، ص 427] – [يا ضربةُ مِنْ شقِىٍّ ما ارادَ بها الاّ لِيَهْدمَ لِلاِسلامِ اركاناانى لأذكُرُهُ يوما فأَلعنُهُ دُنيا و ألْعَنُ عِمرانا و حَطَّاناعَلَيْهِ ثُمَّ عليهِ الدهر مُتّصِلاً لَعائِنُ اللّه‏ِ اِسْرارا و اِعلانافَأَنْتُما من كلابِ النارِ جاءَ بِهِ نصُّ الشَّريعَةِ بُرهانا و تِبيانا]

اشعار حسان بن ثابت

ای ابوالحسن دل و جان من و همه کسانی که رهسپار جاده هدایت اند فدای تو باد آیا ستایش من و دوستداران تو ضایع می شود، در حالی که ستایش ذات پروردگار عالم از بین رفتنی نیست؟ این تو بودی که در رکوع به فقیر صدقه دادی. جان همگان به فدای تو ای بهترین رکوع کننده.
پروردگار عالم درباره تو حکم ولایت را نازل کرد و آن را در آیات محکم قرآن تبیین فرمود.[ ترجمه الغدير، ج 3، ص 799] – [متن عربى اشعار حسان بن ثابت: ابالحسن تفديك نفسى و مهجتى و كل بطئ فى الهدى و مسارعأيذهب مدحى و المحبين ضايعا؟ و ما المدح فى ذات الاله بضايعفانت الذى اعطيت اذ انت راكع فدتك نفوس القوم يا خير راكعبخاتمك الميمون يا خير سيّد و يا خير شار ثم يا خير بايعفانزل فيك اللّه‏ خير ولاية و بينها فى محكمات الشرايع]

اشعار قیس بن سعدبن عباده انصاری، رئیس قبیله خزرج

در آن هنگام که دشمن ستم کرد گفتم خداوند برای ما بس است.
خداوندی که دیروز فتح بصره را که حدیث آن مفصل است برای ما میسر کرد ما را کفایت می کند.
علی علیه السلام هم امام ما و هم امام سایر مردم است و در این باره آیاتی در قرآن آمده است.
روزی پیامبر ﷺ فرمودند: هر کس که من مولای اویم همانا علی مولای اوست. این خبر، خبر بسیار بزرگی است، به درستی که آنچه پیامبر ﷺ به امّت خود فرموده است امر مسلّمی است که در آن گفتگویی نیست.[ترجمه الغدير، ج 3، ص 113.]

اشعار عمروبن عاص

عمروبن عاص خطاب به معاویه بن ابی سفیان اشعاری در منزلت حضرت علی علیه السلام سروده است که ترجمه آن عبارت است از:

شهی کز پیغمبر بامراله
شد او بر همه سرور و داد خواه

چه بسیار درباره اش مصطفی
سفارش به امت نمود از وفا

وصایای پیغمبر پاکدین
به شأن علی آن ولیّ امین

شنیدیم بسیار در هر مقام
که تصریح فرمود او را به نام

بروز غدیر آن شه انبیا
به منبر برآمد چو بدر سما

به امر خداوندگار عزیز
به بانگ رسا آن شه با تمیز

در آن دم که کف بر کفش داشت جفت
بر جملگی این دُر نغر سفت

بفرمود «من کنت مولاه» را
که جمله شناسند آن شاه را
[جلد سوم الغدير، ص 209] – [متن عربى اشعار و كم قد سمعنا من المصطفى وصايا مُخَصَّصةً فى علىًّو فى يوم «خُمّ» رقى منبرا يبلغ و الركبُ لم يَرْحلْو فى كفُّهُ كفُّهُ مُعْلِنا يُنادى بامرالعزيز العلىِّألستُ بكم منكم فى النُّفوسِ باُولى؟ فقالوا: بلى فافعلفانحَلَهُ إمرَة المومنينَ من اللّه‏ مستخلِفِ المُنْحِلِو قال: فمن كنت مولىً لَهُ فهدا له اليوم نِعْمَ الوَلىّفوالِ مواليه يا ذالجلا لِ و عادِ معادِى اخ المرسلِ...]

ـ ابی الحدید معتزلی در یکی از قصاید خود در وصف علی علیه السلام می گوید:
1
ـ علی علیه السلام رازی سرپوشیده است. او جوهری است که فضایلش از نور قدسی نشأت گرفته است.
2
ـ او دارای معجزات بسیار روشنی است که کم ترین آن ها آگاهی او به اسرار نهانی است.
3
ـ علی علیه السلام وارث علم پیامبر ﷺ و برادر اوست و علاوه بر خویشاوندی در علوّ مقام و منزلت همانند اوست.
4
ـ به راستی اگر تیغ او و جهاد او در راه خدا نبود، اسلام توان و رونقی نداشت.
5
ـ اگر دانش او نبود یکتاپرستی از تعرّض گمراهان در امان نمی ماند و همیشه دستخوش تاراج کافران می شد.
6
ـ همانا تقدیر فرمانبردار قدرت و شجاعت اوست. مبارک باد بر او بی همتایی و قدرتمندی و فرمانروایی اش.
7
ـ اگر او پای خود را به صخره های کوهستان بکوبد، از سنگ های سخت آن آب گوارای فراوانی جاری خواهد ساخت.[علويات سبع، ترجمه آيتى، صص 98 و 97.]

اشعار شافعی (محمدبن ادریس امام شافعی ها)

از شافعی اشعار زیادی در وصف اهل بیت علیهم السلام و علی علیه السلام وارد شده است که تنها به دو نمونه اکتفاء می شود:[علىٌّ حبُّهُ جُنَّه امام الناسِ و الجِنَّةِوصىُّ المصطفى حقّا قسيم النّارِ و الجَنّةِ]
دوستی علی علیه السلام سپر آتش جهنم است. او امام انس و جن و به حق وصی پیامبر اکرم ﷺ و قسمت کننده بهشت و جهنم است.[فرائد السمطين، ج 1، ص 326] – [هو النبأ المكنونُ و الجوهرُ الذى تجَسَّد مِن نورٍ من القدْس زاهرو ذُو المعجزاتِ الواضحات اَقَلّها الظهورُ على مستودعات السرائرو وارِثُ علم المصْطفى و شقيقُهُ اخا و نظيرا فى العُلى و الأواصِرالا انّما الاسلامُ لولا حُسامُهُ كَعْفطة عَنزٍ او قُلامةِ حافرالا انّما التوحيد لولا علومُهُ لَعُرْضة ضلّيلٍ و نهبْةِ كافرالا اِنَّما الاقدارُ طوع يمينه فبورك من وتر مطاع و قادرفلو ركض الصُّمَّ الجلامِد واطئا لفجّرها بالمترعات الزواخِر]
در جای دیگر می گوید: به من گفتند تو رافضی شده ای. گفتم هرگز دین و اعتقاد من رافضی گری نیست، لیکن من بهترین امام  هادی را دوست دارم. اگر دوستی وصی پیامبر ﷺ رافضی گری است، پس بدانید که من رافضی تر از همه مردمم.[ينابيع المودة، ص 330.] – [قالوا ترفّضتَ قُلتُ كَلاّ ماالفرضُ دينى و لا اعتقادىلكن تولَّيتُ غير شكٍ خيرَ امامٍ و خيرَ هادٍان كان حُبُّ الوصّى رفضا فانَّنى اَرْفَضُ العِبادِ]

اشعاری از خطیب خوارزمی (از علمای بزرگ مذهب حنفی)

ایشان در ضمن اشعار خود در وصف حضرت علی(علیه السلام) می گوید:
جوانمردی چون ابوتراب کجا هست؟ امام و پیشوایی که پاک ترین افراد روی زمین است. اگر روزی چشمانم بیمار شود، از غبار نعل اسبش توتیای دیدگانم می سازم.
محمّد رسول گرامی اسلام شهر علم و علی امیرالمومنین درِ این شهر است.
او در محراب عبادت گریان، ولی در صحنه پیکار و جنگ خندان است.
او از زر و زیور و طلا و نقره بیت المال چشم پوشیده و درهم و دیناری نیندوخت.
چون در رزمگاه شمشیر کشید، سپاه شیاطین را تار و مار کرد.[الا هل من فتى كأبى ترابٍ امام طاهر فوق التراباذا ما مقلتى رمدتْ فكُحْلى ترابٌ مسَّ نَعَلَ أبى ترابمحمّد النبىُّ كمصر علمٍ اميرالمؤمنين له كبابٍهو البكاء فى المحراب لكن هو الضحاك فى يوم الحرابِو عن حمراءِ بيت‏المال امسى و عن صفرائه صفر الوطابِشياطين الوغى دحروا دحورا به اذ سلّ سيفا كالشهاب]

اشعار مرحوم حلی (صفی حلی) در مدح علی علیه السلام

ایشان در وصف حضرت علی علیه السلام می گوید:
تمام اوصاف به ظاهر متضاد را در خود گرد کرده ای. از این رو نظیر و همتایی نداری. حاکم و زاهد، شجاع و نرمخو، و فقیر و بخشنده ای. این اوصاف در هیچ بشری وجود ندارد ولی تو همه را یک جا داری.[منتهى الامال، ص 187.] – [جمعت فى صفاتك الاضداد فلهذا عزت لك الاندادزاهد حاكم حليم و شجاع فاتك ناسك فقير جوادشيم ما جمعن فى بشر قطّ و لا حاز مثلهن العباد...]

همچنین بخوانید:
اشعار غدیریه (1) 
اشعار غدیریه (2)

منبع: مجله  گلبرگ، اسفند 1379، شماره 13، فضائل علی(علیه السلام) در آینه شعر عربی

Share