سردار سلیمانی چه زمانی به شدت برافروخته و غضبناک می شد؟

سردار رحیم نوعی‌اقدم به روایت خاطره‌ای خواندنی از حاج قاسم پرداخت؛
سردار رحیم نوعی اقدم
«سردار رحیم نوعی اقدم» طی سال های اخیر، فرماندهی یکی از قرارگاه های اصلی سپاه در سوریه یعنی قرارگاه حضرت زینب سلام الله علیها را به عهده دارد، او در گفتگویی با ما خاطراتی را از حضورش درکنار حاج قاسم روایت کرده است.

سردار سلیمانی چه زمانی به شدت برافروخته و غضبناک می شد؟

سردار سلیمانی و خاطرات سردار دلها در گفتگو با سردار رحیم نوعی اقدم که طی سال های اخیر، فرماندهی یکی از قرارگاه های اصلی سپاه در سوریه یعنی قرارگاه حضرت زینب سلام الله علیها را به عهده دارد...

سردار سلیمانی چه زمانی به شدت برافروخته و غضبناک می شد؟

بخش هایی از این گفتگو را بخوانید؛

 به یاد دارید مثلا یکی از دوستان یا همرزمانتان شهید شده باشد و بخواهید این خبر را به سردار سلیمانی برسانید؟ گفتن اینگونه اخبار به ایشان چطور بود؟

من در جلساتی که اخبار سخت را به حاج قاسم گفته باشند حضور داشتم ولی خودم هیچوقت نگفتم.

سردار سلیمانی چه زمانی به شدت برافروخته و غضبناک می شد؟

* رفتار ایشان چگونه بود؟

در این شرایط به شدت تحت تاثیر قرار می گرفتند؛ مخصوصاً زمانی که نیروهای مهم از ایران، لبنان و سایر نقاط به شهادت می رسیدند، برایشان بسیار سخت بود و برافروخته می شدند و قیافه خاصی به خود می گرفتند. حالت غضبناکی داشتند و تذکر جدی و تند می دادند. همه تسلیم حاج قاسم بودند و از او حساب می بردند. اعتقادم این است که این حساب بردن از شخص حاج قاسم نبود، بلکه از عظمتی بود که خدا به او داده بود.

سردار سلیمانی چه زمانی به شدت برافروخته و غضبناک می شد؟

* احتمالاً یکی از این خبرهای سخت، شهادت سردار الله دادی به همراه جهاد مغنیه به دست صهیونیستها در سوریه بود. این خبر چه تاثیری روی حاج قاسم گذاشت با توجه به اینکه هر دوی این شهدا، به شدت مورد علاقه ایشان بودند.

سردار الله دادی جزو نیروهای سردار سلیمانی در زمان ۸ سال دفاع مقدس بود و مدت های زیادی در لبنان نیز کنار ایشان حضور داشت. وقتی مسئولیت عملیات سوریه را به عهده گرفت، همزمان مسئولیت عملیات لبنان را هم برعهده داشت و یک شخص بسیار کاردان و ارزشمندی بود.

شهید جهاد مغنیه پسر شهید عماد مغنیه هم درماشینی بود که شهید الله دادی در آن حضور داشت. آنها برای انجام یک ماموریت شناسایی از لبنان به سمت مرز سرزمین ای اشغالی در جولان می رفتند. اینکه دشمن به چه شکلی از این موضوع اطلاع یافته بود که چه افرادی داخل ماشین هستند، نمی دانم. این یکی از لحظات تلخ برای حاج قاسم بود. گویی علمدار و مالک اشتر  و یکی از سرمایه های بزرگ خود را از دست داده است.

شهید الله دادی یک سرمایه بسیار بزرگ برای سپاه و حاج قاسم بود.حاج قاسم او را می شناخت و به او باور داشت. زمان شنیدن این خبر برای حاج قاسم خیلی سخت بود و جزو زمان هایی بود که از دشمن بسیار غضبناک شدند. برای هیچکس و مخصوصاً حاج قاسم این اتفاق ناگوار قابل تحمل نبود؛ اما با این وجود در عمق قلب حاج قاسم یک آرامشی احساس می کردم. من در شرایط مختلف و حالتهای متفاوت حاج قاسم را دیده بودم، رفتار او در دو سطح خودش را نشان می داد، یکی لایه بیرونی و دیگری آرامش و سکینه ای که در عمق وجود ایشان بود.

سردار سلیمانی چه زمانی به شدت برافروخته و غضبناک می شد؟

* شما چطور خبر شهادت سردار سلیمانی را گرفتید و با شنیدن این خبر چه حالی پیدا کردید؟

آن شب، قبل از اذان صبح بیدار شدم. موبایلم روی سایلنت بود. دیدم ۱۰-۱۲ تماس از دست رفته دارم. شماره ها را نمی شناختم. وقتی دقت کردم دیدم یک شماره شماره از عراق است. با همان شماره برایم پیام هم آمده بود. دو سه شماره هم از خوزستان تماس گرفته بودند. اول به عراق زنگ زدم اما کسی جواب نداد، سپس به خوزستان زنگ زدم. یکی از بچه ها گفت خبری آمده که احتمالا ماشین حاج قاسم مورد هدف قرار گرفته است. به موبایلم نگاه کردم. عکس دست حاج قاسم را دیدم. (گریه) باور نمی کردم. نمی خواستم باور کنم؛ اگر باور می کردم با صدای خیلی بلند گریه می کردم. نمی خواستم بپذیرم. گفتم امکان ندارد؛ حتماً اتفاق دیگری افتاده است.

اردبیل بودم. نمی خواستم خانواده بفهمند. برای همین از خودم رفتار غیرعادی نشان ندادم. ولی وقتی تلویزیون إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ را گفت، هر کس که در خانه بود، شروع به گریه کرد. خیلی سخت بود.

الان هم بعضی اوقات بصورت لحظه ای احساس می کنم این طور نشده؛ ولی این اتفاق افتاده است. خداوند ایشان را رحمت کند. بارها و بارها در طول سالهای مجاهدتش تا یک میلیمتری شهادت رفته بود اما اراده خداوند بر این نبود.

حاج قاسم نباید در صحنه نبرد و به دست داعشی ها شهید می شد و یا در سوریه، لبنان یا عراق در میدان درگیری یک نفر او را با یک تیر یا خمپاره شهید می کرد. اراده الهی بر این بود که خون حاج قاسم نه در جغرافیای ایران بلکه در جغرافیای جهان جاری شود و در کالبد مجاهدان و رزمندگان مقاومت در اقصی نقاط جهان قرار بگیرد و به آنان نیز روح قهرمانی تزریق کند.

اراده الهی این بود که شهادت حاج قاسم جهانی شود. مقام معظم رهبری فرمودند: حاج قاسم با شهادت خود زنده بودن انقلاب را به رخ دنیا کشید.

تمام تئوریسین های دنیا، تحلیلگران و سناتورهای هم حزبی آقای ترامپ اذعان دارند که این کار یک کار احمقانه و اشتباه بود. بهای خون حاج قاسم به مراتب بیشتر از زنده بودنش علیه منافع آمریکا و اسرائیل خواهد بود. «شهید قاسم سلیمانی» به مراتب خطرناک تر از «سردار قاسم سلیمانی» برای آنهاست. خون حاج قاسم سلیمانی آمریکا را رها نخواهد کرد و دامنگیرش خواهد بود و گلوگیرش است و خفه اش خواهد کرد. به فضل الهی به استراتژی اوج انتقام که ترک دشمن از منطقه است خواهیم رسید.

سردار سلیمانی چه زمانی به شدت برافروخته و غضبناک می شد؟

مطالب مرتبط و پیشنهادی :
ویژه نامه سردار دلها ، شهید حاج قاسم سلیمانی
ویژه نامه الگوی ماندگار 4 / شهید حاج قاسم سلیمانی
بانک تصاویر سـردار سلیمانی - ویژه نامه سیمای آسمانی
ویژه نامه سردار آسمانی مداحی شهادت حاج قاسم سلیمانی

Share