روضه های مصور| شب ششم محرم/ قاسم بن الحسن علیهماالسلام

روضه های مصور| شب ششم محرم/ قاسم بن الحسن علیهماالسلام

روضه های مصور| شب ششم محرم/ قاسم بن الحسن علیهماالسلام

«قاسم بن الحسن» هنوز به حدّ بلوغ نرسیده بود. شب عاشورا، این نوجوان عرض کرد: عمو جان! آیا من هم در میدان به شهادت خواهم رسید؟ امام حسین (علیه السلام) فرمود: عزیزم! کشته شدن در ذائقه تو چگونه است؟ گفت: از عسل شیرینتر.

 این، آن جهتگــیرىِ ارزشی در خــــاندان پیــــامبر است. تربیت شده های اهـل بیت این گونه اند. | [رهبر معظم انقلاب اسلامی | نماز جمعه ۱۳۷۷/۰۲/۱۸]

- تصویرسازی: فاطمه طیوب

 

اندر احوال شهادت قاسم بن الحسن المجتبی (علیهما السلام)

شبی که گذشت...
به نقلى در شب عاشورا، آنگاه که امام حسین (علیه السلام) خطبه خواند و به یاران خود فرمود: «فردا من و شما همه کشته خواهیم شد»، وى پنداشت این افتخار از آنِ مردان و بزرگسالان است و شامل نوجوانان نمى شود. از این رو پرسید: «آیا من هم فردا کشته خواهم شد؟» امام (علیه السلام) با مهربانى پرسیدند: «فرزندم، مرگ در نزد تو چگونه است؟» عرض کرد «احلى من العسل» (شیرین تر از عسل).

حضرت (علیه السلام) فرمودند: آرى به خدا سوگند، عمو به فدایت، تو از آنان هستى که پس از گرفتار شدن به بلایى سخت کشته خواهى شد.

اذن میدان

در روز عاشورا هنگامى که نوبت مبارزه به قاسم رسید، براى کسب اجازه خدمت امام حسین (علیه السلام) آمد. حضرت او را در آغوش گرفت و هر دو آن قدر گریستند تا بى حال شدند. باز قاسم اجازه خواست و امام حسین (علیه السلام) امتناع فرمود. قاسم دست و پاى امام را بوسه مى زد و بر خواسته اش پاى مى فشرد. ولى امام (علیه السلام) اجازه نمى داد تا سرانجام موفق به دریافت اجازه گردید. وى در حالى که اشک هایش بر گونه سرازیر بود و مادرش بر در خیمه ایستاده او را نظاره مى کرد، وارد میدان کارزار شد.

کیفیت شهادت

طبری و ابوالفرج اصفهانی کیفیت شهادت حضرت قاسم را به نقل از حمید بن مسلم چنین آورده اند:

«نوجوانى به سوى ما آمد که چهره اش همانند پاره ماه مى درخشید، عمرو بن سعید ازدی به من گفت: به خدا به او حمله مى کنم! گفتم: سبحان الله، پناه بر خدا! از این کار چه مى خواهى، انبوه لشکرى که دور او را گرفته اند کارش را تمام خواهند کرد. گفت به خدا بر او حمله خواهم کرد؛ او حمله کرد و با شمشیر بر سر قاسم زد. قاسم بر روى افتاد و فریاد برآورد «عموجان».

به خدا سوگند حسین چون عقاب از جا جست و همانند شیر خشمگین بر قاتل قاسم حمله ور گردید و ضربتى سخت بر وى فرود آورد. او دست خود را سپر کرد ولى آن ضربت دستش را از آرنج قطع کرد. او فریادی زد و خود را کنار کشید. گروهی از کوفیان یورش بردند تا او را نجات دهند؛ ولی او را زیر گرفتند و زیر سم اسبان لگدمال کردند تا آنکه آن ملعون جان داد.

پس از چندى که گرد غبار میدان فرونشست، حسین (علیه السلام) را دیدیم که بر بالین آن جوان ایستاده و او پاشنه هاى پاى خود را بر زمین مى ساید، امام حسین (علیه السلام) در آن حال مى گفت: «قومى که تو را کشتند از رحمت خدا دو باشند و در روز رستاخیز جد تو از جمله دشمنان آنان خواهد بود. (بعداً لقوم قتلوک و من خصمهم یوم القیامة فیک جدک)

قاسم سرانجام پس از کشتن سى و پنج تن به درجه شهادت نایل آمد.

 

منابع:
-بحرانی، مدینة المعاجز، ج ۴، ص ۲۱۴-۲۱۵
- قمی، نفس المهموم، ص ۲۰۸
-موسوی زنجانی، وسیلة الدارین، ص ۲۵۳
-شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۰۸
- سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۶۸

توجه : برای مشاهده تصاویر در ابعاد اصلی و بزرگ تر روی آن ها کلیک کنید.

برای دانلود و دریافت تصاویر از فایلهای با کیفیت بالای پیوستی استفاده نمایید.

برای دریافت تصویر، یک صلوات برای تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بفرستید.

Share