نگاهی به زندگی شهید سید مصطفی حسینی + وصیتنامه شهید

شهید سید مصطفی حسینی
شهید سید مصطفی حسینی سخت به انقـلاب و امام عشق می ورزید و نسبت به تثبیت خط امام کوشش می نمود ولایت فقیه را خونبهای شهیدان می دانست و حفظ آن را یگانه راه نجات انقلاب بر کسانیکه سعی می کردند انقلاب را به سازش بکشند از جمله لیبرالها سخت می خروشید...

نگاهی به زندگی شهید سید مصطفی حسینی + وصیتنامه شهید

شهید سید مصطفی حسینی در 26 بهمن ماه 1343 در یک خانواده مذهبی در 400 دستگاه کرج متولد شد پس از سپری نمودن دوران طفولیت تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان عارف طی و تحصیلات راهنمائی خویش را در مدرسه مالک اشتر (محمد غزالی سابق) ادامه داد وی این دوران را با نشاط و عشق فراوان دنبال تا به کلاس سوم راهنمائی رسید او فعالیت سیاسی خود را همراه با شکل گیری انقلاب شکوهمند اسلامی مان به رهبری قائد اعظم امام خمینی رحمه الله آغاز نمود همراه با ملت به ندای هل من ناصر ینصرنی نائب الامامش پاسخ داد و با پخش اعلامیه بیانیه های امام و شرکت  فعال در تظاهرات دین خود را جهت رشد و آگاهی مردم ادا نمود و با دمیدن طلوع فجر و تحقق آیه مبارکه ونرید انمن علی الذین استضعفوا فی الارض وتجعلهم ائم وتجعلهم الوارثین در 22 بهمن 57 وارد مرحله ای تازه گردید چرا که دیگر دوران تخریب گذشته بود طاغوت شکسته شده بود و سازندگی آغاز شده بود هنگامی که نهادهای انقلابی از بطن مردم شروع به جوشش کرد و امام بزرگوار حزب الله دعوت به حضور در صحنه را جهت تداوم دادن این خط نمود او نیز دیگر همانند جان برکفان به پیام رهبرش لبیک گفت و دست کوچکش را به نشانه بیعت جهت هرگونه فداکاری در راه پاسداری تداوم و گسترش انقلاب بلند نمود.

برادر شهید سید مصطفی حسینی ابتدا بسوی کمیته رفت و با همکاری برادران دیگر به تشکیل گشت شب برای پاسداری از محل همت نمود با تشکیل سپاه و پس از آن بسیج در سال 58 بسوی این بازوان انقلاب رفت  و اولین دوره آموزشی خود را طی نمود بعلت اشتغال و همکاری با بسیج و سپاه ترک تحصیل روزانه نموده و در شبانه ثبت نام نمود او در مدرسه کاملأ هوشیار بود و سخت می کوشید در برخورد با دوستان و هم کلاسیانش روح ایثار و مبارزه را با منافقین و منحرفین به وجود آورد در امانت داری بسیار دقیق و حساس و در انجام تکالیف شرعیه بسیار مصمم بود.

شهید سید مصطفی حسینی سخت به انقـلاب و امام عشق می ورزید و نسبت به تثبیت خط امام کوشش می نمود ولایت فقیه را خونبهای شهیدان می دانست و حفظ آن را یگانه راه نجات انقلاب بر کسانیکه سعی می کردند انقلاب را به سازش بکشند از جمله لیبرالها سخت می خروشید  و با صراحت لهجه به افشای آنان اقدام می نمود در برخورد با منافقین و دیگر گروهکهای منحرف همیشه حالت تعرضی شدید داشت آنها را خوب شناخته بود و ماهیت آنان را درک نموده بود و روی همین اصل زودتر از همه برادران در تمامی جریانات و درگیری ها: حصارگرفتن جنبش ملی مجاهدین خلق، انقلاب فرهنگی و.... شرکت فعال داشت

یکی دیگر از خصوصیات این برادر شهید علاقه بسیار شدید او به سپاه و بسیج بود بطوریکه شبهائی که در محل بود اگر بسیج باز بود و دیگر برادران بودند امکان اینکه در خانه بخوابد نبود و به قول خودش که می گفت سپاه خانه اول من و بسیج 400 دستگاه خانه دوم و خانه پدری خانه سوم من است همیشه هوشیار و آماده بود در خانه همواره با لباس و پوتین به حال آماده باش می خوابید پس از شروع جنگ تحمیلی آمادگی خود را جهت اعزام به جبهه اعلام کرد و اولین بار 3 روز پس ازشهادت دکتر چمران به گروه جنگهای نامنظم پیوسته و به جبهه طراح اعزام شد و بیش از یک ماه در آنجا بود پس از بازگشت به همراهی دیگر برادران سپاه و بسیج در اردوهای آموزشی شرکت و نسبت به آموزش برادران و خواهران اقدام نمود لازم به ذکر است در همین اوان در مسابقات تیراندازی که بین نیروهای مسلح کرج (سپاه و بسیج و شهربانی و ارتش) شرکت و به مقام سوم دست یافت دومین بار در روز هشتم محرم با الهام از جد بزرگوارش سیدالشهدا (علیه السلام) در ماه خون و شهادت ماه پیروزی خون برشمشیر به جبهه بستان اعزام شد جبهه ای که برادران پاسدار با ندای یاحسین فرماندهی بر دشمنان کافر تاختند و چنان فتحی کردند که امام عزیزمان فتح الفتوحش نام نهاد و بالاخره در روز هشتم آذرماه 1360 درعملیات طریق القدس افکارش را با خونش امضاء نمود و به آرزوی دیرینه اش یعنی شهادت رسید.

نگاهی به زندگی شهید سید مصطفی حسینی + وصیتنامه شهید

وصیتنامه شهید سید مصطفی حسینی

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند در هم کوبنده منافقین و به یاد مولایمان مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

اللهم اجعلنا فی زمرة الشهدا

خدایا مرا در صف شهدا قرار ده 

سلام بر پدر و مادر عزیزم. سلام من بر تمام ملت مسلمان جهان، من در جهانی و در عصرى به زیستن ادامه میدهم که غارتگران و جهانخواران بین المللی در تلاش نابودى تمامی ذخایر مادى و معنوى بشریتند و این غارتگریها در همه زمانها بوده و هر مجاهدى در زمان خودش براى زیستن در عزت به نبرد پرداخته و این نبرد از آغاز بشریت و به خصوص بعد از تاریخ اسلام ادامه یافته و تدریجاً به میزان خون خواریشان به اوج خود رسیده و من در زمانی زنده ام که برادران مسلمان فلسطینیم در زیر چکمه زورگویان فریاد یارى میطلبند دستشان به دعا بسوى خدا و نگاهشان به سوى من است. من چگونه بنشینم و همچنان به خواب روم و این واقعیتها را نادیده بگیرم و چگونه این نداى (هل من ناصر ینصرنی) سرور شهیدان و بزرگ آزاده تاریخ که گفت آیا کسی هست که مرا یارى دهد پاسخ نگویم؟

آخر اى پدر و اى مادر همانطور که گفته اى من مسلمانم و شما نیز به خاندان پیامبر عشق می ورزید بیندیشید که من چگونه نشستنم را توجیه کنم و همانطور که تربیتم کرده اید و مرا در جو محیط گرم خانواده با معارف اسلامی آشنا کرده اید درک خواهید کرد که راهی جز انتخاب شهادت سرخ علوى که امام حسین - علیه السلام - نیز فداى آن شد نداشتم و بسیار دلایل بیشمارى نیز هست که فرصت نوشتن را ندارم، اما این را بدانید که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است. و تسلیم در برابر دشمن کافر عین ذلت و بدبختی است و من کوشیده ام و می کوشم که تسلیم را تمکین نکنم و تابع حق باشم و در جبهه حق خواستار شهادت باشم. امروز و در این مکانی که این وصیت را می نویسم همه برادرانی که همچون من آماده به جبهه رفتن هستند آرزویی بجز بیرون راندن دشمن از سرزمین اسلامیمان با عشق به شهادت و عشق به خاندان پیامبر و عشق به همه ارزشهاى الهی ندارند. آنها می گویند کسانیکه تن به هر ذلتی می دهند تا زنده بمانند مردگان پلید و خاموش تاریخند و نخواهید که من جزو این دسته باشم بنابراین به جبهه میروم همچون کسانیکه در گذشته و حال به جبهه رفتند و راه شهدا را که همان راه امام حسین (علیه السلام) است ادامه خواهم داد به جبهه می روم براى برون راندن دشمن تجاوزگر و پس گرفتن زمینهاى اشغالی به جبهه می روم براى اینکه آمریکا نیاید و به جبهه میروم براى ظهور همه ارزشهاى الهی و تداوم و استمرار آن.

وصیت می کنم اى پدرم و اى مادرم که برایم خیلی رنجها کشیده اید اى خواهر مهربانم و اى برادران عزیزم براى زنده کردن ارزشها و شناخت حقیقت و یافتن روح معنوى بیشتر به قرآن مراجعه کنید و نهج البلاغه را از یاد نبرید و راه شهدا را گرامی بدارید و امام سازش ناپذیر که همه عمرش را صرف تداوم این ارزشها کرده تنهایش نگذارید و همچون همیشه سخنانش را تبدیل به عمل کنید و در جاده حقیقت راهتان را ادامه دهید. بدانید که دیر یا زود همه ما خواهیم رفت و بازگشت همه ما به سوى خداست و چیزى جز عمل صالح از ما باقی نخواهد ماند چنانکه گذشتگان رفتند و خاک شدند و آنها که در صراط مستقیم بودند اسمی و نامی از ایشان ماند و آنهایی که از صراط مستقیم منحرف شدند مانند منافقین بدتر از کفار همیشه به جهنم ابدیت خواهند رفت.

پدر و مادر تنها خواسته اى که از شما دارم این است که اگر من شهید شدم برایم گریه نکنید و بدانید که هیچ کس حق مطالبه کردن خون من را ندارد زیادى سرتان را درد نمی آورم و در آخر از شما حلالیت می طلبم و با شما خداحافظی می کنم.

فرزند شما سید مصطفی حسینی

روز چهارشنبه 17/4/60 

شهید سید مصطفى حسینی

شناسنامه شهید سید مصطفی حسینی

نام: سیدمصطفی
نام خانوادگی: حسینی
نام پدر: سیدغریب
شماره پرونده: 4118/60
کد شناسائی: 1235150

محل تولد: کرج
تاریخ تولد: 26/9/43
مدرک تحصیلی: دوم راهنمایی
وضعیت تأهل: مجرد
شغل شهید: دانش اموز
تاریخ شهادت : 8/9/60
نام عملیات : حمله بستان (فتح المبین)
نحوه شهادت : اصابت ترکش و مواد منفجره
محل شهادت : بستان
نشانی مزار: شهدای 400 دستگاه
مدت حضور در جبهه : 2 ماه
دفعات اعزام: 1 بار
ارگان اعزام کننده: بسیج
آخرین مسئولیت در جبهه: رزمنده

Share