حقوق همسایگان در سیره و سخن نبوی صلی الله علیه و آله وسلم/ بخش سوم

حقوق همسایه

برآوردن حوائج همسایگان و نیازمندان
یکی از وظایف اخلاقی و انسانی در برابر همسایگان، رسیدگی به مشکلات و ادای حاجت آنهاست که اگر به قصد «قربت» انجام شود، موفقیت های دنیوی و اخروی را به همراه خواهد آورد؛ به همین دلیل، رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است:
«کسی که حاجت مسلمانی را برآورده نماید، خداوند بسیاری از تقاضاهای او را اجابت می نماید که کمترین آن، ورود به بهشت است.»(1)
رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم مسلمانان را به همنشینی با فقرا امر نموده است: «جالِسُوا الفُقرا»(2)؛ زیرا چنین اُنسی، سبب آشنایی با مشکلات و درک نیازهای این قشر محروم گشته و آدمی را برای رفع نابسامانی ها و گرفتاری های آنها مهیّا می کند. ابوذر غفاری فرزند صحرا و بیابان بود و در قبیله ای فقیر روزگار می گذرانید. وی ضمن عبادت و مبارزه با زورگویان و انتقاد از حکّام غاصب و ترویج تعلیمات اسلامی، به «همسایگان فقیر» خود توجّه داشت و چون از گوسفندان خویش شیر می دوشید، مقدار قابل توجّهی از آن را به همسایگان کم بضاعت می داد.(3)
ابوذر غفاری در جایی گفته است: مرا رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم چنین توصیه نمود: «چون غذایی را طبّاخی کردی، محتویات آن را چنان زیاد کن که بتوانی همسایه را از آن برخوردار نمایی.»(4)
رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
«کسی که از پی مال مشروع و حلال برود برای آن که خود را از ذلّت دست دراز کردن پیشاین و آن مصون دارد و عائله خویش را اداره نماید و به همسایه خود کمک کند، در پیشگاه خداوند سربلند و روسفید بوده و هنگام ملاقات با پروردگارش، سیمایش چون ماه شب چهارده می درخشد.»(5)
همچنین فرموده است: «ما آمَنَ بی مَنْ باتَ شَبْعان وَ جارُهُ جائِع (6)؛ به من ایمان نیاورده است کسی که خود را سیر کند، ولی همسایه اش در گرسنگی به سر برد.»
و نیز می فرماید:
«لایَشْبَعُ المُؤمِنُ دُونَ جاره(7)؛ مؤمن اجازه ندارد خود را سیر کند در حالی که همسایه اش با حال گرسنگی به سر می برد.»
سوره «واللیل» از سُوَر مکّی است، تمامی مفسّران شیعه و اهل سنّت و نیز کتب «اسباب النّزول» در شأن نزول آیاتی از این سوره، نوشته اند:
مردی درخت خرمایی داشت که برخی شاخه های آن به سوی خانه همسایه اش، که مرد فقیری بود و فرزندانی خردسال داشت، خمیده شده بود. آنگاه که این مرد بر فراز درخت خرمایش می رفت تا خوشه های آن را بچیند، گاهی چند دانه خرما در خانه مرد فقیر می افتاد. چون کودکان این مرد بینوا آن دانه ها را بر می داشتند، او از بالای درخت فرومی آمد و از شدّت بخل و سنگدلی، آن خرماها را از دست کودکان می گرفت و حتّی اگر می دید در دهانشان می باشد، انگشتان خود را در دهان اطفال می کرد تا خرماها را بیرون آورد!
شخص تهی دست از رفتار این مرد بخیل نزد رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم شکایت نمود. پیامبر فرمود: برو تا به کارت رسیدگی کنم. سپس آن حضرت با صاحب درخت خرما دیدار کرد و به وی فرمود:
«آیا حاضری درخت خرمایت را که به سوی خانه همسایه فقیرت خم شده، به من بدهی تا در برابر آن برایت نخلی در بهشت ضمانت کنم.» آن مرد که مسلمان هم بود، عرض کرد: در میان درختانم این نخل بارورتر و بهتر می باشد و حاضر به چنین معامله ای نخواهم شد. و از نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم رفت. فرد دیگری که از یاران پیامبر بود، این سخن را شنید و خطاب به حضرت عرض کرد: آیا اگر من این درخت را از صاحبش بستانم و به شما اهدا نمایم، همان درخت خرمای بهشتی نصیبم می شود؟ پیامبر فرمود: آری. سپس به سوی صاحب درخت خرما رفت تا آن را از او بخرد و پس از اصرار زیاد و پافشاری فراوان، موفّق گردید آن را در ازای چهل درخت خرما مالک شود. آنگاه نزد رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم آمد و عرض کرد: درخت خرما را خریدم و اکنون به شما تقدیم می کنم. حضرت به سوی خانه آن مرد فقیر رفت و به وی فرمود: «از این پس درختی که به سوی منزلت آویخته است، از آنِ تو و اهل خانه ات می باشد.» مرد فقیر بسیار شادمان گردید. در این حال، نود و دومین سوره قرآن کریم؛ یعنی سوره «واللیل» نازل گردید که آیات 5 تا 7 آن ناظر به ستایش مردی است که درخت را به پیامبر اهدا کرد:
«فامّا من اعطی واتّقی و صدّق بالحُسنی فسنیسّرُهُ للیُسری»؛ پس آن کس که در راه خدا انفاق کند و تقوا پیشه نماید و سزای نیک (وعده پیامبر) را تصدیق کند، او را در مسیر آسانی قرار می دهیم.
آیات 8 تا 11 این سوره در مذمّت مرد بخیل است که حاضر نگردید درخت را به رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بفروشد:
«و امّا من بخل واستغنی و کذّب بالحُسنی فسنیسّرُهُ للعُسری و ما یغنی عنه مالُهُ اذا ترَدّی »؛ اما آن کس که بخل ورزید و طلب بی نیازی کرد و سزای نیک (وعده پیامبر) را تکذیب کرد، برای دوزخ آماده اش می کنیم و چون زمان هلاکتش فرا رسد (و در جهنّم یا قبر سقوط کند)، اموالش به حال او سودی ندارد.(8)
در آیه هفتم سوره «ماعون»، چنین می خوانیم: «و یمنعون الماعون»؛ منظور از «ماعون» اشیاء جزیی است که همسایه ها به عنوان قرض یا تملّک می گیرند تا حوائج آنان را برآورده سازد.
در درّالمنثور آمده است که حضرت علی علیه السلام فرمود:
از رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم، می فرمود: «مسلمان، برادر مسلمان است؛ وقتی با او برخورد می کند، سلامش می گوید و او سلام را به وجهی بهتر بر وی برمی گرداند. و باید که ماعون را از او دریغ ندارد.»
پرسیدم: یا رسول الله! ماعون چیست؟ فرمود:
«از سنگ گرفته تا آهن و از آب گرفته تا هر چیز دیگر.»
در روایتی دیگر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آهن را به دیگ های مسین، و سنگ را به ظروف سنگی تفسیر فرموده است.(9)
نیز رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:
«هرکس از همسایه اش (اثاث مورد نیاز او را) منع کند و به عاریه ندهد، روز قیامت خداوند خیر خود را از وی منع کند و به نفس خویش واگذارد. پس چه حال بدی خواهد داشت!»(10)

 

منبع: مجله  فرهنگ كوثر  بهار 1384، شماره 61،  حقوق همسایگان در سیره و سخن نبوی(صلی الله علیه و آله وسلم).
-------------------------------------------------
پی نوشت ها:

1. نخبةالانوار فی هدایةالابرار، ص 190 و 191.
2. تحف العقول، ص 43.
3. ابوذر غفاری، شهید ربذه، محمّد محمّدی اشتهاردی، ص 93.
4. المحجّةالبیضاء، ج 3، ص 425.
5. تأمین اجتماعی، آیةالله جعفر سبحانی، ص 54، به نقل از بحارالانوار، ج 103، ص 8.
6. وافی، ج 1، جزء سوم، ص 96؛ اصول کافی، ج 4، ص 493؛ مکارم الاخلاق، ص 71؛ نهج الفصاحه، ص 559؛ مستدرک الوسایل، ج 2، ص 80.
7. نهج الفصاحه، ص 529.
8. مجمع البیان، طبرسی، ج 10، ص 502؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 306؛ اسباب النّزول، سید محمدباقر حجّتی، ص 157 - 154.
9. المیزان، ذیل تفسیر سوره ماعون.
10. تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 679؛ اقوال الائمّه، سید علی اکبر واعظ موسوی، ج 6، ص 132؛ جامع الاحادیث الشیعه، ج 16، کتاب العشرة، باب 87، (جملة من حقوق الجار)، ص 92؛ لئالی الاخبار، ج 3، ص 6؛ مستدرک بحار، ج 2، ص 150.

Share