ارتباط سوره کوثر و حضرت زهرا سلام الله علیها

سوره کوثر

در ارتباط سوره ی کوثر با حضرت فاطمه علیهاالسلام مستند بگویید؛ مخالفان مدعی هستند که منظور قرآن کریم است؟
مخالفان [در هر موضوعی] می توانند هر چیزی بگویند و ادعا کنند، منتهی مهم این است که برای گفته ی خود سند یا دلیلی هم بیاورند؛ نه این که بی سند و بی منطق چیزی بگویند و برای ردّ آن دلیل و سند بخواهند.
«کوثر» از ماده کثرت و البته مبالغه در کثرت و به معنای «خیر کثیر» است. البته که قرآن کریم نیز خیر کثیر است، اما وحی و کتاب انزالی است، نه اعطایی.
مخالفانِ مدعی بارها به اثبات رسانده اند که شناخت درستی از قرآن کریم ندارند و شاید اساساً ندانند که حقیقت قرآن چیست یا تجسم آن کیست؟
بسیاری از آنها گمان می کنند که قرآن کریم همین سطور نوشته شده بر صفحاتِ قرار گرفته بین دو جلد است، در حالی که چنین چیزی نه نازل شده و نه ارسال شده و نه اعطا گردیده است.
قرآن کریم همان آیات الهی است که به صورت وحی بر قلب مبارک پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل گردیده است و در قالب «کلام» بیان و ابلاغ شده است.

شأن نزول سوره کوثر چه بود؟

پس از آن که پسران پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله به نام های قاسم و عبدالله دار فانی را وداع گفته و رحلت نمودند، دشمنان بسیار خوشحال شدند و گفتند او دیگر نسل و ادامه ای ندارد و «ابتر» است.
از آن جا که «مال و بنون»، یعنی زیادی اموال و پسران افتخار، اتکا و ارزش قوم جاهل بوده و هست، نداشتن فرزند پسر را به عنوان یک نقطه ی ضعف بزرگ مطرح کرده و به ضد تبلیغ و جوّسازی علیه شخصیت آن حضرت پرداختند و سعی نمودند اذهان عمومی را نسبت به آینده ناامید کنند. (همان روش امروز)
ابتدا عاص بن وائل سهمی که از دشمنان آن حضرت بود گفت: نسل او قطع شد و او «ابتر» و بی عقبه است.  ولیدبن مغیره، ابوجهل، عقبه بن ابی محیط، کعب بن اشرف و ابو لهب نیز یه او پیوسته و این شماتت را تکرار و فرافکنی می کردند. (سیوطی، 1993م: ج6، ص403 - آلوسی، 1405ق: ج3، ص403 و اکثر تفاسیر شیعه و سنّی ذیل سوره کوثر)
خداوند متعال در پاسخ این جوّسازی ها در مقام فعل ، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به ایشان عطا داشت و در کلام وحی بدان تصریح نمود.

فخر رازی که از اکابر علمای اهل تسنن است می نویسد: معنای سوره این است که خداوند به پیامبر نسلی می دهد که در طول زمان باقی می ماند . بنگر چه تعداد از خانواده وی کشته شدند، در حالی که عالم از فرزندان رسول خدا مملو و آکنده است و هیچ کس از خاندان بنی امیه نمی تواند با وی در این زمینه برابری نماید، و نیز دقت کن که چگونه از نسل پیامبر، علمای بزرگواری مانند باقر، صادق، کاظم، رضا، و نفس زکیه پدیدار شدند

ابتدا خبر از اعطای این خیر کثیر داد و فرمود:
«إِنَّا أَعْطَیْنَاكَ الْكَوْثَرَ» - ما به تو خیر کثیر را عطا کردیم.
سپس در آیه ای کوتاه چند امر و درس بزرگ داد. فرمود که به پاس چنین اعطایی نماز بخوان – در نمازت خلوص کامل داشته باش و برای ربّت نماز بخوان و در ضمن شتری را نحر (قربانی) کن.
«فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ» - پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى كن.
سپس برای این که برخی (مانند بسیاری از مفسران مذاهب دیگر) نگویند که منظور و مقصود از «کوثر» توحید، قرآن، کثرت اصحاب، نور قلب پیامبر، تداوم شفاعت ایشان و ... می باشد، بدون فاصله ای فرمود که آنها خودشان بی عقبه و ابتر هستند. یعنی این «کوثر»ی که به تو عطا کردم ، نه تنها سبب است که تو بی نسل و بی عقبه نباشی، بلکه خود آنها بی عقبه خواهند بود.
«إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» - به درستی که او (دشمنت - عاص بن وائل و هم سویان) خود بی تبار و بی عقبه خواهد بود.
و البته خوب است بدانیم که عاص بن وائل ده پسر داشت که هیچ یک برای او باقی نماندند.
الف - ابن ابی الحدید معتزلی می نویسد: «عمرو بن عاص نامه ای به امیرالمومنین فرستاد که در آن مواردی را بر آن حضرت عیب گرفته بود. از جمله آن که امام (علیه السلام) حسن و حسین را دو فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می داند.
پس امام به پیک عمرو بن عاص گفت: به شانی بن شانی بگو: اگر حسن و حسین فرزندان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نبودند در این صورت پیامبر(صلی الله علیه و آله) ابتر می بود. در حالی که خداوند ابتر بودن را از پیامبر(صلی الله علیه و آله) نفی کرده و به دشمن او نسبت داده است، همانگونه که پدرت گمان می برد.» (ابن ابی الحدید، 1378ق: ج20، ص334)

هر چند که ملاک و شاخص ما بیانات معصومین علیهم السلام می باشد و هیچ دلیلی ندارد که هر موضوعی را با استناد به احادیث منقول در منابع اهل سنّت به اثبات رسانده یا قبول نماییم، اما اقوال علما، راویان و مفسرین اهل سنّت در کتب معتبرشان در مقام و شأن ایشان و نیز سوره کوثر بسیار است که برای اطمینان دل آنها و اتمام حجّت (چند نمونه) بیان گردید

ب – فخر رازی که از اکابر علمای اهل تسنن است می نویسد: معنای سوره این است که خداوند به پیامبر نسلی می دهد که در طول زمان باقی می ماند . بنگر چه تعداد از خانواده وی کشته شدند، در حالی که عالم از فرزندان رسول خدا مملو و آکنده است و هیچ کس از خاندان بنی امیه نمی تواند با وی در این زمینه برابری نماید، و نیز دقت کن که چگونه از نسل پیامبر، علمای بزرگواری مانند باقر، صادق، کاظم، رضا، و نفس زکیه پدیدار شدند. (تفسیر الفخر الرازی، ج32، ص124)
ج – ادیب و لغت شناس قرآنی بزرگ، راغب اصفهانی می نویسد: «... معلوم می شود که مراد از «کوثر»، همان عامل بقای نسل و ذریه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است که مصداق آن ، حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) خواهد بود .
به عبارت بهتر کوثر جز فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و فرزندانش مصداق دیگری ندارد و سایر معانی کوثر که مفسران به آن اشاره کرده اند مثل شفاعت، نهری در بهشت و حوض بهشت، خیر کثیر، کثرت اصحاب و کثرت امت ، همه از باب جری و انطباق است.»(عثمان محمد، 1410ق: ص17)
د – هر چند که ملاک و شاخص ما بیانات معصومین علیهم السلام می باشد و هیچ دلیلی ندارد که هر موضوعی را با استناد به احادیث منقول در منابع اهل سنّت به اثبات رسانده یا قبول نماییم، اما اقوال علما، راویان و مفسرین اهل سنّت در کتب معتبرشان در مقام و شأن ایشان و نیز سوره کوثر بسیار است که برای اطمینان دل آنها و اتمام حجّت (چند نمونه) بیان گردید.

 

منبعایکس شبهه

Share

دیدگاه‌ها