نگاهی گذرا به فلسفه و تاریخچه زیارت اربعین

تعداد کلمات 2926 / زمان تقریبی مطالعه : 7 دقیقه
نگاهی گذرا به فلسفه و تاریخچه زیارت اربعین
یکی از باشکوه ترین و پرشورترین مناسک مذهبی شیعیان، زیارت اربعین است. زیارتی که زیباترین جلوه های ایثار و همدلی و صمیمیت و ایمان در آن ترسیم می گردد و به تدریج تبدیل به یکی از نمادهای فرهنگی و هویت ساز تشیع شده است.

نگاهی گذرا به فلسفه و تاریخچه زیارت اربعین

یکی از باشکوه ترین و پرشورترین مناسک مذهبی شیعیان، زیارت اربعین است. زیارتی که زیباترین جلوه های ایثار و همدلی و صمیمیت و ایمان در آن ترسیم می گردد و به تدریج تبدیل به یکی از نمادهای فرهنگی و هویت ساز تشیع شده است. این زیارت چه منشأ تاریخی ای دارد؟ چرا این اندازه بر آن تأکید می شود؟ ریشه های معرفتی این تأکید به چه عواملی باز می گردد؟ در این نوشتار، با نگاهی گذرا به فلسفه و تاریخچه زیارت اربعین، برآنیم در پی پاسخ اجمالی در خصوص پرسش های مطرح شده پیرامون تاریخچه زیارت اربعین باشیم.

نگاهی گذرا به فلسفه و تاریخچه زیارت اربعین

درآمدی بر تاریخچه زیارت اربعین

«اربعین» در لغت به معنای چهلم است. بیستمین روز ماه صفر را از آنجا که چهلمین روز شهادت امام حسین(علیه السلام) است، به نام اربعین حسینی می شناسند.(فرهنگ سخن، انوری، حسن، انتشارات سخن، تهران، 1390 هـ ش، ج 1، ص 312؛ فرهنگ عاشورا، محدثی، جواد، نشر معروف، قم، 1376 هـ ش، ص 41.)

برخی از محققین بر این باورند که راهپیمایی روز اربعین از زمان ائمه معصومین(علیهم السلام) امری شناخته شده و رایج در میان پیروان اهل بیت (علیهم السلام) بوده است تا آنجا که به گفته مرحوم قاضی طباطبایی، زیارت اربعین سنتی مداوم در میان شیعیان بوده و آنها از زمان بنی عباس و بنی امیه به آن پایبندی داشته اند.(تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهداء، قاضی طباطبایی، محمدعلی، وزارت فرهنگ و ارشاد و اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، تهران، 1383 هـ ش، ص 2.) علاوه بر او، نویسنده کتاب «ادب الطف» که کتابی متأخر و معاصر است، در اشاره به شکوه این زیارت و جمعیتی که در سال 1967 میلادی میلیونی تخمین زده می شدند، آن را با شکوه مراسم حج مقایسه کرده است.(ادب الطف، شبر، جواد، دارالمرتضی، بیروت، 1988 م، ج 1، ص 41.)

نگاهی گذرا به فلسفه و تاریخچه زیارت اربعین

جابر بن عبدالله انصاری؛ پیشگام زیارت اربعین

جابر بن عبداللَّه انصارى از صحابه رسول خدا و ياران با وفاى اهل بيت(عليهم السلام) است. پدرش عبداللَّه بن عمرو بن حرام انصارى از پيشگامان دعوت پيامبر براى هجرت به مدينه بود و در جنگ احد به شهادت رسيد.(الاصابة فى تمييز الصحابة، ابن حجر عسقلانى، احمدبن علی، دار احياء التراث العربی، بيروت، 1328 هـ ق، الطبعة الاولی، ج 4، ص 162.جابر خود نيز در بيعت عقبه ثانيه در حالى که کودک بود در کنار پدرش شرکت داشت. وى از ياران برجسته رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) بود و در هيجده غزوه همراه پيامبر حضور داشت و در جنگ صفين نيز در رکاب على(عليه السلام) بود. او در اواخر عمر نابينا گرديد و در سال 74 يا 77 هجرى در سنّ 94 سالگى وفات يافت.(ن.ک: الاستيعاب، ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، دارالفکر، بيروت، 1433 هـ ق، الطبعة الاولی، ج 1، ص 219؛ دائرة المعارف الاسلامية الشيعية، الامین، حسن، دارالتعارف، بيروت، 1422 هـ ق، چاپ ششم، ج 7، ص 70.)

عطيّه عوفى، یکی از شیعیان اهل بیت(علیهم السلام) در سال 61 هـ ق و یک از ملازمان جابر بن عبدالله روایت می کند که همراه با جابر بن عبداللَّه انصارى براى زيارت قبر امام حسين(عليه السلام) حرکت کرديم. وقتى به کربلا رسيديم، جابر وارد رودخانه فرات شد و غسل (زيارت) کرد. آنگاه لنگى بر کمر بست و حوله اى بر دوش انداخت(همانند لباس محرم) و سپس خود را خوشبو نمود و به سمت قبر امام حسين (عليه السلام) حرکت کرد. به هنگام حرکت همواره ذکر مى گفت تا آنکه به قبر نزديک شديم. در آن هنگام به من گفت: دستم را روى قبر بگذار. هنگامى که دستش را روى قبر گذاشتم، جابر بي هوش بر روى قبر افتاد. من آب به صورت جابر پاشيدم تا به هوش آمد. آنگاه سه بار صدا زد: «یا حسين»(در نقلى ديگر آمده که جابر نخست سه بار تکبير گفت و آنگاه زيارت نامه اى خواند: بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، دار إحياء التراث العربی‏، بيروت‏، 1403 هـ ق‏، چاپ دوم، ج 98، ص 329.و ادامه داد: «حَبيبٌ لايُجيبُ حَبيبَهُ‏»؛ (آيا دوست، پاسخ دوستش را نمى دهد؟!» سپس با خودش گفت: «چگونه (حسين) پاسخت را بدهد، در حالى که ميان خون آغشته شده و بين بدن و سرش جدايى افتاده است؟»، سپس در درود و سلامی بلندبالا به پیشگاه امام (علیه السلام) عرض کرد:

«گواهى مى دهم که تو فرزند بهترين پيامبران و فرزند سرور مؤمنان و فرزند هم پيمان تقوا و از سلاله هدايتى. تو پنجمين فرد از اصحاب کسايى، و فرزند بزرگ نقيبان و فرزند فاطمه اى که بانوى همه زنان است. چرا چنين نباشد! (و اين همه شرافت و بزرگى نداشته باشى) در حالى که بزرگ پيامبران با دست خويش به تو غذا داد و در دامن پرهيزکاران پرورش يافتى و از پستان ايمان شير نوشيدى و با اعتقاد به اسلام از شير باز گرفته شدى؛ تو پاک زيستى و پاک از دنيا رفتى، جز آنکه دل هاى مؤمنان از فراقت آسوده نيست در حالى که شک ندارند جايگاه بلندى براى توست؛ پس سلام و رضوان الهى بر تو باد. و (من) گواهى مى دهم که تو بر همان طريقى رفتى که برادرت يحيى بن زکريا رفت (و در دفاع از حقّ به شهادت رسيد». آنگاه چشمش را (مانند يک انسان بينا) به اطراف قبر گردانيد و (و خطاب به ارواح مطهر ساير شهيدان) گفت: «درود بر شما اى ارواحى که بر آستان حسين فرود آمده، و در کنارش آرام گرفتيد؛ گواهى مى دهم که شما نماز را بر پا داشتيد و زکات را ادا کرديد، امر به معروف و نهى از منکر نموديد و با ملحدان و بى دينان پيکار کرديد و تا هنگام مرگ خدا را عبادت نموديد». آنگاه افزود: «سوگند به خدايى که‏ محمد را به حق براى پيامبرى برانگيخت، ما با شما شهيدان در راهى که وارد شده ايد، شريکيم».

عطیه ادامه می دهد که: وقتی که اين سخن را شنيدم، با شگفتى پرسيدم: «چگونه ما شريک (رزم و شهادت) آنها هستيم، با آن که (براى يارى حسين) نه فراز و نشيبى را پيموديم و نه شمشيرى زديم، درحالى که اينان، ميان سرها و بدن هاي شان جدايى افتاد (و به شهادت رسيدند) و فرزندان شان يتيم شدند و زنان شان بى شوهر»؟

جابر پاسخ داد: اى عطيّه! از حبيبم رسول خدا شنيدم که مى فرمود: «هرکس گروهى را دوست داشته باشد در قيامت با آنان محشور خواهد شد و هر کس عمل گروهى را دوست داشته باشد، در عمل آنها شريک است».

سپس ادامه داد: سوگند به خدايى که محمّد را به حق براى رسالت برانگيخت اگر من بر اثر ناتوانى نتوانستم همراه امام حسين(عليه السلام) باشم، ولى نيّت و خواسته من و يارانم، بر همان مسيرى است که حسين عليه السلام و يارانش پيموده اند.».(ن.ک: بحارالانوار، همان، ج 65، ص 130.)

ورود جابر صحابى بزرگ پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) به کربلا در اربعين حسينى براى زيارت قبر پاک آن حضرت و ساير شهداى راه خدا، در واقع اين هدف را دنبال مى کرد که سدّ خفقان را بشکند و راه را براى زائران حسينى بگشايد تا با زيارت پرشورشان پرچم عاشورا را در کربلا برافرازند و خاطره شهيدان را همواره زنده نگه دارند و مبارزه دامنه دارى را از اين طريق بر ضدّ دشمن آغاز کنند.(ن.ک: عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، مکارم شیرازی، انتشارات دفتر آیت الله مکارم شیرازی، قم، بی تا، چاپ اول، ص 622 تا 624.)

آنچه تا اینجا گفته شد، بیان زیارت جابربن عبدالله انصاری بود. ولی جابر تنها کسی نبود که در اولین اربعین بعداز شهادت امام حسین(علیه السلام) به زیارت آن حضرت آمد. چرا که سخنان و بحث های مفصلی میان مورخین و علما درباره ورود کاروان خاندان اهل بیت (علیهم السلام) در همین روز اربعین به کربلا، بعداز اسارت شان در کوفه و شام وجود دارد.

نگاهی گذرا به فلسفه و تاریخچه زیارت اربعین

منشأ استحباب زیارت اربعین و فلسفه تأکید بر آن

گفتیم که از سنّت هاى روز بيستم صفر و اربعين حسينى زیارت اربعین امام حسين(عليه السلام) است. در روايتى از امام حسن عسکرى(عليه السلام) آمده است: «نشانه‏ هاى مؤمن پنج چيز است: به جا آوردن پنجاه و يک رکعت نماز در هر شب و روز (17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله) و زیارت اربعین (امام حسين علیه السلام) و انگشتر بر دست راست نهادن، و پيشانى را به هنگام سجده، بر خاک گذاردن و بسم اللَّه الرحمن الرحيم را در نماز بلند گفتن».(ن.ک: مصباح المتهجد وسلاح المتعبد، طوسی، محمدبن الحسن، مؤسسه فقه الشیعة، بیروت، 1411 هـ ق، الطبعة الاولی، ج 2، ص 778.همچنين براى اين روز زيارت مخصوصى از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است.(اقبال الاعمال، سید بن طاووس، رضی الدین علی بن موسی، انتشارات دفتر تبليغات اسلامی، 1418 هـ ق، چاپ دوم، ج 3، ص 102.) از گذشته دور تا زمان ما، هر زمان که شيعيان فرصتى پيدا مى کردند، روز اربعين حسينى را به کربلا مى رفتند و با شور و هيجان و اخلاص، آن حضرت را زيارت مى نمودند.

اکنون پرسش آن است که چرا چنين زيارتى در اين روز مستحب شمرده شد؟ مرحوم علّامه مجلسى در زاد المعاد مى نويسد: «چون جابر که از بزرگان صحابه بود، اساس اين کار را گذاشت، مى تواند دليل فضيلت زيارت آن حضرت در اين روز شده باشد». البته خود علامه این احتمال را نیز مطرح می کند که چنین استحباب و فضیلتی شاید وجوه ديگرى داشته باشد که بر ما مخفى است.(زاد المعاد، مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، محقق: اعلمی، علاءالدین، موسسه اعلمی للمطبوعات، بیروت، 1423 هـ ق، چاپ اول، ص 250.)

با این حال به نظر مى رسد که نمى توان به صرف زیارت جابر، اين همه اهتمام نسبت به زیارت اربعین و دانسته شدن آن بعنوان یکی از علائم مؤمن و صدور زیارت نامه ای خاص برای آن از سوی امام صادق(علیه السلام) را توجیه کرد. به ويژه آنکه زیارت اربعین ويژه امام حسين(عليه السلام) است و درباره هيچ يک از ديگر معصومان چنين زيارتى وارد نشده است. بلکه همان طور که دانشمند بزرگ و محقّق شهير ابوريحان بيرونى گفته است: «وَفِي الْعِشْرينَ رُدَّ رَأْسُ الْحُسَيْنِ عليه السلام إلى جُثَّتِهِ حَتَّى دُفِنَ مَعَ جُثَّتِهِ، وَ فيهِ زِيارَةُ الْأَرْبَعينَ‏»(الآثار الباقية، ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد، محقق: اذکایی، پرویز، مرکز پژوهشی میراث مکتوب، تهران، 1380 هـ ش، ص 422.)؛ (در بيستم صفر سر مطهّر امام حسين(علیه السلام) به پيکرش بازگردانده شد و همراه آن به خاک سپرده شد و در همين روز زیارت اربعین وارد شده است).

زیارت اربعین پس از الحاق سر آن حضرت به بدنش در روز بيستم صفر، سنّت گرديد و مى دانيم سر مبارک آن حضرت توسط امام سجاد(عليه السلام) به کربلا آورده شد؛ لذا به نظر مى رسد که اين همه اهميّت زیارت اربعین نه به خاطر زيارت آن حضرت توسط جابر عبداللَّه انصارى در چنين روزى است، بلکه به سبب الحاق سرهاى شهدا در اين روز توسط امام سجاد (عليه السلام) و زيارت آن قبور پاک، توسط امام (عليه السلام) و کاروان حرم حسينى در اربعين است و اين عمل از شعائر مهم شيعه و در کنار 51 رکعت نماز و سجده بر خاک، مطرح شده است.

از اين رو علّامه مجلسى در زادالمعاد مى نويسد: «مشهور آن است که سبب تأکيد زيارت آن حضرت در اين روز، آن است که امام زين العابدين (عليه السلام) با ساير اهل بيت در اين روز بعد از مراجعت از شام به کربلاى معلّى وارد شدند و سرهاى مطهّر شهداء را به بدن هاى ايشان ملحق کردند».(زادالمعاد، الآثار الباقية، ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد، محقق: اذکایی، پرویز، مرکز پژوهشی میراث مکتوب، تهران، 1380 هـ ش، ص 422.) هر چند خود او ورود آنها را در بيستم صفر به کربلا بعيد مى داند ولى سخنان وى نشان مى دهد که در زمان مرحوم علّامه مجلسى نيز اين نکته مشهور بوده است که اهميت زیارت اربعین، به سبب زيارت شهداى کربلا و الحاق سرها به بدن ها توسط امام زين العابدين (عليه السلام) بوده است.

در نتيجه با توجه به اين نکته که اربعين فى حدّ نفسه امتيازى ندارد، آن گونه که شب هاى جمعه و نيمه شعبان و ليالى قدر و عيدَيْن و عرفه، بر ساير ايام و ليالى امتياز دارند، بايد در اربعين امام حسين(عليه السلام) حادثه ويژه اى اتفاق افتاده باشد که آن را از ساير روزهاى قبل و بعدش ممتاز ساخته باشد و اين جز با الحاق سرهاى شهدا به بدن های شان و زيارت قبور شهدا توسط امام سجاد(عليه السلام) و کاروان همراه، نمى تواند باشد.

نگاهی گذرا به فلسفه و تاریخچه زیارت اربعین

زیارت اربعین در دهه های اخیر و زمانه حاضر

حزب بعث عراق در اواخر سده چهاردهم و اوائل سده پانزدهم هـ ق، با ممنوع اعلام کردن زیارت اربعین و راهپیمایی مردم عراق (سنوات الجمر، المؤمن، علی، المرکز الاسلامی المعاصر، بیروت، ۲۰۰۴ م، ص 165.) موجب کم رونق شدن نسبی این زیارت شد. در آن زمان برای مقابله با این اقدام ضد دینی حکومت وقت، آیت الله سیدمحمد صدر، برای مدتی، پیاده روی و زیارت اربعین را «واجب» اعلام کرد.(فرهنگ سوگ شیعی، سرویراستار: مظاهری، محسن حسام، انتشارات خیمه، تهران، 1395 هـ ش، ص 102.) سیدمحمدباقر حکیم نیز برای تشویق مردم به زیارت و سر باز زدن از این دستور حکومت عراق، مجاهدت های فراوانی نمود.(سنوات الجمر، فرهنگ سوگ شیعی، سرویراستار: مظاهری، محسن حسام، انتشارات خیمه، تهران، 1395 هـ ش، ص 169) و حضرت امام خمینی (ره) نیز به تایید اقدام مردم در پیوستن به این جریان نمود.(سنوات الجمر، فرهنگ سوگ شیعی، سرویراستار: مظاهری، محسن حسام، انتشارات خیمه، تهران، 1395 هـ ش، ص 170) نتیجه اینکه مردم شهر نجف در روز 15 ماه صفر سال 1398 هـ ق، تصمیم به زیارت دسته جمعی گرفتند (موجز تاریخ العراق السیاسی الحدیث، الأسدی، مختار، مرکز الشهیدین الصدرین للدراسات و البحوث، قم، ۲۰۰۱ م، ص 101و در قالب کاروانی چند ده هزار نفری راهی کربلا شدند. نیروهای حکومتی ابتدا با برخورد با این کاروان با شکوه تعدادی از زائرین را به شهادت رساندند و نهایتا با حمله به مردم در مسیر نجف به کربلا، هزاران نفر را دستگیر نمودند.(نهضت اسلامی شیعیان عراق، ویلی، جویس ان، ترجمه: غلامی، مهوش، موسسه اطلاعات، ۱۳۷۳ هـ ش، ص 81)

در طول سالیان حکومت صدام، به رغم برخی زیارت های پنهانی، اما به صورت رسمی ممنوع بود. با این حال پس از سقوط این نظام سیاسی در سال 2003 م، مراسم راهپیمایی اربعین با شکوه بسیار زیادی دوباره از سر گرفته شد و سال به سال بر جمعیت آن افزود شد(فرهنگ سوگ شیعی، نهضت اسلامی شیعیان عراق، ویلی، جویس ان، ترجمه: غلامی، مهوش، موسسه اطلاعات، ۱۳۷۳ هـ ش، ص 81) به گونه ای که امروزه با تخمین زائران در حد چندده میلیون نفر، این زیارت به یکی از بزرگترین و شلوغ ترین گردهمایی های جهان تبدیل شده است.

وظیفه اصلی پذیرایی از این زائران میلیونی به عهده مردم و عشایر عراقی مستقر در حاشیه رود فرات و دیگر مناطق این کشور است که با برپایی موکب های متعدد، از زائرین عراقی و دیگر کشورهای جهان، برای پذیرایی و استراحت، استقبال می کنند.(مقاله «پیاده‌روی اربعین حسینی در سیره و سخن بزرگان»، اباذری، عبدالرحیم، مجله تخصصی فرهنگ زیارت، سال پنجم، شماره ۱۹ و ۲۰، تابستان و پاییز ۱۳۹۳ هـ ش، ص 163همه این خدمات به صورت رایگان در اختیار زائرین قرار داده می شود و در عین حال مستقل از دولت به انجام می رسد.(فرهنگ سوگ شیعی، مقاله «پیاده‌روی اربعین حسینی در سیره و سخن بزرگان»، اباذری، عبدالرحیم، مجله تخصصی فرهنگ زیارت، سال پنجم، شماره ۱۹ و ۲۰، تابستان و پاییز ۱۳۹۳ هـ ش، ص 100) امری که از یک سو نشان دهنده عمق ایمان و عشق این مردم به خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام) و به خصوص امام حسین(علیه السلام) است و از سویی دیگر، فضایی سراسر شوق و صفا و شکوه می آفریند و پیوندهای عاطفی ملیت های مختلف شیعیان را مستحکم می سازد.

نگاهی گذرا به فلسفه و تاریخچه زیارت اربعین

زیارت نامه اربعین

زیارت اربعین، متنی مأثور است که امام صادق (علیه‌ السّلام) آن را به یکی اصحاب خود یعنی صفوان بن مهران آموخته و زمان خواندنش را روز اربعین، هنگامی که خورشید بر آسمان برمی دمد، مشخص فرمودند. در گزارشی اجمالی از مضامین والای این زیارت باید گفت که فرازهای ابتدایی آن به سلام و درود فرستادن بر امام حسین(علیه السلام) اختصاص دارد و در آن به شهادت ایشان و مصیبت های فراوان شان اشاره می گردد. بعداز آن برخی از باورهای شیعه درباره ولایت ائمه معصومین(علیهم السلام) و میراث نبوی حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) و حجت الهی بودن ایشان بیان می گردد و در ادامه فلسفه شهادت آن حضرت که همانا نجات بندگان خدا از جهالت و گمراهی است، مورد تصریح قرار می گیرد. از همین جا، مناسبت مضمون بعدی این زیارتنامه که بیان ویژگی های دشمنان و قاتلان آن حضرت و لعن و نفرین آنهاست روشن می شود. در فرازهای بعدی و پایانی این زیارتنامه، بر برخی از ویژگی های حضرت امام حسین (علیه السلام) مانند پاک زادگی از شرک و مجاهدت ایشان در راه خدا تاکید می گردد و آمادگی زائر در تسلیم بودن برای دستورات امامان و یاری شان اعلام می شود.(ن.ک: اقبال الاعمال، فرهنگ سوگ شیعی، مقاله «پیاده‌روی اربعین حسینی در سیره و سخن بزرگان»، اباذری، عبدالرحیم، مجله تخصصی فرهنگ زیارت، سال پنجم، شماره ۱۹ و ۲۰، تابستان و پاییز ۱۳۹۳ هـ ش، ص 102)

نگاهی گذرا به فلسفه و تاریخچه زیارت اربعین

درس قیام حسینی برای زائران اربعین

بر عاشقان امام حسين (عليه السلام) و عزاداران سرور و سالار شهيدان، و مشتاقان زيارت اربعین و کربلاى معلّى، خوانندگان‏ زیارت اربعین، و متوسّلان به عنايات شهداى کربلا، لازم است در کنار توسّل و زيارت و عزادارى و عشق به آن پاکان سرفراز، در بيدارى جامعه خود از خواب غفلت و ناآگاهى بکوشند. اکنون نيز يزيديان و پيروان حکومت بنى اميّه در سراسر جهان، مخصوصا کشورهاى اسلامى وجود دارند و در مسير جاهل نگه داشتن مردم تلاش مى کنند. لذا همه ما وظيفه داريم مسلمانان را نسبت به اين خطر بيدار کنيم. آيا آن دسته از دولتمردان به ظاهر اسلامى که با دشمنان شماره يک مسلمانان، آمريکا و اسرائيل، هم پيمان شده و در جبهه آنها قرار گرفته و بر عليه مسلمانان مظلوم جهان موضع گيرى و عمل مى‏ کنند، در صورت بيدارى ملّت هاي شان قادر بر ادامه ظلم و جنايت خواهند بود؟(اهداف قيام حسينى، مکارم شیرازی، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادی، دامغانی، انتشارات مدرسه امیرالمؤمنین(ع)، قم، 1388 هـ ش، ص 79 و 80.)

نگاهی گذرا به فلسفه و تاریخچه زیارت اربعین

ویژه نامه مرتبط و پیشنهادی : اربعین حسینی - ویژه نامه چله اندوه

Share