درسی از هلال ماه رجب

سیدمحمود طاهری
درسی از هلال ماه

هزاران نفر، بی تفاوت از برابر فرو افتادن سیبی از درخت می گذشتند، اما متفکری چون «نیوتن»، به این پدیده دقت می کند و از آن، درس جاذبه زمین می آموزد. انسان های بی شماری، هر روز پرواز پرندگان را شاهد بودند، ولی تنها «ویل بر رایت» از آن، درس پرواز می آموزد. همگان حس کرده اند که بدنشان در آب سبک می شود، اما تنها، «ارشمیدس» از آن اصول فشار و تعادل مایعات را نتیجه می گیرد. پدیده های مادی در دسترس همگان بوده است، اما اندکی از آدمیان نازک اندیش، از دل این پدیده ها، آن همه اختراع و اکتشاف بیرون کشیدند. درباره عبرت آموزی از طبیعت و نگریستن به پدیده های طبیعت و آموختن درس های معنوی از آنها نیز چنین است. در این باره نیز عارفان و بیداردلان، هرگز از کنار آنها بی تفاوت نگذشتند و حداکثر درس های معنوی و روحی را از آنها گرفتند. می توان، چون حافظ از کنار نهر آب روان گذشت و از شتاب بی درنگ آب، گذر سریع و بی برگشت عمر را یادآور شد:
بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین
کاین اشارت ز جهان گذرا ما را بس(حافظ)
همو یاد می کند که: شبی، نظر به مزرع سبز فلک (آسمان پرستاره) کردم و «مَهِ نو» را که هلال آن چون داس به نظر می آمد، نگریستم و با مشاهده این صحنه زیبا، به یاد مزرعه اعمال خود افتادم و اینکه، روزی باید این کشته های اعمالم را ـ از خوب و بد ـ درو کنم.
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
گفتم ای بخت، بخفتیدی و خورشید دمید
گفت با این همه، از سابقه نومید مشو(حافظ)
هلال ماه رجب نیز که پیام آور گشودن دریچه های نور و روشنایی به روی آدمیان است، از منظر معصومین علیهم السلام بسیار مهم است. آنان با نظر به آن، بهره خویش را از حیث تحفه های ارزشمند معنوی، می ستاندند. چنان که رسول اکرم صلی الله علیه و آله، چون هلال رجب را می دید، این گونه به مناجات می نشست:
اللّهُمَّ بارِکْ لَنا فی رَجَبٍ وَ شَعْبانَ وَ بَلِّغْنا شَهْرَ رَمَضانَ وَ اَعِنّا عَلَی الصِّیامِ وَ الْقِیامِ وَ حِفْظِ اللِّسانِ وَ غَضِّ الْبَصَرِ وَ لاتَجْعَلْ حَظَّنا مِنْهُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ.
پروردگارا! ماه رجب و شعبان را بر ما مبارک گردان و ما را به ماه رمضان برسان؛ ما را در ماه رجب بر روزه داری و نماز و محافظت از زبان و چشم اعانت فرما و بهره مان را (از روزه آن) تنها گرسنگی و تشنگی قرار مده![1]
همان گونه که از این دعای شریف پیداست، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، با دیدن هلال ماه رجب، به یاد چند نکته مهم می افتد و آنها را از حضرت حق می خواهد. مبارک بودن رجب بر پیامبر نخستین درخواست آن حضرت از خداوند است. البته، رجب بر کسی مبارک است که چون حضرت رسول صلی الله علیه و آله، فرصت های نهفته آن را دریابد، و حظّ خویش را از لطافت های این ماه بستاند و به تعبیر مولانا دل او با حال و هوای دوست، حریف شود.
پنهان مشو که روی تو بر ما مبارک است
نظاره تو بر همه جان ها مبارک است
هر دل که با هوای تو امشب شود حریف
او را یقین بدان تو که فردا مبارک است
ای بستگان تن، به تماشای جان روید
کاخر رسول گفت تماشا مبارک است
دیگر آنکه از خداوند می طلبد او را یاری کند تا افزون بر روزه داری و اقامه نماز در این ماه، مراقب زبان و چشم خویش نیز باشد. با توجه به این فراز، اولاً باید گفت که بدون یاری و لطف حضرت حق، هیچ بنده ای قادر به پرهیزکاری و انجام اعمال صالح نیست.
جهان آفرین گر نه یاری کند
کجا بنده پرهیزکاری کند(سعدی)
و ثانیا نماز و روزه به تنهایی، بدون کنترل زبان و چشم، ارزش چندانی ندارد. آنکه از روح نماز و اسلام، بهره جسته است، هرگز دیدگانی آلوده نخواهد داشت:
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن(حافظ)
و نیز زبانی آزاد و رها:
نگاه دار زبان تا به دوزخت نبرند
که از زبان بتر اندر جهان، زیانی نیست(سعدی)
آن حضرت، در فراز پایانی دعا از خداوند می خواهد که به حقیقت روزه دست یابد، و به ظاهر روزه که گرسنگی و تشنگی است، بسنده نکند. باری، همه عبادت ها، ظاهری دارند و باطنی و پوسته ای دارند و مغزی. گروهی به باطن و لُبّ عبادت دست یافتند، و گروهی نیز به ظاهر و قشر آن بسنده کردند. ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا!
یکی گوهر برآورد و هدف شد
یکی بگذاشت آن، نزد صدف شد(شبستری)

 

پی نوشت:
1 . شیخ عباس قمى، مفاتیح الجنان، بخش اعمال ماه رجب.

Share