تاریخچه حجاب

حجاب و عفاف

حجاب در دين يهود
دين يهود با قدمت 3300 ساله از قديمي ترين اديان صاحب شريعت محسوب مي شود. در تعاليم يهود، اعم از كتاب آسماني و سنت و سيره پيامبران و بزرگان بني اسرائيل، علاوه بر اشاره به رعايت عفاف و پاكدامني و تاكيد بر حجاب زنان، همواره قوانيني براي حفظ عفت عمومي وجود داشته است و اگرچه در اثر پراكندگي قوم يهود، تفاوت هايي در كيفيت رعايت آن مشاهده مي شود، اما به هر حال مي توان از متون مقدس اين آئين، قاعده اصلي و روش كلي را بدست آورد.
در تورات بر اهميت رعايت عفت دختران چنين آمده:
دختر خود را بي عصمت مساز و او را به فاحشگي وا مدار. مبادا زمين مرتكب زنا شود و زمين پر از فجور گردد»[1]
علاوه بر اين عباراتي در تورات و نيز كتب انبيا وجود دارد كه رواج استفاده از حجاب سر و اندام و حتي صورت با روبند يا برقع را در قوم حضرت ابراهيم (ع) و نيز بني اسرائيل نشان مي دهد؛ چنان كه در نقل ماجراي ازدواج اسحاق(پسر ابراهيم (ع) يا رفقه يا به زبان لاتين ربكا) در سفر پيدايش آمده است:« رفقه چشمان خود را بلند كرد و اسحاق را ديد و از شتر فرود آمد، زيرا كه از خادم پرسيد، اين مرد كيست كه در صحرا به استقبال ما مي آيد و خادم گفت آقاي من است. پس برقع خود را گرفته خود را پوشانيد».[2]
قابل ذكر است خاخام اوريل داودي، مرجع پيشين مذهبي يهوديان ايران، وجوب حجاب در شريعت يهود را مستند به همين قسمت تورات مي داند.
روشن است كه در اين نقل تورات، استفاده از روبند براي كسي كه همسر اسحاق پسر ابراهيم (ع) است، به صراحت بيان شده و اين امر نشان دهنده رواج استفاده روبند در ميان بانوان بني اسرائيل است.
عبارت ديگري نيز در كتاب «روت» در باب استفاده از چادر وجود دارد:
و بوعز ( مردي از بني اسرائيل خطاب به روت ( عروس نعومي)- از زنان بني اسرائيل) گفت: چادري كه بر توست بياور و بگير، پس آن را بگرفت و او شش كيل جو پيموده و بر آن گذاشت و به شهر رفت»[3] موضوع رعايت عفاف و حجاب در دين يهود از چنان اهميتي برخوردار است كه در يكي از كتب عهد عتيق به زناني كه حدود الهي را رعايت نكرده و از قوانين شرعي سرپيچي مي كنند، نسبت به نزول عذاب هشدار داده شده است. در كتاب اشعياي نبي كه هشدارهاي الهي به قوم بني اسرائل بيان شده، در مورد زنان گنهكار يهود آمده است:« خداوند مي گويد از اين جهت كه دختران صهيون[4] ( زنان يهود) متكبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم راه مي روند و به ناز مي خرامند و به پايهاي خويش خلخال ها را به صدا در مي آورند، بنابراين خداوند فرق سر دختران صهيون را كل خواهد ساخت و …»[5].
همچنين در تعاليم تلمود براي حضور زن در اجتماع شرايط خاصي ذكر شده كه عدم توجه به آن موجب بطلان ازدواج آنها خواهد شد:« زناني كه در موارد زير به رفتار و كردار آنها اشاره مي شود، ازدواجشان باطل است و مبلغ كتوبا (مهريه) به ايشان تعلق نمي گيرد: زني كه از اجراي قوانين يهود سرپيچي مي كند و في المثل بدون پوشانيدن سر خود به ميان مردان مي رود، در كوچه و بازار پشم مي ريسد و با هر مردي از روي سبكسري به گفتگو مي پردازد. زني كه در حضور شوهر خود به والدين او دشنام مي دهد و زن بلند صدا كه در خانه در حضور شوهر خود به والدين او دشنام مي دهد و …»[6].
در اين متون، چند نكته در باب حدود و حريمي كه زن يهودي در ارتباط با اجتماع بايد مورد توجه قرار دهد،
حائز اهميت است:
1- ضرورت دارد زن با پوشش سر به ميان مردان برود.
2- زن نبايد از روي سبكسري با هر مرد نامحرم به گفتگو بپردازد.
3- زني كه با صداي بلند در حالي كه همسايگان صداي او را مي شنوند درباره امور زناشويي گفتگو كند، خلاف شرع مرتكب شده است.
با توجه به مضامين بيان شده در مورد پوشش خاص زنان بني اسرائيل، استفاده از چادر به عنوان پوشش سراسري كه همه اندام را مي پوشاند و نيز روبنده كه صورت توسط آن مستور ميگردد، محرز مي باشد؛ اگرچه در سيره عملي بانوان يهود گاهي استفاده از روبند معمول نبوده است.
دكتر مناخيم.م.برير (پرفسور ادبيات در دانشگاه يشيوا) در كتاب «زنان يهودي در ادبيات رباني» مي گويد:« همواره اين سنت براي زنان يهودي وجود داشته كه با يك پوشش سر با هر چيزي بيرون و در مجامع بروند، حتي اين كه همه صورت را بپوشانند و تنها يك چشم را آزاد بگذارند».
يكي ديگر از علماء معاصر يهود در فلسطين اشغالي به نام «هاراو يعقوو يسرائل لوگاسي» در كتاب خود به نام « بت يعقوو» كه به زبان عبري نگاشته است،
در بخش حجاب زنان به طور مفصل در باب كيفيت پوشش و حجاب زنان بحث كرده كه اهمّ آن از اين قرار است:
- لباس بايد به حدي گشاد و آزاد باشد تا اندام بدن به هيچ عنوان در آن برجسته نگردد و كمربند بسته نشود.
- آستين ها بايد تا مچ دست را بپوشانند.
- گردن از طرفين تا شروع شيب كتف از پشت و در جلو تا بالاي استخوان جناغ را بپوشاند ( يعني تمام دور گردن پوشانده شود)؛ حتي پاها بايد پوشيده باشد و از پشت جوراب نبايد پوست پا ديده شود و جوراب هاي عكس دار و با رنگ هاي تند ممنوع است.
- پوشش سر بايد تمام موي سر را بپوشاند و آرايشي كه باعث جلب توجه ديگران گردد گناه بسيار بزرگي است [7].
قابل ذكر است كه حدود و پوشش مذكور براي زنان متاهل است و از نظر آيين يهود، دختر يهودي تا قبل از ازدواج حدود خاصي براي پوشش دارد و آن عبارت است از پوشش ساده لباس كه دامن آن تا ده سانت زير زانو و آستين آن تا آرنج است و موي سر به شرط سادگي مي تواند مشخص باشد( البته هنگام عبادت بايد پوشيده شود‌) و در صورتي كه به شانه برسد بايد جمع گردد. البته طبق توصيه هاي اكيد تعاليم تلمود دختر يهودي بايد حوالي بلوغ ازدواج كند و پس از ازدواج، رعايت حجاب در مقابل همه مردان به جز پدر و شوهر بر او واجب است.

حجاب در ايران باستان
در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند ، با كمال آزادی و با روی  گشاده در ميان مردم آمد و شد می كردند . . .
پس از داريوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پيدا كرد
زنان فقير چون برای كار كردن ناچار از آمد و شد در ميان مردم بودند آزادی  خود را حفظ كردند ولی در مورد زنان ديگر ، گوشه نشينی زمان حيض كه  برايشان واجب بود رفته رفته امتداد پيدا كرد و سراسر زندگی اجتماعيشان  را فرا گرفت. زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند كه جز در تخت روان  روپوش دارد از خانه بيرون بيايند ، و هرگز به آنان اجازه داده نمی شد كه  آشكارا با مردان اختلاط كنند . زنان شوهردار حق نداشتند هيچ مردی را ولو پدر با برادرشان باشد ببينند . در نقشهائی كه از ايران باستان بر جای  مانده هيچ صورت زن ديده نمی شود و نامی از ايشان به نظر نمی رسد . . .[8] و [9]

حجاب در هند
در هند نيز حجاب سخت و شديدی حكمفرما بوده است ولی درست روشن نيست  كه قبل از نفوذ اسلام در هند وجود داشته است و يا بعدها پس از نفوذ اسلام  در هند رواج يافته است و هندوان غير مسلمان تحت تأثير مسلمانان و مخصوصا مسلمانان ايرانی حجاب زن را پذيرفته اند . آنچه مسلم است اينست  كه حجاب هندی نيز نظير حجاب ايران باستان سخت و شديد بوده است . از گفتار ويل دورانت در جلد دوم تاريخ تمدن بر می آيد كه حجاب هندی به  وسيله ايرانيان مسلمان در هند رواج يافته است
به عقيده نهرو حجاب هند به واسطه مسلمانان به هند آمده است
ولی اگر تمايل به رياضت و ترك لذت را يكی از علل پديد آمدن حجاب  بدانيم بايد قبول كنيم كه هند از قديمترين ايام حجاب را پذيرفته است
زيرا هند از مراكز قديم رياضت و پليد شمردن لذات مادی بوده است.[10]
 

 

پی نوشت:

[1] تورات، سفر لاويان:19/30

[2] تورات، سفر پيدايش: 24/65-64

[3] عهد عتيق، كتاب روت:3/15

[4] نام كوهي در اورشليم

[5] عهد عتيق، كتاب اشعياء:3/18-16

[6] تلمود، ميشنا كتوبوت:7/6

[7] يعقوو يسرائل لوگاسي، 1980م:ص110

[8] ويل دورانت ، تاريخ تمدن ، ج 1 ، ص 552

[9] با تلخيص ، مساله حجاب ، شهيد مطهري ، ص 22

[10] با تلخيص ، مساله حجاب ، شهيد مطهري ، ص 27.

Share