مالك شباز معروف به مالكوم ایكس، رهبر نهضت سیاهان امریكا در 19 مه 1925م در خانواده فقیر در امریكا به دنیا آمد. هنگامی كه مالكوم چهار ساله بود، خانه و كاشانه والدینش توسط فرقه نژادپرست كوكْلوكْسْ كِلان به آتش كشیده شد و دو سال بعد پدرش را نیز از دست داد. وی پس از آن در یك مدرسه شبانه روزی به تحصیل پرداخت ولی در 15 سالگی به دلیل فقر، مدرسه را نیمه تمام، رها كرد. مالكوم پس از آن به كار در یك هتل روی آورد و تحت تاثیر محیط به اعتیاد و دزدی كشیده شد تا اینكه در 21 سالگی به جرم سرقت به پنج سال زندان محكوم گردید. وی در زندان با بسیاری از زندانیان كه غالباً سیاه پوست و از خانواده های مسلمان بودند آشنا شد و با عالیجاه محمد، رهبر جنبش مخفی سیاهان امریكا نیز ارتباط برقرار كرد. این ارتباط، پس از زندان نیز ادامه یافت. سال های عضویت و همكاری مالكوم ایكس با این جنبش اسلامی هم چون سال های زندان تاثیر بسزایى در تغییر شخصیت وی نهاد و او را به كلی متحول نمود. مالكوم ایكس از آن پس فراگیری علوم دینی و مطالعه كتاب های اسلامی را آغاز كرد و با كمك های مردم توانست دو مسجد در دیترویت و فیلادلفیای امریكا برای مسلمانان بنا نماید. او در مارس 1964م با هدف تشكیل سازمان وحدت سیاهان افریقایى و امریكایى، از جنبش عالیجاه محمد جدا شد. مالكوم با تشكیل این سازمان و انجام سخنرانی های متعدد در مساجد و اماكن عمومی سیاهان توانست تشكیلات نسبتاً منسجمی از سیاه پوستان مقیم امریكا به وجود آورد. مالكوم ایكس در برابر حركت مسالمت آمیز مارتین لوتركینگ، كشیش سیاه پوست امریكایى برای كسب حقوقِ برابر اجتماعی برای سیاهان، اعتقاد به مبارزه گسترده سیاسی و لزوماً قهرآمیز داشت تا به وسیله آن بتوان نظام سرمایه داری امریكایى را كه در تاریخ آن فقط قتل و غارت سرخ پوستان و سیاهان و مردمان امریكای لاتین، اسیا و افریقا در آن وجود داشت، مجبور به پذیرش حقوق سیاهان نمود. مالكوم درسال 1964م به قاره افریقا و آسیا سفر كرد و با جهان اسلام از نزدیك آشنا شد، اما سه ماه پس از بازگشت به امریكا در 21 فوریه 1965م در شهر نیویورك مورد سوء قصد قرار گرفت و در چهل سالگی به شهادت رسید. ماجرای شهادت او مانند تمام ترورهای سیاسی امریكا، همچنان در پرده ای از ابهام فرو رفت اما شواهد بسیاری حكایت از دخالت سازمان امنیت داخلی امریكا یعنی اف.بی.آی و سازمان ضد جاسوسی آن كشور موسوم به سی.آی.ای در این امر دارد.
