سراب - هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه)

انجمن‌ها: 

سراب - هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه)

عمری به سر دویدم در جست و جوی یار :
جز دسترس به وصل ِ وی ام آرزو نبود
دادم درین هوس دل ِ دیوانه را به باد
این جست و جو نبود
هر سو شتافتم پی ِ آن یار ِ ناشناس
گاهی ز شوق خنده زدم گه گریستم
بی آن که خود بدانم ازین گونه بی قرار
مشتاق ِ کیستم!

سراب - هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه)

رویی شکفت چون گل ِ رؤیا و دیده گفت :
" این است آن پری که ز من می نهفت رو
خوش یافتم ، که خوش تر از ین چهره ای نتافت
در خواب ِ آرزو ... "
هر سو مرا کشید پی ِ خویش در به در
این خوش پسند دیده ی زیباپرست ِ من
شد رهنمای این دل ِ مشتاق ِ بی قرار
بگرفت دست ِ من

سراب - هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه)

وان آرزوی گم شده بی نام و بی نشان
در دورگاهِ دیده ی من جلوه می نمود
در وادی ِ خیال مرا مست می دواند
وز خویش می ربود
از دور می فریفت دل ِ تشنه ی مرا
چون بحر موج می زد و لرزان چو آب بود
وانگه که پیش رفتم ، با شور و التهاب
دیدم سراب بود!

سراب - هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه)

بیچاره من ، که از پس ِ این جست و جو ، هنوز
می نالد از من این دل ِ شیدا که " یار کو ؟
کو آن که جاودانه مرا می دهد فریب ؟
بنما ، کجاست او ! ... "

 

پیشنهادی: بهترین اشعار هوشنگ ابتهاج [ه.الف.سایه]

پدیدآورنده: 
Share