شعر «هوای عاشقی» از حسین طلوعی | بارانی

شعر «هوای عاشقی» از حسین طلوعی | بارانی

از سری اشعار حسین طلوعی (بارانی)، شعر غزل «هوای عاشقی» با محتوای عاشقانه و غنایی تقدیم شما علاقه مندان عزیز می گردد.

شعر «هوای عاشقی»

ای که دل آزار منی، رنج تو از دلم رود

چون که هوای عاشقی، جام می است و می‌برد

جادوی چشم مست تو، سحر کدام ساحر است؟

هر نظری نظاره کرد، شعر بیانِ ما کند

باد صبای زلف تو، عاطر روح‌پرور است

هر نفسی ز اَنفُس‌اش، جانِ جهان جلا دهد

گوش دلم ز ناز او، می‌شنود اشارتی

کاین رخ طلعتانه را، جز به صنم نمی‌رسد

ای گل دل ستان من، سُنبل تو خوش آب و گل

بلبل عشق وصف آن، روز و شب‌اش ترانه زد

آمده ام به سوی تو، دلبر دلربای من

موج کشش ز دُرّ دل، سمت کرانه می‌برد

باده بیار ساقیا، وقت شراب خوردن است

لعل شکر ز عشق او، حُرم، حلال می‌کند

 شاعر : حسین طلوعی (بارانی)