کتاب الصلوه

کتاب الصلوه

1- (س) زنی از دنیا رحلت نموده و یک پسر صغیر شیرخوار و شوهری و سه دختر صغیره و کبیره و بعض متروکات دارد و صوم و صلوه یقینی بر ذمّه دارد و به هیچ وجه وصیّت هم ننموده است؛ و بعد آن پسرِ صغیر هم از دنیا رفته، حال آیا بر شوهر او - که ولی آن طفل است - یا ورّاث دیگرش واجب است اداء نمودن آن صوم وصلوه یقینی آن مرحومه یا خیر؟

(ج)- به میزان صوم و صلوه ظاهراً باید ترکه موضوع شود، اگرچه احوط این است که از غیر مال صغار موضوع شود، والله العالم.

2- (س) شخص صوم و صلوه یقین - خودش و از غیر خودش - بر ذمّه او است، آیا می تواند نماز یومیّه خود را در وسعت وقت بخواند؟ و یا نماز مستحبی بخواند؟ و روزه قضاء خودش را و یا روزه مستحبی بگیرد؟ و آیا نماز قضای خودش مقدم است یا نماز قضای غیر؟

 (ج)- ظاهراً نماز در وسعت وقت و نماز مستحبی ضرر ندارد و در قضاء در صورتیکه غیر مضیّق باشد مخیّر است و صوم مستحب را با اشتغال ذمه به واجب نمیتواند بگیرد.

1- (س) خانه ایست ثلث و مصارف مال الاجاره او صوم و صلوه است و مستأجر این خانه پول ندارد مال الاجاره این خانه را بدهد، آیا بر این مستأجر واجب است شخصاً صوم و صلوه را به جا آورد یا می تواند صبر نماید هر وقت داشته باشد صوم و صلوه خریداری نماید؟

(ج)- با تمکن، بر ولی امر لازم است اخذ مال الاجاره نماید و به مصرف برساند و میتواند همین مستأجر را اجیرکند برای صوم و صلوه، به شرط اهلیّت، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

2- (س) شخص وصیّ از حال موصیش مطّلع نیست که مقلّد که بوده که در مسائل اختلافیه مثل - اقامه و غیره - عمل نماید، تکلیف وصیّ را معلوم فرمائید.

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، طرف احتیاط را مراعات نماید، طریق نجات است.

3- (س) موصی استیجار صوم و صلوه به مقدار تکلیف عمرش خواسته؛ و به فتوای حضرتعالی از اصل ترکه خارج شود، ولی شخص وصیّ می داند که در زمان عمرش مسافرت کرده، ولی زمان مقدار طول مسافرت را نمی داند که به ترتیب عمل نماید، و حال اگر استیجار جمع بخواهد عمل نماید، ضرر صغیر است، و اگر جمع ننماید به چه نحو می فرمائید عمل شود؟ مرقوم فرمائید.

(ج)- حقیر عرض کردم که عبادات میّت از اصل خارج میشود، در صورتی است که معلوم باشد اشتغال ذمه میت یا خودش اقرار به دین کرده باشد و مجرد وصیت به استیجار عبادات تمام عمر، معلوم نیست اعتراف به اشتغال ذمه باشد، چون خیلی محتمل است که عبادات خود را به نحو دلخواه اطمینان نداشته و به نحو احتیاط مستحبی میخواسته قضاء کنند، در این صورت هرگاه مقدار وفاء ثلث ترکه عبادات را بدهند و در صلوه رباعیّه مراعات جمع مابین قصر و اتمام بشود، انشاءالله مجزی است، و صغار ورثه - بعد از بلوغ و رشد - هرگاه مراعات نمایند به نحویکه به همین نحو عمل تمام عمر است داده شود، خیلی مناسب است، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

1- (س) صوم و صلوه را که می خواهند به شخصی بدهند که از برای میت به جا بیاورد، اگر بدون صیغه بدهند، چه صورت دارد؟ میّت فارغ می شود یا نه؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، ذمه میت - در صورتیکه اصل عمل را به جای آورده باشد - فارغ میشود، ولی استحقاق عامل اجرت مسمّی را تابع این است که اجیر شده باشد شرعاً، ولو به عنوان معاطات یا به عنوان جعاله باشد، والله العالم.

2- (س) مصلی سلام نماز ظهر را فراموش کرد، بین نماز عصر یا بعد از نماز عصر به خاطرش آمد؛ تکلیف چیست؟

(ج)- اگر بعد از نماز عصر به خاطرش آمد، ظاهراً نماز عصرش محکوم بصحه است، و امّا نماز ظهر احوط این است که سلام او را بگوید و دو سجده هم به جا آورد؛ و اگر در بین عصر است، احوط این است که سلام ظهر را بگوید و نماز عصر را تمام کند و دو سجده سهو بخواند و نماز عصر را اعاده کند، والله العالم.

(س) شخص کثیرالشک که باید اعتناء نکند و شکش اعتبار ندارد، اگر اعتناء به شک خود کرد و مطابق شکی که کرده عمل نمود و کلمات را در نماز  مکرر کرد، یا بعد از نماز اعاده کرد، چه صورت دارد؟ در صورت تکرار، نماز باطل و درصورت اعاده، مرتکب بدعت شده یا نه؟

(ج)- کثیرالشک باید اعتناء به شکش نکند و به وظیفه خودش عمل کند؛ و اگر چنین نکرد نمازش باطل است؛ در بعض صور صحیح است و خواندن رکعت احتیاط مثلاً یا غیر لغو است و اگر به قصد وظیفه شرعیه به عمل بیاورد، تشریع است.

2- (س) بیدار نمودن شخص خوابیده را بدون اجازه جایز است؟ و بر فرض عدم جواز، برای نماز چه صورت دارد و فرقی هم هست در سعه وقت یا ضیق وقت یا خیر؟

(ج)- اگر ایذاء او شود، حرام است و فرق در سعه و ضیق وقت نیست.

3- (س) کثیر الشک و وسواسی هرگاه ظنّ به طرفی پیدا کنند، باید عمل نمایند و به جای ایشان حکم یقین دارد یا خیر، همان حکم شک باقی است و باید اعتناء نکنند؟

(ج)- ظاهراً باید به ظن عمل نماید، والله العالم.

4- (س) در سوره مبارکه حمد با قصد قرآنیه، قصد انشاء به مضامین آن می توان کرد یا نه؟ و هم چنین در بقیه اذکار و اقوال صلوه با قصد امر آن ها قصد انشاء می توان کرد؟

(ج)- بسم الله تعالی، بلی جایز است قصد انشاء به مضامین قرآن بالتبع در نماز با قصد قرآنیه، و منافاتی ندارد و همچنین در بقیه اذکار و تسبیحات با قصد امر آن ها.

1- (س) حدیث شریف لا تعاد را - نسبت به جاهل مرکب غیر ملتفت - در غیر موارد استثناء جاری می دانید یا نه؟ مثل این که مثلاً حرفی از حروف قرائت را از غیر مخرج ادا نماید.

(ج)- بسم الله تعالی، اداء حروف از غیر مخرج اگر خارج بشود از صدق عرف، در عرف عرب مبطل قرائت است و تعمیم لا تعاد در شبهه حکمیه مشکل است.

2- (س) عادل دانستن امام خود را در نماز، شرط است یا نه؟

(ج)- شرط نیست، لکن ترک احوط است اگر بداند عادل نیست.

3- (س) آیا حدّ افق هر بلدی تا چه اندازه باید میزان گرفت؟ در قضاء و اداء صلوه و در صوم و افطار در شهر صیام، یا افق برای هر یک علی حده ملحوظ است؟ آیا کوه شیرکوه در هشت فرسخی و مناره مسجد جمعه در دوری اوّل(1) و بلندی مفرط ثانی(2) چگونه است؟

(ج)- میزان افق به حسب ظاهر بلندی ها در محل و حول آن در صورتی است که از عادت خارج نباشد؛ آفتاب اگر در مناره مسجد جمعه دیده شود، هنوز غروب نشده؛ و اگر در صبح ببینید طلوع است و اما دیدن آفتاب سرکوه هشت فرسخی یا نبودنش در اطراف خودش معیار طلوع و غروب نیست ظاهراً، والله العالم.

4- (س) ماموم مسبوق که تکلیفش خواندن حمد و سوره است، از باب جهل به مسئله نخواند؛ آیا نمازش صحیح است یا نه؟

1- [1] . دوری شیرکوه.

2- [2] . مناره مسجد جمعه.

 

(ج)- احتیاط به اعاده یا قضاء را ترک نکند.

1- (س) هرگاه والدین شخص، نمازی که - در مدت عمرشان - خوانده اند صحیح نبوده شرعاً، از باب درست نبودن قرائت یا فرانگرفتن مسائل تقلیدی شان، ولی نماز را با این حال خوانده اند، آیا قضاء آن نمازها بر ولد اکبر واجب است یا وجوب مخصوص به نمازهائی است که به عذر فوت شده؟

(ج)- در صورت علم به فساد و اشتغال ذمه آنها، احتیاط را ترک نکند.

2- (س) پدر شخص در زمان مقلَّدی وفات کرد که قضاء نماز پدر را بر پسر بزرگ - به سبب فقدان شرائط وجوب - واجب نمی دانست و بعد از وفات این مجتهد، پسر تقلید از مجتهدی کرده که قضاء را واجب می دانست و وجوب را مقیّد بر شرائط نمی دانست؛ آیا حکمی که ساقط شده بود، دوباره عود می کند یا خیر؟

(ج)- به مقتضای فتوای مجتهد فعلی رفتار نماید، والله العالم.

3- (س) شخص جنب به حرام اگر بخواهد غسل جنابت کند به جهت نماز، یقین یا ظن یا احتمال دارد که بدنام شود؛ اگر تیمم کند و نماز بخواند، نمازش صحیح است و قضاء ساقط یا خیر؟

(ج)- این چیزها مجوز نماز به تیمم نمیشود؛ بلی هرگاه عصیاناً نماز را تأخیر انداخت تا اینکه وقت تنگ شود به نحوی که وسعت غسل و نماز نباشد و تیمم کرده نماز بخواند، مجزی است اگرچه معصیت کرده است، والله العالم.

1- (س) عادت کلیه زن ها - به استثناء یکی از هزار اگر آن هم وجود داشته باشد - بر این جاری شده است که غسل جنابت را به واسطه مشقّت آن یا به واسطه تنبلی ترک کنند و تیمم نموده نماز را بخوانند آیا این تیمم صحیح است؟ و مصحّح نماز و مسقط قضاء است یا خیر؟

(ج)- در فرض ضرر یا عسر و حرج در غسل، نماز به تیمم صحیح است و در غیر آن در وسعت وقت صحیح است (چنین)(1) و ضیق وقت - به نحویکه در جواب سئوال قبل نوشته شد - مجزی است، والله العالم.

2- (س) مصلی شک می کند در لباسی که پوشیده است آیا این از زیّ من خارج است که حرام باشد یا نه؟ در صورت شک، حرام است پوشیدن چنین لباس یا نه؟

(ج)- حرام نیست، والله العالم.

3- (س) در صورت شک در شکی وقت، مصلی می تواند تسبیحات اربع را سه دفعه بخواند؟ و یا تشهد متعارف بخواند؟ یا لازم است در صورت شک در ضیق یک دفعه تسبیحات را بگوید و تشهد مخفف بخواند؟

(ج)- ظاهراً میتواند، والله العالم.

(س) مصلّی ظن دارد به این که نماز او چهار رکعت است، آیا لازم است که فکر کند، بلکه ظن او مبدل به یقین شود یا لازم نیست؟ بلکه ظنّ عوض  یقین است در صورتی که لازم باشد فکر کردن، مصلی می داند هر قدر فکر کند مبدّل به علم نخواهد شد؛ در این صورت چطور است؟ فکر لازم است یا نه؟

1- [1] . ظاهراً : است.

 

(ج)- هرگاه ظن مستقر شده باشد لازم نیست، والله العالم.

2- (س) مصلّی لباس خارج از زیّ پوشیده از زیر لباس ها به قسمی که مستور است در زیر لباس ها ظاهر و نمودار نیست که خلق دیده و سبب انکار خلق باشد؛ در این صورت هم حرام است یا نه؟

(ج)- هرگاه به نحوی باشد که در معرض نمودار شدن نباشد، حرمتش معلوم نیست، والله العالم.

3- (س) هرگاه به موجب تقویم، ماه کم یک باشد، لکن دیده نشود، کسی خواهد نماز ماه گذارد [گزارد] به امید آن که شاید از ماه باشد، صحیح است یا لازم است ماه یقین باشد بعد بگذارد؟

(ج)- به رجاء آنکه اول ماه باشد، میتواند به جا بیاورد، والله العالم.

4- (س) در اول ماه قبل از طلوع آفتاب، صحیح است شخص نماز ماه را گذارد [گزارد] یا لازم است نماز ماه بعد از طلوع شمس گذارده [گزارده] شود؟

(ج)- احوط، تأخیر از طلوع شمس است، والله العالم.

5- (س) کمربند بستن و پالتو پوشیدن برای زن، جائز است یا نه؟

(ج)- چنانچه از ملابس مختصّه مرد نباشد، اشکالی ندارد و بعید نیست که کمربند از مختصات مرد باشد.

1- (س) در مسجدی که جمعی نشسته و شخص مشغول به بیان احکام شرعیه و عقاید دینیه است، هرگاه کسی مشغول نماز شود و به قدری جهوری الصّوت در قرائت باشد که باعث ایذاء و زحمت متکلم و مستمعین فراهم آورد، در صورتی که انعقاد مجلس اسبق بر مصلی باشد، نمازش صحیح است یا نه؟

(ج)- نماز صحیح است.

2- (س) در مکانی که جماعت منعقد است، شخصی نماز فرادی می خواند، ولی آن شخص کسی است که فرادای او توهین و تفسیق عمل فعلی از امام جماعت است، چنین نماز چه صورت دارد؟

(ج)- در فرض سئوال که فعل او تفسیق فعلی باشد و توهین باشد، صحت نماز مشکل است.

3- (س) شخصی که سجده کلام الله را باید به جا بیاورد، آن چه در سجده نماز شرط است از غصب نبودن مکان سجده و پاک از حدث و خبث و غیره، شرط است یا نه؟ حکم الله را مرقوم فرمائید.

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، شرط نیست مگر اباحه مکان که او شرط است و همچنین طهارت محل پیشانی علی الاحوط.

4- (س) اسم شریف یا کنیه یا لقب خاتم انبیاء یا ضمیری که راجع به آن سرور باشد، شخص استماع یا سماع نماید، یا این که بگوید یا بنویسد، صلوات فرستادن واجب است یا نه؟ و هم چنین در نوشتن صلوات، واجب است یا نه؟ و اعلامی که ترکیب به اسم مبارک آن سرور شده است، آن در سماع یا استماع یا گفتن یا نوشتن، در صلوات فرستادن و نوشتن چه حکم دارد؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، در اسم و لقب و کنیه، احوط، عدم ترک صلوات است و اما در سایر موارد، وجوب معلوم نیست اگرچه احوط است، والله العالم، عبدالکریم بن محمد جعفر.

1- (س) شخصی نماز واجب خود یا والدین یا استیجاری به گردنش هست، آیا صلات مستحبه می تواند به جا آورد یا نه؟ و هم چنین مستحبات دیگر؟ حکم الله را بیان فرمائید.

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، اقوی جواز است ]چنین[ خصوص در صورتیکه اشتغال به نماز واجبی هم داشته باشد و تهاون در اتیان به آن نکند.

2- (س) چه می فرمائید در این مسئله شرعیه که شخصی اجیر شود برای نماز میتی که چهار سال نماز بخواند، مثلاً ده نماز صبح پی درپی و ده نماز ظهر و ده نماز عصر و ده نماز مغرب و ده عشاء که نماز ده روز شده باشد و نماز مذکور را به این ترتیب فوق تمام کند، مسائلش را هم بداند اما مسئله ترتیب را جهلاً خیال کند به این طریق که مذکور شد صحیح است، حالا می گویند که به ترتیب فوق که خوانده شده صحیح نیست، باید از سر بگیری بخوانی، شخص مستأجر هم امر معاش خودش را به سختی بگذراند، اگر چنان چه از سر دو مرتبه چهار سال نماز بخواند، خیلی عسرت می شود، بفرمائید صلوه مزبور که عرض شد صحیح است یا خیر؟ برذمّه اجیر مانده است؟ جواب این مسئله بفرمائید.

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، کفایت به نحوه مزبور معلوم نیست، مگر بر بعضی از تقادیر که ظاهر مورد سئوال، غیر آن است، بلی از هر چند نمازیکه پی در پی به جا آورده یکی درست شده، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

1- (س) در جواب سلام یا سلام کردن، مرسوم است از برای مذکر و مونث به یک نحو سلام می کنند، صحیح است یا این که از برای زن باید به تأنیث سلام کرد؟ مثلاً علیکِ السلام به کسر کاف گفت، یا این که علیکنّ السلام - به صیغه جمع مؤنث - سلام کرد و جواب گفت؟ و آیا در نماز و غیر آن تفاوت دارد یا نه؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، مراعات قواعد عربیّت را از دست ندهد حتی المقدور، خاصه در نماز که موافق احتیاط است، والله العالم، الاحقر عبدالکریم بن محمد بن جعفر.

2- (س) شخص مریض - که تکلیف او در حال شدت مرض نماز نشسته و خوابیدنی بوده - نمازش فوت گردید و بعد که صحّت پیدا کرده، نظر به اقضِ مافات، نماز را باید ایستاده یا این که به همان قسم که در آن موقع مکلف بوده، به جای بیاورد؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، در مسئله قضاء نماز، باید در صورت قدرت بر ایستادن، قضاء ایستاده به جای آورند نه نشسته.

3- (س) اگر کسی در این عصر نماز جمعه بخواند، خلاف شرع کرده است یا خیر؟ آن چه فتوای حضرتعالی است بیان فرمائید.

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، نماز جمعه در مثل این زمان - که دعوت به اجتماع از امامD از امام محقّق نمیشود و همچنین از ازمنه که متصدی خلافت خلفا جور بودند - وجوب تعیینی ندارد، ولی به مقتضای اخبار صحیحه، اگر بخواهند در زمان قصور ید از ائمهE جماعتی که کمتر از پنج نفر نباشند و یکی از آنها صلاحیت برای امامت و خطبه خواندن داشته باشد، یعنی عادل باشد، چنین جماعتی چنانچه بخواهند جمعه بخوانند، صحیح است و اگر هم بخواهند نماز ظهر را چهار رکعت بخوانند، صحیح است و این است معنی وجوب تخییری در زمان غیبت امامD که جمعی از علماء امامیه قائل به آن میباشند، والله العالم.

1- (س) ترک سجده سهو راجعه به نماز ظهر و اتیان آن سجده بعد از نماز عصر، جائز است یا نه؟ بیّنوا توجروا.

(ج)- وجوب سجده سهو فوری است، بلی اگر در بین نماز عصر ملتفت شد که سجده سهو در نماز ظهر را ترک کرده، ظاهراً جایز است نماز را تمام نماید و سجده سهو را بعد از نماز عصر بکند، احوط است. واللّه العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

2- (س) بسم الله الرحمن الرحیم، در صفحه 318 فی الوسائل، باب عدم جوار تحویل الخاتم لتذکر الحاجه إلّا فی عدد الرّکعات محمد بن علی بن الحسین فی معانی الاخبار، عن محمد بن الحسن، عن الصفار، عن یعقوب بن یزید بن محمد بن ابی عمیر، عن عبدالحمید بن ابی العلا، قال؟ قال ابوعبداللهD: إنّ الشّرک اَخَفی من بیت النمل، و قال: منه تحویل الخاتم لیذکر به الحاجه و شبه هذا، بنا به مضمون همین خبر شریف، شخص در حال قنوت نگین خاتم خود را عقیق یا غیره برگرداند، و به نگین خاتم نظر نماید، و ذکر قنوت بخواند، آیا تحویل صدق می نماید؟ شرک است یا این که بر بگردانیدن نگین انگشتر را تقلب می گویند، عیب نیست و شرک نمی آورد و معنی تحویل در این خبر شریف چیست؟ بَیّنُوا اجرکم علی اللّه.

(ج)- خلاصه مفاد حدیث شریف این است که شخص باید اعتمادش بر خداوند قادر متعال باشد و به غیر او اعتماد نکند، حتی آنکه اگر انگشتر خود را در انگشتی کند که متعارفش نبوده، در آن انگشت نماید تا به این جهت مطلبی که در نظر داشته فراموش نکند، این هم اعتماد به غیر خداوند است.

1- (س) در صلوه استیجاری فرمودند: اگر موصی وصیت کرد که نماز استیجار کنند و مقیّد نکرد که مثلاً به اقل واجب اکتفاء بشود، باید به صلوه متعارفه استیجار بشود و در صلوه متعارفه به استحباب باید خوانده شود، مثلاً در رکوع و سجود صلوات باید فرستاد یا نه؟ مثلاً اقامه برای هر نماز باید گفته شود یا نه؟ یا در سلام به سلام آخر نماز را تمام بکند یا نه؟ یا تسبیحات به یک مرتبه اکتفاء بشود یا نه؟

(ج)- راجع به استیجار صلوه، غرض از متعارف که گفته شده متعارف از استیجار صلوه است که نوع مردم میدهند و استیجار میکنند نه آنکه متعارف از صلوه مردم است، والّا آن متعارفی ندارد، نوعاً که استیجار میکنند قید بعض از مستحبات را میکنند، از آن جهت گفته شده.

2- (س) زیدی - از طرف دولت - مأمور تسویه و اصلاح طرق و شوارع بیابان است و بدواً مثلاً از اصفهان می رود به یزد، و آنجا در بعضی محل ها نمی داند کی کار او تمام می شود، آیا حکم سفر معصیت بر او مترتب است یا حکم اهل بَوادی را دارد؟ یا حکم دائم السفر؟ و کسی که شغل او سفر است دارد (چنین) و در نماز و روزه اش چه باید بکند؟ و چون فقیر است، مستدعی است که اجازه بدهید حقوقش را - که می گیرد - صدقه از جانب صاحب واقعی آن اخذ نماید، یا طریق دیگری برای تحلیل حقوقش مرقوم فرمائید.

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، معلوم نیست که حکم سفر معصیت را داشته باشد و همچنین دائم السفر را هم ندارد، اگر شغل او نشود، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

1- (س) چه می فرمائید در این مسئله که مسافر در کشتی می خواهد نماز بخواند، در تشخیص قبله متحیر است، آیا قبله نما - که قبله را نشان می دهد - از تعیین قبله کافی است؟ یا این که قول قبیطان کشتی - که عارف به جهات بلاد است، سمت مکه معظمه را نشان می دهد - معتبر است؟

(ج)- بسمهتعالی، در صورتیکه علم به قبله متعذّر است اکتفاء میشود به ظن الاقوی فالاقوی، پس در فرض سئوال باید عمل برطبق اقوی - از قبله نما و قول کشتیبان - است، والله العالم.

2- (س) مسافر - که در اماکن اربعه مخیر، است بین القصر و الاتمام - آیا حد حایر چه قدر است؟ و مسجد الحرام و مسجد حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم چه اندازه است؟ حالا - که مسجدین وسیع شده - آیا در هر جای آن ها مسافر مخیر است یا حدّ خاصّی دارد؟ بیّنوا توجرا.

(ج)- بسمه تعالی، احوط در مسجد اقتصار بر اصل است، و در حائر بر اطراف ضریح است، والله العالم.

3- (س) کثیر الشک چه کسی است؟

(ج)- کسیکه سه شک بکند - در سه نماز یا در یک نماز - کثیرالشک است.

4- (س) در محلی که در او فعل حرامی شده باشد، صلوه در آن مکان صحیح است یا خیر؟

(ج)- مانعی ندارد اگر سابقاً در آن محل فعل حرامی واقع شده باشد، و اگر فعلاً اشتغال به معصیت داشته باشند، احوط اجتناب است.

1- (س) اگر کسی در ماه مبارک رمضان خوابید و برای سحر که بیدار شد غسل بر او واجب شده بود و از حیاء غسل ننمود و تا صلوه صبح با تیمم بیدار بود و صلوه نمود و در عصر آن روز غسل نمود، روزه اش صحیح است یا خیر؟ کفاره بر او لازم است یا خیر؟

 (ج)- اگر تیمم در غیر حال ضیق وقت باشد صحّت صوم مشکل است و موجب قضاء و کفاره میشود و اگر در ضیق وقت تیمم کرد صوم او صحیح است و موجب قضاء کفاره نمیشود، ولو عاصی باشد در تأخیر غسل، و اما نماز او اگر در ضیق وقت آن تیمم کرده باشد، صحیح است.

2- (س) هرگاه شخص لباس داشته باشد و موی گربه در آن بوده باشد، و حال تفحص نموده و هرچه هست ظّن حاصل می نماید که دیگر موی گربه در آن نیست؛ باز در وقت دیگر می بیند که موی گربه در این است، آیا نماز در این لباس صحیح است یا نه؟ اگر صحیح نباشد، محل عسر و حرج می باشد؟ تکلیف معین فرمائید.

(ج)- در مفروض سئوال، اگر آنچه معلوم بوده ازاله نماید، ظاهراً اشکالی ندارد صلوه به آن لباس، والله العالم.

(س) امامی که در ظواهرات احکام شرع سخت باشد، مأمومی مدتی به او اقتداء نمود، وقتی اظهار حسدی از او احساس نمود و بعضی عیب جوئی  مردم از او بدید وسخن هائی که کشف عجب و خودپسندی نماید از او بشنید، مأموم اهمیت نداده حمل بر صحت کرده و نمازهای چنین مأموم صحیح است یا نه؟ بر فرض صحت می تواند همین عیوبات او را کبیره و صغیره حساب نکرده با همین حمل بر صحت اقتدا به چنین امام کند یا خیر؟ و امثال این عیوبات منافی عدالت است یا نه؟ حقیر را سربلند فرمائید.

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، در باب امام جماعت میزان عدالت است، و آن هم به ترک گناه کبیره و اصرار بر صغیره از روی ملکه درست میشود، و آنچه در سئوال ذکرشده، موجب خروج از عدالت نیست، لکن اگر موجب شک در عدالت سابق او بشود، نمازهائی که خوانده صحیح است و بعد اقتدا نکند، و چنانچه عدالت سابق او محقق است و حمل بر صحت هم داشته باشد، اشکالی ندارد.

2- (س) مسافر در شهر قم قصد اقامه ده روز می کند و بعد از مضیّ عشره حرکت می کند که مراجعت به وطن خود - که مسافت است - بکند و در نیم فرسخی مریض می شود و برمی گردد به قم، آیا صلوه او به چه نحو است؟ قصر یا تمام یا جمع؟ و آیا اگر ثانیاً که برگشته است بخواهد قصد اقامه نماید چه طور است؟

(ج)- چنانچه از حد ترخص خارج نشد و مراجعت به محل اقامه نمود نماز او تمام است، و اگر خارج شد و عود نمود، واجب است بر او قصر، مگر آنکه ثانیاً قصد اقامه عشره نماید، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

1- (س) شخص در رکعت دوم مغرب یا عشاء اقتداء کرد، در رکعت دومش - که رکعت سوم امام است - هنوز قصد اقتدا را دارد، آیا در آن صورت تکلیفش جهر در قرائت است یا اخفات؟ و در صورت اخفات اگر چنان چه امام به رکوع رفت یا به سجده رفت و هنوز به اقتداء باقی است، این صورت تکلیفش چیست؟

(ج)- مادامیکه مقتدی است، تکلیف او اخفات در قرائت است، و اگر امام به رکوع رفت و مهلت نیست سوره را اسقاط کند، و هرگاه در بین حمد است، احوط فرادی است.

2- (س) مغرب یعنی غروب شرعی را چه وقت می دانید؟ آیا فتوای حضرتعالی مخالف است با فتوای مرحوم سید رحمه الله علیه؟ اگر چنان چه عادل عارف به وقت ایستاد به نماز، می توان نماز خواند یا آن که باید اذان بگوید تا بشود نماز خواند؟

(ج)- در موقعی که حمره مشرقیه از سمت رأس زایل شده باشد، مغرب است و اما به صلوه عارف عادل برای جواز دخول صلوه میتوان اکتفاء نماید، در صورتیکه مصلی با این شخص در اصل وقت - اجتهاداً یا تقلیداً - اختلافی نداشته باشند.

3- (س) در رساله نوشته: امام جماعت باید اعرابی نباشد، مقصود از اعرابی چه کس است؟

(ج)- مراد از اعرابی اشخاصی است که در بلاد و قُرای مسکن ندارند، از قبیل بادیه نشینان و ایلات.

1- (س) شخصی عیال داشته، بدون اجازه شوهر برود زیارت، آیا حق دارد برود؟ در صورتی که برود، آیا روزه و نمازش و زیارتش چه صورت دارد؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، در مفروض سئوال سفر بدون اجازه زوج ظاهراً سفر معصیت است، صوم را باید بگیرد و نماز را هم باید تمام کند.

2- (س) مولانا حجه الاسلام! ما یقول العالم فی لباس الذهب فی الصلوه کزنجیر الذهب فی الساعه او خاتم ذهب؟ افتونی ماجورین و کذا الضرس.

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، لا تجوز الصلوه للرجل فی کل ما یعد زینه فی العرف، اذا کانت ذهباً و کذا الضرس من الذهب اذا عدّ فی العرف زینه.

3- (س) در اثنا صلوه شک می کند در باب یک مسئله، و ظن قوی دارد که دست رس به حل آن مسئله ندارد، به ظن عمل کند و احتیاطأ اعاده کند نماز را، صحیح است یا نه؟

(ج)- در اثنا صلوه، عمل به مظنون کردن جائز است، و بعد هرگاه مطابقه با واقع داشت صحیح است.

4- (س) نافله رواتب در غیر وقت مقرر خودشان ادأ می باشد یا قضاء؟

(ج)- در غیر وقت - که بعد از گذشتن وقت باشد - نیّت اداء و قضاء نکند، ضرر ندارد.

5- (س) ایاک نعبد و ایاک نستعین یا اهدنا الصراط المستقیم را به قصد طلب هدایت و استقامت[استعانت] از خدای تعالی مکرر گفتن در نماز چه صورت دارد؟

(ج)- قصد قرآنیّت لازمست در یک مرتبه، هر چند طلب استعانت و هدایت هم بالتبع مقصود باشد، و در زاید بر یک مرتبه، قصد طلب استعانت و هدایت هم کافی است.

1- (س) در سفر در راه رفتن - در ماشین یا غیره - اختیار توقف را نداشته باشیم، در تنگی وقت راجع به نماز تکلیف چیست؟

(ج)- در صورتیکه ممکن نباشد، ولو به اینکه وجهی به عنوان تعارف داده شود، یا در خروج محذور دیگری باشد، در همان جا نماز بخواند، با مراعات هر قدر ممکن است، از توجه به قبله و استقرار و نحوهُما من الشرائط.

2- (س) شخصی مدتی قد قامت الصّلوه به کسر آخر می دانسته و گاهی به وقف می خوانده و گاهی به وصل، بعد فهمید که به ضم آخر است و یقین ندارد که چند نماز را به وصل و کسر خوانده، تکلیفش چیست؟

(ج)- چون حقیر در گفتن اقامه احتیاط میکنم، نه آنکه فتوی به وجوب آن میدهم، پس جائز است از برای کسیکه شما تقلید غیر احقر، در جواز ترک اقامه و در این صورت نمازهای سابق شما بیاشکال میشود.

3- (س) شخص نماز قضاء بسیار بر ذمّه دارد و ترتیبش را نمی داند، آیا می تواند هر روزی یک شبانه روز به ترتیب بخواند یا خیر؟

(ج)- اگر ترتیب حرج باشد - ظاهراً - ساقط است و اشکالی ندارد.

4- (س) اذا دارالأمر فی الصّلاه بین این که با جماعت خوانده شود، بدون نافله یا بدون جماعت با نافله، یا بین این که با جماعت خوانده شود، بدون خضوع و خشوع، او بدونه معهما، فایتهما افضل؟

(ج)- جماعت بدون نافله افضل است از فرادی با نافله، اما فرادی - با خضوع و خشوع با جماعتیکه صحیحاً خوانده شود گرچه روح صلوه خضوع و خشوع است - ولی معلوم نیست مع ذلک تقدّمش از جهت فضلیش بر جماعت مزبوره.

1- (س) صد نفر - مثلاً - برای نماز جماعت جنازه حاضر شده، ده صف مثلاً کشیدند. و کسی از ایشان متصف به صفت جماعت پیش نمازی نیست، و یکی از ایشان مقدم می شود و او نماز جنازه را به جهر می خواند و کسانی که پشت سر او هستند متابعتش می کنند، در ادعیه با عدم نیّت اقتداء، آیا همه ایشان نیّت وجوب می کنند؟ یا یکی واجب و باقی ندب، و مع ذلک بعضی از ایشان محاذی میت نیستند، و بعضی از ایشان محاذی میت هستند، لکن ده ذرع از میت دورند، تکلیف مقام چیست؟ بیّنوا توجروا.

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، اولاً نیّت وجوب و ندب لازم نیست و بر فرض اینکه لازم باشد یا میخواهند قصد وجه کنند، نماز همه متصف به وجوب است، چون با هم به جا بیاورند، بلی اگر یک نفر نماز کرد و بعد از نماز میت او دیگری خواسته باشد نیّت وجوب نمیتواند بکند و بعید نیست که اعتبار محاذات و عدم بعد در این صورت نیز ساقط باشد، مثل صورتی که اقتداء کند و به جماعت صحیحه نماز کنند، والله العالم. ظم، طبا، ع. ولی احتیاط در این صورت - با وجود بعد و عدم محاذات - قصد وجوب نکنند، الاحقر عبدالکریم الحائری.

(س) اگر کسی کیفیت فوت نمازهای خودش را - که اول کدامش مانده - نداند، اما این قدر می داند که مثلاً پنج سال نمازش را باید قضاء کند، ولی  صبح آن بسیار است، چه طور کند که با ترتیب باشد؟ و یا این که ترتیب لازم نیست؟

(ج)- هرگاه عسر و حرج شدید نباشد به تکرار، علم به ترتیب حاصل نماید، و الّا ترتیب ساقط است ظاهراً، والله العالم.

2- (س) مرد با زن مساوی ایستد در حال نماز چه طور است؟ و بر فرض عدم جواز تأخر زن در مرد به چه اندازه است؟

(ج)- ظاهراً عیب ندارد با کراهت، و رفع کراهت میشود به صدق تأخر زن با فصل به مقدار پنج ذراع.

3- (س) در نماز جماعت باید مأموم در هر حال امام را ببیند، یا در یک حال دیدن مثلاً در قیام کفایت می کند؟ و در رکوع و سجود یا تشهد اگر بخواهد ببیند نخواهد دید، زیرا که منبر یا دیواری که در پیش رو واقع است، مانع از دیدن شده.

(ج)- محل اشکال است، مگر حایل قصیر مثلاً به قدر یک شُبّر، که مانع حال سُجود باشد.

4- (س) اگر در بام مسجد و یا طرف بیرونی دیوار آن نجس ببینم ازاله آن مثل توی مسجد است یا نه؟ و بر فرض لزوم، اگر مسامحه شود، نماز در آن جا یا جای دیگر می توانیم بخوانیم یا نه؟

(ج)- ازاله نجاست از طرف بیرون مسجد احوط است، و از بام آن اگر قصد مسجدیّت شده باشد، لازم است و علی ای حال ظاهراً صحت نماز است.

1- (س) ملاذانا آیا نیابت احیاء در عبادات مستحبه - غیر از حج و زیارت - جائز است یا نه؟ و در صورت عدم جواز، آیا اهداء ثواب برای آن ها صحیح است یا خیر؟ از مقام مقدس آن حضرت تقاضا می شود که جواب را مرحمت فرموده، با اشاره مختصری به مدرک و دلیل جواز یا عدم.

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، ظاهراً نیابت از احیاء در کلی مستحبات جائز است، و دلیل آن روایتی است در کافی و سند آن معتبر و مضمون آن این است که صلوه و صوم و عمل خیر به عنوان والدینی نافع برای آنها هرچند زنده باشد، این مقتضای ظاهر روایت شریفه است، و روایت دیگری برحسب بادی نظر معارض با این روایت است، و علی فرض که جمع دلالتی عرفاً نداشته باشند و به حسب سند قابل معارضه باشد، روایت را مُجمل میکند، مرجع روایت مطلقه آن است که دلالت دارد بر صحت نیابت از غیر در مستحبات، والله العالم.

2- (س) شخص در صلوه واحده سه دفعه شک کند، به این نحو که یک دفعه شک می کند آیا فلان کلمه را از مخرج ادا نمودم یا نه؟ و یک دفعه شک می کند آیا فلان کلمه را مد دادم یا نه؟ و یک دفعه شک می کند که سجدتین را هر دو به عمل آوردم یا نه؟ که متعلق شک متعدد است، آیا کثیرالشک صدق می کند یا نه؟

(ج)- ظاهراً صدق میکند، والله العالم.

3- (س) دندانی که از طلا می گذارند به جهت زینت، کما این که حالا معمول و مرسوم شده است، آیا حرام و مبطل صلوه است یا نه؟

(ج)- اگر زینت محسوب شود، بر مردان حرام و موجب بطلان نماز است.

1- (س) امام جماعت نماز قضاء می خواند از باب الاحتیاط، آیا اقتداء به همچو[همچنین] نمازی جائز است یا آن که نماز قضاء امام باید یقینی باشد؟ مگر در صورتی که امام و مأموم هر دو ایشان احتیاطی باشد به یک جهت واحده؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، در هر دو صورت مشکل است.

2- (س) بعد از اعتبار یقینی بودن نماز قضاء امام، اگر نیّت نماید آن چهار رکعت قضاء ظهر را می خوانم از خودم، و چنان چه فی الواقع بر ذمّه ام نباشد، نیابت از پدرم باشد، و چنان چه فی الواقع بر ذمه ایشان نیست، نیابت از والده ام باشد، و همچنین تا برسد به شخصی که فی الواقع بر ذمه او باشد، به این قسم نیّت نماز خواندن، اولاً می توان و صحیح است یا خیر؟ و علی فرض الصّحه آیا می توان اقتداء نمود به همچو نمازی یا خیر؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، انشاءالله صحیح است.

3- (س) رسم است در این شهر جماعت های نماز قضائی منعقد می شود اشخاصی که دور از امام می باشند، که صحت نمازشان - از جهت اتصال و مشاهده - موقوف است به نماز مأمومین دیگر، و نمی داند که آن مأمومین نماز قضاء یقینی می خوانند یا احتیاطی، آیا این اشخاص دور می توانند اقتدا کنند؟ در این صورت، یا باید علم داشته باشد به یقینی بودن نماز آن ها؟ و در صورت عدم علم، جائز است جماعت مفصّله و بزرگ منعقد نمودن؛ و اقدام امام به این طور جماعت؟ یا این که باید جماعت دو سه نفره که اتصالشان به خود امام باشد منعقد شود؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، اقتدا در این صور مشکل است.

1- (س) بر فرض اعتبار علم به یقینی بودن نماز مأمومین، که وجودشان لازم است در اتصال و مشاهده، و کفایت نکردن عدم علم، اگر همچو مأمومین نیّت نمایند که این نماز می خوانم قضاء خودم باشد، و اگر بریءالذمه هستم، از پدرم باشد و اگر ایشان هم بریء هستند، از مادرم باشد تا برسد به جائی که فی الواقع مشغول الذمه باشد، آیا هم چون نماز خواندن اولاً صحیح است یا خیر؟ بر فرض صحت این نوع مأمومین از نماز قضاء یقینی خوان ها یا خیر؟ و چنان چه به نظر انور وضع دیگری می رسد در تصحیح این جماعات، خیلی به طور وضوح بیان فرمائید که محل حاجت نوعی است؟

(ج)- بسم الله تعالی، انشاءالله همین قسم صحیح است انشاءالله.

2- (س) زید می بیند که نماز چهار رکعتی را سهواً سه رکعت خواند و یا می بیند که لباس او ملاقی به نجس مسریه گردید، تکلیفش فهمانیدن بر عمرو است یا نه؟

 (ج)- امّا نماز که لازم نیست گفتن، و امّا لباس هم - اگرحشری ندارند که موجب محذوری برای خود شخص بیننده بود - لازم نیست.

3- (س) پدر یا مادر را قرائت نماز غلط است و هر چه تعلیم می نمایند زیادتی از آن قادر نمی شوند، آیا بعد از مردن، قضای آن ها برذمّه پسر بزرگ می آید یا نه؟ و ایضاً نمی دانیم که قادر بر تعلّم بودند، اهمالی کرده اند، و یا قادر بر تعلّم و تصحیح نبودند، بیان فرمائید.

(ج)- ظاهراً مکلّف به قضا نباشد.

1- (س) در وقت نماز فریضه، قبل از آن، نماز مستحبی را - غیر از نوافل یومیّه مثل نماز اوّل هر ماه - خواندن جائز است یا نه؟

(ج)- ظاهراً جائز است مع الکراهه.

2- (س) آیا در کیفیت قرائت قرآن تابع شدن به یکی از قرّاء سبعه جائز است یا نه؟ و بر فرض جواز، آیا تبعیّت به قرائت قرّاء ثلثه هم جائز است یا نه؟ و برفرض عدم جواز به هیچ یک آن ها، به چه نحو بخوانیم؟

(ج)- قرائت - به نحو یکی از قرّاء سبعه - ظاهراً بیاشکال باشد.

3- (س) اگر کسی در نماز آیات، سوره را به قصد پنج قسمت شروع نمود، سهواً سوره را تمام خواند، آیا جائز است - بعد از رکوع - بسم الله نگوید و سوره را چهار قسمت نماید یا خیر؟

(ج)- در این صورت اعاده ی حمد لازم است، و احوط - در صورت تفریق - چهار قسمت کردن سوره است با بسم الله.

4- (س) آیا نماز اول وقت افضل است یا انتفاء [انتظار] نماز جماعت؟ در صورتی که مأموم به قدر تکلیف خودش، قرائت او درست باشد؟

(ج)- بعید نیست که جماعت افضل باشد، خصوص با کثرت عده مأمومین.

5- (س) مأموم در قرائت یا عدالت امام شکی داشته باشد، می تواند نماز را خودش منفرداً بخواند؟ و بعد هم آن نماز را به جماعت اعاده کند جهت فضیلت نماز جماعت یا خیر؟

(ج)- اعاده به جماعت در این صورت - رجاء لادراک الفضیله - ضرر ندارد.

1- (س) در نماز استیجار میت، به سه چهار نفر داده می شود، این اشخاص می توانند نماز را همه در یک وقت بخوانند یا باید علی حده بخوانند در وقت معین؟

(ج)- باید اوقاتشان علاحدّه باشد، علی الاحوط.

2- (س) نماز مستحب که به نذر واجب می شود، در شکیّات و سهویّات مثل نماز یومیّه است یا خیر؟

(ج)- ظاهراً احکام نماز واجب اصلی ندارد.

3- (س) اگر کسی وارد مسجدی شد که امام جماعت آن مشغول نماز است، در آن مکان یا جای دیگر مسجد نماز فرادی بخواند، یا از جهت عادل ندانستن امام جماعت یا عذر دیگری، آیا این توهین امام جماعت است و نماز آن مورد اشکال است یا خیر؟

(ج)- موارد مختلف است، بعضی از اوقات توهین میشود و در بعضی از اوقات توهین نیست، و در صورت توهین، صحت صلوه مشکل است، والله العالم.

4- (س) پول حرام در کیسه شخص باشد، نماز میّت بخواند یا خیر؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، ظاهراً اشکالی ندارد صلوه، والله العالم.>

5- (س) در قبله عمداً به قدر چهار انگشت طرف یمین و یسار ایستادن در حال نماز، یا ذبح حیوان، صحیح است یا نه؟

(ج)- ضرر ندارد و احوط ترک است ظم. طبا و ع.

1- (س) امام جماعت اگر خوشش بیاید بر امام بودن، و یا بر زیادی مأمومین، نمازش صحیح است یا نه؟

(ج)- ضرر به اصل نماز ندارد، بلکه اگر ریا هم در جماعت بنماید که اصل نماز را با قربت باشد، نماز صحیح است و جماعت باطل، یعنی ثواب جماعت ندارد، والله العالم.

2- (س) اگر کسی حالش این طور باشد که اگر فرادی نماز بخواند، قید در وقت ندارد، گاهی اول وقت و گاهی آخر و وسط می شود، لکن اگر بنا شود امام جماعت شود؛ از جهت ملاحظه مأمومین باید در اوائل وقت نماز بخواند، این قصدش ریا و مبطل است یا نه؟

(ج)- ریا نیست و نماز صحیح است، ظم. طبا و ع.

3- (س) هرگاه کسی در اعمالش - بین خود و خدا - مقیّد به مستحبات و ترک مکروهات، بلکه بعضی مرجوحات نیست، لکن چون می داند که مردم او را تارک آن ها و عامل به مستحبّات و راحجات می دانند، محض حفظ ظاهر که هتک نوع مقدّسین نشود، و یا هتک شخص خودش نشود، مکروهی را ترک کند یا مستحبی را به جا آورد، صحیح است یا باطل؟ بلکه مبطل در عملی که صاحب اجزاء باشد؟

(ج)- ضرر ندارد، بلکه در بعض موارد ممدوح است. ظم. طبا و ع.

4- (س) شخص شک دارد که وقت باقی است تا نمازش اداء باشد، و یا خارج وقت است که قضاء باشد، و یا ضیق است که اقل واجب را به جا آورد، تکلیف چیست؟

(ج)- قصد نماز ادا کند و تمام اجزا و شرائط را به جا آورد، ظم. طبا و ع.

1- (س) تکرار ذکر از شخص کثیرالشک یا وسواسی - به قصد ما فی الواقع - جایز است یا نه؟ مثل آن که شک در عدد تسبیحات کند، بنا را بر اقل و من باب احتیاط یا قربت یا ما فی الواقع تیمم کند صحیح است یا نه؟

(ج)- جائز نیست و باطل است، ظم. طبا و ع.

2- (س) غلط خواندن اذکار مستحبه در نماز که مرحوم سید می فرمایند مغیِّر معنی نباشد ضرر ندارد، عوام که ملتفت معنی آن نمی باشند، در حرکات و سکنات آن کم و زیاد کردن یا تغییر دادن یا تبدیل به لفظی که هم معنی باشد با آن کلمه گفتن، چه صورت دارد؟

(ج)- ظاهراً - اگر مغیِّر معنی نباشد - ضرر ندارد، ظم. طبا و ع.

3- (س) کسی که در تمام اعمالش شک دارد که آیا به حدّ وسواس رسیده یا خیر، تکلیفش چیست؟

(ج)- شک مزبور ناشی از وسواس است.

4- (س) کسی که کثیرالشک است، لکن شک دارد که جهت کثرت بی حافظگی او است یا وسواسی است؟

(ج)- علی ایّ حال حکم کثیرالشک برای او جاری است. ظم. طبا و ع.

5- (س) کسی که خیلی در حال متحیر شود و شقوق مسائل به نظرش می رسد، شک دارد، از جهت وسواس است یا جهل به مسئله از وسواس و وسواس هم از جهل است؟

(ج)- مراد معلوم نشد.

1- (س) کسی خواب برود و بداند که خوابش سنگین است، واجب است غیری را اعلام کند که وقت نماز بیدارش کند یا نه؟ و اگر کسی در خواب باشد و وقت نماز ضیق است و می دانیم نماز نخوانده بیدارکردنش لازم است یا نه؟ و اولاد صغار را در بین الطلوعین بیدار کردن جایز است یا نه؟ فرقی بین ولیّ و غیر ولیّ می باشد یا نه؟

(ج)- در صورت اولی واجب است، و صورت ثانیه جایز، و همچنین در شق سیم. ظم. طبا و ع.

2- (س) هرگاه کسی وصیت نموده فلان مقدار نماز استیجار شود، و علم اجمالی به سفر کردن موصی میت داریم، تفحّص لازم است یا نه؟ و تمام نماز را به طریق جمع می توان استیجار نمود یا نه؟ و نماز قصر را علا حدّه می شود استیجار کرد یا نه؟ و هرگاه مستلزم غیر ترتیب به حسب ظاهر شود چه صورت دارد؟

(ج)- ظاهراً وصیّت همان لازم تمام است، اگرچه احوط است، اگر وجه وافی باشد که جمع بخوانند، یک نفر استیجار شود بخواند. ع.

3- (س) گربه در حال نماز روی دامن شخص مرور کند، یا فی الجمله توقف کند، و بعد او را بزنی از جهت این که حمل غیر مأکول است، صحیح است یا نه؟

(ج)- صدق محمول نمیشود بر آن، و ضرر ندارد، مگر اینکه مدتی توقف کند که عرفاً صدق محمول کند. ظم. طبا و ع.

1- (س) در بین سفر هرگاه شک در محاذات کند، هرگاه بخواهد معطّل شود تا علم یا ظن قوی حاصل کند، شوفر یا مسافرین صبر نمی کنند، و لکن هرگاه مبلغی بدهد معطل می شوند، آیا واجب است حال اضطرار را بر خود جاری کند؟ یا پول بدهد و معطّل کند؟ یا بگذارد و آخر وقت مضطر شود؛ نماز با قبله اضطراری بخواند؟

(ج)- مادامی که ضرر معتدّبه و حرج نسبت به حالش وارد نیاید پول بدهد، و نماز اختیاری بکند. ظم. طبا و ع.

2- (س) جای سجده زمین سراشیب است که تا جای قدم شاید به مقدار کلفتی دو خشت است، مثل اکثر در کوه و بیابان سنگ و کلوخ دار، تکلیف چیست؟

(ج)- ضرر ندارد انشاءالله. ظم. طبا و ع.

3- (س) در جائی بایستد مصلی، که خوف دارد کسی حرکت قهری به او بدهد مثل حرم و رواق در مشاهد مشرّفه، بلکه در وسط مسجد، آیا در صورتی که مبتلی نشد، نمازش صحیح است یا نه؟

(ج)- ضرر ندارد، چون مضّر به صلوه نیست، بلی اگر در بین ذکر باشد احوط اعاده آن ذکر است، ظم. طبا و ع.

4- (س) در مجلس، غیبت مسلمانی یا سایر از گناهان می نمایند، در آن مجلس نماز کردن جایز است و صحیح یا نه؟ و در اثناء نماز مبطل است یا نه؟

(ج)- در صورت امکان باید از مجلس معصیت حرکت نماید، ولی در صورت عصیان ظاهراً صلوه صحیح است، والله العالم.

1- (س) خانه که دیوارها و سقفش غصبی است، و جایش مباح، نماز در آن خانه صحیح است یا نه؟ و فرق در انحصار محل و عدم انحصار هست یا نه؟

(ج)- ظاهراً صلوه صحیح است، والله العالم.

2- (س) زن - در رکوع یا سجود - رب اِنّی مغلوب فانتصر می گوید، چه طور است؟ و اگر غلط است چه بگوید؟

(ج)- قرآن خواندن در رکوع ظاهراً کراهت دارد، بهتر این است دعاهای دیگری بخواند، الاحقر عبدالکریم حائری.

3- (س) شخصی نماز مغرب را اقتداء کرد به عشاء امام، در حال رکوع شک کرد در اینکه این رکوع رکعت سوم امام است یا چهارم، نماز این شخص چه صورت دارد؟ تکلیفش چیست؟ در صورت امکان استعلام؛ و در صورت عدم امکان استعلام؟

(ج)- در فرض مزبور مانعی ندارد که رجاءً همراه امام برود، تا حال معلوم شود که صحیح است یا نه، والله العالم.

4- (س) هرگاه مصلی بعض مستحبات نماز را - از روی و جهل یا غفلت و سهو - غلط بخواند، نمازش باطل است یا نه؟

(ج)- صحت بعید نیست، هر چند احتیاط در صورت جهلش خوب است، والله العالم.

5- (س) پسر بزرگ جایز است اجیر شود، نماز و روزه والدین خود را به جا بیاورد؟

(ج)- چنانچه پدر وصیت کرده باشد که نماز و روزه او را استیجار نمایند، مانعی ندارد که پسر بزرگ اجیر شود.

1- (س) حیوان ذی روح همراه مصلی چه طور است؟ مأکول و غیر مأکول اللّحم آ ن؟

(ج)- حمل مأکول مانعی ندارد، و غیرماکول احوط ترک است، بلی حمل انسان در نماز بیاشکال است، انشاءالله.

2- (س) خلوت با اجنبیّه مطلقاً حرام است؟ و مبطل نماز است؟ یا مورد مخصوص است؟

(ج)- ظاهراً موردی است که معرض دخول غیر نباشد.

3- (س) اگر مرد در یک اطاق و زن در اطاق دیگری باشد، لکن مدخل و درب هر دو اطاق یک در است که بسته شده و مانع از دخول غیر است، یا هر دو در یک حصار در بسته باشند، چطور است؟

(ج)- ظاهراً هر دو فرض مشکل است.

4- (س) در باب مغرب می فرمائید برطرف شدن حمره ی مشرقیّه و گذشتن از سمت الرأس، اولاً سمت الرّاس معلوم نیست و ثانیاً برطرف شدن تا به چه اندازه است؟

(ج)- مراد از سمت الرّاس، بالای سر است، یعنی قرمزی که وقت غروب در طرف مشرق نمایان میشود و بالا میآید، تا از بالای سر شخص بگذرد به طرف مغرب، و مراد از برطرف شدن آن این است که قرمزی طرف مشرق تمام شود.

1- (س) شاهسوندها طریقه ایشان در زمستان ها سرزمینی است مسماّه به قشلاق، هر طایفه در گوشه ای از آن سرزمین می مانند، هر کس مکان خاصی دارد، یک فرسخ در یک فرسخ مال یک طائفه است، هر سالی در گوشه منزل می کنند، اول بهار از قشلاق بیرون می آیند، قریب چهل فرسخ بیشتر راه طی می کنند در مدت یک ماه یا بیشتر؛ سرزمینی است نام او ییلاق، تابستان آن جا می مانند گاهی آب و علف در زمین خوب باشد و در مابین می مانند، به قشلاق و ییلاق نمی روند، آیا داخل عنوان من بیوتهم معهم می باشند؟ و نماز را در بین ییلاق و قشلاق هم تمام بخوانند؟ یا ذو وطنین می باشند؟ و در رفتن از ییلاق به قشلاق و به عکس نماز را شکسته بخوانند؟

 (ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، هرگاه این طایفه مقصدی ندارند جز آنکه طالب آب و هوای مناسب حال خودشان میباشند، به قسمیکه هر جائی که در این امکنه بتوانند بمانند میمانند، باید نماز خودشان را تمام کنند، و هرگاه دو مکان و مقصد دارند که زمستان همیشه یا اغلباً به آن جا میروند، و تابستان هم همیشه یا اغلباً به آن ییلاق میروند، و وقتیکه از قشلاق خارج میشوند مقصد آنها ییلاق است، و من باب الاتفاق نادراً در بین میمانند، در این صورت که قصد آنها حتماً در اول رفتن ییلاق است؛ در بین باید نماز را قصر بخوانند، مگر آنکه در محلی ده روز قصد نمایند، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

(س) شخصی از اول نماز قصدش این است که تمام اقوال نماز را - از واجبه و مستحبه - به قصد قربت مطلقه بیاورد، که اگر بعضی اقوال و اذکار بدون طمأنیه یا در حال برخاستن یا پائین آمدن، خوانده شود، موجب بطلان نمازش نشود، چه صورت دارد؟ و اگر مصلی بعض آیات سوره را به قصد قربت تکرار نماید، جائز است یا نه؟

(ج)- هر دو جائز است، والله العالم.

2- (س)کثیرالشّک در غیر نماز نیز شکّش اعتبار ندارد؟ مثل کثیرالشّک در نماز، یا اعتبار دارد؟

(ج)- مقتضای تعلیلاتیکه در اخبار کثیرالشّک است، عموم است، والله العالم.

3- (س) دندان طلا گذاشتن جائز است یا حرام؟ و علی ایّ تقدیر صلوه به آن صحیح است یا باطل؟

(ج)- هرگاه به نحوی باشد که نمایان باشد و عرفاً هم زینت محسوب شود، گذاشتن و نماز با آن خواندن هر دو مشکل است، والله العالم.

4- (س) بفرمائید ترک اقامه در غیر موارد سقوط بدون عذر موجب بطلان نماز می باشد یا نه معصیت است؟

 (ج)- به نظر حقیر اشکال در صحت نماز است.(1)

5-  (س) امام جماعت که عدالتش محرز است به واسطه نداشتن دندان و رعشه در بدن در کلمات قصور دارد که مثلاً (س) را شبیه به (ص) و ضوب غیر المغضوب را به واسطه رعشه مکرر می کند و مأموم به دیگری هم اطمینان کامل ندارد یا باید نماز جماعت را ترک و یا با همین امام نماز کند؟

1- [1] . نسخه خطی «گ»، ص 45.

 

(ج)- اقتدا به امامی که قرائت صحیح نمی تواند بخواند محل اشکال است هر چند نماز خود امام محکوم به صحت است.(1)

1- (س) شخص بواسطه مختصر درد کمر اگر نشسته نافله شب بخواند راحت تر است جایز است نافله را نشسته بخواند تفاوتی در اجر دارد یا نه؟

 (ج)- نافله را نشسته خواندن مطلقاً عیب ندارد و اما تفاوت در اجر البته اگر با قدرت ایستاده بخواند افضل خواهد بود. الاحقر عبدالکریم حائری(2)

2-  (س) اگر کسی وقف به حرکت و وصل به سکون کرد نمازش باطل است یا نه هر دو مبطل صلوه یا یکی از این دو کدام یک رعایتش الزم است؟

 (ج)- وصل بسکون ظاهراً عیب ندارد و وقف به حرکت خلاف احتیاط است.(3)

3- (س) وقف به حرکت و وصل به سکون در نمازهای مستحبی و قرائت قرآن و ادعیه وارده و غیره چه صورت د ارد مبطل عمل است یا نه؟

(ج)- نماز مستحبی و واجبی و هم چنین قرائت قرآن در این مطلب فرق ندارد یعنی احتیاطی که گفته شد مراعاتش در مستحبات هم راجح است.(4)

4- (س) دندان مصنوعی داشتن در نماز چه صورت دارد؟

1- [1] . نسخه خطی «گ»، ص 53.

2- [2] . نسخه خطی «گ»، ص 54.

3- [3] . نسخه خطی «گ»، ص 54.

4- [4] . نسخه خطی «گ»، ص 54.

 

(ج)- دندان مصنوعی عیب ندارد انشاءالله(1)

1- (س) وقف به حرکت و وصل به سکون در قرائت جایز است یا خیر؟

(ج)- احوط ترک هر دو است هر چند جواز وصل به سکون بعید نیست و الله العالم(2)

2-  (س) پسر که قضاء نماز پدر در ذمه اش واجب بود به فتوای مقلد حی و ادا نکرد تا مقلد وفات فرمود بعد تقلید از مجتهد دیگری کرد که قضاء را به ترتیب واجب نمی داند که اولی واجب می دانست آیا قضا در عصر مجتهد که تقلید از او دارد ساقط است یا واجب؟

 (ج)- عمل به فتوای مجتهد ثانی کند و احوط عمل به احوط القولین است. و الله الموفق

3- (س) عادل دانستن امام خود را در امامت در نماز شرط است یا نه؟

 (ج)- شرط نیست لکن ترک احوط است اگر بداند عادل نیست.(3)

4-  (س) قرض دار در آخر وقت باید نماز بخواند اگر ممکن از اداء با شد یا اول وقت می تواند بخواند؟

(ج)- با مطالبه احوط تأخیر است هر چند اقوی صحت است در اول هم.(4)

1- [1] . نسخه خطی «گ»، ص 55.

2- [2] . نسخه خطی «گ»، ص 81 (در صفحه 54 شبیه این سوال گذشت).

3- [3] . نسخه خطی «گ»، ص 139.

4- [4] . نسخه خطی «گ»، ص 142.

 

1- (س) نماز گزاردن در لباس فرنگی مآب و فرنگی مآب شدن چه طور است؟

(ج)- ظاهراً نماز گزاردن در اینگونه لباسها مانعی ندارد اگر چه حرام باشد و الله العالم(1)

2- (س) شخصی به جهت قضاء نماز میت اجیر شده آیا نماز را مطابق رأی شریف مجتهد خود بکند یا مطابق رأی مجتهد میت؟

(ج)- احوط الامرین را مراعات نماید بهتر است(2)

3- (س) امام در رکوع بعد از ذکر واجب توقف می کند مختصر برای اینکه چند نفر از مأمومین او را در رکوع درک کنند اما توقف او محض برای دلخوشی ایشان است این توقف بدون اینکه ذکر گوید هرگاه مختصه لله نباشد بلکه برای مردم داری باشد به نماز مضر است یا نه؟

(ج)- مضر بودنش از این جهت به نماز معلوم نیست مگر آنکه از وجه دیگری ریا در عبادت شود والله العالم.(3)

(س) اوقات صلوات یومیه نظیر امارات منصوبه به آ نها تعبدی و از مسائل تقلیدیه است یا از موضوعات صرفه که تشخیص آنها به عهده خود مکلف است و بر فرض اینکه به عهده خود مکلف بوده و تقلیدی نباشد در  صورتی که مکلف اوقات صلوات را تطبیق با امارات شرعیه نماید و شرعاً محکوم به وقت باشد ولی مکلف را علم وجدانی به دخول وقت حاصل نشود و شاک در دخول وقت بوده باشد به محض تطبیق می تواند مشغول نماز شود و مجزی است همین تطبیق در حق او با اینکه شک وجدانی دارد یا این شک مخل به انعقاد نماز است بعد هذا وقت فضیلت که قطعاً تقلیدی و تعبدی است اگر مکلف تقلیداً در وقت فضیلت نماز را بخواند و باز علم نداشته به دخول وقت و شاک است آیا نماز او صحیح است یا عدم علم وجدانی و شک مضر است؟

1- [1] . نسخه خطی «گ»، ص 149.

2- [2] . نسخه خطی «گ»، ص 150.

3- [3] . نسخه خطی «گ»، ص 223.

 

(ج)- تشخیص اوقات صلوات مثل زوال شمس و طلوع فجر و زوال حمره مثلاً تقلیدی نیست آن چه راجع به تقلید است اصل اوقات و امارات شرعیه برای تعیین مثل حجتیه بینه عادله یا اطمینان یا مطلق مظنه در بعضی اوقات و امثال ذلک. والله العالم.(1)

2- (س) بر شخص عالم به نجاست زمین مسجد با ضیق وقت ازاله نجاست مقدم است یا خواندن نماز؟

(ج)- با فرض ضیق نماز مقدم است.(2)

3- (س) در صورت شک در تنگی وقت مصلی می تواند تسبیحات اربعه را سه دفعه بخواند و یا تشهد متعارف بخواند یا لازم است در صورت شک در ضیق یک دفعه تسبیحات را بگوید و تشهد مخفف بخواند؟

1- [1] . نسخه خطی «گ»، ص 224.

2- [2] . نسخه خطی «گ»، ص 209.

(ج)- ظاهرا می تواند و الله العالم.(1)

 

1-  (س) اقامه در نمازهای یومیه اداء و قضاء شخص مستحب است بگوید یا بطور احتیاط لازم؟

(ج)- بطور احتیاط.(2)

1- [1] . نسخه خطی «گ»، ص 220.

2- [2] . نسخه خطی «گ»، ص 167.

Share