50. آیه (فال نیک و بد)
50. آیه (فال نیک و بد)
فَإِذا جاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قالُوا لَنا هذِه وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسی وَ مَنْ مَعَهُ أَلا إِنَّما طائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ
اما (آنها نه تنها پند نگرفتند، بلکه) هنگامی که نیکی (و نعمت) به آنها میرسید، میگفتند:
به خاطر خود ما است، ولی موقعی که بدی (و بلا) به آنها میرسید، میگفتند:
از شومی موسی و کسان او است، بگو: سرچشمه همه این فالهای بد نزد خدا است (و شما را به خاطر اعمال بدتان کیفر میدهد) اما اکثر آنها نمیدانند. (131 / اعراف)
شرح آیه از تفسیر نمونه
«یَطَّیَّرُوا» از ماده «تَطَیُّر» به معنی فال بد زدن است و ریشه اصلی آن، کلمه «طَیْر» به معنی پرنده میباشد و از آن جا که عرب، فال بد را غالبا به وسیله پرندگان میزد، گاهی صدا کردن کلاغ را به فال بد میگرفت و گاهی پریدن پرندهای را از دست چپ نشانه تیرهروزی میپنداشت، کلمه «تطیر» به معنی فال بد زدن به طور مطلق آمده است. قابل توجه این که این طرز تفکر، مخصوص فرعونیان نبود، هماکنون در میان اقوام خود خواه و گمراه نیز این موضوع به وضوح دیده میشود که برای قلب حقایق و گمراه ساختن وجدان خویش یا دیگران، هر زمان پیروزی نصیبشان شود، آن را مرهون لیاقت و کاردانی خویش میدانند، هر چند لیاقت آنها کمترین اثری در آن پیروزی نداشته باشد و به عکس هر بدبختی دامنشان را میگیرد، فورا به بیگانگان و دستهای مرموز و یا آشکار دشمن نسبت میدهند، هر چند خودشان عامل اصلی بدبختی بوده باشند. قرآن مجید میگوید:
دشمنان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز در برابر او چنین منطقی داشتند (78/نساء) و در جای دیگر میگوید:
انسانهای منحرف، این چنین هستند (50/فصّلت) و این در حقیقت یکی از مظاهر بارز روح خودخواهی و لجاجت است.
شاید همیشه در میان انسانها و اقوام مختلف، فال نیک و بد رواج داشته است، اموری را به فال نیک میگرفتند و دلیل بر پیروزی و پیشرفت کار میدانستند و اموری را به فال بد میگرفتند و دلیل بر شکست و ناکامی و عدم پیروزی میپنداشتند در حالی که هیچگونه رابطه منطقی در میان پیروزی و شکست با اینگونه امور وجود نداشت و مخصوصا در قسمت فال بد، غالبا جنبه خرافی و نامعقول داشته و دارد. این دو گرچه اثر طبیعی ندارند، ولی بدون تردید اثر روانی میتوانند داشته باشند، فال نیک غالبا مایه امیدواری و حرکت است ولی فال بد، موجب یأس و نومیدی و سستی و ناتوانی است. شاید به خاطر همین موضوع است که در روایات اسلامی از فال نیک نهی نشده، اما فال بد به شدت محکوم گردیده است، در حدیث معروفی از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده:
«تَفَأَّلُوا بِالْخَیْرِ تَجِدُوهُ: کارها را به فال نیک بگیرید (و امیدوار باشید) تابه آن برسید» جنبه اثباتی این موضوع منعکس است و در حالات خود پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و پیشوایان اسلام: نیز دیده میشود که گاهی مسائلی را به فال نیک میگرفتند، مثلاً در جریان برخورد مسلمانان با کفار مکه در سرزمین «حُدَیْبِیَّة» میخوانیم، هنگامی که «سهیل بن عمرو» به عنوان نماینده کفار مکه به سراغ پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و حضرت از نام او آگاه گردید، فرمود:
«قَدْ سَهْلَ عَلَیْکُمْ وَ اَمْرُکُمْ: از نام «سهیل» من تفأل میزنم که کار بر شما سهل و آسان میگردد». (1) دانشمند معروف «دمیری» کهاز نویسندگان قرن هشتم هجری است، در یکی از نوشتههای خود اشاره به همین مطلب کرده و میگوید:
این که پیامبر صلی الله علیه و آله فال نیک را دوست میداشت، به خاطر آن بود که انسان هرگاه امیدوار به فضل پروردگار باشد، در راه خیر گام برمیدارد و هنگامی که امید خود را از پروردگار قطع کند، در راه شر خواهد افتاد و فال بد زدن، مایه سوءظن و موجب انتظار بلا و بدبختی کشیدن است. (2) اما در مورد فال بد که عرب آن را «تطیر» و «طیره» مینامد، در روایات اسلامی همانطور که گفتیم شدیدا مذمت شده، همانطور که در قرآن مجید نیز کرارا به آن اشاره گردیده و محکوم شده است، (3) از جمله در حدیثی میخوانیم که پیغمبر گرامی صلی الله علیه و آله فرمود:
*****
1- «المیزان» ، جلد 19، صفحه 86.
2- «سفینة البحار» ، جلد 2، صفحه 102.
3- مانند؛ 19 / یس، 47 / نمل و آیه مورد بحث.
«اَلطَّیْرَةُ شِرْکٌ: فال بد زدن (و آن را مؤثر در سرنوشت آدمی دانستن) یکنوع شرک به خدا است». (1) و نیز میخوانیم که اگر فال بد، اثری داشته باشد، همان اثر روانی است، امام صادق فرمود:
«اَلطَّیْرَةُ عَلی ما تَجْعَلُها اِنْ هَوَّنْتَها تَهَوَّنَتْ وَ اِنْ شَدَّدْتَها تَشَدَّدَتْ وَ اِنْ لَمْ تَجْعَلْها شَیْئا لَمْ تَکُنْ شَیْئا: فال بد اثرش به همان اندازه است که آن را میپذیری، اگر آن را سبک بگیری، کم اثر خواهد بود و اگر آن را محکم بگیری، پر اثر و اگر به آن اعتنا نکنی، هیچ اثری نخواهد داشت». (2) در اخبار اسلامی از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شدهاست که راه مبارزه با فال بد، بیاعتنایی است، از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود:
«ثَلاثٌ لا یَسْلَمُ مِنْها اَحَدٌ الطَّیْرَةُ وَ الْحَسَدُ وَ الظَّنُّ قیلَ فَما نَصْنَعُ قالَ: اِذا تَطَیَّرْتَ فَامْضِ وَ اِذا حَسَدْتَ فَلا تَبْغِ وَ اِذا ظَنَنْتَ فَلا تُحَقِّقْ: سه چیز است که هیچ کس از آن سالم نمیماند (و وسوسههای آن در درون قلب غالب اشخاص پیدا میشود) فال بد و حسد و سوءظن است، عرض کردند:
پس چه کنیم؟ فرمود:
هنگامی که فال بد زدی، اعتنا مکن و بگذر و هنگامی که حسد در دلت پیدا شد، عملاً کاری برطبق آن انجام مده و هنگامی که سوءظن پیدا کردی، آن را نادیده بگیر». عجیب این است که موضوع فال نیک و بد، حتی در کشورهای پیشرفته صنعتی و در میان افراد به اصطلاح روشنفکر و حتی نوابغ معروف وجود داشته و دارد، از جمله در میان برخی از غربیها، رد شدن از زیر نردبان و افتادن نمکدان و هدیه دادن چاقو، به شدت به فال بد گرفته میشود. البته وجود فال نیک همانطور که گفتیم، مسأله مهمی نیست بلکه غالبا اثر مثبت دارد ولی با عوامل فال بد همیشه باید مبارزه کرد و آنها را از افکار دور ساخت و بهترین راه برای مبارزه با آن، تقویت روح توکل و اعتماد بر خدا در دلها است، همانطور که در روایات اسلامی نیز به آن اشاره شده است.
*****
1- «المیزان» ، ذیل آیه مورد بحث.
2- «المیزان» ، ذیل آیه مورد بحث.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
تَطَیُّر: این واژه به مفهوم فال بد زدن و شوم انگاشتن است. ریشه آن از واژه «طَیْر» به مفهوم «پرنده» میباشد و به عملکرد انسان نیز «طائِر» او گفته میشود. عرب پرندهای که از طرف راست آید به فال نیک میگیرد و پرندهای که از طرف چپ در رسد به فال بد گرفته و شوم میانگارد.
در آیه مورد بحث میافزاید:
فَإِذا جاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قالُوا لَنا هذِه
فرعونیان هرگاه به نیکی و نعمت بسیار میرسیدند، میگفتند:
این نعمتها و برکتهای فراوان به خاطر زیبندگی خود ماست و بدینسان پدیدآورنده نعمتها را به یاد نمیآوردند و سپاسش نمیگفتند.
وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسی وَ مَنْ مَعَهُ
به باور گروهی از جمله «حَسَن» منظور این است که فرعونیان اگر دستخوش قحطی و گرسنگی میشدند، آن را از شومی موسی و یارانش قلمداد میکردند و میگفتند:
این گرفتاریها به خاطر وجود آنان است و ما پیش از آمدن آنان هرگز چنین گرفتاریها و رنجها ندیده بودیم.
اَلا اِنَّما طآئِرُهُمْ عِنْدَ اللّهِ
زَجّاج میگوید:
منظور این است که:
بهوش باشید که نگونساری و بدبختی واقعی آنان، کیفر دردناک و خفّتآوری است که در جهان دیگر دامنگیر آنان خواهد شد، نه آنچه در این جهان بدان گرفتار شدهاند.
و برخی بر آنند که منظور این است که نیکی و بدی ثمره طبیعی عملکرد انسانها و به دست خداست و اگر فرعونیان این را درک میکردند خیر و برکت و نعمت و سلامت را از سر چشمه حقیقی آن میخواستند و نه از پندارهای خرافی خویش و «حَسَن» میگوید:
منظور این است که آنچه آنان شوم میپندارند و به فال بد میگیرند، محفوظ است و خدا آنان را در روز رستاخیز به خاطر این بد اندیشیها کیفر خواهد داد.
افزودن دیدگاه جدید